دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

گوساله‌های سامری در عصر ارتباطات


گوساله‌های سامری در عصر ارتباطات
در سال‌های اخیر، رواج پدیده اوهام و خرافه، رونق بازار عرفان‌های مجازی و معنویت‌های فانتزی، گسترش طریقت‌های منهای شریعت، رشد شبه عرفان‌های ژله‌ای با رنگ و بوی شهوت، شهرت و ثروت و گرمی بازار مکاره مدعیان دروغین بویژه متمهدین (متمهدی منظور مدعی دروغین مهدویت است) رشد فزاینده و البته نگران کننده‌ای یافته است. روزی نیست مگر‌ آنکه از یکسو، نفیر گوساله سامری به گوش می‌خورد و خواه ناخواه باادعاهای گزاف چند کلاش نظر کرده و مدعی خود خوانده مواجه می‌شویم تا آنجا که کسی به مطایبه گفت: هرچند روزی، یک امام زمان نوظهور به اوین می‌آورند!
جواهرفروشان به کنجی خموش
چه گرم است بازار شلغم‌فروش!
البته باید اذعان نمود که این روند، مختص به ایران و یا کشورهای اسلامی نیست بلکه گرایش به معنویت‌های مجازی در مغرب زمین نیز، رونق گرفته است چرا که معنویت، گمشده‌ دنیای معاصر است. واقعیتی به نام “خلاء معنویت”، علی‌رغم احساس شدید تشنگی انسان معاصر به حقایق ماورای طبیعت، همدست قدرت‌های سیاست پیشه را برای بهره‌برداری از این خلاء باز می‌نهد و هم تشبث به هر حشیش و یا سیرابی با هر سرابی را برای این انسان حیران توجیه می‌کند.
آری، نسل تشنه معنویت،‌ عطش خود را با سراب‌های عرفان‌نما فرو می‌نشاند. در بازار گرم مدعیان، بنجل‌های خرافه و عرفان‌های بدلی، فرصت عرضه می‌یابند و این سیکل عرضه و تقاضا تا همواره وجود “جهل” و “ظلم” در جهان ادامه خواهد داشت. میلتون، پرکارترین محقق در حوزه جامعه‌شناسی ادیان نو پدید می‌نویسد: “بیش از دو هزار فرقه معنویت‌گرا در آمریکا و بیش از دو هزار جریان معنویت‌جو در اروپا هست که درصد کمی از آنها مشترکند.”
● “آغاز جنگ‌ نرم‌افزاری”
حقیقت آن است که جریان‌های به ظاهر معنویت‌گرا، چه در قالب فردی و یا گروهی و چه از نوع سنتی - مانند تصوف - و چه از نوع وارداتی آن - مانند عرفان‌های غربی و شرقی - در فاز سوم رویا رویی استکبار جهانی با انقلاب نوپای اسلامی، احیا و روانه میدان کارزار با بنیان‌های عقلانی و اعتقادی آن شده‌اند. در فاز اول،‌ دامن زدن به اختلافات قومی و هدایت و حمایت از فعالیت‌های استقلال‌طلبانه اقوام غرب و جنوب ایران، و در فاز دوم “جنگ گرم / سخت‌افزاری” در دستور کار دشمنان قرار داشت که عاقبت از این حربه‌ها طرفی نبستند. همزمان با تناوری و برومندی درخت جوان انقلاب اسلامی، حربه‌های دشمنان نیز ظریف‌تر والبته سهمگین‌تر شد. “تهاجم فرهنگی” بلافاصله پس از پایان جنگ تحمیلی و در آغاز دهه دوم انقلاب، به عنوان فاز سوم پیکار غرب، به کار گرفته شد و بدین ترتیب “جنگ سرد / نرم‌افزاری” همه جانبه‌ای که دو دهه به درازا انجامید، آغاز شد. اول بار، رهبر بیدار انقلاب، تغییر تاکتیکی جبهه دشمن را به درستی تشخیص داده و اعلام خطر نمود، اما تاسف برانگیزترین فصل داستان، عدم اعتقاد و فقدان اهتمام متولیان رسمی فرهنگی آن سالیان کشور به “تهاجم فرهنگی” بود. دشمن علی‌رغم هشدارهای مکرر دیده‌بان بیدار نظام مبنی بر هوشیاری در مقابل “تهاجم فرهنگی”، ‌”شبیخون فرهنگی” و بلکه “نسل‌کشی فرهنگی”، همچنان و بدون هیچ مانعی به جلو می‌تاخت. در این فاز، دشمن دریافت که به جای جبهه‌گیری علنی، رویارویی بنیان‌های نظام،‌ باید چون موریانه در جان آن بنیادهای عقلی و عقیدتی رخنه کند و با حربه شبه مذهب، به جنگ مذهب برود. مسح محتوای دین، بی‌رنگ و بو کردن اعتقادات مذهبی، حیرانی و سرگردانی انسان معاصر، رهایی انسان سرگشته در برهوت خلسه‌های مجازی و ... هدف عمده این نوع تهاجم بوده است. البته “جنگ روانی” دشمن به عنوان مکمل آن در این دو دهه هرگز فراموش نگشت.
● دشمنان مهدویت
نماد سرخ عاشورا و نگاه سبز انتظار در همیشه تاریخ اسلامی، مولفه‌های اصلی حیات و پویایی تشیع بوده‌اند و بدیهی است که دشمن در میدان پیکار با تفکر شیعی، این دو پایه اساسی را در تیررس مستقیم شلیک خود قرار دهد.
البته “موعودگرایی” به عنوان نقطه تعامل و اشتراک تمام ادیان آسمانی، در جهان غرب نیز با آسیب‌‌های جدی دست به گریبان است. مباحث “آخرالزمانی”، “آرماگدون ” و “پایان تاریخ”، هر روز در مغرب زمین گرمتر و البته بحرانی‌تر می‌شوند. تنها می‌توان با سیری گذرا بر سیمای منجی در سینمای غرب، عمق فاجعه را دریافت. رواج پدیده “متمهدین” به رغم اثبات حقیقت زنده “انتظار” نشان از وارد شدن آسیب‌های جدی بر پیکره این آرزوی دیرینه و مقوله مهم دینی دارد. در واقع وجوه مختلف فرهنگ مهدویت در معرض هجمه دشمنان قرارگرفته و باید با نوعی آسیب‌شناسی و طرح مباحث فکری و ریشه‌ای در جامعه‌ از شیوع این رویدادهای مهلک جلوگیری کرد.
● متمهدین صدراسلام
در لا به لای صفحات تاریخ پرنشیب و فراز اسلامی، دست سیاست پیشگان طاغوتی در فرقه‌سازی‌های مذهبی، مشهود است. ترفند سیاست‌بازان اموی - بویژه در عهد معاویه - در موازی سازی برای خاندان رسالت و رقیب تراشی برابر ائمه هدی، در پیدا و پنهان تاریخ اسلامی، به وضوح قابل رویت است. جعل جماعتی به نام “زهاد ثمانیه” کرامت سازی برای آنان، نمونه‌ای از مرجعیت سازی بدلی سیاست‌ورزان اموی برای دور کردن امت از درب خانه علی‌(ع) و فرزندان او بود و این همه به گواهی مجامع روایی فریقین، علی‌رغم تاکید مدام پیامبر ‌‌(ص) برای حصر امامت در اهل‌بیت عصمت و طهارت و نهی امت از پیروی ائمه باطل بوده است. پدیده رهبران ضلالت - که به آتش دلالت می‌کنند - همپای امامان هدایت و به موازات ماموریت الهی آنان پدیدار شد. فتنه امامت دروغین جعفر کذاب، فرزند امام هادی‌(ع) که پدر او را “نمرود” ولی او خود را “نوح” می‌نامید یکی از آن بسیار ماجراهاست.
مهدویت نیز به عنوان عصاره امامت، ازکید و یا جهالت موازی‌سازان مصون نماند. در این محال تنها از باب نمونه، مواردی چند از فرقه‌های مدعی مهدویت را از صدر اسلام تا عصر قبل از ولادت حضرت امام زمان(عج) برمی‌شمریم:
۱) فرقه “معیان” که در سال ۴۰ هجری و بعد از شهادت حضرت علی‌(ع) پیدا شد. انسان قائل به غیبت علی‌(ع) بوده و می‌گفتند روزی باز خواهد گشت.
۲) فرقه “کیسانیه” که می‌پنداشتند محمد بن حنفیه، همان مهدی موعود(عج) است و روزی از کوه رضوی ظهور می‌کند.
۳) فرقه “یزیدیه” که عقیده داشتند روزی یزیدبن معاویه که به آسمان صعود کرده بازخواهد گشت و دنیا را پر از عدل و داد می‌کند.
۴) فرقه “هاشمیه” که پیروان ابوهاشم عبدالله بن محمد بن حنفیه بوده و می‌گفتند اگرچه محمد مرده است اما پسرش ابوهاشم، همسان مهدی موعود است که روزی قیام خواهد کرد.
۵) “عمر بن عبدالعزیز” هشتمین خلیفه اموی که گروهی قائل به مهدویت وی بودند.
۶) فرقه “زیدیه” که می‌پنداشتند زید بن علی بن حسین بن علی‌(ع) چون از نسل حسین‌(ع) است و بر علیه ظالمان قیام به سیف نموده، پس او همان مهدی موعود است که قیام کرده و ...
● مدعیان عصر غیبت
اگرچه تا قبل از ولادت حضرت امام زمان(عج) مدعیان بیشتر از نوع متمهدین - مدعیان شخص حضرت مهدی(عج- ) بوده‌اند، اما این بار پس از ولادت حضرت و دقیقا از اواخر عصر غیبت صغری، نغمه‌های مدعیان “بابیت” و “سفارت” امام، ساز شد.
با اینکه حضرت چهار نماینده یکی پس از دیگری معین فرموده بود، باز کسانی بودند که به موازات آن ادعای نیابت و سفارت حضرت را داشتند، با اینکه نامه‌هایی از جانب امام‌(ع) در رد و تکذیب آنها صادر شده بود. ادعای سفارت حضرت از زمان شیخ محمد بن عثمان عمروی، سفیر دوم امام مهدی(عج)، آغاز شد، نخستین مدعی بابیت امام “ابومحمد شریعی” بود و در پی او محمد ابن نصیر نمیری موسس طریقه نصیریه است که حضرت صاحب‌الامر او را لعین نمود و تعداد دیگری از افراد که در سال‌های بعد از این قضایا مدعی باب امام بودند و برخی از آنها ادعای امامت نیز کردند. شیخ طوسی در کتاب “الغیبه” در بابی مستقل به نام و مشخصات برخی از این مدعیان اشاره کرده‌اند.
● مهمترین اهداف و انگیزه‌های متمهدین
حضرت علی‌(ع) در باب بررسی ریشه‌های بروز فتنه می‌فرماید “اینما یده وقوع الفتن، اهواء تتبع و احکام متبدع: “سر منشا همه فتنه‌ها، پیروی از خواهش‌های نفسانی و احکامی است که برخلاف شرع صادر می‌گردد.”
در یک تقسیم‌بندی کلی می‌توان اهداف مدعیان را به الف) انگیزه‌های شخصی ب) اهداف گروهی و تشکیلاتی تقسیم نمود. اسناد و تجربیات موجود ثابت می‌کنند که معمولا گروه‌های منحرف مدعی، مستقیم یا غیرمستقیم، دارای رگه‌های سیاسی بوده و تحت هدایت و یا حمایت بیگانگان ادامه حیات می‌دهند. در یک جمع‌بندی می‌توان موارد ذیل را از اهم اهداف و انگیزه‌های مدعیان - فردی و گروهی - مهدویت برشمرد:
۱) کسب شهرت و ثروت
۲) کسب ثروت و سودجویی (از افراد ساده‌لوح)
۳) شهوترانی و سوءاستفاده‌های جنسی
۴) احساس خود برتر بینی، خود دیگر بینی، قدرت‌طلبی و مریدپروری
۵) جبران شکست‌های زندگی و پایان دادن به سرخوردگی‌های گذشته و پاسخ به عقده‌ حقارت
۶) جبهه‌گیری و ضدیت با دین، مذهب و نظام اسلامی
۷) تشکیل شبکه‌های فساد اخلاقی، باندهای توزیع مواد مخدر، ایجاد گروه‌های ضد اجتماعی
۸) تشکیل شبکه‌های سیاسی - امنیتی برای ایجاد اغتشاش و انجام عملیات‌های خرابکارانه در کشور.
● نتیجه‌گیری:
در مجموع و با در نظر گرفتن هشدارهای اخیر مقام معظم رهبری در خصوص این مباحث باید تاکید کنیم که رواج این گونه پدیده‌ها در میان اقشار مختلف اجتماع از جمله جوانان، دانشجویان، دانش‌آموزان و ... پیامدهای سنگین فرهنگی به دنبال خواهد داشت که جبران آن مشکل است. این مقوله باید سرلوحه نهادهای فرهنگی و سیاسی کشور قرار گیرد تا با محوریت اطلاع‌رسانی و شفاف‌سازی، آموزش و معرفی این افراد و فرقه‌ها، فرهنگ دینی و مذهبی حاکم بر کشور را واکسینه کنند. علی‌رغم تلاش‌های موجود بازهم خلاهایی در این زمینه احساس می‌شود که باعث شده تا این اشخاص (مدعیان دروغین مهدویت) بازهم فرصت‌هایی را برای اغفال توده‌های مردمی در اختیار داشته باشند. لذا است که تلاش مستمر برنامه‌ریزی و مطالعه در بستر این معضلات و حل آنها امری اجتناب‌ناپذیر می‌نماید.
سید مرتضی مفید نژاد
کارشناس ارشدعلوم سیاسی
منابع:
-۱ بازخوانی پرونده متمهدین، نشریه معارف، مهر ۱۳۸۷، شماره ۵۹.
-۲ ویژه‌ناه کژراهه، جام‌جم، اسفند۸۶ .
منبع : روزنامه رسالت