شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

متولد ایدز(۲)


دكتر آقا بخشی: درهمین پوستری كه اینجاست ، نوشته با پرهیز از بی بندوباری جنسی و اعتیاد تزریقی، در برابر ایدز، سلامت خود را تأمین كنید، در حالی كه جای دیگر می بینیم تخریب قرص های اكس بسیار است و تنها محدود به تزریق و ایدز و اعتیاد و غیره نیست. این می شود یك اطلاع رسانی غلط، وقتی اطلاع رسانی غلط باشد، وقتی اعتماد مردم یك جامعه، نسبت به اطلاع دهندگان آن جامعه، سلب شود و عدم بی اعتمادی گسترش یابد، طبیعی است كه مسائل مطرح شده جدی گرفته نخواهد شد. وقتی ملاحظه می شود قرص های اكستازی، چه طور موجب می شوند آن جریاناتی كه در حالت معمولی انجام نمی شود با شجاعت و راحتی، انجام شود، بدون آن كه ترس از كسی و عاقبت كاری وجود داشته باشد، آن وقت ببینید چه مشكلاتی پیش می آید؟ اگر بپذیریم كه ۸۰ درصد ابتلا به ایدز، براساس تماسهای جنسی است، پس باید بگوییم اطلاع رسانی ما اشكال داشته است. چرا باید فكر كنیم بیماری ایدز، متعلق به غربی ها و متعلق به ما نیست؟ چرا به درون خودمان نگاه نكنیم تا ببینیم چه خبر است؟ وقتی ساختار جامعه ای را به آن نحو شكل می دهیم كه نباید بدهیم وقتی جریان طبیعی لذت و شادی دوران جوانی را نادیده می گیریم، آن وقت بحث اكس وقرصهای شادی آور حمایت هایی پیش می آید كه همگی به صورت فردی نشان داده می شود، یعنی به جای حمایت اجتماعی از مردم، به جریانهای عاطفی پرداختن.آن هم در تمام زمینه ها. از ارتباط بین دختر و پسر گرفته تا به عنوان مثال فقرزدایی. مثلاً وقتی می گوییم بیایید شادی هایمان را تقسیم كنیم، یعنی زدودن فقر، یعنی بیاییم و پولهایمان را تقسیم كنیم. از طرفی، وقتی در جامعه ای پنهان كاری مطرح است و اطلاع رسانی درستی انجام نمی شود نتیجه آن می شود كه در پایان این فیلم شد. یعنی مادر، بچه اش را از بین برد چون از آن چیزی كه باید اطلاع داشته باشد، اطلاع نداشت.دكتر طاهرخانی: ما باید مسأله را كمی بازتر بررسی كنیم. وقتی ایدز آمد، گفتند بیماری هم جنس بازان است. این همان واقع نمایی بود كه قبلاً گفتم. البته واقعیت هم داشت. اما چون این واقعیت به صورت همه جانبه عنوان و بررسی نشد، در مقابلش بی تفاوت شدیم. تا آن كه فهمیدیم از طریق تماس جنسی و خونی و یا از مادر آلوده به فرزند هم می شود. زمانی هم گفتیم، بیماری غربی هاست و مشكل مسایل اخلاقی آنها. یعنی باز به گونه ای واقع نمایی. تا آنجا مشخص شد شیوع آن در آفریقا، یك سوم كل شیوع جهان است و در آسیا هم، در حال گسترش! آن وقت گفتیم از راه تزریق خون است. از اعتیاد است، از فساد اخلاق است. در نتیجه از اصل مسأله منحرف شدیم، چرا، چون شاید واقعیت هایی گفته می شد، اما جنبه واقع نمایی اش غالب بود. چون می گفتیم ما فساد اخلاقی نداریم. ما اعتیاد نداریم. ما تزریق خون آنچنانی نداریم. بعد با رشد آن روبه رو می شویم و در زنان ۵/۲ درصد بیشتر از مردان! حتی هپاتیت ما هم به این مسأله دچار شد تا آنجا كه ببینیم ۲ تا ۳ میلیون آلودگی هپاتیت B و C دارند و همه اینها در اثر همان واقع نمایی ها و فرار از اصل مطلب است. ما باید درباره هر معضلی، اصل آن را شناسایی كنیم. مثلاً ترس از ایدز، باعث می شود كه اصلاً اصل قضیه از یاد برود. در حالی كه ایدز باید در كنار بقیه معضلات اجتماعی جا بگیرد. آن وقت با اشراف به مجموعه این معضلات كه حالا بعضی تأثیرگذارتر برای ایدز یا اعتیاد است، حركتی انجام دهیم. توصیه باید در كنار آگاهی و راهكار مناسب باشد. توصیه باید در جای خود صورت بگیرد كه اگر غیر این باشد، اثری نخواهد داشت. این مسأله را حتی، كوفی عنان، به صورت یك پیام، برای سران آفریقا، اعلام كرده بود. او سران آفریقا را متهم كرده بود كه شما برای آن كه از بیان بعضی مسایل خودداری كنید، به خاطر آن كه مثلاً از وسیله ای به نام «كاندوم» نام نبرید، زنان و كودكان بی گناه بسیاری را آلوده به ایدز كردید و این چیزی است كه شما در برابر آن مسئولید.
دكتر یونسی: اجازه دهید بگویم علاوه بر اینها، بهتر است نگاهی به آماری كه متأسفانه هر روز سن بالاتری از ازدواج را نشان می دهد، بیندازیم و ببینیم چه كار مفیدی را می شود انجام دهیم. همین فاصله بلوغ جنسی تا سن ازدواج در جوانان. برای پر كردن این فاصله، چه می توانیم بكنیم؟ زمانی كه بسیاری از افراد، از بعضی مقررات و اركان اساسی موجود در ملاحظات، دور شده اند، طبیعی است كه این دوره ها غیرقابل كنترل بشود و متعاقب آن، آسیب های اجتماعی بروز كند. به هر حال بحث پیشگیری مهم است و بحثی است كه رویكردهای بسیاری را می تواند داشته باشد. رویكرد اطلاعات، طرح جایگزین نمودن انگیزه ای قوی است و رویكردی عاطفی و در كنار اینها آموزش، اگر كسی یاد گرفت و پذیرفت كه در جایی كه اقتضا می كند باید از هنر نه گفتن استفاده كند، درست است. از طرفی، می بینیم كه طیف زیادی از جامعه ما را جوانها تشكیل می دهند. جوانهایی كه می باید فشارهایی را از سوی همین جامعه تحمل كنند. زندگی بعضی افراد، از جمله شخصیت اول (گلاره) و آخر فیلم (مادر) هم دستخوش همین فشارها بود. حالا این جامعه باید چكار كند؟ جامعه باید نیازها را در نظر بگیرد و این آگاهی را اشاعه دهد كه با این گونه افراد، نباید رفتاری كرد كه آنان، احساس ناجور بودن و فاصله با جامعه كنند. یعنی كاری نكنیم كه منجر به افسردگی شود. حتی در بخش درمان و در بخش هم اندیشی گروهی و روان درمانی، باید كاری كنیم كه این دسته از افراد، احساس تنهایی و بی كسی نداشته باشند و این كه به حال خود، در جامعه رها نشده اند.خانم سلطان پناه: می خواهم وارد مقوله باورهای مذهبی شوم و بپرسم آیا ما می توانیم باور ضعیف مذهبی را عامل مهمی در امر ابتلا به بیماری ایدز بدانیم؟ آیا ضعف در اخلاقیات و دین گریزی در جامعه چقدر می تواند مؤثر باشد و چگونه می تواند درمان شود؟دكتر یونسی: برمی گردد به این كه ببینیم تعریف ما از دین چیست. به نظر بنده بالا بردن خود آگاهی، تعریفی از دین است. به این علت كه این تعریف در تمام مذاهب آمده است. فروید هم در این باره می گوید: وقتی شما می خواهید از مكانیسم های دفاعی استفاده كنید پلی بین خواسته های نهاد یا بایدها و نبایدهای فرآیند، می زنید و از مكانیسم های دفاعی استفاده می كنید. تعریف فروید از مكانیسم های دفاعی، فریب دادن خود و دیگران است. فروید عقیده دارد این مكانیسم ها باید ناآگاه باشند وگرنه كاركردی نخواهند داشت. یعنی درجه آگاهی آنقدر پایین باشد كه این مكانیسم ها كار خود را بكنند.اما از طرف دیگر مرحوم علامه طباطبایی دو ساعت قبل از مرگ، به اصرار شاگردانش آنان را به مراقبه، توصیه كرد. مراقبه كه همان تقواست و تقوا همان مراقبه یا مراقبت و مراقبت همان بالا بردن خود آگاهی و خود آگاهی همان پیشگیری.خانم سلطان پناه: آیا مرگ پایان ایدز است؟دكتر یونسی: در مسایل اجتماعی و انسانی ۲*۲برابر با ۴ نمی شود. ما هم می توانیم مرگ را پایان ایدز بدانیم و هم خیر. بسیاری از بیماران لاعلاج، می بینید سالها می مانند و بسیار افراد با بیماریهای مختصر یا سالم، به طور اتفاقی از بین می روند.
دكتر آقا بخشی: نكته دیگری هم در این باره هست و آن، نگاه درست ما به مسایل است. این كه همیشه نگاهمان را به جای دیگری بدوزیم و فكر كنیم دیگری مقصر است، درست نیست. اگر مثلاً درباره اعتیاد، سخن می گوییم و آن را تحفه استعمار می نامیم، لااقل باید این را هم بپرسیم كه اینجا چه خبر است كه از آن، این همه استقبال می شود؟ چرا این استعمار، سفره اش را جای دیگری پهن نمی كند؟ آخر مگر نه این كه هر چیزی پذیرشی دارد؟ ایدز هم از این قاعده مستثنی نیست!خانم سلطان پناه: با توجه به این نكات، اگر ما، موضوع را در سطح ملی و كلان ببینیم متوجه می شویم كه با یك برنامه ریزی منظم و صحیح روبه رو نیستیم. ما نمی توانیم منع كردن را پیشه كنیم، چون همین منع كردن، خود عامل جذب شدن است. اما این كه آن طرف قضیه تا چه حد پیش برود، مسلماً نیاز به یك آموزش مدون و صحیح و همه جانبه دارد تا مسایل و نتایج را روشن تر و قابل پذیرش سازد. ما باید به لحاظ فرهنگی نظرسنجی كنیم و بدانیم جوان چه می خواهد تا زحمات و فعالیتهایمان نتیجه ای مثبت بدهد. ما باید خلأهای درونی جوانان را پیدا كنیم. آن هم در تمام سطوح از آسیب های اجتماعی مختلف تا اعتیاد و ایدز كه بیماری است.
در تاریك روشن هوا، به طرف در دانشگاه حركت می كنیم كه صدایی به گوشمان می رسد:«ما می دانیم ایدز و HIV، چیست. اما این را نمی دانیم كه چگونه باید ایدز نگیریم!!»
منبع : خبرگزاری فارس