شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

اوکراین از انقلاب نارنجی تا انحلال


اوکراین از انقلاب نارنجی تا انحلال
به عقیده جامعه شناسان، جامعه اوكراین در طول سالهای پس از استقلال با مفهوم ملی گرایی مأنوس شد وسپس تلاش كرد تا به ظن خود و باتكیه بر تبلیغات خارجی، دموكراسی را برپایه آن احراز كند. در چنین فضایی ، با آرزوی تحقق وعده هایی (كه منشأ خارجی داشت) ، دستیابی به جامعه مدنی مترقی و پیشرفته را حق خود دانست و با این هدف ، در نهایت انقلاب نارنجی باتكیه بر ۸ عامل اساسی شكل گرفت:
۱- رقابتی شدن عرصه فعالیتهای سیاسی حكومت
این رقابت، عرصه را برای ظهور مفاهیم جامعه مدنی، اپوزیسیون، سازمان های خبری و مراكز مطالعات سیاسی ، فراهم كرد تا به نقد و بررسی عملكرد حكومت بپردازند. بدین ترتیب، در زمان برگزاری انتخابات نیز نیمی از كرسی های پارلمان در اختیار بزرگترین حزب اپوزیسیون ، «اوكراین ما» به رهبری «ویكتور یوشچنكو» بود.
۲ - جنجالهای سیاسی داخلی.
شاید اگر جامعه اوكراین شاهد خشونت ها و سختگیریهای سال ۲۰۰۲ «لئونیه كوچما» (رئیس جمهور سابق) نسبت به خبرنگاران و اپوزیسیون نبود، انقلاب نارنجی با ایفای نقش استراتژیك این دو گروه پیروز نمی شد.
۳ - نامزد خاص.
یوشچنكوبا برخورداری از پیشینه مثبت نزد اپوزیسیون ، مورد قبول این طیف قرار گرفت وبه عنوان فردی با نگرشی جدید به غرب، معرفی شد و به سرعت جایگاه ویژه ای در میان جوانان یافت، زیرا توانسته بود فاصله دیدگاه خود با شرایط موجود را به گونه ای شفاف در فعالیتهای انتخاباتی ترسیم كند. البته این در شرایطی بود كه رقیب اصلی وی در این عرصه «ویكتور یانو كوویچ» برخلاف یوشچنكو (به گفته منابع استانی) دارای پرونده های خلاف در برخی از استانهای غربی بود كه سوژه بسیار ارزشمندی برای اپوزیسیون به حساب می آمد.
۴ - همسویی پایتخت با یوشچنكو
«املچنكو» شهردار كیف (پایتخت اوكراین) در زمانی كه یوشچنكو مورد توجه كوچما واقع شد ، بلافاصله برای جلب رضایت رئیس جمهور وقت، رابطه ای خوب با یوشچنكو برقرار كرد. در طول انجام هماهنگیهای قبل از وقوع تحولات اخیر(انقلاب نارنجی) تعامل شهردار با نامزد ریاست جمهوری، نقش بسیار مهمی را در معرفی و حمایت از وی ایفا كرد.
۵ - جدایی نخبگان
در آستانه برگزاری انتخابات، نخبگان نسبت به شرایط آتی پس از كوچما با شك و تردید دچار تفرقه شدند. گروهی حتی نامزدی یانوكوویچ را هم قبول نداشتند و گروهی دیگر در پارلمان پیروزی یوشچنكو را نپذیرفتند. بنابراین آنان بدون اتكا به نظر واحد از رسالت اصلی خود بازماندند و بخت پیروزی یوشچنكو را تقویت كردند.
۶- همگرایی اپوزیسیون
همگرایی اپوزیسیون در آن زمان به رأی دهندگان این اطمینان را می داد كه سیاستمداران با یكدست شدن دولت می توانند از برنامه های پیشنهادی این نامزد حمایت كنند.
۷- نسل جدید اوكراین
گروهی بسیار از جوانان متولد دوران اتحاد شوروی كه تا سال۲۰۰۴ از نظر قانونی مجاز به شركت در انتخابات نبودند، این بار رأی دهندگان مصممی بودند كه سعی داشتند با شركت در انتخابات در تبیین آینده كشور سهیم باشند. بسیاری از آنها در طول ریاست جمهوری كوچما به عنوان ناظران خارج از صحنه، با بررسی جنجالهای سیاسی داخلی موفق به ارتقای سطح بینش سیاسی خود شدند.
۸- ملی گرایی
یوشچنكو در برنامه های تبلیغاتی خود همواره بر گرایش به اروپا با در نظر گرفتن عوامل منطقه ای تأكید داشت كه برآیند این دوموضوع در قالب ملی گرایی ظاهر شد و نقش قابل توجهی در مشاركت عمومی مردم در انقلاب نارنجی داشت.اكنون پس از گذشت كمتر از یك سال از پیروزی انقلاب نارنجی در اوكراین، چرا هم پیمانان دولت نارنجی، یوشچنكو را تنها گذاشتند؟ البته این رئیس جمهور بود كه نخست وزیر و دولت را نپذیرفت. شیوه حذف صورت مسأله در چنین شرایطی، صرفنظر از دلایل و اهداف آن، در دنیای امروز، تحت عنوان آنارشیسم تفسیر می شود، تا آنجا كه در ۴‎/۵سال گذشته، دلیل انحلال پی در پی دولتهای اوكراین را كارشناسان ناشی از عدم درك صحیح از منافع دولت و فعالیت در راستای آن برای ملت و نامشخص بودن جایگاه دولت به عنوان اولویت سیاست داخلی می دانند.اكنون پس از بركناری نخست وزیر، یوشچنكو اعلام كرد كه دوستان من اختیارات زیادی داشتند، ولی شایسته اعتماد نبودند. در این تحلیل، وی هیچ گونه استثنایی قائل نشد كه می توان این ارزیابی را به حساب كوتاه بینی رئیس جمهور نسبت به دولتی كه فقط ۶ماه از آغاز به كار غیرمستقل آن می گذرد، گذاشت و شاید زمانی كه خود را در قبال زحمات آنان موظف به قدردانی می دانست، به سر آمده بود. به هر ترتیب، ارزیابی عملكرد دولت، كار دشواری است، زیرا دولت مستقل نبود كه در سایه آن بتواند فعالانه عمل بكند. در این زمینه، «پیتر پاراشنكو» دبیر شورای امنیت ملی و امور دفاعی سابق نیز ازاین قافله بی نصیب نبود و منصب دولتی خود را بازگرداند. او از ابتدا نیز جامه دبیری این شورا را برای خود (كسی كه حتی به اعتقاد اطرافیان یوشچنكو، بهترین گزینه برای احراز پست نخست وزیری دولت جدید بود) كوچك تصویر می كرد و در عوض نخست وزیری را سمتی عادلانه می دانست. در آن هنگام، حتی بسیاری از نزدیكان یوشچنكو، «یولیا تیموشنكو» را (كه تاكنون پیگرد دادستان نظامی روسیه علیه وی بی نتیجه ادامه دارد) ارجح می دانستند. اما یوشچنكو از ابتدا با جبهه گیری در مقابل نخست وزیر سعی می كرد با افتخار، قدرت برتر خود در مقابل وی را یادآوری كند. بی شك، از این پس، شاهد حذف افراد دیگری نیز خواهیم بود: «ویاتوسلاو پیسكون» دادستان كل اوكراین با اشد مجازات در صف متهمین و «آلكساندر تورچینوف» رئیس سرویس امنیتی (از اطرافیان تیموشنكو) كه قبل از بازجویی استعفا داد تا با رفتار خود همسویی با دولت پیشین را به رخ بكشد.«لئونید كوچما» رئیس جمهوری سابق اوكراین و رهبر كنونی حزب لیبرال دموكرات، اساسی ترین مشكل سیاست امروز اوكراین را در رنگارنگ بودن آن می داند. در این میان، یوشچنكو برای جلوگیری از تیرگی زودهنگام كارنامه عملكرد دولت خود، شاید دوراه را همچون گذشته بیازماید: انتخاب متخصصینی كه برای حل مشكلات حتی قادر به یافتن زبان مشترك با یكدیگر نیستند و یا تعریف منافع شخصی به جای منافع ملی.در شرایط كنونی، رابطه اوكراین با روسیه و اتحادیه اروپا قابل توجه است. احتمالاً روسیه راه تجدید نظر و اتحادیه اروپا راه انتقاد از وضعیت داخلی اوكراین را خواهند پیمود. روسیه كه پس از روی كارآمدن دولت جدید خیلی سریع متوجه تصمیمات مستقل از روسیه و هماهنگ با اروپای غربی، در زمینه انرژی از جانب شریك استراتژیك خود شده بود، با تجدید نظر ظریفی در موقعیت كنونی، ترجیح می دهد كه به همسایه فوق العاده حائز اهمیت خود، فرصت بدهد تا نسبت به اصلاح موضعگیری اقدام كند در مورد اتحادیه اروپا نیز در شرایطی كه در این مدت كوتاه عمر دولت انتظارات مردم برآورده نشده است، این تشكل معتبر با به كارگیری از تجربه سایر كشورهای همتراز در نهایت با توسل به بهانه هایی مثلاً رعایت نشدن حقوق بشر در اوكراین، فرافكنی می كند.
اكنون دور از ذهن نیست كه تیموشنكو پس از وقایع اخیر و با توجه به پشتوانه حزبی خود در مجلس، با جدا شدن از یوشچنكو به اعماق اپوزیسیون نفوذ كند و در انتخابات پارلمانی تأثیر قابل توجهی گذاشته و جهت گیری آن را هدایت نماید وحتی نامزدی دور آتی انتخابات ریاست جمهوری را تجربه كند. البته در آن صورت، رقابت بر سر قدرت نیز خیلی جدیی تر خواهد بود و عوامل خارجی با صراحت و جرأت بیشتری ایفای نقش خواهند كرد. به طور قطع، تأثیرگذاری نیروهای ثالث برای روسیه قابل قبول نیست و در نتیجه، نگرانی هایی را در منطقه انتقال انرژی اروپا به دنبال خواهد داشت.
هدیه زندیه
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید