یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

لاجوردی ها فقط قهرمانی می خواهند ایتالیا با ناخدا لیپی در ساحل امن


در حدود سه هفته پیش ایتالیا در دیداری دوستانه به مصاف روسیه رفت و موفق شد با دو گل این تیم را شكست دهد روشی كه ایتالیایی ها بازی می كردند نسبت به گذشته ای نه چندان دور فرق كرده و در برابر روسیه با سه مهاجم به دروازه حریف یورش می بردند در واقع چیدمان این تیم به گونه ای بود كه شكلی شبیه چنگك داشت

گرچه این دیدار رسمی نبود ولی ثابت كرد كه ایتالیا دارای چه نیروی بالقوه ای در خط حمله اش است و می تواند همیشه بازی هجومی را در دستور كار خود قرار دهد. اما طبیعی است كه همیشه منتقدانی هم وجود دارند درست مثل خود من كه منتقد سرسخت فوتبال تدافعی توسط ایتالیا هستم چرا كه معتقدم این تیم دارای مهاجمان و هافبك های پرتوان و طراز اولی چون توتی، كاسانو و امثالهم است. در واقع اتخاذ تاكتیك های اشتباه و تدافعی است كه باعث شده در این چندساله هیچ گاه هواداران ایتالیایی شاهد موفقیت های تیم محبوبشان در عرصه های بین المللی نباشند. در آگوست ۲۰۰۴ بالاخره مارچلو لیپی یا همان پل نیومن فوتبال ایتالیا كه عاشق دود سیگار و دارای اعصابی آهنین است هدایت تیم ملی فوتبال ایتالیا را برعهده گرفت. لیپی جایگزین جووانی تراپاتونی شد. تراپی كه مثل بسیاری از ایتالیایی ها تصور می كرد می تواند پس از بیست سال آبی پوشان را به سرزمین موعود رساند و افتخار تازه ای را به نام خود ثبت كند. او موفق ترین مربی در تاریخ سری A محسوب می شود: كسب هفت عنوان قهرمانی در اسكودتو، یك جام قهرمانان باشگاه های اروپا، جام در جام اروپا، دو قهرمانی در جام یوفا و یك جام بین قاره ای و قهرمانی در بوندس لیگا به همراه بایرین مونیخ گوشه ای از افتخارات او هستند. با آمدن او به نظر می رسید وضعیت تیم ملی نسبت به زمان مربی قبلی یعنی دینوزوف افسانه ای بهتر شود ولی هیچ گاه این اتفاق نیفتاد. ایتالیا در جام جهانی ۲۰۰۲ بسیار ناامیدكننده ظاهر شد و فقط افسوس را برای هوادارانش به ارمغان آورد. اما فرصتی دوباره در اختیار تراپ قرار گرفت و این بار در مرحله مقدماتی یورو ۲۰۰۴ ایتالیا با رهبری او گام به میدان گذاشت. شروع اولیه ایتالیایی ها بسیار بد بود و نگرانی و ترس از عدم صعود از گروه گریبانگیر بسیاری از فوتبال دوستان ایتالیایی شد. تراپ مجبور شد تاكتیك تیمی را عوض كند كه این تغییرات بسیار به موقع انجام شد و ایتالیا به راحتی از گروهش صعود كرد و بسیاری از كارشناسان را واداشت كه از این تیم به عنوان یكی از بخت های قهرمانی در یورو ۲۰۰۴ نام برند. انگار قرار نبود هیچ اتفاق میمونی برای تراپ همراه با تیم ملی كشورش رخ دهد. تاكتیك های منفی و ضدفوتبالی تراپ تنها نتیجه ای كه دربرداشت حذف كردن ایتالیا در همان دور اول رقابت ها بود كه با نتایج ضعیف باعث سرخوردگی اكثر ستاره های نامدار ایتالیایی شده بود. تیم متحد، با نظم و با روحیه ایتالیا كه تحت رهبری زوف قرار داشت از هم پاشیده شده بود و به مثابه كشتی بی ناخدایی در دریای متلاطم شناور بود. دیگر فرصتی نمانده بود و به عبارت بهتر دیگر فرصتی از سوی مسئولان فوتبال ایتالیا به تراپ داده نشد و سریعاً حكم بركناری او صادر شد. این گونه بود كه نوبت به مارچلو لیپی رسید تا تئوریسین اصلی آتزوری ها لقب گیرد. اواسط فصل قبل بود كه این مربی مصلحت اندیش كه در آن زمان یوونتوس را هدایت می كرد اعلام كرد قصد ندارد قراردادش را با این تیم تمدید كند و می خواهد فصل بعد را فقط استراحت كند و به دور از میدان باشد. به واقع جدایی او از یووه، شروع دوره جدیدی در فوتبال ملی ایتالیا بود كه بعضی ها به آ ن لقب «دوره لیپی» داده اند. شروع فعالیت یك مربی جدید به معنای آغاز تاكتیك های نو در تیم تحت هدایتش است و لیپی هنگام معارفه اش اعلام كرد قطعاً برای دست یافتن به ایده هایش از هیچ بازیكن شایسته ای چشم پوشی نخواهد كرد. تمام بازیكنان ایتالیایی این شانس را خواهند داشت كه با ارائه بازی های درخشان به اردوی تیم ملی كشورشان دعوت شوند و ستاره ها نیز باید بدانند صرفاً به خاطر نامشان جزء دعوت شدگان نخواهند بود. آیا او موفق خواهد شد تا جام جهانی را به همراه ایتالیا كسب كند و آن را برای چهار سال به شهر رم منتقل كند؟ آیا او قادر خواهد بود پس از سال ها هواداران افراطی ایتالیایی را از عملكرد بازیكنانش راضی نگه دارد؟ پس از انزو بیرزوت كه توانست ایتالیا را قهرمان جام جهانی ۱۹۸۲ كند مربیان بسیار آمده اند و سپس جای خود را به دیگران داده اند؛ مربیانی مثل: ویچینی، ساكی، مالدینی، زوف و تراپاتونی. فقط عمر مربیگری ویچینی بیش از دو سال طول كشید و تنها آریگو ساكی بود كه توانست به دیدار پایانی جام جهانی ۱۹۹۴ راه یافته و به مقام نایب قهرمانی آن جام دست یابد. البته دینوزوف هم شایستگی خود را به خوبی در تیم ملی ایتالیا ثابت كرد و با این تیم به دیدار پایانی جام ملت های اروپا در سال ۲۰۰۰ راه یافت كه در نهایت بازی را به فرانسه واگذار كرد. در چند سال اخیر تنها موردی كه در تیم ملی ایتالیا دیده شد فقط و فقط بی ثباتی بوده است و حالا لیپی فقط به قصد ایجاد ثبات و یكپارچگی گام به این میدان مهم گذاشته است. تنها هدف او كسب عنوان قهرمانی در مسابقات جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان است به علاوه انتظار عمومی از او این است كه بهترین ها را به اردو دعوت كند. به هر حال این تیم ایتالیاست و با بقیه تیم ها فرق می كند. لیپی باید هر چه زودتر دست به كار شود و تیم رویایی ایتالیایی ها را سازماندهی كند.

سئوالی كه در اینجا مطرح می شود این است كه آیا او واقعاً توانایی انجام این كار را دارد؟ در این شكی نیست كه او مربی توانایی است. كسب پنج عنوان قهرمانی در سری A به همراه یوونتوس، یك جام قهرمانی باشگاه های اروپا، یك جام بین قاره ای به همراه شمار دیگری از افتخارات نشان دهنده كارنامه قابل قبول لیپی در امر مربیگری است. هنگامی كه به عنوان مربی در ناپولی فعالیت می كرد موفق شد پس از سال ها نخوت و سكون این تیم را مجدداً به جام قهرمانان باشگاه های اروپا رهنمون سازد. در اولین سال حضورش در یووه این تیم را نیز صاحب اسكودتو كرد. ولی به نظر می رسد در مورد موفقیت هایش در تیم ملی كمی شك و تردید وجود دارد زیرا او فقط با یووه به موفقیت های بسیاری دست یافته است. او یك فصل را نیز در اینتر به فعالیت پرداخت اما در شروع فصل دوم و پس از تنها یك بازی مسئولان اینتر وی را از كار بركنار كردند. (بهتر است در اینجا یادی از سیمونی كنم كه تنها مربی بوده كه در این چند سال اخیر موفق شده با اینتر جام یوفا را فتح كند و سایر مربیان هیچ توفیقی با این تیم نداشته اند.) دوم اینكه او هیچ گاه در خارج از ایتالیا مربیگری نكرده است. برعكس او كاپلو و تراپاتونی مربیانی بوده اند كه در خارج از ایتالیا و در تیم های خارجی نیز موفق بوده اند و جام های مختلفی را با آنها فتح كرده اند. مسئله سوم در مورد لیپی این است كه ركوردش در جام قهرمانان باشگاه های اروپا چندان قابل توجه نبوده و او نمی تواند به آن افتخار كند. این درست كه او دومین ركورددار حضور در فینال مسابقات باشگاه های اروپا به عنوان مربی است اما از چهار بار حضورش خاطرات خوشی ندارد چرا كه فقط یك بار به قهرمانی رسیده و سه بار دیگر بازی را در فینال به حریفان واگذار كرده است. جام قهرمانان درست مانند جام جهانی است چون كه دوم شدن در این گونه جام ها هیچ گونه ارزشی ندارد. فینال جام قهرمانان در سال ۱۹۹۷ را خوب به خاطر دارم. یووه در برابر دورتموند نتیجه ای كه در پایان بازی بر روی اسكوربورد ورزشگاه حك شده بود همه را به تعجب واداشت. سه بر یك به نفع دورتموند. هنوز هم متعجبم كه كجای كار یووه اشكال داشت و سرانجام اینكه به نظر می رسد لیپی تیمی را به ارث برده كه به طور تمام و كمال پیشرفت خود را انجام داده است. تشكیلات سازمانی تیم ملی ایتالیا به خوبی توسط مربیان قبلی پایه گذاری شده و در این رابطه او هیچ مشكلی ندارد. زمانی كه او در یووه بود گاهی اوقات در مورد مسائل مدیریتی از سوی لوچانو موجی و شركایش تحت فشار قرار می گرفت و از این رو مشكلاتی برایش به وجود می آمد. در اینتر اما این شانس را داشت كه تیمی را كه خود مایل بود بسازد كه البته هیچ گاه در انجام این كار موفق نشد كه این خود می تواند تردیدی بر موفقیت های او در تیم ملی باشد.

هنگامی كه من این بحث را با خوانندگان مقالاتم در میان گذاشتم دو نظریه مختلف را شاهد بودم. پنجاه درصد افراد از لیپی و برنامه های او حمایت قاطع خود را اعلام كردند و به همین میزان با نظریات من موافق بودند. من بحثی را مطرح كردم كه همان طور كه اشاره شد چگونه به مربی كه نتوانسته اینتر را به یك جام داخلی یا قاره ای یا بین المللی برساند می توان اعتماد كرد و تیم ملی ایتالیا را به او سپرد. در این شكی نیست كه ایتالیا تیم بسیار پرمهره ای است و بهترین روش برای این تیم بازی هجومی و روبه جلو است و فقط با این روش است كه موفقیت ایتالیا تضمین می شود. سال ۲۰۰۵ تازه آغاز شده و ایتالیا مجبور است در بازی های مقدماتی جام جهانی حضور یابد ولی احتمال اینكه ایتالیا از گروهش صعود نكند تقریباً در حد صفر است. عدم صعود ایتالیا به جام جهانی مساوی با شورش در این كشور اروپایی است. آنها قطعاً در آلمان حضور خواهند داشت. در حدود یك سال و نیم وقت در اختیار خواهیم داشت تا بدانیم آیا لیپی همان گمشده ایتالیایی هاست یا نه. آیا باز هم باید دلمان را به گذشته ایتالیا خوش كنیم یا زمان آن فرارسیده كه این غول خفته بیدار شود. به نظر می رسد از سال۱۹۷۰ به این سو ایتالیایی ها فقط دوازده سال یكبار به فینال جام جهانی رسیده اند و یك در میان به قهرمانی و نایب قهرمانی بسنده كرده اند. سال ۱۹۷۰ نایب قهرمان، سال ۱۹۸۲ قهرمان، سال ۱۹۹۴ نایب قهرمان و سال ۲۰۰۶؟ آیا قهرمانی در جام جهانی آلمان طبق این الگوی عددی به ایتالیا خواهد رسید؟ آیا باید به رمل و اسطرلاب پناه ببریم و قهرمانی ایتالیا را در محاسبات نجومی و دیدن موقعیت ستارگان جست وجو كنیم؟ تنها لیپی و تیم ملی ایتالیا هستند كه می توانند جواب تمامی این سئوالات را بدهند.



همچنین مشاهده کنید