جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

آنی با بهزاد یاحقی


آنی با بهزاد یاحقی
او که از خوبی زاده شده بود،
و بر اسب سپید مهر می راند،
پیاله ای کوچک
به رنگ آبی آسمانی را،
که با مینیاتوری از مانی تزیین شده بود،
پر از رنگهای سیال کرد
و به دستان لرزان و استخوانی من سپرد.
من آنها رانوشیدم!
بی پروا
من درونم را از رنگهای شادی
زینت دادم.
او را بوسیدم بارها
و از درون تیرگی، بر تیرگی تاختم
با نیرویی
به بی پایانی عشق!
آری من رقص را
که جرعه ی رنگینی بود
و کلام "یاحق" را در خود پوشیده داشت
با زمزمه ی نام منصور
بی پروا
در پای.معبد مهر
نوشیدم!

مهندس سهراب مژده
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید