شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

سخنی درباره‌ی ترکیه


سخنی درباره‌ی ترکیه
پیروزی عبداله گل و حزب اسلام‌گرای او در ترکیه که سکولاریسم ستون قانون اساسی آن است تعجب همه را برانگیخت. بدون این‌که حاشیه برویم و به مسایل اقتصادی و سیاسی ترکیه بپردازیم می‌توانم به جرات بگویم، مساله‌ی مردم ترکیه، حکومت دینی و غیر دینی نیست، بلکه اول اقتصاد و معیشت روزانه ، بعدسایر مسایل.
اگر حکومت سکولار ترکیه، پاسخ‌گوی نیازهای اصلی مردم بود آن‌ها رو به احزاب اسلام‌گرا نمی‌آوردند. آن‌چه مسلم است، فحشا، اعتیاد، بی‌کاری و جهنم طبقاتی را با حکومت دینی یا غیر دینی نمی‌توان توجیه کرد.
اساس اقتصاد ترکیه توریسم است و بعد با اتحاد با آمریکا خاک خود را هم به عنوان پایگاه به او اجاره داده، به عبارت ساده‌تر «بند نافش به غرب وصل است» و مذبوحانه تلاش می‌کند، داخل اتحادیه‌ی اروپا شود شاید بتواند تا حدی مشکلات اقتصادی خود را حل کند. درحالی که کشورهای عضو اتحادیه‌ی اروپا خود گرفتار بحران بی‌کاری و دشواری‌های اقتصادی هستند. در فرانسه بحران‌های اقتصادی در زمان شیراک منجر به شورش عظیمی گشت که می‌رفت تا آتش آن اروپا را هم دست‌خوش حریق کند.
سارکوزی رئیس جمهور فعلی فرانسه که در آن زمان وزیر کشور بود فقط با سرکوب، شورش را موقتا آرام نمود.
مساله قومی در ترکیه اصلا حل نشده و کردهای مقیم آن کشور در بدترین شرایط به‌سر می‌برند و علت اصلی مبارزات حزب کارگران کرد به رهبری «اوجلان» شرایط نکبت‌بار زندگی آن‌هاست.
خشونت دولت ترکیه در سرکوب مخالفان به‌قدری است که اتحادیه‌ی اروپا، یک شرط ورود ترکیه به آن اتحادیه را متوقف کردن خشونت و اعدام قرار داده است.
ارتش ترکیه که آموزش و اسلحه‌ی او آمریکایی است در حقیقت پاسدار نظم طبقاتی کشور است نه سکولاریسم. و هر وقت بحران‌های اقتصادی، فرهنگی و قومی کشور به اوج می‌رسد مانند پاکستان، به بهانه‌ی پاسداری نظم و حفظ قانون اساسی حکومت نظامی اعلام می‌کند.
حکومت‌های ترکیه و بورژوازی وابسته به آن شدیدا غرب‌زده هستند و به بهانه‌ی این که بخشی از خاک ترکیه در اروپا قرار دارد معتقدند ترکیه هم یک کشور اروپایی است و باید عضو اتحادیه‌ی اروپا شود در حالی که اسلامبول گل سرسبد شهرهای آن همان‌طور که «یاشار کمال» رومان نویس مشهور ترک در رمان «قهر دریا» نشان می‌دهد نمادی از جهنم طبقاتی است.
آثار نویسندگان مشهور ترک چون عزیزنسین و غیره گوشه‌ای از مصائب این مردم را نشان می‌دهد. در رمان «اینچه ممد» اثر یاشار کمال، قهرمان رمان برای مبارزه با رژیمی که فقط زبان زور را می‌فهمد، تفنگ برداشته و به کوه می‌زند. گویی «اوجلان» رهبر حزب کارگران کردستان هم به همین نتیجه رسیده است.
ترکیه مانند ایران از کشورهای مجاور اتحاد شوروی است که بعد از پیروزی انقلاب اکتبر، امپریالیسم تصمیم گرفت تا با انجام اصلاحاتی در این کشورها از وقوع انقلاب در آن‌ها جلوگیری کند. در ایران رضا شاه و در ترکیه اتاتورک برای انجام اصلاحات دستوری انتخاب شدند.
در حقیقت سکولاریسم ترکیه و ارتش حامی آن، چیزی جز ارزش‌های سرمایه‌داری وابسته و مبارزه با جنبش‌های مردمی خصوصا چپ نیست. نماد چپ ترکیه، شاعر بزرگ آن ناظم حکمت است که شهرت جهانی دارد. ناظم حکمت، مانند فرخی یزدی، هوشی‌مین و میرزاده‌ی عشقی یا فیض احمد فیض شاعر بزرگ پاکستان، شاعری مردمی بود که طعم تبعید و زندان و شکنجه را چشیده بود.
حکومت‌های ترکیه در انکار حقوق اقلیت‌های قومی تا آن‌جا پیش رفته‌اند که قتل‌عام وحشتناک ارامنه در ۱۹۱۵ که در حقیقت نوعی تسل‌کشی بود، را انکار می‌کنند. بعد از فروپاشی اتحاد شوروی «پان‌ترکیست‌ها» یا ملی‌گرایان افراطی ترک خیلی سعی کردند با وسوسه‌ی مردم عادی، در جمهوری آذربایجان و آذربایجان ایران رویای امپراتوری عثمانی را زنده کنند اما این نبش قبر به‌جایی نرسید!!
در جنگ عراق، دارودسته‌ی بوش خیلی سعی کردند تا از خاک ترکیه برای حمله به عراق استفاده کنند، اما احساسات مذهبی مردم اجازه‌ی این سوء استفاده را به حکومت ترکیه نداد.
در حکومت‌های ارتجاعی حساب دولت از مردم جداست و مردم را نمی‌شود همیشه فریب داد.
منوچهر بصیر
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید