جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


زولا، زندان‌ یا رمان‌؟


زولا، زندان‌ یا رمان‌؟
عكس‌ و تصاویری‌ از اتاق‌ كار و میز نویسندگی‌ امیل‌ زولا، رمان‌نویس‌ فرانسوی‌ در قرن‌ ۱۹، انسان‌ را به‌ یاد كاخ‌ گلستان‌ و كاخ‌ مرمر قبل‌ از انقلاب‌ می‌اندازد. در روی‌ میز كار او یك‌ قالی‌نو كوچك‌ پهن‌ شده‌ و روی‌ آن‌ چند جلد كتاب‌ قطور و دایرهٔالمعارف‌ جهانشمول‌. تماشاچی‌ عكس‌ها، به‌ زبان‌ عامیانه‌ با خود خواهد گفت‌: این‌ یعنی‌ نویسنده‌ و نویسندگی‌! زولا چنان‌ با شكوه‌ و جلال‌ و اعتماد به‌ نفس‌ پشت‌ میز كارش‌ نشسته‌ كه‌ انسان‌ به‌ یاد ساتراپ‌های‌ ایالت‌های‌ دوره‌ هخامنشی‌ می‌افتد، فضایی‌ گرم‌ و نرم‌ و مطبوع‌، پر از قفسه‌های‌ كتاب‌ و چراغ‌های‌ نورانی‌ و وسایل‌ زیبای‌ آنتیك‌ قدیمی‌، گردآوری‌ شده‌ از سراسر جهان‌.
دوران‌ زندگی‌ پرتلاطم‌ امیل‌ زولا مصادف‌ شد با مبارزات‌ اجتماعی‌ و سیاسی‌ احزاب‌ و دسته‌های‌ راستگرای‌ سلطنت‌ طلب‌، چپ‌گرای‌ سوسیالیست‌، و جمهوریخواه‌ لیبرال‌ در نیمه‌ دوم‌ قرن‌ ۱۹ فرانسه‌. جمهوریخواهان‌ سعی‌ كردند تا سلطنت‌ طلبان‌ به‌ رهبری‌ ناپلئون‌ سوم‌ را به‌ زباله‌ دان‌ تاریخ‌ بفرستند، سوسیالیست‌ها كوشیدند تا دو جناح‌ دیگر را به‌ بایگانی‌ تاریخ‌ بسپارند. زولا به‌ دلیل‌ جانب‌داری‌ از جمهوریخواهان‌، میان‌ سنگ‌اندازی‌ دو جبهه‌ دیگر قرارگرفته‌ بود.
در آن‌ سال‌های‌ ناآرام‌ و پرهیاهو، تهمت‌ و افترا و پرونده‌سازی‌، اعدام‌ و دستگیری‌ و آدم‌ ربایی‌، ضرب‌ و شتم‌، فرار و تبعید، از جمله‌ حوادث‌ معمولی‌ روزانه‌ بودند. زمانی‌كه‌ درایفوس‌، ناخدای‌ دریایی‌ ارتش‌ فرانسه‌ را طی‌ شایعات‌ جنجالی‌ و پرونده‌سازی‌ جعلی‌ و توطئه‌آمیز به‌ زندان‌ انداختند، بعضی‌ از روشنفكران‌، از جمله‌ امیل‌ زولا، به‌ قول‌ آناتول‌ فرانس‌، شجاعانه‌ به‌ دفاع‌ از شرف‌ انسانیت‌ پرداخت‌ و با انتشار مانیفست‌: من‌ اعلان‌ جرم‌ می‌كنم‌! به‌ دفاع‌ از او پرداخت‌. حكومت‌گران‌ طی‌ یك‌ محاكمه‌ نمایشی‌ زولا را به‌ زندان‌ و حبس‌ محكوم‌ كردند، ولی‌ او توانست‌ به‌ خارج‌ فرار كند.
ولی‌ بعد از سه‌ سال‌ از درایفوس‌ اعاده‌ حیثیت‌ شد و زولا هم‌ توانست‌ به‌ وطن‌ بازگردد. ولی‌ انتقام‌ گران‌ دست‌ به‌ آزار و تهدید او زدند تا اینكه‌ شبی‌ گروه‌ ظاهرا ناشناسی‌ دودكش‌ بخاری‌ كرسی‌ خانه‌اش‌ را مسدود كرد و او براثر خفگی‌ در سن‌ ۶۲ سالگی‌، در اوج‌ شكوفایی‌ ادبی‌ درگذشت‌. نیروهای‌ امنیتی‌ و گروه‌های‌ فشار و غرض‌ مند شایعه‌ كردند كه‌ او خودكشی‌ كرده‌. رذالت‌هایی‌ كه‌ امروزه‌ هم‌ در بعضی‌ از جوامع‌ غیر مدنی‌ اتفاق‌ می‌افتد!
در حال‌ حاضر هم‌، صاحبنظران‌ آثار زولا را بخشی‌ از ادبیات‌ جدی‌ جهانی‌ می‌دانند. رمان‌های‌ او در كتابخانه‌های‌ عمومی‌ اروپا از پرخواننده‌ترین‌ آثار به‌ عاریت‌ گرفته‌ شده‌ هستند. مورخین‌ ادبی‌، نیمه‌ دوم‌ قرن‌ ۱۹ را به‌ علت‌ فعالیت‌ آموزش‌ و پرورش‌ سراسری‌، دوران‌ طلایی‌ رونق‌ و محبوبیت‌ ژانر رمان‌ در فرانسه‌ می‌دانند. بر اثر سیاست‌ سوادآموزی‌ عمومی‌، میلیون‌ها نفر جویای‌ مطالب‌ خواندنی‌ بودند. رفاه‌ نسبی‌ اقتصادی‌ در میان‌ اقشاری‌ از جامعه‌، قدرت‌ خرید كتاب‌ و مطبوعات‌ را بالا برد. چون‌ غیر از تئاتر و سیرك‌، سرگرمی‌ های‌ عمومی‌ دیگری‌ مانند: سینما، رادیو، تلویزیون‌ و توریسم‌ به‌ شكل‌ امروزی‌، وجود نداشت‌ و فكر و خیال‌ انسانها احتیاج‌ به‌ غذای‌ روحی‌ داشت‌، نیاز به‌ قصه‌گو و داستان‌سرا و مقاله‌ نویس‌ در همه‌ جا محسوس‌ بود. زولا به‌ دلیل‌ پشتیبانی‌ مجلات‌ و روزنامه‌ها، خوانندگان‌ فراوانی‌ یافت‌.
امیل‌ زولا در سال‌ ۱۸۴۰ متولد شد و در سال‌ ۱۹۰۲ درگذشت‌. پدرش‌ یك‌ مهندس‌ ایتالیایی‌ بود. او ۲۲ ساله‌ بود كه‌ ملیت‌ فرانسوی‌ را پذیرفت‌.زولا همچون‌ دیكنز نویسندگی‌ را در ابتدا با روزنامه‌ نگاری‌ شروع‌ كرد. او بعدها یكی‌ از پركارترین‌ ادیبان‌ اروپا شد و ده‌ها رمان‌ قطور نوشت‌. از مشهورترین‌ رمان‌های‌ او: نانا، ژرمینال‌، آدم‌ كش‌، طعمه‌، شكار وحشی‌ و روگون‌ ماكوارت‌ هستند. زولا در رمان‌ نانا به‌ ابتذال‌ اخلاق‌ در جامعه‌ اشرافی‌ اشاره‌ می‌كند و در رمان‌ آدم‌ كش‌، فقر كارگران‌ را نشان‌ می‌دهد. در رمان‌ ژرمینال‌، به‌ كشف‌ ادبی‌ و شرح‌ زندگی‌ كارگران‌ می‌پردازد، در حالی‌ كه‌ پیروان‌ نظریه‌ زیبایی‌ شناسی‌ و استتیك‌ آن‌ زمان‌، پرداختن‌ به‌ موضوع‌ اقشار و طبقات‌ فقیر را ناخوشایند می‌دانستند. زولا یكی‌ از مهمترین‌ رمان‌های‌ خود یعنی‌ ژرمینال‌ را به‌ موضوع‌ درد و رنج‌ كارگران‌ و زحمتكشان‌ تقدیم‌ كرد. او در این‌ كتاب‌ به‌ آگاهی‌ و سرنوشت‌ طبقاتی‌ رنجبران‌ اشاره‌ می‌كند.
او در بیشتر كارهایش‌ به‌ موضوعات‌ سیاسی‌ مانند سال‌های‌ برقراری‌ مشروطه‌ دوم‌ و جمهوری‌ سوم‌ پرداخت‌. ناپلئون‌ سوم‌ و نخست‌ وزیرش‌ به‌ علت‌ سوءاستفاده‌ از قدرت‌ و افتضاح‌ مالی‌ مورد انتقاد ادبی‌ زولا قرار گرفتند.
زولا با كمك‌ مجموعه‌ آثار ۲۰ جلدی‌ رمان‌ روگون‌ ماكوارت‌ نه‌ تنها تاریخ‌ اجتماعی‌ دو خانواده‌ اشرافی‌ بلكه‌ سقوط‌ و ابتذال‌ سیاسی‌ و اخلاقی‌ بورژوازی‌ فرانسه‌ را در زمان‌ مشروطه‌ دوم‌ نشان‌ می‌دهد، طبقه‌یی‌ كه‌ در مقابل‌ انبوه‌ كارگران‌ صف‌ كشیده‌ بود. بیوگرافی‌ نویسان‌ مدعی‌ هستند كه‌ اگر بالزاك‌ عاشق‌ زمان‌ خود بود، زولا از آن‌ متنفر بود. زولا یك‌ جمهوریخواه‌ اصلاح‌ طلب‌ بود كه‌ هیچ‌گاه‌ ادعای‌ انقلابی‌ گری‌ نكرد. سال‌ها بعد نازی‌ها در آلمان‌ آثار او را زایده‌های‌ بلشویكی‌ جانبدار قوم‌ یهود نام‌ گذاشتند. زولا همیشه‌ می‌گفت‌: وطن‌ پرستی‌ با شوینیسم‌ فرق‌ دارد. او می‌نویسد: باید جهان‌ را بر پایه‌ عقل‌ و خرد و علم‌ اصلاح‌ كرد. زولا از ماشینی‌ شدن‌ صنعت‌ و تولید، پیشرفت‌ و آزادی‌ انسان‌ را انتظار داشت‌. او می‌گفت‌ برای‌ موفقیت‌ نظام‌ جمهوریخواهی‌ باید شعار آشتی‌ ملی‌ را عملی‌ كرد، مردم‌ را باسواد و نظام‌ آموزش‌ و پرورش‌ را اصلاح‌ كرد.
گرچه‌ زولا در پایان‌ از مكتب‌ ناتورالیسم‌ فاصله‌ گرفت‌ ولی‌ او به‌ سوسیالیسم‌ تخیلی‌ انساندوستانه‌ فوریه‌ پناه‌ برد. منتقدین‌ چپ‌ زولا را ادامه‌ دهنده‌ روش‌ واقع‌گرایی‌ انتقادی‌ می‌دانند. آثار او توصیف‌ زندگی‌ انسانهایی‌ است‌ كه‌ به‌ آینده‌ و خوشبختی‌ در قرن‌ بیستم‌ امیدوار بودند. آناتول‌ فرانس‌ در مراسم‌ خاكسپاری‌ زولا گفت‌: او با اعتقاد عمیق‌، یك‌ نویسنده‌ اخلاقگرا بود و در یك‌ لحظه‌ تاریخی‌ مهم‌ و خطرناك‌، تمركز وجدان‌ انسانیت‌ خود را، با دفاع‌ از قربانیان‌ بی‌گناه‌ حكومتی‌ نشان‌ داد. نیچه‌ در این‌ رابطه‌ گفته‌ بود: با كمك‌ مطالعه‌ بعضی‌ از آثار ادبی‌، انسان‌ با صداقت‌تر می‌شود.
زولا در باره‌ نظریه‌ زیبایی‌شناسی‌ معتقد بود كه‌: اثر هنری‌، قسمتی‌ از طبیعت‌ در آینه‌ شور و شوق‌ و عشق‌ انسانی‌ است‌. از نظر جهان‌بینی‌ اجتماعی‌، گروهی‌ زولا را تحت‌ تاثیر نظریات‌ آگوست‌ كنت‌، چارلز داروین‌، و فلسفه‌ مثبت‌ گرای‌ پوزیتیویسم‌ می‌دانند.
علیشاد لربچه‌
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید