شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

خاورمیانه و یک انتخابات


انتخابات مجلس ملی عراق نخستین انتخابات آزاد و رقابتی چند دهه اخیر عراق به شمار می آید. البته در این مدت، عراقی ها در چند انتخابات دیگر از جمله انتخابات ریاست جمهوری شركت داشته اند، اما از آنجایی كه این انتخابات در حقیقت نمایش سیاسی حزب حاكم بیش نبود، هرگز نمی تواند به عنوان مشاركت سیاسی ملت عراق در نظر گرفته شود.در این مدت همچنین همسایگان و كشورهای خاورمیانه نتایج تلخ دیكتاتوری در عراق را به خوبی لمس كردند. در ۱۰ سال نخست حاكمیت حزب بعث، نظام های حكومتی محافظه كاران سنتی اعراب مورد حملات شدید لفظی قرار گرفتند. در ۱۰ سال دوم، ایران مورد تهاجم نظامی ارتش صدام حسین قرار گرفت و نهایتاً در ۱۵ سال آخر این كویتی ها بودند كه مورد طمع اشغال توسط كشور سابقاً دوست خود قرار گرفتند. اكنون كه سایه ترسناك صدام حسین از فراز خاورمیانه زدوده شده است، برگزاری انتخابات بدون صدام در عراق نیز نتوانسته به نگرانی ها پایان دهد. هم اكنون تحولات سیاسی _ نظامی در عراق با دقت و حاشیه فراوانی در منطقه دنبال می شود. چه آن زمانی كه صدام با اقتدار در بغداد فرمانروایی می كرد و هم اكنون كه ائتلاف گسترده ای از گروه های سیاسی، سكان هدایت این كشتی طوفان زده را در دست گرفته اند، عراق همواره كانون ترس و نگرانی در خاورمیانه بوده است. اینكه تا چه اندازه انتخابات پارلمانی عراق بتواند به این ترس تاریخی پایان دهد، بستگی به تحولات بعدی به ویژه نحوه خروج نیروهای آمریكایی از این كشور دارد.در شمال عراق، حكومت اسلامگرای رجب طیب اردوغان نمی تواند نگرانی خود را از تقویت روند جدایی طلبی كردستان عراق پنهان كند. اگرچه روابط آنكارا _ بغداد در سال های اخیر هیچگاه گرم و صمیمانه نبوده است، اما وجود یك مستبدی نظیر صدام می توانست مانع خارج شدن غول جدایی طلبی كردها از چراغ جادو شود. در سرتاسر دهه ۱۹۹۰ زمانی كه قدرت دولت مركزی در عراق به پایین ترین سطح خود نزول كرده بود، ارتش تركیه بارها شمال عراق را صحنه درگیری با اعضای پ.ك.ك قرار داد. این اقدامات از سوی بغداد همواره به عنوان تجاوز نظامی ترك ها محكوم شد، اما در عین حال دیكتاتور بغداد از اینكه كردهای عراقی توسط ارتش تركیه تنبیه شوند، غمی به دل راه نمی داد.نتایج انتخابات عمومی در عراق می تواند در معادله قبلی میان بغداد و آنكارا تغییر ایجاد نماید. نحوه تدوین قانون اساسی موقت عراق به خوبی نشان داد كه كردها نمی خواهند در ساختارهای دولت مركزی نقش چشمگیری ایفا نمایند. واگذاری حق وتو به كردها برای مخالفت با برخی از اصلی ترین مفاد قانون اساسی و همچنین تهدید به تحریم انتخابات از سوی این گروه قومی زنگ خطر را برای ترك ها به صدا درآورد. آنكارا امیدوار بود آمریكا در طول اشغال عراق، گرایش جدایی طلبانه كردها را مهار كند. اما اكنون چنین به نظر می رسد كه حفظ جان سربازان آ مریكایی و مبارزه با بقایای القاعده در عراق برای واشینگتن به مراتب از دغدغه های امنیتی رهبران تركیه مهمتر است. به ویژه اینكه واشینگتن چندان بی میل نیست كه از طریق پروبال دادن به كردهای عراقی، «خیانت» ترك ها را بر سر مانع تراشی در مورد اعزام نیروهای آمریكایی به جنوب تركیه یعنی عراق را جوری جبران كند.به هر حال از منظر رهبران آنكارا، برگزاری انتخابات در عراق به منزله مهیاتر شدن شرایط خودمختاری استان های كردنشین عراق خواهد بود. از این رو به رسمیت شناخته شدن موقعیت كنونی كردهای عراق از سوی یك دولت منتخب مردمی می تواند الگوی خطرناكی برای كردهای تركیه تلقی شود. به ویژه اینكه دولت تركیه حداقل برای ۱۵ سال آینده باید چهره متفاوتی از خود در قبال اقلیت های قومی نشان دهد تا شاید سرانجام بتواند مجوز ورود به اتحادیه اروپا را كسب نماید. در این مدت ترك ها دیگر قادر نخواهند بود از ابزار قهریه برای سركوب احساسات جدایی طلبانه كردها استفاده نمایند. بنابراین شاید عمده ترین خواسته رهبران تركیه از دولت منتخب عراق، تشكیل یك دولت مقتدر و مركزگرا در بغداد با هدف مهار جدایی طلبی كردهای عراقی باشد، موضوعی كه با توجه به تحولات كنونی در صحنه داخلی و منطقه ای عراق چندان عملی به نظر نمی رسد.اعراب گروه دیگری از بازیگران منطقه ای در بازی انتخابات عراق به شمار می آیند كه در آستانه باخت نهایی قرار دارند. اعراب حمله یك كشور غربی به خاك عراق را بدون واكنش جدی نظاره گر بودند. صدام به عنوان یك رهبر موثر در جهان عرب از قدرت به زیر كشیده شد و به شكل تحقیرآمیزی به اسارت درآمد. تا این مرحله به اندازه كافی احساسات ناسیونالیستی اعراب جریحه دار شده است، بنابراین تشكیل یك دولت شیعه در پایتخت افسانه ای هارون الرشید مافوق تحمل آنان به نظر می رسد. در ۷۰ سال گذشته، سنی ها توانسته بودند با شیوه های پلیسی بر اكثریت شیعه این كشور حكومت كنند. اما اكنون صدای تشكیل یك حكومت شیعه در پشت مرزهای عربستان و اردن و در نزدیكی مصر به گوش می رسد. واكنش كشورهای عربی در حمله نظامی آمریكا به عراق در طول دو سال گذشته ثابت كرد كه برای رهبران محافظه كار اعراب وجود صدام به مراتب بهتر از تشكیل یك حكومت شیعه در این كشور است. به استثنای كویت كه نمی تواند به هیچ قیمتی سابقه اشغال نظامی توسط ارتش صدام را به فراموشی بسپارد، دیگر اعضای عرب عضو ائتلاف ۱۹۹۱ در ماه های پایانی حكومت صدام تلاش كردند دیكتاتور را در مسند قدرت نگاه دارند. شیخ زاید رهبر سابق امارات متحده عربی حتی طرح كناره گیری داوطلبانه صدام با هدف حفظ ساختار حكومتی عراق را مطرح كرد. اما از آنجایی كه مخالفت آمریكا با صدام به یك خصومت شخصی بین جورج بوش و دیكتاتور عراق تبدیل شده بود، چنین طرح های میانجیگرانه ای با شكست مواجه شد.تلاش امارات یك سال بعد از سوی اردن به گونه ای دیگر دنبال شد. ملك عبدالله پادشاه اردن رهبری جنبش بازگشت سلطنت به عراق را برعهده گرفت. از دید امان اگر سرنگونی صدام با بازگشت شریف حسین همراه می شد، از یك سو می توانست مانع پیشروی شیعیان به قلب جهان عرب شود و از سوی دیگر زمینه وحدت استراتژیك میان عراق و اردن را فراهم می ساخت. گفته می شود حتی این مسئله از سوی دیپلمات های اردنی به مقامات ایرانی نیز پیشنهاد شده است. اما اینكه اردنی ها چگونه انتظار داشتند یك نظام ضدسلطنتی در ایران از بازگشت سلطنت در مرزهای غربی خود حمایت كند، جای بسی تعجب دارد.به هر حال اعراب در دو سال گذشته به مراتب بیش از هر گروه دیگری در روند ایجاد نهادهای سیاسی در عراق اخلال كرده اند. در ابتدا كشورهای عربی از به رسمیت شناختن حكومت موقت در عراق سر باز زدند و با اكراه كرسی رژیم صدام در اتحادیه عرب را به نماینده حكومت موقت واگذار كردند. سپس جنبش ضداشغالگری گروه های سنی، وجهه ضدشیعه گری به خود گرفت و در این مسیر برخی از رهبران برجسته شیعیان مورد سوءقصد قرار گرفتند. در حال حاضر نوعی پیوند استراتژیك میان هواداران گروه القاعده، بازماندگان حاكمیت سنی حزب بعث و برخی از كشورهای عربی علیه آمریكا و گروه های شیعه تشكیل شده است. اعلام جهاد گروه الزرقاوی علیه شیعیان به ویژه آیت الله علی سیستانی، حامی اصلی مشاركت عراقی در انتخابات بیانگر نگرانی عمیق كشورهای عربی و گروه های سنی از حاكمیت اكثریت شیعه در عراق است.اما در ایران، كشوری كه ۸ سال جنگ با عراق را تحمل كرد و ضربات سنگینی از گروهك منافقین خورد، انتخابات به نحو دیگری تفسیر می شود. ایران به انتخابات عراق به عنوان نقطه عطف تاریخ معاصر این كشور می نگرد. از ۷۰ سال پیش تاكنون، شیعیان از ورود به مراكز اصلی قدرت در عراق محروم شده بودند. در این مدت، حوزه علمیه نجف به عنوان بزرگترین و قدیمی ترین حوزه علمیه جهان تشیع زیر فشار سنگین حكومت بعثی و پیش از آن نظام سلطنتی عراق قرار داشت. اگرچه صدام تا آخرین روزهای حیات آیت الله سید ابوالقاسم خویی، وی را مورد احترام قرار می داد، اما تعداد دیگری از روحانیون عالی مقام از جمله آیت الله حكیم را مورد آزار و اذیت قرار داد و آنان را به قتل رساند.بنابراین اگر فرایند سیاسی در عراق به ایجاد حكومت شیعه در این كشور بینجامد، تهران بیش از هر كشور دیگری از آن حمایت می كند. البته جدا از حمایت های معنوی ایران از شیعیان عراقی، واقعیت های موجود در این كشور موجب جابه جایی قدرت در عراق شده است. بیش از ۶۰ درصد از جمعیت عراق را شیعیان تشكیل می دهند. آنان همچنین بر حساس ترین منطقه عراق یعنی منطقه نفتی این كشور تسلط دارند. سابقه مبارزات شیعیان با دیكتاتوری حزب بعث به سالیان گذشته بازمی گردد و برخلاف گروه های سنی، اتهام همكاری با حزب بعث متوجه آنان نیست. سركوب خونین انتفاضه شیعیان در اوایل دهه ۱۹۹۰ نیز همدردی جامعه جهانی را با این گروه به دنبال داشته است. از این رو استقرار یك حكومت شیعه در عراق مغایر با منافع درازمدت آمریكا در منطقه خاورمیانه ارزیابی نمی شود.در عین حال هم شیعیان عراقی و هم دولت ایران تلاش كرده اند در دو سال گذشته حساسیت اعراب را نسبت به تحولات سیاسی در عراق تحریك نكنند. نه تهران و نه نجف خواهان شكل گیری جمهوری اسلامی بر اساس الگوی ایران در عراق نیستند. حاكمیت مقتدرانه حزب بعث با گرایش های سكولاریستی موجب شده است كه میان جنبش اصلی تشیع در عراق با الگوهای ایدئولوژیكی انقلاب اسلامی ایران فاصله بیافتد. آیت الله سید علی سیستانی به عنوان شاخص ترین شاگرد آیت الله خویی تاكنون درباره ایجاد حكومت دینی در عراق سخنی نگفته است. وی برای غیرروحانیان در تشكیل نهادهای دینی اهمیت بیشتری قائل است و تنها به دلیل ضرورت، هدایت شیعیان عراق را در این دوران پرآشوب برعهده گرفته است. در تهران نیز كمتر از حكومت اسلامی شیعیان عراقی سخن به میان می آید. تجربه فعالیت اسلامگرایان الجزایری و تركیه به ایرانی ها آموخته است كه صدور انقلاب اسلامی تا چه اندازه متفاوت شده است. به همین دلیل حتی اگر گرایش های سكولار شیعه عراق جانشین دیكتاتوری عراق و دولت اشغالی آمریكا شود، امنیت ملی ایران را تامین خواهد كرد. یك واقعیت نیز نباید فراموش شود و آن اینكه هر دولت شیعه ضرورتاً متحد استراتژیك تهران نخواهد بود. خصومت آشتی ناپذیر حازم شعلان وزیر دفاع شیعه عراق با ایران بیانگر آن است كه روابط تهران _ بغداد را مسائل دیگری فارغ از مذهب شیعه رقم می زند.
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید