وارث آب و خرد و روشنی

به ارباب کیخسرو پاک و راد ‌
ز ایرانیان آفرین باد، باد
خرد در نهادش خداداده بود
دل آگاه و دانا و آزاده بود
ورا مام در شهر کرمان بزاد
اهورا به او عشق و تدبیر داد
به کرمان چو تحصیل او شد تمام
سرانجام، آن بخرد نیکنام ‌
بشد سوی هندوستان رهسپار
که تا بهره‌ها گیرد از آن دیار
در آن‌جا بیاموخت درس و زبان
در این راه سرآمد شد از همگنان
به اصل سه نیکی چو پابند بود
وطن‌خواه و راد و هدفمند بود
به کرمان چو آن دیده‌ور بازگشت‌
به شایستگی کارش آغاز گشت‌
ولیکن پس از چندی آن بخت‌یار
به تهران سفر کرد از بهر کار
وجودش پر از عشق و امید بود
امیدش به ارباب جمشید بود
هم ارباب جمشید روشن روان‌
به او داد کاری بزرگ و گران
چو ارباب کارآیی از او بدید
پس از خود، ورا بهر مجلس گزید
بدین سان شد آن بخرد کاردان
نماینده از سوی زرتشتیان‌
ز دور دوم او نماینده گشت‌
چراغی فرا راه آینده گشت‌
بسی کارهای گران کرد او
گران‌کارها را به جان کرد او
به راه هدف کرده او کارها
به جا مانده از او نوشتارها
نوشتارهایش بود بهر دین‌
نمودار فرهنگ ایران‌زمین
چو مزداپرست و بهی‌کیش بود
ز جان خادم میهن خویش بود
به مجلس ز جان و ز دل کردکار
بماندست اثرها از او یادگار
پی ارج آن مرد روشن‌روان
بپا گشت تندیس‌اش اکنون در آن
نمودست او خدمت شایگان
به فردوسی ایزدی آرمان
برای ابرمرد ایران‌ستا
نمودست آرامگاهی بپا
که اکنون زیارتگه مردم است
چو نیکی ستایی ره مردم است
به تهران هم او ساخت آتشکده
بیفروخت آتش به جشن سده
مدارس بپا کرد در آن زمان
چو <فیروز بهرام> و <نوشیروان>
در آن کار اندیشه‌انگیز و نیک
دو فرزانه پارسی شد شریک
چو داد و دهش زان دو پایان گرفت
مدارس بپا گشت و سامان گرفت
دریغا و دردا که در تیرماه
به سوی خداوند بسپرد راه
به پایان اگر چند جان باخت او
به راه وطن عمر پرداخت او
روانش به مینو جهان شادباد
به نیکی از او در جهان یاد باد

توران شهریاری‌

منبع : روزنامه اطلاعات