سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


ادبیات، ادبیات است و هیچ اسمی را برنمی تابد


ادبیات، ادبیات است و هیچ اسمی را برنمی تابد
شمس آل احمد كه روزگاری راوی زندگی برادرش جلال بوده، حافظه اش دیگر یاری نمی دهد كه حتی از خاطراتش با برادر بگوید!
آل احمد گفت، ارزیابی اش از ادبیات امروز این است كه دنباله همان ادبیات گذشته است.
می گوید: گاهی آثار نویسندگان جوانی را دیده ام كه بسیار راحت می نویسند. آن وقت است كه حسودی ام می شود كه من ۷۴ سال سن دارم و نمی توانم مانند یك جوان ۳۰ساله بنویسم!
او البته خیلی از داستانهای نسل داستان نویس جوان را نخوانده است، ولی به نظرش همین ها كه امروز می نویسند نیز دنباله رو نسل قبلی اند.
شمس آل احمد درباره روند داستان نویسی پیش و پس از انقلاب معتقد است: ادبیات یك روند كشایی دارد و مقطع نیست. از سعدی و حافظ كه اولین قلم به دستان ما بودند، تا نویسندگان نسل امروز ما، از شكم مادرشان كه قصه نویس و شاعر نبودند؛ در طول مدت زندگی شان حافظ و سعدی شدند.
او همچنین درباره خلق آثار حجیم معتقد است: كتاب قطور نوشتن چندان مهم نیست؛ كیفیت اهمیت دارد. گاهی خود من از كتاب قطور به عنوان سنگی استفاده می كنم برای باز گذاشتن پنجره كه به هم نخورد و از خواب نپراندم. امروز به نظرم كتاب حجیم نوشتن رسم نیست و كم تر كسی این كار را می كند.
آل احمد فرصت نداشتن مخاطب را یكی دیگر از دلایل خلق نشدن رمانهای حجیم می داند و می افزاید: امروز دیگر مانند گذشته نیست كه خواننده فرصت این را داشته باشد كه بنشیند و اثری بلند بخواند. در كنار این مسائل، ما نویسنده حرفه ای هم نداریم كه وقتش را صرف نوشتن كتابی حجیم كند.
وی همچنین از میزان حق تألیف نویسندگان در ایران گلایه دارد و می گوید: در ایران به نویسنده پول درست و حسابی نمی دهند. در جاهایی كه نویسنده درست و حسابی مثل ژان پل سارتر یا آلبر كامو سربر می آورد، به این دلیل است كه به نویسنده شان توجه دارند و به او می رسند.
نویسنده از نظر مالی تامین است و كتابش هم بارها تجدید چاپ می شود، ولی ما كی در ایران چنین چیزی داشته ایم؟ كتاب یك نویسنده به زور تجدید چاپ می شود و تیراژ هم كه وضعیت اسفناكی دارد. پس دیگر نویسنده چه امیدی برای خلق اثر دارد؟
او نه تنها با سانسور بیرونی، بلكه با خودسانسوری نویسنده نیز مخالف است و می گوید: این اصلا درست نیست كه نویسنده قبل از نوشتن، خود را سانسور كند. هنر اصلا با سانسور همخوانی ندارد. قلم باید راحت بگردد و فعالیت مغزی یك نویسنده را روی كاغذ بیاورد.
آل احمد نقد ادبی را در ایران ضعیف توصیف می كند و معتقد است: كسی كه نقد می كند، باید خود گردن كلفت تر از كسی باشد كه می نویسد.
ولی ما نه نویسنده ای با این قدرت داریم و نه منتقدی كه قدر باشد و بتواند نقد ادبی جامعی ارایه دهد و پیشرفت ادبیات ما را موجب شود.
به باور وی، ادبیات، پست مدرن و پیش مدرن ندارد؛ ادبیات، ادبیات است و هیچ ایسمی را برنمی تابد. «آنچه هم كه این جا به اسم پست مدرن انجام می شود، فقط تقلیدی است؛ اما تاكنون چنین ادبیاتی را در این جا ندیده ام. همه این ها فقط در حد حرف است».
شمس آل احمد این روزها زندگی را به سختی می گذراند. راه رفتن مانند حرف زدن برایش بسیار دشوار شده است. امروز از قبال حقوق بازنشستگی دانشگاه روزگار می گذراند و می گوید، این سال ها كاری نكرده ؛ نه چیزی نوشته كه چاپ شود و نه چیزی برای چاپ كردن آماده دارد.
منبع : روزنامه ابرار


همچنین مشاهده کنید