شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ریشه های کمدی درایران


ریشه های کمدی درایران

کمدی سینمایی دو خاستگاه دارد ادبیات طنز و نمایش های کمدی در ایران ادبیات طنز قدمتی طولانی دارد, اما در مورد خاستگاه نمایشی می توان به سیاه بازی و روحوضی اشاره کرد سینمای کمدی در ایران نمی توانست مسیری را پیش بگیرد که این گونه سینمایی در غرب انتخاب شده بود

کمدی سینمایی دو خاستگاه دارد: ادبیات طنز و نمایش‌های کمدی‌. در ایران ادبیات طنز قدمتی طولانی دارد، اما در مورد خاستگاه نمایشی می‌توان به سیاه بازی و روحوضی اشاره کرد .سینمای کمدی در ایران نمی‌توانست مسیری را پیش بگیرد که این گونه سینمایی در غرب انتخاب شده بود‌. البته سازو کار این دو فرآیند به جهت اقلیمی و نه به جهت موضوعی یکی شد‌. با این تفاوت که سینمای کمدی غرب براساس ریشه‌های دراماتیک کمدی شکل گرفت و سینمای کمدی ایران راه تقلید از همین سینمای غربی را پیش گرفت‌. سینمای کمدی در ایران با آثاری آغاز شدند که در داستان‌ها و موقعیت‌ها برگرفته از یک فیلم به‌خصوص موفق خارجی- آن هم در جلب مشتری‌های عام سینما – بودند و تقریبا این مسیر در ساخت پرسوناژ و حتی دوره‌ای عمل کردن زیر گونه‌های کمدی نیز ادامه یافت‌.

مثلا در دوره‌ای که کمدی موزیکال در اروپا و آمریکای شمالی رونق می‌گرفت در سینمای ایران هم به آن پرو بال می‌دادند‌. اما در اجرای تقلیدی گونه‌های فاخر کمدی همواره سینمای ایران تا پیش از انقلاب ناتوان نشان داد. این امر شاید به دانش دراماتیک آن دوره مربوط نباشد و بیشتر بخش تجاری کار را شامل باشد‌. چیزی شبیه یک صنعت مونتاژی که جسارت خطر کردن ندارد وگرنه که در ادبیات کهن فارسی و فرهنگ اقوامی ایرانی دستمایه‌های کمدی وجود داشته است‌. رویکرد به نمایش با اسلوب مورد پذیرش امروز در تاریخ ادبیات نمایشی ایران قدمت چندانی ندارد و نام‌های بزرگ این عرصه به همان نام‌هایی خلاصه می‌شود که تاریخ حیاتشان به روزگاران ما هم بعضا رسیده است، با این حال این اجماع و خواست وجود نداشته است که در دگردیسی سینمای کمدی و ایجاد یک کمدی ایرانی و فارسی کاری جدی صورت بگیرد‌. از میان گونه‌های نمایشی ایرانی به نقالی، خیمه شب بازی، رو حوضی و سیاه بازی می‌توان اشاره کرد که کمتر زمانی وجود داشته است که این ریشه‌های بومی تاثیر اساسی در روند سینمایی نمایش کمدی ایجاد کنند‌. حتی در ادبیات طنز مردم این سرزمین نیز مبانی تاثیر ارزشمندی وجود دارد که نادیده انگاشته شده‌اند‌. ادبیات طنز قطعا با گونه نمایشی کمدی فرق دارد‌.

خود نگارنده حساب مرتبه‌هایی که این جمله کلیشه‌ای را در ارتکاب دست نوشته‌های تئاتر و سینما آورده است ندارد، اما برای رفع غلط مصطلح سینمای طنز یا فیلم طنز باید از این تکرار اجتناب نورزید‌. غلط مصطلح فیلم طنز در سینمای ایران و در آثار سینمایی نویس‌ها از همان جایی می‌آید که تقلید‌های بی‌مایه غربی را باعث و شامل می‌شود و همان اثری را دارد که بی‌تفاوتی نسبت به یک کار کمدی تلویزیونی و سینمایی در مدیوم تصویر با امضای ایرانی را شناسا می‌کند‌. ریشه‌های ادبیات طنز فارسی از این بابت محل مناسبی برای برداشت‌های آزاد و با کمی اغماض وابسته را به سینمای ایران می‌دهد که حاوی سرمایه غنی ادبی و ملی است‌. علاوه بر این‌ها براساس جامعه شناسی قومی شکل گرفته‌اند و از این بابت یکی از چهار معیار برآورد تاثیر فرهنگی یک اثر هنری را می‌توانند شامل باشند‌.

از طرفی گونه‌های خیمه شب بازی و سیاه بازی هم به همان میزان می‌توانند سینمای کمدی بومی را سامان دهند، خصوصا این که تفاوت ادبیات طنز فارسی با نمونه‌های متنی و اسلوبی مثلا خیمه شب‌ بازی در این است که گونه دوم به حالت نمایشی سینما نزدیک‌تر است و به روز رسانی و محیط‌پذیری سهل‌تری را مطالبه می‌کند‌. شاید رو حوضی و سیاه بازی در متون تحقیقی نمایشی قدمت مکتوبی نداشته باشند، اما دست کم محل مراجعه جامعه شناسانه درستی از وضعیت ذائقه تماشاچی به هنرمندان عرصه سینمای ایرانی می‌دهند‌. سینمای ایران در دوران پس از انقلاب اسلامی نیز کمتر به سراغ ریشه‌های تئاترایرانی کمدی رفته است و بیشتر مطلوبش را در تقریب اثر هنرمندان مدرنیست جست‌وجو کرده است‌. نمایش‌های کمدی ایرانی و هم البته فیلمنامه‌های در تاثیر تئاتر ابزورد یا استحاله به نوعی بکت یا برشت گرفتار آمده‌اند‌. از این میان هضم آثار یونسکو گویا برای نمایشنامه نویس و فیلمنامه نویس ایرانی راحت‌تر بوده است‌.

مجتبی شاعری



همچنین مشاهده کنید