چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

پرستش مارادونای كبیر


هیچ فوتبالیستی مثل دیه گو آرماندو مارادونا نتوانسته تا این حد تمایز مرز بین فناپذیری و الهیت را برای هواداران فوتبال دشوار كند این مسأله آنچنان به افتخاراتی كه مهاجم تیم ملی آرژانتین در زمین بازی به دست آورد, ندارد

همان افتخارات هم كافی بودند تا او تبدیل به یكی از بهترین های دنیای توپ گرد تا به حال به خود دیده شود. ایجاد این تمایز به دلیل نحوه كسب این افتخارات است نه خود ذات آنها. او رییس گربه سیاهانی بود كه كشور جهان سومی را در جام جهانی ۱۹۸۶ فراتر از غول هایی چون انگلیس و آلمان غربی، قهرمان جهان كرد و جام جهانی ۱۹۹۰ را در حضور برزیل و ایتالیای میزبان از دست داد.

امروز، جامعه شناسان «دست خدا» ی او كه همان گل تاریخی اش به تیم ملی انگلیس در مرحله یك چهارم نهایی جام جهانی ۱۹۸۶ بود را نمونه یی عالی از قصه یی عبرت آموز می دانند كه توانایی برده یی هوشیار در غلبه بر صاحب قدرتمندش را به نمایش می گذارد. اینكه مارادونا، حضور خدا را در به ثمر رسیدن این گل با اهمیت می داند، به جنبه های عارفانه این قضیه جلا می دهد. توانایی مارادونا در تغییر اوضاع به نفع خودش نه تنها افسانه بودنش را شدت می بخشد بلكه جایگاه ویژه یی را نزد هوادارانش به او می بخشد. فرقی هم نمی كند توانایی هایش چگونه بروز كنند چه با حقه بازی در یك میهمانی بعدازظهر چه با وجدان كاری. تجمع آنها برای مارادونا مقابل كلیسایی كه به «كلیسای مارادونا» در شهر روزاریوی آرژانتین شهرت دارد خیلی اغراق آمیز است. احساساتی از ته قلب ولی اغراق آمیز. اما احساسات صمیمی و واقعی هواداران به او در تمامی معابد و دیوارهای نقاشی شده منطقه كارگرنشین ناپل، جایی كه مارادونا ۱۴ سال پیش در استادیوم «سان پائولو» برای آخرین بار به میدان رفت، هنوز هم به چشم می خورد.

این میزان احساسات به خوبی از نقاشی های زنده یی كه دیوارهای كوچه های ناپل و عكس های او را با شور و احساسات و گل های نگاشته شده به دست هواداران مشخص است؛ هوادارانی كه پیغام ها و نامه هایشان خطاب به او در كنار تصاویر زنده و تاریخ سازش به چشم می خورند. حكمرانی او در ناپل خیلی راحت به چشم می آید. با رهبری مارادونا، شهر فقیر و عقب مانده جنوبی ایتالیا به جنگی تن به تن و شانه به شانه با متروپول های صنعتی و ثروتمند شمالی رفت و دو عنوان سری A را برایشان به ارمغان آورد. بر خلاف بسیاری از خارجی ها، او همواره خود را با شرایط ناپلی ها وفق داده و از تحسین آنها لذت برده است. مارادونا تنها نماینده پرواز به متافیزیك است؛ نماینده انسان معمولی كه در هیبت خدای ورزش از وجود انسانی و خلاف جهت انسان های متوسطی كه جهان را به تسخیر خود درآورده اند.

با این حال هر كسی می تواند او را به بشریت ارتباط دهد (ضعف او حتی پیش از رسوایی دوپینگش هم آشكار بود) و این تنها چیزی است كه می تواند موفقیت های او را به وضعیت مسیح در انجیل وصل كند. در سنت مسیحیت، مسیح با هیبت انسانی عادی همان گونه زجر كشید كه بشر زجر می كشد و این گونه بود كه به بهشت برین و برای همیشه پرواز كرد و به همین دلیل است كه مارادونا در چشم هوادارانش، شمایل انسانی است كه پیش از رسیدن به الوهیت فوتبالی اش، دوران زجرها و بدبختی هایش را باید سپری كند. حداقل این توضیحی جامعه شناسانه و به شدت عوام پسندانه است.

هنوز جام جهانی ۹۸ در فرانسه از خاطرشان نرفته است؛ جایی كه عكس بزرگی از مارادونا در بخش سنت چارلز چپل دركلیسای بزرگ نوتردام پاریس آویزان شده بود و زیر آن، یك نفر این آیات انجیل را نوشته بود: «بدانید! شما باید در راهی قدم گذارید كه همه در آن قدم گذاشته اند.

اما كیست كه پاداش می گیرد؟ پس بروید. شاید كه به آن برسید و هر انسانی كه عطش رسیدن به اسرار و رموز را دارد با هر چیز وسوسه می شود. آنها تاجی فاسد را بر سر می گذارند اما ما، پادشاهانی پاك و منزهیم.» ممكن است تاج مارادونا، تاجی فاسد باشد (یا به گفته بسیاری تاجی «فاسد شده» ) اما این تاجگذاری هیچ چیز از معنادار بودن این مراسم نزد هواداران عاشقش كم نمی كند.



همچنین مشاهده کنید