چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
عاشقانه اکشن
ژانگ ییمو در دومین تجربهٔ هنرهای رزمی خود پس از قهرمان، با همان سطل، آب متفاوتی بیرون کشیده و فیلمی تماشاگرپسند ساخته که از لحاظ روائی انسجام بیشتری هم دارد. در اینجا نیز تارهای پیچیدهٔ عشق و تغییر هویت دادن در صحنههای اکشن بدجور در هم گره خوردهاند ولی از لحاظ احساسی به اندازهٔ قهرمان، بیننده را تحت تأثیر قرار نمیدهند، طوری که بعید است از فیلم، ببر خفته، اژدهای پنهان دیگر بسازد. ژانگ ییمو در جائی گفته: قهرمان یک تجربه بود، خانهٔ خنجرهای پرنده، خودِ جنس است که همین جمله تا حدود زیادی تفاوت بین این دو فیلم را آشکار میکند (ولی این تفاوت میرامکس، پخشکنندهٔ فیلم را در دنیا مجاب نکرد. مسئلهای که باعث شد فیلم ۱۷ ماه بعد از اکران چین خود در غرب پخش شود.) ماجراهای فیلم در سال ۸۵۹ میلادی میگذرد. سلسلهٔ تانگ که زمانی پررونق بوده حالا بهواسطهٔ شورشها در حال فروپاشی است. فیلم بلافاصله به سراغ اصل ماجرا و سه شخصیت داستان میرود. نه از دکورهای عظیم خبری هست و نه از سیاهی لشکرهای فراوان. دو فرماندۀ نظامی، لیو (اندی لو) و جین (تاکهشی کانهشیرو) مأموریت یافتهاند تا رهبر گروه خنجرهای پرنده را دستگیر کنند که سرسختترین گروه ضددولتی تلقی میشود. در پی گزارش یک خبرچین، جین با هویتی پنهان به جائی میرود که یکی از مظنونین در آنجا کار میکند. وی که خود را ویند، یک آدم خوشگذران، جا زده از مالک آن خانه، مادامیی (سونگ داندان) میخواهد تا جدیدترین کارمند خود - رقاصهٔ نابینا به نام مای (ژانگ زییی) - را نزد خود بیاورد. در نخستین سکانس طراحی شدهٔ فیلم - که تقریباً غنائت تصویری و رنگی و موسیقائی فیلمهای بالیوودی را به یاد میآورد - مای با حرکات موزون خود - که با نوای موسیقی یک ارکستر زنانه انجام میدهد - جین را سرگرم میکند. ولی این آخری قصد اذیت و آزار مای را دارد که ناگهان لیو از راه میرسد و او را از چنگ رفیق نامروت خود آزاد میکند. پس از دور کردن جین، لیو جای او را میگیرد و بر جایگاه میهمان مینشیند و مای را به چالش میطلبد تا در بازی پژواک خود شرکت کند. این بازی عبارت است از پرتاب دانههای لوبیا بر روی طبلهائی که گرداگرد صحنهٔ رقص را گرفته و بعد، شناسائی تکتک این طبلها توسط مای، که با آستین لباس خود در هنگام اجراء رقص، بر آنها میکوبد. این از همان قلقهای فیلمهای رزمی است که طی آن، هر یک از دو طرف، قابلیتهای طرف مقابل را میسنجد ولی ژانگ این رویاروئی را با زیباشناسی خارقالعادهای و به کمک موسیقی، رقص، رنگ و طراحی گرفته است. در حالی که مای را میگیرند و شکنجه میدهند تا اطلاعاتی را فاش کند، لیو و جین نقشه میچینند تا به گونهای، مای را بیآنکه متوجه باشد جلو بیندازند تا آنها را به مخفیگاه گروه هدایت نماید. جین که خود را جای مای جا زده، او را از زندان آزاد میکند و اعتماد او را بهدست میآورد و در سفری در امتداد جنگلها و دشتها پیش میروند و لیو و افراد او نیز مخفیانه، دنبال آنها میکنند. ولی طی همین مسیر است که جین و مای به یکدیگر علاقهمند میشوند. ژانگ در گفتگوئی، فیلم خود را نه یک فیلم معمولی هنرهای رزمی، بلکه داستانی عاشقانه که در یک فیلم اکشن ادغام شده، توصیف کرده است. (فیلم در ژاپن تحت عنوان عشاق نمایش داده شده) ولی کارگردانی که در فیلمهای قبلی خود (راهی به سوی خانه، هیچکی غیبت نکنه و اوقات خوش) نشان داده که میتواند تارهای حسی تماشاگر را به صدا درآورد، در این فیلم خود نتوانسته از لحاظ احساسی، بیننده را درگیر کند، مثل قهرمان، این یکی نیز به گونهای غریب، سرد و خشک بهنظر میرسد، اگرچه فیلمبرداری رنگی چشمگیر ژانو ژیو دینگ و موسیقی احساسی شیگرو (در حال و هوای عشق،) تلاش دارند عکس این موضوع را به ما ثابت کنند. سکانسهای اکشن فیلم، جذابیت اصلی داستان را تشکیل میدهند. از رقص پژواکهای مای گرفته تا نبرد بالهمانند توی جنگل - که از سکانسهای مشابه ببر خفته، اژدهای پنهان نیز برتر است و به بهترین سکانسهای اکشن فیلمهای هنگکنگی پهلو میزند - طراح صحنههای رزمی فیلم، استاد تونی چینگ سیو - تونگ، با آمیزه سیمبندی و جلوههای کامپیوتری خود، حتی در مقایسه با قهرمان نیز تصاویر شگفتانگیزتری ارائه داده است. ژانگ زییی، پس از نقش کوتاه خود در قهرمان، در اینجا بهعنوان یک قهرمان تمامعیار اکشن، ستایش بیننده را برمیانگیزد. کانه شیرو در نقش جین، حضور فیزیکی قابل قبولی دارد. در بین سه قهرمان اصلی داستان، لو چندان مجابکننده نیست و بهنظر میرسد که در فیلمهای معاصر بازی ارضاءکنندهتری دارد تا فیلمهای تاریخی. قسمت شمشیربازی در جنگل در اوکراین گرفته شده که رنگهای پاستل آن در تضاد کامل با رنگهای سبز جنگل بامبوست که در چین فیلمبرداری شده، صحنههای داخلی فیلم - به جز صحنهٔ رقص پژواکها - شکوه و عظمت صحنههای مشابه را در قهرمان ندارند. طراحی لباس فیلم که توسط امی وادا (قهرمان) انجام شده، فوقالعاده چشمنواز است.
در حاشیه:
عنوان چینی فیلم به معنای غافلگیری از ده نقطه است که عنوان یک قطعه موسیقی چینی است که به توصیف نبرد دو جنگسالار میپردازد. فیلم به آنیتا مویی، خواننده و بازیگر فقید چینی تقدیم شده که قرار بود نقشی در فیلم داشته باشد ولی در سال ۲۰۰۳ بهعلت بیماری سرطان درگذشت.
![](/imgs/no-img-200.png)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست