مدیرعامل مقصر بود یا سرمربی

اظهارنظرها درباره کنار رفتن علی فتح الله زاده از سمت مدیرعاملی باشگاه استقلال به قدری متعدد و متضاد و متفاوت است که خواننده و شنونده اخبار مربوطه سرانجام نمی فهمد آیا خود او رفته و یا وی را استعفا داده اند و حتی نقل قول های منتسب به افراد دخیل در ماجرا به قدری متفاوت و در برخی موارد از جانب این افراد تکذیب شده است که آدمی نمی تواند حقیقت را در لابه لای آن کشف کند

اظهارنظرها درباره کنار رفتن علی فتح الله زاده از سمت مدیرعاملی باشگاه استقلال به قدری متعدد و متضاد و متفاوت است که خواننده و شنونده اخبار مربوطه سرانجام نمی فهمد آیا خود او رفته و یا وی را استعفا داده اند (!) و حتی نقل قول های منتسب به افراد دخیل در ماجرا به قدری متفاوت و در برخی موارد از جانب این افراد تکذیب شده است که آدمی نمی تواند حقیقت را در لابه لای آن کشف کند.

یک فرضیه که مصاحبه ای از سوی مسعود زریبافان رئیس هیات مدیره استقلال دلالت بر تایید و صحت آن دارد، این است که فتح الله زاده به دلیل آنچه عدم کارایی اش عنوان و توصیف شده و نتایج ضعیف اخیر این تیم نیز سندی بر آن تلقی گشته، از سمت خود برکنار شده است. نظریه دوم می گوید فتح الله زاده از مدیر عاملی کنار گذاشته نشده بلکه فقط از عضویت در هیات مدیره خلع شده بود و می توانسته بماند و همچنان مدیر عامل باشد، اما چون خودش اصرار بر حفظ هر دو سمت داشته و مدیرعاملی بدون عضویت در هیات مدیره را نمی خواسته، رفته است. حتی فرضیه دوم نیز بوی برکناری را می دهد زیرا وقتی فردی از عضویت هیات مدیره خلع می شود( و قواعد تصریح می دارند که مدیرعامل باید حتی المقدور از بین اعضای این هیات و براساس رای گیری از آنها انتخاب شود) این به معنای بر کناری رسمی و غیررسمی فرد مورد بحث در باشگاه مربوطه است و بسیار بعید است به فردی که تازه از هیات مدیره برکنار شده، بگویند در سمت مدیرعاملی بماند.

● نه ممکن است و نه معقول

حقیقت هرچه باشد، فتح الله زاده از روز چهارشنبه گذشته (۲۷ شهریور) دیگر سمت رسمی در استقلال ندارد و نه مدیرعامل است و نه عضو هیات مدیره اما وی را دور از آبی ها تلقی کردن، نه ممکن است و نه معقول. به عنوان مردی که سال ها است مدیرمسئول روزنامه استقلال جوان و طراح تجسم و تصور تبلیغاتی و رسانه ای این باشگاه در جامعه است، حاجی همچنان به فعالیت به سود باشگاه ادامه خواهد داد و برخلاف برخی نظریه پردازان که رفتن این بار او را برای همیشه توصیف کرده و وی را غیرقابل برگشت دانسته اند، باید گفت هم نیاز آبی ها به وی و هم ضعف سایر اعضای هیات مدیره استقلال در برآورد امور و تشخیص نیازهای این تیم و اشراف فتح الله زاده بر این مسائل، به گونه ای است که دیر یا زود رویکرد مجدد به وی را الزامی خواهد کرد.اما دفاع از فتح الله زاده همانند کوبیدن او بابت بیلان جدیدترین مرتبه مدیر عاملی اش در استقلال بسیار سخت است. کارنامه استقلال در لیگ برتر ایران از زمان برگشت حاجی به قدری متزلزل و ضعیف است که هیچ جور نمی توان برکناری وی را نامنصفانه دانست و از سرنوشت عجیب اخیر او جلوگیری کرد.درست است که فتح جام حذفی فصل گذشته بهترین دفاعیه فتح الله زاده از خودش در این مبحث به حساب می آید اما این نیز کارنامه مخدوش لیگی آبی ها را توجیه نمی کند. از طرف دیگر استقلال در راه فتح جام حذفی براساس قرعه کشی و تقدیر با نامدارانی مثل پرسپولیس و سپاهان مصاف نداد و عبور از سد ذوب آهن، فولاد خوزستان و پگاه گیلان برای قهرمانی اش کفایت کرد، حتی اگر چنین نبود و استقلال با بزرگان مصاف می داد، بحث جام حذفی نمی توانست و نمی تواند فاکتوری برای سنجش توفیق یا ناکامی تیم در طول یک فصل تلقی شود و فقط بر تک بازی ها استوار است حال آنکه لیگ ما در یک چتر زمانی ۳۵ هفته ای به وضوح می گوید که یک تیم برنامه و کلاس و کارایی داشته است یا خیر و به تبع آن مدیرانش موفق بوده اند یا نه.

● قوه تشخیص

البته می توان استدلال کرد و گفت که فتح الله زاده در همین مدت بالنسبه کوتاه سه سرمربی را منصوب و سپس برکنار کرده و حجازی، سپس کریمی و آن گاه قلعه نویی را مصدر کار کرده و بنابراین مدیریت و قوه تشخیص اش ضعیف بوده و باید برکنار شود، اما همان طور که پیشتر گفتیم اگر قرار باشد از این پس در هر تیمی مبنای اقدام، مدیران عامل باشند و برای هر نتیجه منفی ای به سراغ شان بروند، در بسیاری از تیم ها باید هر سال و گاهی در یک سال دو سه بار مدیران عامل و روسای هیات مدیره و سایر اعضای این هیات عوض شوند، زیرا لابد در کار خود موفق نبوده اند و باشگاه های ناکام معمولا در اکثریت هستند و این گونه می توان انتظار وقوع گسترده این حوادث را در اکثر تیم های دنیا داشت. با روش عمل مدیران آبی و آنچه هفته پیش صورت پذیرفت باید به این نتیجه رسید که در تمامی فصل جاری و همچنین فصل گذشته نه قلعه نویی، کریمی و حجازی و اعضای مفصل کادرهای فنی شان بلکه فتح الله زاده تیم را در هر مسابقه ارنج می کرده و به زمین می فرستاده و او بوده که امسال روی نیمکت می نشسته ولی آنقدر هنرمند بوده که با روش های خاص و سحر و جادو کاری می کرده است که به نظر بینندگان این طور بیاید که او قلعه نویی است!

بله این هم از برداشت ها و ماجراهای جالب استقلال است که البته تمامی ندارد و ماجرا وقتی جالب تر می شود که در نظر بگیریم استقلالی ها پنجشنبه شب گذشته در اولین بازیشان بعد از رفتن فتح الله زاده استقلال اهواز را به توپ بستند و صفر- شش برنده شدند و این باور و طرز تلقی را به وجود آوردند که تمام گرفتاری هایشان از مدیرعامل بوده و اگر مدیر نداشته باشند، بسیار بهتر نتیجه می گیرند و شش تا شش تا گل می زنند!