دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

یادگاران مرگ, آخرین یادگاری هری


یادگاران مرگ, آخرین یادگاری هری

در این نوشتار , مولف به بررسی فیلم آخر هری پاتر یعنی یادگاران مرگ , پرداخته است

« هری پاتر و یادگاران مرگ » را دیدم ، می توانم بگویم خوب بود ، ولی فوق العاده نبود . از آن همه ادعا و تبلیغات رسانه ای ، چیز دیگری انتظار داشتم !

اما بالاخره خوشحالم که نقطه ی پایانی بود ، بر « جو » اصلی « هری پاتریسم » ؛ البته همان طور که در مقاله ی « هری پاتر یک داستان پر داستان » گفته بودم ، هری پاتر فقط یک داستان و یا فیلم نیست ، بلکه یک پروژه عظیم است ، که می خواهد به اهداف گسترده ی خود برسد .

اما در این نوشتار ، قصد ندارم دوباره به بازگویی نظریات موجود در مقاله قبلیم بپردازم ، بلکه می خواهم نگاهی هر چند کوتاه به فیلم هفتم هری پاتر یعنی « هری پاتر و یادگاران مرگ » داشته باشم و نکاتی را خدمت شما جستجوگران عزیز ارائه کنم :

۱) اول اینکه مجموعه فیلم های هری پاتر ، با اوج قابل ملاحظه ای ساخته شدند ، به بیان دیگر از شماره یک این فیلم تا شماره ۵ ( هری پاتر و محفل ققنوس ) ما شاهد اوج جالبی از ساخت و پرداخت فیلمنامه و بازی خوب بازیگران ، جلوه های ویژه ی عالی و حیرت بر انگیز ( به ویژه در فیلم پنجم ) ، بازی خوب و بجای بازیگران و دست فعال و پنهان کارگردان هستیم . اما در فیلم ششم ( هری پاتر و شاهزاده دو رگه ) یک توقف نابجا در حرکت زیبای مجموعه هری پاتر می بینیم ، در این فیلم به جز حرکات خاص و کمدی پرفسور اسلاگهورن و چند صحنه ی درگیری بین جادوگران و همچنین نمایش صحنه دراماتیک مرگ دامبلدور ، مابقی فیلم به عقیده من یک شکست عظیم برای کمپانی برادران وارنر است .

در فیلم هری پاتر و شاهزاده دورگه ، حرکت رو به اوج معمول در سری فیلم های هری پاتر به ناگاه متوقف شده و گاها در جا می زند . وقتی ما به سراغ فیلم هری پاتر و یادگاران مرگ می رویم (۱و۲ ) . گویا کارگردان از شکست خود در فیلم ششم با خبر شده ، و با یک حرکت عجولانه قصد در بهبود ماجرا در دو فیلم پیش رو را دارد ، ولی باز هم آن نمی شود که انتظار می رود .

متن کتاب هفتم ، مملو از دیالوگ های گسترده و صحنه های زد و خورد و در گیری های جادوگران است و از سوی دیگر توصیف زیبای نبرد آخر داستان که نبردی تمام عیار میان دنیای خیر و شر می باشد ، داستان را گسترده تر می کند ، از اینرو انتظار می رفت ، فیلم هفتم هری پاتر ، « فینالی » قدرتمند را برای ماجرای هری پاتر رقم بزند ، ولی آنچه دیدیم ما را به شدت متحیر کرد!

در دو فیلم هری پاتر و یادگران مرگ ، صحنه های زیادی از درگیری ها ، عشق و نفرت ها و دوستی و دشمنی افراد ، دیده می شود ، اما آنچه این دو فیلم را از چشم منتقد می اندازد ، این است که در تدوین صحنه ها ، دقت و ظرافت و هنر لازم به خرج داده نشده ، به دیگر سخن : صحنه های پرکار فیلم ، به خوبی در کنار هم قرار نگرفته اند ، و بیننده اگر کمی ریز بین و نکته سنج باشد ، سکانس های ناپیوسته و جدا از هم را تشخیص می دهد که به مانند وصله ای ناچسب در کنار هم قرار گرفته اند .

نمی دانم آیا این کوتاهی کمپانی برادران وارنر را باید به حساب کم کاری « تدوین گران » گذاشت و یا باید در مورد عدم تسلط کمپانی پر مدعای وارنر ، بر روند حرکت فیلم ، بحث کنیم ؟!!

به هر حال می توان گفت آنچه ما آن را « پایانی قوی و به یادماندنی » برای هر داستانی می دانیم ، برای ماجرای هری پاتر اتفاق نیفتاد و مرگ ولدمورت هم به زشت ترین حالت ممکن به نمایش در آمد و ای کاش این سکانس فیلم ، عینا به مانند متن کتاب هفتم تهیه می شد .

من وقتی به این فرجام ناکام و ناخوشایند داستان هری پاتر در این فیلم می نگرم ، به یاد فیلم « پدر خوانده ۳ » می افتم ، که به جهت حرکت عجولانه ی فرانسیس فورد کاپولا ، ماجرای دوست داشتنی پدرخوانده ، با ناکامی بزرگی در عرصه سینما ، به پایان رسید .

۲) هری پاتر از ۱۱ سالگی وارد هاگواتزر شد ، و هر کتاب از مجوعه کتب هری پاتر ، روایت یک سال از زندگی وی است ، که در آخر کتاب هفتم بنا به شواهد و سیر داستان می بایست او ۱۸ سال داشته باشد ؛ در آخر فیلم « هری پاتر و یادگاران مرگ ۲ » پس از پایان ماجرای نبرد در هاگوارتز ، در زیر تصویر می نویسد « ۱۹ سال بعد » ، یعنی ۳۷ سالگی هری ( یا چیزی در همان حدود ) و در اینجا می بینیم که هری پاتر و جینی و رون و هرمیون ، همان بازیگران قبلی هستند ( با اندگی گریم ) که برای رساندن فرزندانشان به ایستگاه قطار آمده اند ؛ آیا کارگردان نمی توانست با کمی گریم سنگین تر این ۴ نفر را بیشتر به سن روایی داستان نزدیک کند ؟ و یا اینکه حداقل چهار بازیگر که سنشان به ۳۷ سال می رسید ، را برای سکانس پایانی انتخاب می کرد ؟

این عدم دقت و کوتاهی در کوچک ترین ظرایف ، از مدعیان سینمای غرب بعید است !

۳) به عقیده من ، تنها نقش هایی که در دو فیلم هری پاتر و یادگاران مرگ ،‌ همچنان مانند فیلم های قبل خوش درخشیدند ، سوروس اسنیپ و ولدمورت بودند ، و مابقی بازیگران آنطور که در فیلم های پیش خوش درخشیده بودند ، در این دو فیلم آخر ، آنچنان کار درخشان و بازیه تابانی انجام ندادند . حتی هری پاتر هم آنچنان موفق ظاهر نشد ، و آن قهرمانی که در کتاب هفت به رخ کشیده می شود ، در فیلم هفتم به مانند بازیگر میهان عمل کرد ، به طوری که اگر فیلم دوم هری پاتر و یادگاران مرگ را ، برای کسی که تا بحال هیچ کدام از فیلم های هری پاتر را ندیده و اصلا هیچ خبری از ماجرا و کتاب های هری پاتر ندارد ، به نمایش در بیاوریم ، او حس می کند که ولدمورت نقش اصلی است و هری پاتر نقش مکمل فیلم !!!

آلن ریکمن ، به زیبایی فیلم های گذشته هری پاتر ، در فیلم هفتم نیز ظاهر شد و دیالوگ های خود را به همان صورت که همه از اسنیپ انتظار دارند ، بیان می کرد : شمرده شمرده و نفرت برانگیز !

و رالف فیناس هم ، به واقع همان ولدمورتی بود که همه از او انتظار داستند ، و حقیقتا باید اذعان کرد که او فراتر از سناریو بازی کرد ، و پویایی و پر رنگی نقشش ، فقط و فقط مدیون حساسیت خود فیناس ، در ایفای نقشش بود . هنوز هم فریاد های هولناکش و حرکات خاصی بدنش ، به یادم مانده .

در پایان باید گفت : هنوز دغدغه من ادامه موج هری پاتریسم است ، و اگر چه با انتشار مقاله قبلی خود ( هری پاتر یک داستان پر داستان ) که حدود ۵ سال پیش منتشر شد ، و همچنین انتشار این نوشتار ، سعی کردم حرکتی در جهت آگاهی بخشی جوانان ایرانی ، انجام دهم ، ولی می دانم که اکران فیلم آخر هری پاتر ، پایان کار پاتریسم نیست ، بلکه باید منتظر حرکات بعدی نویسنده و همچنین ایفای نقش های بازیگران در فیلم های دیگر باشیم .

سید علیرضا واعظ موسوی

کارشناس سینما و رسانه