دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
جایگاه حكمت عملی در جهان معاصر
حكمت عملی دارای دو ناحیه یا منطقه تأمل است یكی محتوا كه در تمام مقالات و تحقیقات این همایش بحثهایی را دربارهٔ آن خواهیم شنید و از آن بحثها بهره خواهیم برد. در این همایش دربارهٔ حكمت عملی در بخشهای مختلف، در بخش اخلاق و خودسازی، در بخش خانواده و فردسازی و در سطح جامعه و اداره بشر در جوامع، بحث خواهد شد. من اسم این بخش را محتوا میگذارم. حكمت عملی محتوایی دارد كه آن را باید به بحث گذاشت و بیش از دو هزار سال و دو هزار و سیصد سال بطور مدوّن دربارهٔ آن بحث شده و قبل از آن هم قرنها مورد توجه و شاید مورد بحث بوده است. مطلب دیگر و بُعد دیگر نگاه به حكمت عملی از منظر شكل و بلكه ماهیت است. در این منطقه بحث كمتر شده یعنی در عمل اگر مورد نظر بوده، در تحقیق زیاد روی آن بحث نشده در اینجا در مقام تحلیل و بحث علمی و عمیق آن نیستم. حكمت در یك تقسیم مشائی به دو بخش حكمت نظری و حكمت عملی تقسیم شد و این تقسیم در حكمت مشائی اسلامی هم مورد قبول قرار گرفت. براساس این تقسیم حكمت نظری شامل ریاضیات، طبیعیات و الهیات میشود و حكمت عملی ناظر به ابعاد مختلف جامعه بشری از فرد تا جامعه تا اجتماع، و دولت و حكومت میشود. شیخالرئیس در تعریفی كه از واژه حكمت ارائه میكند و رسم است، تعریفی كه دیگران هم در كتابهایشان آن را نقل كردهاند. میگوید بخشی از حكمت مربوط به قلمروی خارج از قلمرو اراده و عمل انسان و نیز اختیار اوست. این حكمت یا فلسفه نظری عبارت است از نگاه به دنیا، دیدن آن حقایق، رسیدن به آن حقایق و احیاناً صیرورت انسان عالم عقلی مشابه آن عالمی كه در عین و حس هست و جهانی شدن بنشسته در گوشهای یا در وسط میدان؛ فرقی نمیكند. این حكمت، حكمت نظری است بخشی از آن حقایق در دسترس اراده یا اختیار انسان هست انسان میتواند در آن عمل خود را اعمال كند قدم خود را بگذارد و آن را بدست بیاورد یا احیاناً تغییر بدهد البته این تعریف حالا معروف و مقبول هست ولی نسبت به اراده انسان و هویت انسان حكمت نظری به چه معناست؟ خوب عبارت است از آن قدرت دراكه بشر كه از قضا در كتب مشائی هم به قوه انفعالیه و هم به قوهٔ فعلیه تعبیر شده است. قوه انفعالیه این است كه ما از آنچه كه در عالم هست پذیرش و انفعال داشته باشیم مثل دوربینی كه عكس میگیرد و ضبط صوتی كه ضبط میكند و قوهٔ عماله یا فعاله آنی است كه عمل میكند. بنابرین حكمت عملی در حوزه قوه عماله هم هست. بشر دارای نیروهای مختلفی است؛ منشی دارد، قوای بسیار گستردهتر و پر ریشهتری دارد كه اراده یكی از آنهاست. یكی از مسائلی كه بررسی كردهاند مسئله رابطه حكمت عملی با نفس عالم است نسبت حكمت عملی با عالم، با وجود درونی و بیرونی بشر و با مجموعه افراد چیست؟ حكمت عملی سازنده بشر، مدیر جامعه بشری و به سعادت رسانندهٔ بشر است بلحاظ رعایت هماهنگی با جهانی كه خداوند با ما و برای ما آفریده و آن فطرتی كه در شریعت اسلام هم دستور داده شده است. همان فطرت الله كه باید با آن هماهنگ بود و با آن پیش رفت و در نهایت به سعادت رسید. این تعریفات وجود دارد اما در حكمت اشراق كه كمتر شناخته شده است توجه به تدوین كتاب كمتر بوده و بلكه گفته میشود كه نبوده است. بنابرین راجع به حكمت اینگونه تقسیم اینگونه تقویم وجود نداشته است. یعنی اینجا هم مناسبت دارد اضافه كنیم كه از زمان ارسطو حتی دربارهٔ حكمت عملی بحث نظری شد یعنی فقط به كتاب نوشتن قناعت شد تدوین شد برای اینكه تدوین شده باشد برای اینكه كتاب نوشته باشند برای اینكه درسی بگویند نه برای اینكه عمل بشود. سیاست ارسطو كتابی است كه نوشته شد اما بدان عمل نشد. بعد در میان مسلمین هم این علاقه بوجود آمد. فارابی كتاب مدینه فاضله نوشت. پس از آن به پیروی از او كتابهای دیگری نوشته شد اما در عمل به آنها توجه نشد. بالاخره معلوم نشد كه این حكمت عملی در این جامعهای كه ما در آن زندگی میكنیم چه جایگاهی دارد و به چه درد میخورد. اما در حكمت اشراق كتاب ننوشتند و اینها را از هم جدا نكردند یك تقسیم علمی صورت نگرفت و این دو حكمت را با هم بكار میبردند و حتی هر كدام را مقدمه برای دیگری میدانستند شبیه دور یعنی بایستی شاگرد به تهذیب نفس میپرداخت تا لیاقت حكمت نظری پیدا كند حكمت نظری میخواند تا راه حكمت عملی را پیدا كند و این رابطه بود تا میرسید به جایی كه محصل از مرحله تربیت فردی خارج شده بود تهذیب شده بود اگر متأهل بود خانواده داشت و آن حكمت را در خانواده هم به اجرا درآورده بود. بعد در یك سطحی كه حكیم میشد دیگر وظیفهاش اداره جامعه بود. به همین دلیل حكما در تمام دوران، چه در ایران، چه در چین و چه در بعضی كشورها و ملتهای باستانی، مدیران جامعه بودند یعنی حكمت عملی عملاً در خدمت جامعه قرار میگرفت. اما در مراحل بعد این حكمت عملی در واقع دور از نگاه كاربردی قرار گرفته و تا زمان ما به آن توجه نشده است. امروز هم كم و بیش گرفتار همین مشكل هستیم. حكمت عملی را میدانیم و در كتب فلاسفهمان بحثهایی را دربارهٔ آن میخوانیم اما در عمل به آن بحثها توجه نمیشود. بعضی از فلاسفه ما اگر چه آشكارا به این بحث نپرداختهاند اما این موضوع در نهادشان بوده است.
البته شاید دلیل اینكه ملاصدرا در كتبش كتاب خاصی و فصل و باب خاصی را برای حكمت عملی تعیین نكرده این باشد كه در عمل تابع آن حكمت اشراق بود؛ یعنی حكمت عملی را به صورت مضمر در لابلای كتابها و مطالب خود آورده است كه انشاءالله در جلسات محققین طرح و بحث خواهد شد. هر كسی كه با مسئله تقسیم حكمت به نظری و عملی برخورد بكند خودبخود به این سؤال میرسد كه پس حكمت عملی چه شد و كجاست و چرا طرح شد و این چرای آخر از همه مهمتر است كه البته در مشی آینده اساتید ما و مخصوصاً فضلای جوان ما باید مورد توجه قرار بگیرد و بدنبال جواب این چرا باشند. حكیم وقتی در حقایق عالم نظر میاندازد میبیند كه خداوند حق مطلق است و او را در مقام نظر به شكل الهیات میشناسد. اما این الله نظری در جامعه اگر حق باشد حقیقتیترین و موجودترین چیزهاست، اصل وجود هم كه هست، از هر طرف كه به این جامعه نگاه كنیم خدا هست. «فأینما تولوا فثم وجه الله» (بقره / ۱۱۵) خداوند همه جا هست. آیا در این جامعه خدا را نباید پیدا كرد؟ البته كه باید پیدا كرد. مسائلی مثل نبوت چرا در علم كلام بحث شده است؟ چرا این بحثها در آنجا آمده است؟ این هم یك بحث اساسی است و دنبال آن را كه بگیریم بحثهای دیگری باز میشود ولی یك نكته هست و آن اینكه برای بشر منهای حكمت نظری یك حقیقتی هست از همه حقایق حقتر و آن وجود خودش و وجود آن فضا و محیطی است كه در آن زندگی میكند؛ یعنی جامعه. انسان ممكن است كه دین داشته باشد یا نداشته باشد، خدا را بشناسد یا نشناسد حكیم باشد یا نباشد، دانشمند و عالم باشد یا نباشد، عاقل باشد یا نباشد. كودك باشد یا بزرگ هر چه كه باشد در این دنیا نفس میكشد. از اینرو غذا میخواهد؛ مسكن میخواهد؛ امنیت میخواهد؛ جان دارد و جان شیرین خوش است. این مجموعه برای این بشر چه حقیقتی دارد؟ حقیقتش همین است كه هست. برای انسان هر نظری كه داشته باشد در عمل این مسلم است كه این جهان را باید بشناسد و راههای حیات، رفاه و زندگی را در آن بشناسد. البته فلاسفه به این نكته توجه داشتهاند. آنها گفتهاند كه حكمت عملی تأمین خیر است. بعضی گفتهاند رسیدن به سعادت است. ملاصدرا و بعضی امثال او به سعادت دارین یعنی دنیا و آخرت توجه كردهاند یعنی حوزه آخرت را هم داخل در محدوده حكمت نظری كردهاند و هم داخل در حوزهٔ حكمت عملی.
سؤال این است كه حكمت عملی به چه درد میخورد؟ حكمت عملی برای آن است كه در جامعهای كه بشر میخواهد در آن زندگی كند تمام لوازم یك زندگی آرام را فراهم كند. یكی از مبانی همه جوامع عالم حكومت است و اصول و قواعد كلی حكومت سیاست است. شكل حكومت، حقوق افراد، حقوق جامعه، حقوق متقابل مردم با دولت و اینكه دولت كیست و چیست. آیا دولت عبارت است از یك شخص مسلط بر ملك؛ یعنی مالك است و همه اشخاص، بردگان او هستند و تمام اموال و اراضی، ملك او هستند یا نه یك چوپان یك نگهبان و بلكه خادمی است كه باید به این جمع خدمت كند. اینها مفاهیمی است كه باید از درون حكمت عملی بیرون آورده شود.
این مقاله متن سخنرانی آیتالله سید محمد خامنهای ریاست محترم بنیاد و رئیس همایش است كه در مراسم افتتاحیه كنگره سال ۱۳۸۴ با عنوان حكمت عملی در مكتب ملاصدرا القاء شده است.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران رهبر انقلاب حج آمریکا مجلس شورای اسلامی دولت شورای نگهبان انتخابات حجاب دولت سیزدهم رسانه جنگ
هواشناسی تهران شهرداری تهران قتل فضای مجازی آموزش و پرورش سلامت شهرداری پلیس سازمان هواشناسی باران آتش سوزی
قیمت دلار ایران خودرو بانک مرکزی خودرو قیمت طلا قیمت خودرو بازار خودرو دلار حقوق بازنشستگان مسکن تورم بورس
تئاتر زنان محمدعلی علومی تلویزیون سریال سینما دفاع مقدس سینمای ایران نمایشگاه کتاب صدا و سیما مسعود اسکویی موسیقی
مغز دانش بنیان
اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه حماس فلسطین جنگ غزه روسیه اوکراین طالبان نوار غزه نتانیاهو طوفان الاقصی
پرسپولیس فوتبال استقلال لیگ برتر نساجی رئال مادرید لیگ برتر ایران سپاهان جواد نکونام بازی بارسلونا باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی اینترنت فناوری اپل مایکروسافت آیفون گوگل باتری سامسونگ ماهواره ناسا ویندوز
رژیم غذایی مواد غذایی زیبایی چای بیمه کاهش وزن آلرژی دندانپزشکی