شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


نقاش احساسات


نقاش احساسات
برتولت برشت (زندگی،آثار، اندیشه ها) ‎/تحقیق و پژوهش: پروین حسن خانی ‎/ناشر:مؤلف۱۰۰۰،نسخه، چاپ اول ۱۳۸۴ ، ۳۲۶ صفحه
برشت از نویسندگان و شاعران بزرگی است که در ایران از جایگاه خاصی برخوردار است. سالهاست که آثار او به انحای مختلف و گاه با ترجمه های متفاوت چاپ و منتشر می شود. آنچه که از نوشته ها و تحقیق ها بر می آید اکثرکارهای برشت در ایران ترجمه شد و نیز بسیاری از نقدها و نظرهایی که در باره برشت به رشته تحریر در آمد ترجمه شده است.
یکی از دلایلی که سبب می شود کارهای برشت این همه مورد اقبال مردم با فرهنگها و باورهای متفاوت واقع شود، انسانی و آرمانی بودن نوشته های اوست. جایگاهی که انسان خوب در اندیشه او دارد شاید ناخودآگاه هم خوانندگان و هم هنرمندان را به سوی آثارش جلب می کند. برشت می نویسد:«اگر در منزلگاهی هستید که انسان، یاور انسان است، از ما به تأمل، یاد کنید.» با این وصف انسان محور اندیشه اوست، انسانی که در عمل و در اندیشه اش سر آزار دیگران نداشته باشد.
برشت در دورانی رشد و نمو یافت که جهان صحنه درگیری، جنگ و تبلیغات ضدانسانی و خشن نازیسم و فاشیسم بود که یک تنه همه بشریت را به چالش می طلبید. قرن بیستم شگرف ترین عصر تاریخ است. عظیم ترین تغییرات اجتماعی و متوحش ترین جنگ های تاریخ در این قرن رخ داد. بالاخص دهه های آغازین قرن که همزمان با حیات بزرگانی چون برشت بود. وی می توانست در آن فضا زندگی کند و زیر پرچم نازیسم هورا بکشد، اما نه تنها با آنها همآوا نشد، بلکه تمامی انرژی و نیروی خود را صرف مبارزه با نیروهای اهریمنی کرد. شاید به همین دلیل بود که برشت قرن بیستم را «عصرآشوب» می نامید: «در عصر آشوب، به شهرها آمدم، به هنگامی که گرسنگی فرمان می راند. در روزگار طغیان به میان مردم آمدم و به شورش آنان پیوستم.» وی هر آنچه که می نوشت همه سر ناسازگاری با اندیشه های فاشیستها داشت. برای او فرق نمی کرد که کجا زندگی کند و چگونه روزگار بگذراند؛ برای او همه جای زمین میدان مبارزه با نازیسم بود. او چون انسانی می اندیشید و رفاه بشریت آرزویش بود، می دانست که فاشیسم و استبداد به تنها چیزی که فکر می کند نابودی همه کسانی است که با آنها قدمی و یا قلمی هماهنگ و هم اندیشه نیستند.
وی پلیدی ها و فجایع فاشیسم را با پوست و گوشت خود تجربه کرد و شاهد قربانی شدن کسانی بود که از فاشیسم متنفر بودند.
برشت در طول زندگی اش لحظه ای از اندیشه های پاک و آرمانی خود دست نکشید، بعد از آنکه نازیست ها او را از زادبوم خود دور ساختند و خانه وزندگی او و فرزندانش را مصادره کردند،پس از گذر از چند کشور سرانجام به آمریکا رفت، در آن کشور، که به اصطلاح مهد آزادی و دموکراسی بود!، نیز به مبارزه خویش ادامه داد تا جایی که سردمداران ایالات متحده اندیشه های او را تاب نیاورده و وی را از این کشور اخراج کردند.
به نظر برشت نویسنده فقط نمی تواند مسئولیت خود را در نوشتن چگونگی فجایع خلاصه کند، بلکه او نیز مثل همه مبارزان وظیفه دارد که در راه نابودی آن قدم بردارد.
برشت نویسنده ای است که نیاز به بازشناسی مجدد دارد، هنوز می توان از دیدگاه ها و اندیشه هایش استفاده های فراوان کرد، کمااینکه بعد از گذشت چندین دهه بسیاری از کارگردانان برای اجرای تئاتر به سراغ آثار او می روند. آثار او همیشه حرفی برای گفتن و موضوعی برای اندیشیدن و فکر کردن دارد. با آنکه بسیاری از کارهای او دارای شناسنامه و تاریخ مشخصی هستند ولی نوشته هایش شامل مرور زمان نمی شود و از این قدرت برخوردار است که در زمانهای دیگر مورد استفاده قرار گیرد.
نمایشنامه های او را کارگردانان بزرگ ایران بارها و بارها روی صحنه بردند. و از سوی دیگر برخی از کارهای او مانند «مادر» و «ننه دلاور و فرزندانش» به فیلم در آمدند که اتفاقا از فیلم های قابل اعتنای جهان سینماست.
بسیاری از کارهای برشت روایت زندگی آدمهایی است که تحت تأثیر جریانهای روزانه زندگی تغییر ذائقه می دهند، به گونه ای که می توان گفت برشت نقاش احساسات و روحیات آدمهاست. وی سعی داشت با ساده ترین زبان روان آدمها را بکاود و چهره های متفرق و چندگانه آنان را به تصویر بکشد. کاراکترهایی که خلق می کرد در پس فضای سوررئالیستی و یا تخیلی نبود، بلکه وی با ذکاوت خاص خویش و با ابزار زبان و تصویر طبیعی مردم، نقش های آنان را باز می نمایاند. در آدم آدم است، ننه دلاور، بعل و... برشت با تبحر و دانش خود در روان آدمها رسوخ کرده و لایه های پنهان آنها را کشف و پیدا می کند. تئاتر حماسی او در واقع حماسه زندگی انسان ها را برای بقای روح آرمانی و هستی آدمی به تصویر می کشد.وی چه در نمایشنامه ها ،چه در اشعارش سعی داشت که به قول ارنست فیشر دیوار جهل، دروغ و تیرگی را درهم بشکند. برشت معتقد بود که باید از هنر؛ از زیبایی، از طبیعت و از زندگی لذت برد و کسانی که چنین توانایی را ندارند از ساختن دنیایی که در آن نیکی و انسانیت باشد، عاجز هستند. وی مهمترین ابزار برای رسیدن به چنین توانایی را «زبان» می دانست. زیرا زبان با ساختن مفاهیم به عقل کمک می کند که راهی نو و آرمانی را پیدا کند.
شاید تا به حال از خود نپرسیده ایم که آثار برشت چه چیزی دارد که این همه مورد اقبال خوانندگان قرار می گیرد و از سویی دیگر هنرمندان و کارگردانان تئاتر ایران و سایر کشورها سعی می کنند با قرائت جدید آثار او را بازسازی کنند. همین ویژگی و ماندگاری آثار اوست که نویسندگان و پژوهندگان به آثار او رجوع می کنند و پیرامون نوشته هایش به کنکاش می پردازند. کتاب «برتولت برشت» (زندگی، آثار و اندیشه ها) حاصل پژوهش «پروین حسن خانی» است که در واقع همه آثار برشت را برای خواننده ها به شکلی موجز و مفید تصویر کرده است. نویسنده این اثر با تقسیم بندی بخش ها و فصلها توانسته به خوبی آثار برشت را در مجموعه ای گرد آورد که خواننده چندان نیازی به بازکاوی تک تک آثار او نداشته باشد. این اثر شاید کار بسیاری از خواننده ها را در فهم راحت و شناخت سریع برشت آسان کرده باشد.
کتاب به چهار بخش تقسیم می شود که هر بخش خود دفتری مستقل و مجزاست. بخش اول: شرح زندگانی و دوران برشت را شامل می شود. در بخش دوم نمایشنامه های برشت را از لحاظ سبک کار، ویژگی ها، ساختمان و نقش آن توضیح می دهد. بخش سوم آثار برشت، آثار نمایشی، گزیده شعرها وسایر آثارش را تدوین کرده است. بخش چهارم به نظریات برشت پیرامون موضوعات مختلف و نظر دیگران راجع به برشت اختصاص دارد. کتاب به گونه ای تدوین شده که خواننده هم می تواند یک بخش آن را به طور مستقل مطالعه کند و یا کتاب را از ابتدا واکاوی کند.
مازیار سوادکوهی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید