چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

ظهور نسل تازه


ظهور نسل تازه

هواداران فوتبال ایران هنوز هم كریمی را بازیكن بی نظیر و اعجوبه مستعدی می دانند كه می تواند از همه ستاره های پیشین پیشتر برود اما انگار «جادوگر تهران» دوست دارد پا جای پای یاغیانی بگذارد كه امروز خود نشانشان در كوره راه های فوتبال گم شده است

● نتایج یك شكست

پس از حذف ایران از جام جهانی، امیر عربی نویسنده روزنامه شرق نوشت كه اكنون می توان با خیال راحت به تماشای بازی های زیبای جام جهانی نشست. چرا كه دیگر ایران در جام نیست تا ما را با شكست هایش جان به لب كند.

به همین اعتبار باید گفت كه در پس ناكامی ایران در جام ،۲۰۰۶ نتایجی نیز نهفته است. با پایان این جام برای ایران، دوره طلایی یك نسل در فوتبال ایران به آخر رسید. نسلی كه شكوه خود را از سال ۱۳۷۵(۱۹۹۶) آغاز كرد و تا چند روز قبل به اصرار خود را در مركز حوادث آن نگاه داشت. سرآمد این نسل، علی دایی است.

با حذف ایران از جام، دوران قهرمانی نسل علی دایی در فوتبال ایران به پایان می رسد. گرچه برای هم قطاران دایی این اتفاق زودتر رخ داده بود، اما او حاضر به رویارویی با دوران بازنشستگی نبود.

تیم ملی از این پس به جست وجوی جوانان خود خواهد نشست و به بازیكنانی مانند آندرانیك تیموریان، مسعود شجاعی و آرش برهانی دل خواهد بست. در پس تغییرات در بدنه تیم ملی، كادر فنی نیز تغییر خواهد كرد.

سازمان ورزش از امروز به دنبال مربیانی خواهد گشت كه زمام امور تیم ملی را در دست گیرند. آنها برای این كار، مدتی وقت دارند. چرا كه تا چندی با رویداد جدیدی مواجه نخواهند بود. رئیس فدراسیون فوتبال نیز- همان طور كه خود پیش از جام ۲۰۰۶ می گفت- كار خویش را پایان یافته قلمداد خواهد كرد و به حاشیه خواهد رفت.

محمد دادكان حتی پیش از ناكامی های تیم ملی در آلمان نیز به سختی تعادل خود را در سایه مدیریت ورزش حفظ كرده بود. ناكامی مقدمه تغییر است. نسیم تحول از پی ناامیدی به وضع موجود خواهد وزید. برای ایرانیان كه معروف است فكر دومشان بهتر كار می كند، خوشامدگویی به نسل جدید نیازمند شكست بزرگ است و برای فوتبال ایران این اتفاق در جام ۲۰۰۶ افتاد.

این جام چیزهای خوب دیگری نیز برای ایرانیان داشت كه در این میان هیچ كدام زیباتر از همدلی آنان در حمایت از تیمی نبود كه به رغم ناكامی از پی ناكامی، كشور آنان را در یك رقابت جهانی نمایندگی می كرد.

ایرانیان به رغم اختلاف عقایدشان و با وجود سال ها دوری از سرزمین مادری، در حمایت از این تیم كم نگذاشتند. حمایت آنان از تیم خود تا واپسین ثانیه ها، خاطره ای است به یادماندنی كه تصاویر آن تنها بخش كوچكی از این اتفاق بزرگ را به نمایش می گذارد.

ایران را نباید تنها گذاشت. شكست یا پیروزی، شادی یا اندوه، مقام اولی یا آرمیدن در انتهای گروه، اینها همه آن چیزی است كه ما ایرانیان به كشور خود ارزانی داشته ایم.

● یاغی

علی كریمی همان طور كه پیش بینی می شد، جریمه یاغی گری در بازی پرتغال را با نیمكت نشینی در دیدار آنگولا داد؛ اما اگر كسی تصور می كرد یاغی با این جریمه سر به راه می شود، از اشتباه درآمد.

وقتی آنگولا جلو افتاد، رضا چلنگر به سمت بازیكنان ذخیره ای دوید كه پشت دروازه میرزاپور خود را گرم می كردند و از كریمی خواست تا به جای كعبی به زمین بیاید، اما كریمی حاضر نشد به بازی بیاید تا چلنگر دوباره از برانكو دستور بگیرد و آرش برهانی را به كنار زمین بیاورد.

برانكو كه خودش هم می گوید عمر مربیگری اش در فوتبال ایران به سر آمده، دیگر دلیلی ندارد كه ملاحظه و احتیاط كند، بنابراین برخلاف روش همیشگی رك و بی پرده گفت كه كریمی خود نپذیرفت به میدان برود.

همزمان، كریمی هم كه در دالان ورزشگاه با خبرنگاران مصاحبه می كرد، گفت كه برانكو نمی خواست او از ابتدا بازی كند و وقتی از او خواسته شد كه خود را گرم كند، از ناحیه آسیب دیدگی قبلی اش احساس درد كرده است.

كریمی به طعنه گفت وقتی تیم برانكو عقب افتاد از او خواسته شده كه به زمین بیاید و او هم به چلنگر گفته كه بازیكن جوانی را به جایش به زمین بفرستند!

هواداران فوتبال ایران هنوز هم كریمی را بازیكن بی نظیر و اعجوبه مستعدی می دانند كه می تواند از همه ستاره های پیشین پیشتر برود. اما انگار «جادوگر تهران» دوست دارد پا جای پای یاغیانی بگذارد كه امروز خود نشانشان در كوره راه های فوتبال گم شده است.

یاغی را یادتان هست كه هم با پیراهن قرمز یقه می دراند هم با پیراهن آبی؟ همان كه «پرنده آسمانی» لقب گرفته بود و دژ آهنین دفاع بود اما روز واقعه، در شب تلخ فوتبال ایران در بحرین شد مثل آن توپچی كه عمری مواجب گرفت اما سر بزنگاه شلیك نكرد.

«پرنده» یاغی بلاژویچ كه طاقت نشستن روی نیمكت را نداشت، در شكست ناباورانه منامه حاضر نشد به خواست مربی به زمین برود. لابد او هم ساق پای دردآلودی داشت كه بهانه كند یا دل مهربانی كه به حال جوانان نیمكت نشین بسوزد. اما حالا سقف پروازش همان قدر است كه جایگاه عقاب در لیگ آزادگان.

یاغی ها حالا بیشتر شده اند. جای تعجب هم نیست. وقتی حتی در صف خبرنگاران جام جهانی كسی را می یابی كه با پیراهن ستاره یاغی منتظر امضا ایستاده است، پرهیز از غروری كه به طغیان می كشد خیلی خودداری می خواهد.

اما كاش ستاره این روزهای تیم ایران از «خبرنگار» مشتاق امضایش می پرسید كه پیراهن امضا شده مهدی هاشمی نسب را امروز كجا آویزان كرده است.

نادر داوودی



همچنین مشاهده کنید