شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

آخرین روزهای سرگردانی


آخرین روزهای سرگردانی

هر شهر برای پیشبرد اهداف اش نیاز به یك طرح همه شمول در ابعاد مختلف دارد بر مبنای این طرح برنامه ریزان شهری در سطوح مختلف مدیریتی برنامه های خود را تدوین می كنند تا اهداف عالیه طرح حاصل شود

●طرح، برنامه هدف

هر شهر برای پیشبرد اهداف اش نیاز به یك طرح همه شمول در ابعاد مختلف دارد.

بر مبنای این طرح برنامه ریزان شهری در سطوح مختلف مدیریتی برنامه های خود را تدوین می كنند تا اهداف عالیه طرح حاصل شود.

تهران پس از تدوین طرح جامع و تفصیلی (گذشته از جامعیت آن) بیش از هر چیز نیازمند آن است كه مجموعه مدیریت شهری را مجاب به ترك بیماری كهنه «برنامه گریزی» كند.

تهران خیلی زود به هیأت یك كلانشهر در آمد؛ شهری كه دارای تمام ویژگی های یك پایتخت بود. رشد روز افزون این شهر، باعث شد تا چهره اش تغییر كند و از شهری دور افتاده و حتی روستایی گمنام، به اولین مركز تجاری- سیاسی كشور تبدیل شود. اگرچه در آن روزگار موقعیت این شهر به لحاظ جغرافیایی، چندان جذابیتی نداشت. این شهر، به مانند تمامی شهرهای بزرگ و صاحب نام، نه در كنار رودخانه های پرآب قرار داشت و نه به دریا و اقیانوسی متصل بود. حتی در مسیر حمل و نقل گسترده كالاها قرار نداشت، بلكه شهری محصور در حصارهای البرز بود و تنها ویژگی اش موقعیت نظامی اش.

خیلی زود این شهر توانست با جذب جمعیت بیشتر و ایجاد شغل فراوانتر، خود را در رقابت با سایر شهرها، به پیش ببرد. اما تمام این اتفاقات مبتنی بر موازین سنتی بود. تهران به مانند شهرهای روزگاران پیشین از الگوهای سنتی در گسترش و توسعه پیروی می كرد. حتی ظهور یك شهردار و در آغاز سده چهاردهم هم نتوانست این شهر را به جلو ببرد و گام های پیش برنده ای برای آن قلمداد شود. از این رو بسیاری از مناسبات آن مبتنی بر الگوهای سنتی حفظ شد و به تدریج رنگی از تجدد و تازگی به آن زده شد.

تمام این اتفاقات سرنوشتی است كه بر تهران گذشت. شهری كه با بیش از ۱۰میلیون جمعیت و مساحتی در حدود ۷۵۰ كیلومتر مربع بخش قابل توجهی از امكانات كشور را به خود اختصاص داده و بیشتر به مانند یك مشكل دائمی چهره می نماید و همواره در بحران به سر می برد. برای این پایتخت كه البته روزگاری از بند معضلات جست، چگونه می توان راهكاری در خود ارائه داد؟ این شهر كه در تمام سطوح با مشكلات و معضلات فراوان روبه روست، آیا امكان تغییر و تحول را دارد؟!

شاید نگاهی اجمالی به «طرح جامع تهران» كه این روزها مورد توجه جدی مسئولان است، بتواند سیمای واقعی این شهر را در آینده بیشتر مشخص كند. به ویژه اینكه امروزه این شهر در شاهراه اطلاعاتی جهانی قرارگرفته و با تبادل اطلاعات با مؤسساتی چون «اپور» گام های تازه ای را آغاز كرده است.

●نبود یك نظام مدیریتی واحد

مهندس بهزادفر، دبیر طرح های موضعی- موضوعی، با اشاره به اندیشه های امانوئل كاستلز درباره تكنولوژی اطلاعات می گوید: «آنچه فراتر از تبادل تجربه بین شهرداری تهران با نهاد اپور كه یك آتلیه مدیریت و برنامه ریز شهر پاریس است، دارای اهمیت است، فرآیند انتقال آزاد اطلاعات است. این رویكرد از اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ میلادی در جهان فراگیر شد. اینكه براساس انتقال آزاد اطلاعات، مدیریت شهری دستخوش تحول می شود. در واقع انتقال اطلاعات به صورت آزاد باعث می شود كه همه از تجارب مشابه و گاه منحصربه فرد سود ببریم. از سویی در بحث مدیریت شهری، اطلاعاتی كه رد و بدل می شود، امكان نقد می یابد و امكان اشتباه در به كارگیری سیستمی جدید، به حداقل می رسد.

وی پیرامون وجود یك مركز تصمیم ساز كه بتواند طرح های كلانشهری را با برنامه ریزی و تعیین هدف به پیش ببرد می افزاید:«در سیستم مدیریتی یك شهر، نهادهای مختلفی وجود دارد. بعضی ها صرفاً نهادهای برنامه ریزی هستند و برخی از نهادها هم مدیریتی و اجرایی اند. مثلاً در شهرداری تهران، نهادی مانند سازمان زیباسازی شهری، هم مجری است و هم برنامه ریز. سازمان فنی- مهندسی، نهادی مشاور و برنامه ریز است و از سویی تمام معاونت ها، رویكرد اجرایی دارند. كل این نهادها، تصمیم سازی و تصمیم گیری را به دو شكل انجام می دهند.»

بهزادفر در بیان فرآیند برنامه ریزی شهر، باجدا سازی دو نهاد تصمیم ساز و تصمیم گیر كه گاه هر كدام، خارج از دیگری است می گوید: «در واقع، بسیاری موارد مانند طرح ساماندهی حمل ونقل یا طرح های فراگیر دیگر نیاز است تا این دو نظام یكی شوند؛ اتفاقی كه در ایران به ندرت می افتد.»

بهزادفر با اشاره به اینكه لازم است برای ایجاد یك مدیریت واحد شهری، عناصر تصمیم ساز، خود از اعضای قدرتمند تصمیم گیرنده شهری باشند می افزاید:« عموماً در بسیاری از شهرهای جهان، دو نظام تصمیم ساز و تصمیم گیر دارای حوزه فراگیر هستند، در حالی كه قدرت بخشی نیز دارند. با تكیه بر این، آنها می توانند با حفظ كلیت یك برنامه، مسائل جاری شهر را حل كنند و آنها را به سرانجام برسانند .»

وی به اَپور اشاره می كند و می گوید:«بهترین نمونه نظام تصمیم ساز در مدیریت شهری كلانشهرها، نهاد اَپور است، زیرا تجارب بسیاری داشته و موفقیت های بسیاری نیز به دست آورده است.»

در اَپور كه یك نظام تصمیم ساز است، مقامات ارشد اجرایی كشور حضور دارند. به عنوان مثال رئیس جمهور، وزیر كشور، وزرای نیرو و مخابرات و استاندار و فرماندار شهر به همراه شهردار، از اعضا هیأت امنای آن هستند.

آنها علاوه بر داشتن مقامی تصمیم گیرنده، در تصمیم سازی كلانشهری نیز نقش دارند.

بهزادفر به مسئولیت و قدرت شهردار پاریس اشاره می كند و می گوید: «شهردار در شهری مثل پاریس، دوشادوش رئیس جمهور قدرت اجرایی دارد، چرا كه در پیشبرد اهداف یك دولت- شهر نقش اساسی دارد» .

او با اشاره به همكاری شهرداری تهران با نهاد اَپور از سویی و تشكیل نهاد برنامه ریزی شهر تهران كه به نام طرح های جامع و تفصیلی مطرح شده است، ابراز امیدواری كرد و گفت: «الان در مدیریت شهری تهران این اتفاق افتاده است كه دو نظام تصمیم ساز و تصمیم گیر، نظام واحد مدیریتی را به وجود آورند و اهداف جدی پایتخت را به پیش برند» .

●شهری بدون برنامه

هنگامی كه سیدمحمدباقر قالیباف به هنگام بازدید از كارگاه چهارروزه بررسی نتایج طرح جامع تهران و در میان كارشناسان طرح، سخن از بی برنامگی در مدیریت شهری به میان آورد، شاید هنوز تصویر روشنی از سخنانش ارائه نشده بود. شهردار تهران با لحنی صریح گفت: «مدیریت شهری با توجه به سرعت تحولات، از مسائل مربوط به شهر عقب است. به همین دلیل مدیران حق توقف و وقت كشی در تصمیم گیری را ندارند و كارها باید ضمن سرعت، با دقت لازم انجام گیرد» .

شاید قالیباف از تنگناها و مشكلات فراروی شهرداری تهران خبر داشت كه گفت: «این طرح باید به نوعی تنظیم شود كه تكلیف مدیریت اجرایی به درستی مشخص شود، زیرا اگر مباحث اجرایی و اختیارات مدیریت شهری به درستی حل و فصل نشود، دچار مسائل پیچیده ای می شویم كه برخی از آنها امروز پیش روی مدیریت شهر تهران قرار دارد. او همچنین به نبود یك برنامه ریزی واحد برای حل معضلات شهر اشاره كرد و افزود: «همگان به این نتیجه رسیده اند كه معضلات امروز تهران میراث الگوهای نامناسب نظام های جزیره ای و نبود آینده پژوهی است. بنابراین از ناكامی های گذشته باید درس بگیریم و برنامه ریزی های آتی خود را بر مبنای تحولات تئوری های شهرسازی و تغییرات این علم انجام دهیم.»

●آبی بر آتش

شاید نگاهی به وضعیت عمومی شهر، پرده از بسیاری واقعیت ها بردارد. شهری كه محور و اتكای یك كشور ۷۰ میلیونی است، امروزه با تجمیع مشكلات و معضلات فراوان، به یك نگرانی عمومی تبدیل شده، جز با برنامه ریزی های دقیق، نمی توان به آن قوام بخشید.شاید طرح جامع و تفصیلی شهر تهران كه به وسیله وزارت مسكن و شهرسازی و با همكاری مهندسان مشاور در روزهای پایانی اش به سر می برد و پس از ۴۰ سال بالاخره به ثمر نشسته، بتواند نقطه قابل اتكایی برای اجرای برنامه های درازمدت و كارآمد باشد. از سویی همكاری شهرداری تهران برای پایان این طرح و توجه بسیاری از مدیران شهری به نتایج آن، می تواند نویدبخش آینده ای روشن باشد. اما شهری مانند تهران كه سالهاست دستخوش مسائل و معضلات فراوان بوده و امروزه در انبوهی از معضلات به سر می برد، آیا می تواند در آینده ای نزدیك انتظار سامان بخشی بسیاری از مشكلات را داشته باشد. در واقع آن گونه كه شهردار تهران گفت: این شهر سالهاست كه بدون برنامه ریزی مناسب اداره می شود و بی تردید، پیامدهای آن نیز هم اكنون به صورت مشكلات متعدد ظهور یافته است.

به یاد سخنان مهندس بهزادفر می افتیم كه گفت: «متأسفانه عمر متوسط مدیریت شهری در تهران، در حدود یك سال و نیم است و این عدم ثبات بزرگترین دغدغه ای است كه می تواند در اجرای طرح جامع و تفصیلی تهران، خلل به وجود آورد.»

تهران است و مشكلات بسیار و حالا كه در روزهای پایانی تدوین طرح جامع و تفصیلی تهران به سر می بریم، این سؤال وجود دارد كه آیا این طرح می تواند آب سردی باشد بر پیكر گُر گرفته پایتختی باشد كه به نفس تنگی افتاده است.

مانی راد



همچنین مشاهده کنید