یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

به چه چیز این فوتبال دل خوش كنیم


به چه چیز این فوتبال دل خوش كنیم

مشكلات این فوتبال یكی, دو تا نیست نمی توان چالش ها و دردسرهای پرطرفدارترین رشته ورزشی این مرز و بوم را به خطر تعلیق فعالیت های بین المللی آن یا محرومیت یكی از نمایندگانش از حضور در رقابت های لیگ قهرمانان آسیا محدود كرد چراكه این قصه سر دراز دارد

مشكلات این فوتبال یكی، دو تا نیست؛ نمی توان چالش ها و دردسرهای پرطرفدارترین رشته ورزشی این مرز و بوم را به خطر تعلیق فعالیت های بین المللی آن یا محرومیت یكی از نمایندگانش از حضور در رقابت های لیگ قهرمانان آسیا محدود كرد چراكه این قصه سر دراز دارد. این مشكلات فقط به تیمی چون استقلال و مدیران كاربلدش كه اخیراً افتضاحی بزرگ را به بار آوردند، مربوط نمی شود و نمی توان این معضلات را به تنها استقلال محدود كرد.

همین پرسپولیس با بدهی های میلیاردی و شاكی های مختلف روبرو است و در رقابت های داخلی هم كه چنین حال و روزی دارد.

۲ تیمی كه بیشترین هوادار را در ایران داشته و دارند، سالها است كه از جایگاه اصلی و باارزش خود به پایین كشیده شده و نشانی از گذشته ندارند. تیم های ملی نوجوانان، جوانان و امید كشورمان هیچ افتخاری نصیب تماشاگران و طرفداران پرشمار فوتبال ایران نكرده و تیم ملی بزرگسالان نیز همواره در دقیقه ۹۰ ناكام مانده و آرزوهای هوادارانش را نقش بر آب كرده است. موضوع صغرسنی در تیم های پایه تاكنون بارها و بارها موجبات محرومیت ایران و سرشكستگی هوادارانش را فراهم آورده است.

درگیری ها، بی حرمتی ها، بی اخلاقی ها، پرونده های انضباطی متعدد و محرومیت های مختلف به وفور مشاهده می شوند. اكثر تیم های باشگاهی از سوء مدیریت و مشكلات مالی رنج می برند. تیم ریشه دار و باسابقه ای همچون ملوان با زحمت فراوان، هر ساله مسابقات را به پایان می رساند اما در مقابل، تیم هایی وجود دارند كه پول های هنگفتی در آنها به دور ریخته می شود.

تیمی مثل استقلال اهواز در اوج بازی های یك فصل، تهدید به كناره گیری می كند. در لیگ دسته اول هم مشكلات مالی شرایط بدی به وجود آورده است؛ تمرینات صنایع اراك، نساجی قائمشهر، شاهین بوشهر و... به دفعات به تعطیلی كشیده می شود و مربیان و بازیكنان اعتصاب می كنند. اینها نمونه هایی از معضلات و مشكلات موجود در فوتبال ایران است؛ تازه خیلی نمی خواهیم وارد عمق شویم و به سطحی نگری در این زمینه بسنده می كنیم.

امروز همه از حذف استقلال از لیگ قهرمانان ناراحت هستند در حالی كه این اتفاق تلخ، پایان ماجرا نیست. تیم امید كشورمان در اوج ناآمادگی وكمبود زمان كه حاصل سوء مدیریت بعضی از آقایان است، به مصاف حریفان خود می رود و هیچ امیدی نمی توان به آینده اش بست. كركره های تیم ملی بزرگسالان پایین كشیده شده و اصلاً معلوم نیست چه آینده ای در انتظار كادرفنی آن است چراكه فدراسیون هنوز مدیر اصلی خود را نشناخته است.

یكی از بی نظم ترین و بی كیفیت ترین مسابقات باشگاهی در سال های اخیر در حال برگزاری است و خیلی نمی توان امیدوار بود از این دوره از رقابت ها، چیزی عاید كل فوتبال این مرز و بوم شود. تیم های پایه اینك وجود خارجی ندارند و احتمالاً یك ماه قبل از شروع مسابقات، كادرفنی آنها معرفی خواهند شد و...آخر از همه نیز اینكه سپاهان، تنها نماینده ایران در این فصل از رقابت های لیگ قهرمانان آسیا هم حال و روز خوشی ندارد و «نوسان»، بیش از هر مورد دیگری در روند حركتی و عملكردش به چشم می آید.

به تیمی هم كه در بازی های داخلی روی نمودار سینوسی حركت می كند، نمی توان امید چندانی داشت چراكه تك تك امتیازات بازی های گروهی برون مرزی، حكم طلا را دارد و گذر آسان از آنها به معنای حذف زودهنگام و ثبت یك ناكامی بزرگ است. تیم لوكا بوناچیچ در ۲ دیدار اخیر خود در لیگ برتر مقابل برق شیراز و ذوب آهن، بازنده شده، ضمن اینكه از باخت ۲ بر یك آنها در تهران مقابل پرسپولیس هم مدت زیادی نمی گذرد.

در شرایطی كه سپاهان مسؤولیتش دوچندان شده و باید جور حذف استقلال را نیز بكشد، اصلاً شرایط مناسبی ندارد و ثبت ۷ باخت در ۲۱ بازی این فصل، به هیچ عنوان قابل قبول نبوده و برازنده چنین تیمی نیست. حریفان سپاهان در آسیا، تیم های شناخته شده و باشخصیتی هستند كه با این وضعیت اصلاً نباید از امتیاز گرفتن آنها در اصفهان نیز تعجب كرد، چه رسد به زمین خودی كه از هیچ تلاشی برای پیروزی فروگذار نخواهند شد.برای فوتبالی كه كفه ترازوی شكست و ناكامی اش به طرز چشمگیری سنگینی می كند، قبول ناكامی سپاهان در آینده ای نزدیك، بسیار دردآور و سنگین است.

قصد منفی بافی نداریم اما تیمی كه یك سوم دیدارهای داخلی خود را با شكست پشت سر گذاشته، چه امیدی برای گذر از سد حریفان عربستانی و اماراتی دارد؟ با این تفاسیر فكر می كنیم اگر سپاهانی ها هم اشتباه استقلالی ها را مرتكب می شدند و اسامی و مدارك خود را دیرتر از موعد مقرر به كنفدراسیون فوتبال آسیا ارسال می كردند، بهتر بود چراكه از همین حالا قطع امید می كردیم و به احتمال فراوان با امتیاز دادن های این تیم در بازی های برون مرزی، دچار مرگ تدریجی نمی شدیم.با مواردی كه ذكر شد، آیا چیز دیگری در این فوتبال باقی می ماند كه به آن دل خوش كنیم؟این ره كه فوتبال ایران در آن طی طریق می كند، سرانجامش كجا خواهد بود؟



همچنین مشاهده کنید