شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

تأسف می خورم, اما تعجب نمی كنم


تأسف می خورم, اما تعجب نمی كنم

من به حال بی برنامگی فوتبال ایران كه تمام مشكلات ما از آن سرچشمه می گیرد, تأسف می خورم باید سرچشمه را پاك كنیم تا به اصل فوتبال ایران كمك كنیم این جریانی كه هم اكنون به راه افتاده نشأت گرفته از بی برنامگی است

● نوشته ای از امیر حاج رضایی درخصوص شرایط فوتبال ایران

عدم تشكیل تیم ملی «ب» كه اتفاقاً طی ماه های گذشته اصرار زیادی به آن می شد بهانه ای مناسب شد تا آنچه را به عنوان یك جریان در فوتبال ایران وجود دارد، بیان كنم.در آشفته بازار فوتبال ایران كه بعد از جام جهانی به وجود آمد از هیچ مسأله ای نباید تعجب كرد؛ تعلیق، مسایل مربوط به فدراسیون، لیگ برتر و هزاران مشكل دیگر در فوتبال ایران وجود دارد كه تقریباً می توان گفت خانواده فوتبال ایران دیگر از شنیدن اخباری اینگونه تعجب نمی كند.

عدم تشكیل تیم ملی «ب» نیز یكی از مسایلی است كه در این آشفته بازار به وجود می آید. باید فلاش بكی به مسایل اخیر و جریان فوتبال ایران داشته باشیم؛مثلاً باشگاه استقلال لیست ارایه شده برای مسابقات لیگ قهرمانان آسیا را در آخرین لحظه با پست عادی به مقر كنفدراسیون فوتبال آسیا در مالزی ارسال می كند. این موضوع یعنی چه؟

آنهایی كه از بیرون به قضیه نگاه می كنند، چه می گویند؟شاید فكر كنیم كه استقلال تهران مسابقات لیگ قهرمانان آسیا را از دست داد اما تنها این بازیها را از دست ندادیم، بلكه ما موارد دیگری مانند میزبانی مسابقات مختلف و مسایلی از این دست را هم از دست دادیم. ایران در رنكینگ فیفا در آسیا در صدر قرار دارد اما با بروز مشكلاتی اینگونه، ما به شخصیت و حیثیت فوتبال خودمان لطمه ای جبران ناپذیر وارد كردیم.

زمانی كه به آسانی در داخل كشور یك مسابقه را جابه جا می كنیم و فكر می كنیم كه این موضوع بسیار ساده است باید فكر كنیم كه این جریان كوچك نیز بازخوردهای بزرگ بین المللی خواهد داشت و آرام آرام نزدیك می شویم به بحث بی برنامگی كه همه چیز از اینجا سرچشمه می گیرد. می گویند بزرگترین معلم انسان، اشتباهاتش است.

ما درجام جهانی خیلی زودتر از سایر تیم ها به كشورمان برگشتیم و حذف شدیم، بی شك در آلمان در آماده سازی تیم اشتباهاتی داشتیم اما هیچ وقت از این اشتباهات درس نگرفتیم.اگر از اتفاقات و یا اشتباهات جام جهانی درس می گرفتیم، اینگونه به كشورمان باز نمی گشتیم. این اشتباهات تنها به فوتبال باز نمی گردد و نمی توان گفت كه فقط همان تیم یا همان آدم ها متضرر شدند.

تا زمانی كه ساختار و شالوده فوتبال كشورمان بر پایه ناكارآمدی مدیریتی باشد، هیچ انتظاری نمی توان داشت و نباید از اتفاقاتی كه رخ می دهد تعجب كرد و فقط باید تأسف خورد. برنامه ریزی نیاز روز یك جامعه مدرن و پیشرفته است و برنامه ریزی باید پاسخگوی نیازها باشد. حالا شاید چیزهایی باشد كه به آن بگوییم برنامه ریزی اما در عمل یك برنامه ریزی سوری است و صدها مانع در خود می بیند. بی شك تا زمانی كه به برنامه ریزی واقعی نرسیم، اوضاع همین گونه خواهد بود.

در زمان های گذشته تیم «ب» به مناسبت های مختلف تشكیل می شد. مثلاً در یك سال كه زمان آن را به خوبی در خاطر ندارم، تیم ملی بزرگسالان خارج از كشور بسر می برد و یك تیم خارجی به ایران آمد كه برای بازی دوستانه با آن تیم، تیم «ب» خیلی سریع تشكیل شد.

در واقع دیدگاهی كه نسبت به تیم «ب» وجود دارد، تشكیل به مناسبت های مختلف است. حالا فرض كنید كه در تمام طول سال ما می توانیم یك تیم ملی «ب» با عنوان پشتوانه سازی برای تیم ملی بزرگسالان داشته باشیم اما این تیم به اما و اگرهای زیادی برمی خورد.

داشتن تیم ملی«ب» احتیاج به برنامه ریزی دارد؛ مثلاً همین تیم امید وقتی نمی تواند برای تمریناتش تمام بازیكنان خود را در اختیار داشته باشد و با ۸ بازیكن تمرین می كند دیگر هیچ انتظاری نمی توان داشت كه باشگاه ها بازیكنان خود را در اختیار تیم «ب» بگذارند. تمام این جریانات نشان می دهد كه در فوتبال ایران نگاهی عمیق و گسترده وجود ندارد. بی شك تیم باید از بازیكنان باشگاهی تغذیه شود و شالوده اصلی اش اینچنین است اما با نوع برنامه ریزی (بی برنامگی) و تفكری خاص كه وجود دارد، نمی توان انتظار كاركرد موازی تیم «ب» با تیم بزرگسالان، امید و حتی رقابت های لیگ برتر و باشگاهی را داشت.

زمانی، یك فرد و یك مدیر را تغییر می دهیم اما این تغییر فقط فیزیكی است و جانشینان آنها تفكرات بهتر و یا خاص تری را ندارند و با همان ذهنیت سابق می آیند. در واقع این موضوع را بست می دهیم به همان تفكر عمیق و گسترده كه وجود ندارد و بهتر است گاهی عمیق تر نگاه كنیم.مسؤولان فوتبال قاره آسیا و دنیا (فیفا) كه در رأس آنها سپ بلاتر قرار دارد، با محبت تمام از ایران با توجه به تمام حرف و حدیث هایی كه قبل از جام جهانی وجود داشت، حمایت كرد و روی موضع خود نیز پافشاری نمود، حتی بعد از جریان تعلیق، مسؤولان فیفا به خوبی از تیم امید ایران حمایت كردند و ما در دوحه شركت كردیم و حالا به خوب یا بد آن نیز كاری نداریم كه تا چه اندازه برایمان مفید بود اما ما در مقابل چه كردیم؟

ما واكنش منطقی و علمی سران فیفا را با واكنش های بسیار غیرمنطقی و شاید غیرانسانی پاسخ دادیم؛ ما رویه خودمان را تغییری ندادیم، بلكه به همان شیوه ادامه دادیم.آن قدر بی برنامگی در كارهایمان وجود داشت كه باشگاهی مانند استقلال نیز به چنین روزی افتاد. حالا مسؤولان فوتبال ما می خواهند به مالزی بروند و آنجا از موضع ضعف و التماس وارد شوند اما ما در صدر لیست فیفا در آسیا قرار داریم و باید از موضع اقتدار به مالزی برویم اما ناچاراً هیچ چاره ای نداریم. اگر وظایف ما كه همان برنامه ریزی باشد، درست انجام می شد، حالا ما مثل یك مجرم نبودیم.من حیرت زده ام كه این برنامه ریزی چه می شود؟

حیرت زده ام كه این نوع تناقضات چرا پیش می آید. فوتبال ایران باید از مدت ها پیش برنامه ریزی می شد. باید برنامه ریزی ما پاسخگوی مشكلاتمان می شد تا اینچنین مضحكه جوامع بین المللی نشویم. ما استدلال و منطق در برنامه هایمان نداریم و فوتبال اینها را نمی پذیرد.فوتبال از ۳ عامل مدیریت، برنامه ریزی و سرمایه گذاری تشكیل شده است كه در زیرمجموعه این سر خط ها، شاخصه های زیادی وجود دارد كه اگر هر كدام نباشند، دیگری خنثی می شود.ما پول داریم اما مدیر خوب نداریم؛ ما سرمایه گذاری می كنیم اما روی سرمایه گذاریمان مدیریت نمی كنیم ودیدگاه عمیق و وسیع نداریم.

قصد ندارم این موضوع را به تمام مدیران تعمیم بدهم اما در اكثر جاها وجود دارد. ما به سمت برنامه ریزی پیش نمی رویم و این یك مشكل بزرگ است.شاید عیب از چشمان ما باشد كه از ۳ عامل فوتبال، فقط سرمایه گذاری را می بینیم و از ۲ عامل دیگر خبری نداریم و نمی بینیم.این یك جریان در فوتبال ایران است كه به واقع ما مستحق آن نیستیم. عدم تشكیل تیم ملی «ب» كه انصافاً می تواند با نگرشی مثبت و دیدگاهی منطقی برای پیكره فوتبال ایران جریانی نوگرایانه باشد من را به این موضوع واداشت كه درخصوص تمام معضلات فوتبال ایران بگویم.من از اینكه تا چندین ماه پیش دائماً درخصوص تشكیل تیم سخن گفته می شد اما حالا به یكباره اعلام شد كه خبری از تیم «ب» نخواهد بود، تعجب نمی كنم.

من به حال بی برنامگی فوتبال ایران كه تمام مشكلات ما از آن سرچشمه می گیرد، تأسف می خورم. باید سرچشمه را پاك كنیم تا به اصل فوتبال ایران كمك كنیم. این جریانی كه هم اكنون به راه افتاده نشأت گرفته از بی برنامگی است.



همچنین مشاهده کنید