جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نمی دانسـ تنانه گی


نمی دانسـ تنانه گی
به رسیدن نمی‌چرخد راه‌ها از رفتن
مه به مه آویختن در معلق‌ایم خواب
در می‌رقصیم می توانیم زیر باران از سیاه و باران هم
کولاک می‌رساند پنجه از سرما گم است در واگشتیم را
نمی دانسـ تنانه گی هم شمای با شما
از چشم ِ دست‌های ما می‌رود در ندا شـ تن‌های از جدا
نه چه به راه بودن از
گفتن از دروغ بودن ها در
در عشق‌ها تن دادن را
را به نه گریستن از
احتمالن

سعید احمدزاده اردبیلی
منبع : مجله شعر