شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


فیلم‌شناسی آرنولد


فیلم‌شناسی آرنولد
آرنولد معتقد بود که ورزشکار حرفه‌ای پرورش اندام، آینده روشنی ندارد و به هر حال روزی فرا می‌رسد که به ناکجاآباد برود. به همین دلیل ترجیح داد فعالیت حرفه‌ای خود را در هنرپیشگی و صحنه فیلم‌های سینمائی دنبال کند. از آنجا که عضلات وی از شرایط بی‌نظیر و قابل توجهی برخوردار بود، موفق شد رل اصلی را در چند فیلم سینمائی ایفا کند. اولین نقش سینمائی خود را در فیلم ”هرکول در نیویورک“ (۱۹۷۰) ایفا کرد و نقش هرکول قوی به او سپرده شد. در آن‌زمان، لهجه انگلیسی وی خیلی غلیظ بود و به همین دلیل جمله‌هایش به‌صورت دوبله شده پخش می‌شد. چندی بعد در فیلم ”خداحافظی طولانی“ و ”گرسنه بمان“ نیز ایفای نقش نمود. در فیلم مستند ”وزنه‌های آهنی“ (۱۹۷۷) نظر عده بیشتری را به‌خود جلب کرد. البته عده‌ای هم اصلاً از این فیلم خوششان نمی‌آمد. زیرا مایل نبودند تصویر کسی را که دارای چنین عضلاتی بود و انگلیسی را با لهجه غلیظی صحبت می‌کرد از تلویزیون یا سینما مشاهده کنند. چند سال قبل آرنولد تحت جراحی پلاستیک قرار گرفت و برخی معتقدند که وی تحت جراحی زیبائی چشم یا چانه نیز قرار گرفته است. اما هرگز در مصاحبه‌های تلویزیونی یا مصاحبه با خبرنگاران مختلف روزنامه‌ها زیر بار این قضیه نرفته و آن‌را نپذیرفته است. یک‌بار نیز تحت عمل لیفتینگ صورت قرار گرفته است. با حضور در فیلم ترمیناتور (۱۹۸۴) نیز از شهرت به‌سزائی برخوردار شد.
● فیلم ترمیناتور محصول ۱۹۸۴
در فیلم کونان بربر (۱۹۸۲) به‌خوبی درخشید به‌طوری‌که کارگردان تصمیم گرفت فیلم دیگری با عنوان کونان ویرانگر (۱۹۸۴) تولید کند تا باز هم آرنولد بتواند در آن نقش آفرینی کرده و به‌خوبی بدرخشد. با حضور در فیلم جیمز کامرون یعنی ترمیناتور (۱۹۸۴) نیز موفق شد کارنامه فعالیت هنری خود را درخشان‌تر کرده و در قلب جهانیان رخنه کند. به گفته یکی از منتقدان سینمائی، توانائی هنرنمائی آرنولد به‌جای خود محفوظ است اما او نمی‌تواند کاری در مورد رفع لهجه غلیظ خود انجام دهد به‌طوری‌که تا مدت‌ها، لطیفه‌های مختلفی در مورد این لهجه غلیظ برای او ساخته شد. در واقع حتی زمانی‌که نیازی به استفاده از لهجه غلیظ نیست باز هم نمی‌تواند خودداری کند. در این میان عده‌ای از طرفدارانش نیز به این مسئله اهمیت داده‌اند. البته وی در همه فیلم‌هایش درخشش خوبی نداشته است به‌طوری‌که بعضی از آنها جنبه طنز داشته و از قابلیت هنری وی کاسته است. همین مسئله باعث شده تا نتواند از رقیب خود یعنی سیلوستر استالونه که در واقع سرسخت‌ترین رقیبش می‌باشد، پیشی بگیرد. استالونه همیشه در نقش قهرمانان جدی فیلم ظاهر شده است. (استالونه برای اینکه بتواند در یک فیلم کمدی و هیجان‌انگیز ظاهر شود در فیلم ”آخرین قهرمان“ هنرنمائی کرده است. این فیلم تقلیدی از ترمیناتور ۲ می‌باشد به‌طوری که استالونه، نقش طنز یک دوقلو را ایفا می‌کند. در این فیلم، این مسئله مطرح شده است که ممکن است روزی فرا برسد استالونه در کنار آرنولد نقش‌آفرینی کند. آرزوئی که تا به‌حال عملی نشده است).
● فیلم غارتگر محصول ۱۹۸۷
آرنولد پس از ورود به دنیای هالیوود در چند فیلم تجاری موفق حضور یافت که اسامی آنها عبارتند از: کماندو (۱۹۸۵)، معامله (۱۹۸۶)، مرد فراری (۱۹۸۷) و گرمای سرخ (۱۹۸۸). در فیلم غارتگر که محصول موفق دیگر او می‌باشد نقشی را ایفا کرده است که در آن چهره فرماندار آتی مینسوتا یعنی جسی ونتو را (ونتورا در فیلم مرد فراری نیز ظاهر شده است) و فرماندار کنتاکی یعنی سونی لندهام را نیز به تصویر کشیده است. در فیلم ”دو قلوها“ (۱۹۸۸) که یک فیلم کمدی می‌باشد و در کنار ”دانی دویتو“ نقش آفرینی کرده است در مسیر متفاوتی گام برداشته است. آرنولد با هنرنمائی در فیلم ”فراخوان عمومی“ (۱۹۹۰) که در زمان خود یکی از گران‌ترین و پرهزینه‌ترین فیلم‌های تولید شده بود باز هم بر میزان شهرت خود افزود به‌طوری‌که ۱۵ درصد از مجموع سود ناخالص یعنی رقمی معادل ۱۰ میلیون دلار را به‌دست آورد. با هنرنمائی در این فیلم نیز باز هم تحسین همگان را برانگیخت و در چهره‌ای فراتر از چهره خشن خود نقش‌آفرینی کرد. فیلم ”پلیس کودکستان“ (۱۹۹۰) نیز یکی از نقش‌های طنز او را به تصویر کشیده است.
نقطه اوج هنرمندی او در فیلم ترمیناتور ۲: روز رستاخیز مشهود است. این فیلم که محصول سال ۱۹۹۱ می‌باشد موفقیت سرشاری برای او به همراه داشت. پروژه فیلم بعدی آرنولد که یک کمدی به نام ”آخرین قهرمان“ (۱۹۹۳) بود متأسفانه همزمان با فیلم ”پارک ژوراسیک“ روی پرده رفت و به همین دلیل موفقیت چندانی کسب نکرد. به اعتقاد کارشناسان سینما، نقطه اوج هنرنمائی آرنولد در فیلم ترمیناتور ۲ مشهود است به‌طوری‌که فیلم‌های بعدی او، برخلاف پیش‌بینی‌ها نتوانست به اندازه ترمیناتور ۲ موفقیت کسب کند. فیلم ”دروغ‌های واقعی“ (۱۹۹۴) نیز فیلم موفقی بود که به ماجرای جاسوسی‌ها اختصاص داشت. در این فیلم آرنولد و کارگردان فیلم یعنی ”جیمز کامرون“ با هم همراه شده و به موفقیت خوبی دست یافتند. پس از آن در فیلم ”پاک کن“ (۱۹۹۶) و ”بت‌من و رابین“ هنرنمائی کرد. پس برای مدتی از فعالیت‌های سینمائی دست کشید تا بتواند آسیب و جراحت کمرش را بهبود ببخشد. سپس پروژه‌های متعدد سینمائی از جمله ”سیاره میمون‌ها“، ”من افسانه هستم“ و ”جنگ جهانی دوم“ (کوئنتین تارانتینو فیلم‌نامه‌نویس فیلم اخیر بوده است) به او پیشنهاد شد. در فیلم جنگ جهانی دوم به آرنولد پیشنهاد شد تا نقش یک اتریشی (ملیت واقعی خود) را ایفاد کند. البته در فیلم‌های دیگری چون ”پایان روزها“ (۱۹۹۹)، ”روز ششم“ (۲۰۰۰) و ”خسارت دو جانبه“ (۲۰۰۲) نیز نقش‌های مهمی ایفا کرد. اما موفقیت هیچ یک از این فیلم‌ها به اندازه ترمیناتور ۲ نبود. در فیلم ترمینتاتور ۳: عصر ظهور ماشین‌آلات (۲۰۰۳) نیز نقش بسیار مهمی ایفا نموده است. احتمالاً در فیلم ”دروغ‌های واقعی“ و ”کونان کینگ“ نیز حضور می‌یابد. اما حضور وی در صحنه فعالیت سیاسی به حالت تعلیق درآید. احتمالاً این شرایط تا سال ۲۰۰۷ نیز ادامه خواهد داشت. به اعتقاد تهیه‌کنندگان فیلم‌های سینمای، احتمالاً آرنولد در فیلم ”ترمیناتور ۴“ نیز هنرنمائی می‌کند. در سال ۲۰۰۴ در آخرین فیلم سینمائی خود به نام ”دور دنیا در هشتاد روز“ ظاهر شد و باز هم مثل همیشه توانست به‌خوبی بدرخشد.
منبع:ماهنامه تخصصی پرورش اندام


همچنین مشاهده کنید