دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

مسئله فریدون زندی این است/بودن یا نبودن


حرف ها كم و بیش شبیه حرف های علی پروین و امیر قلعه نویی است، مثلاً «یه عده ای به زور می خواهند زندی را به تیم ملی ایران تحمیل كنند...» یا «اصلاً مشخص نیست هدف زندی از حضور در تیم ملی ایران چیست...» داخل تاكسی هم بحث جانانه ای درمی گیرد اما جالب است كه هیچ كس به عنوان مخالف اظهارنظر نمی كند. یك نفر كه اصلاً اهل فوتبال نیست ترجیح می دهد از پنجره به ترافیك شهری چشم بدوزد. راننده تاكسی بیش از همه فوتبالی است و حسابی از حرف های پخش شده در رادیو كفری شده. بقیه هم تا حدی حرف او را تایید می كنند اما مشخص است كه فریدون زندی دغدغه زندگی آنها نیست. راننده به بقیه توضیح می دهد كه: «چه اشكالی داره این آقای زندی برای ما بازی كنه، اگر بازیكن خوبی باشه كمك می كنه بریم جام جهانی.» و بقیه سرشان را به نشانه تایید تكان می دهند. چند دقیقه بعد همگی به مقصد می رسند و پیاده می شوند، اما انگار كمی هم به «فریدون زندی» فكر می كنند. كمی دقت كنید: «فریدون زندی» كاملاً ایرانی است، هیچ مشكلی هم نداریم. حتی اسم كوچك آن هم آلمانی نشده. یاد حرف علی پروین می افتیم كه گفت: «این همه بازیكن خوب داریم، چه نیازی هست كه سراغ یك بازیكن خارجی برویم!»، دقت كنید «بازیكن خارجی»، انگار كه بگویی «آیلتون» بازیكن تیم ملی «قطر» یا «آساموا» بازیكن تیم ملی آلمان.
اینكه اگر فریدون زندی لباس سفید تیم ملی ایران را بپوشد چه منافع و چه مضاری دارد، موضوع كاملاً قابل حلی است. عقل سلیم به ما حكم می كند كه فریدون زندی اگر بازیكن به درد بخور و خوبی برای تیم ملی است حتماً از آن استفاده كنیم، حتی اگر لازم باشد از او خواهش می كنیم. مگر از وحید هاشمیان خواهش نكردیم. بعضی ها معتقدند كه ما بازیكن خوب زیاد داریم و ممكن است بعضی ها كه دیزی می خورند و گرد و خاك زمین های فوتبال ایران روی سر و صورتشان می نشیند پشت خط بمانند. راست می گویند، اما اگر منفعت ببریم چه؟
۱-تیم ملی ایران به جام جهانی می رود، آن هم در آلمان. جایی كه علی دایی، مهدوی كیا، كریم باقری و هاشمیان را خوب می شناسند. اگر یكی مثل زندی هم به این جمع اضافه شود یعنی اینكه تماشاگر بیشتری خواهیم داشت.
۲-فریدون زندی می تواند برای تیم ملی ایران به میدان برود در شرایطی كه حداقل یك بار امتحان پس بدهد. اگر فریدون زندی حداقل در یك بازی تداركاتی به میدان برود و خوب ظاهر شود دیگر چه كسی مخالف او خواهد بود؟ پاسخ كوتاه است: افكار بیمار.
۳-بازی فریدون زندی در كایزرسلاترن هیچ وقت در هیچ یك از شبكه های شش گانه صداو سیما پخش نشده. مگر نشان دادن چند بازی از كایزرسلاترن چقدر دردسر دارد؟ بد نیست قضاوت را به عهده مردم بگذاریم.
۴-این واقعیت را بپذیریم كه برای فریدون زندی هیچ هزینه ای به فوتبال ایران تحمیل نشده است. كدام مربی یا فدراسیونی در دنیا است كه از چنین بازیكن پرورش یافته و حاضر و آماده ای استقبال نكند؟ دعوت از زندی هیچ ضرری را متوجه فوتبال ایران نخواهد كرد. این بار هیچ مغزی فرار نكرده و برعكس یك مغز فعال و پرمحتوا قرار است بی هیچ زحمتی به ایران برگردد. اشكالی دارد؟
• • •
دیروز سری به سایت اختصاصی فریدون زندی زدیم. كافی است به موتور جست وجوی Google سری بزنید و با انگلیسی ساده تایپ كنید: «Freydoon Zandi». چند لحظه بعد سایت شخصی زندی پدیدار می شود. با آنكه آلمانی نوشته اما به راحتی می توانید روی این كلمه «Gastebuch» كلیك كنید. معنای آن چیزی شبیه «صندوق پیشنهادات و انتقادات» خودمان است. صفحه اول تا چهارم را كه مرور كنید به یك نكته جالب خواهید رسید، فقط در روز دوازدهم ژانویه یعنی بیست و سوم دی ماه، ۲۷ پیغام برای بازیكن ایرانی الاصل فرستاده شده است. كافی است به كلمات آغازین هر پیغام توجه كنید، همگی كلی قربان صدقه فریدون رفته اند و از او خواهش كردند تا درست تصمیم بگیرد و در صورت امكان حتماً به ایران بیاید. قسمت عمده ای از نظرات این گروه نیز صرف بد و بی راه گفتن به روزنامه های ورزشی ایران شده است. بعضی ها با قدرت گفته اند كه ۶۰ میلیون ایرانی منتظر اوست و مابقی قضایا.
فریدون زندی خواه ناخواه مورد توجه جوانان و علاقه مندان به فوتبال در ایران است. حتی كسانی كه مقیم خارج از ایران هستند نیز او را به تیم ملی دعوت كرده اند، كسانی كه هیچ بهره مادی و اقتصادی از برد یا باخت تیم ملی نمی برند. بد نیست گاهی به خواسته مردم هم توجه كنیم. یك ضرب المثل ایتالیایی می گوید: «صدای مردم، صدای خداست.»
منبع : باشگاه اندیشه