جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


جلال شباهنگی


جلال شباهنگی
● جلال شباهنگی
● گرافیست ، نقاش و مجسمه ساز
▪ متولد ۱۳۱۹ تهران
▪ كارشناس تبلیغات گرافیكی از دانشگاه سن خوزه، كالیفرنیا، آمریكا
▪ ارشناسی ارشد طراحی گرافیك و نقاشی معاصر از دانشگاه سن خوزه آمریكا
▪ بیش از ۳۰ سال تدریس در عرصه آموزش نقاشی در ایران و جهان
▪ استاد و دانشیار دانشكده هنرهای زیبا دانشگاه تهران
▪ عضو شورای تحصیلات تكمیلی گروه هنرهای تجسمی دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران
▪ عضو و نماینده دانشگاه تهران در طرح و برنامه ریزی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در بخش هنر
▪سازنده احجام شیشه ای Glass Blowing در ایران و مورانو ایتالیا
▪ برگزاری نمایشگاههاو شركت در نمایشگاههای معتبر نقاشی و گرافیك در ایران و جهان
▪ برخی از آثار تألیفی وی عبارتند از : نقاشی های جلال شباهنگی (با مقدمه مرتضی ممیز)، صورخیال ، خلاقیت در رنگ، اصول طراحی سه بعدی و ...
● جلال شباهنگی
متولد سال ۱۳۱۹ در تهران و فارغ التحصیل دانشگاه «سن هوزه» ایالت كالیفرنیاست و دارای درجه كارشناسی ارشد طراحی گرافیك و نقاشی معاصر و كارشناس تبلیغات گرافیكی از این دانشگاه است و «خلاقیت در رنگ» و «اصول طراحی سه بعدی» از جمله مشهورترین آثار اوست. او در كنار تدریس در دانشگاه كه بیش از سی و اندی سال است در سطوح مختلف دانشگاه ها و دانشكده های هنر بدان مشغول است، به ساخت احجام شیشه ای معروف به Blowing Glass در ایران و مورانو ایتالیا پرداخته كه حاصل كارهای او مجموعه ای ویژه در حوزه حجم سازی به حساب می آید و طرفداران پروپا قرصی در تمام دنیا دارد.
جلال شباهنگی در آثارش تلاش دارد تا ثابت كند كه در هنر مرزهایی وجود دارد كه در آن مرزها هنر به سایر علوم نزدیك می شود. او می گوید: «این وجه اشتراكات هنر با علوم مختلف را باید شناخت. این مقوله بسیار زیبایی است و مسؤولیت هدایت دانشجویان در این مقوله بر عهده اساتید است، پس باید زمینه را برای تعیین یك مسؤولیت خاص فرهنگی هنری برای اساتید بررسی كرد و من بیشتر مایلم در این مورد كار كنم.»
او معتقد است كه آثاری كه از دانشجویان در چند ساله اخیر آثاری ارتقا یافته از نظر كیفی نسبت به سالهای گذشته است. البته به جز برخی زمینه ها كه اصلاً در دانشكده ها به آنها توجه نمی شود، مثلاً در زمینه بسته بندی به طور كلی او معتقد است كه «گرافیست های ما ضعیف هستند و یا تصویرسازی عرفانی كه خلأ آن حس می شود.» در مورد تصویرسازی عرفانی جلال شباهنگی معتقد است: كمتر بحث می شود و این موضوع را ناشی از «بی توجهی وزارت علوم و دست اندركاران مربوطه» می داند و می گوید: «به همین دلیل در تصویرسازی شعر شعرای بزرگ مثل حافظ، دانشجویان قادر به تشخیص مضامین رنگی موجود لغات حافظ نیستند.»
شباهنگی دلیل این موضوع را خیلی به وارداتی بودن هنر گرافیك و نقاشی مربوط نمی داند و بیشتر بر ضعف كلی هنر در عرصه نقاشی و گرافیك كه میان دانشجویان سالهای اخیر موج می زند تأكید دارد و می گوید: «من ضعف كلی هنر را بیشتر در نقاشی می بینم تا گرافیك، با وجود اینكه نقاشی از نظر آكادمیك قدمت بیشتری نسبت به گرافیك دارد و اولین دانشكده هنر، دانشكده نقاشی بود.»
او اصرار دارد كه «ضعف عمده ای در زمینه هنر، به خصوص در زمینه نقاشی در حال شكل گیری است، در حالی كه در گرافیك این ضعف بارز نشده و این به خاطر كاربردی بودن هنر گرافیك است، گرافیست دائماً در حال تكاپوست تا سفارش دهنده را راضی كند.
در ضمن امكان مشاهده كارهای مختلف گرافیكی در مجلات فراهم است. یكی از خصوصیات گرافیك ساده صحبت كردن و ساده كردن عناصر است.» با این حال شباهنگی در مورد نقاشی نظر متفاوتی دارد و می گوید: «در نقاشی، هنر به سمت پیچیدگی سوق و گرایش دارد و به این سو پیش می رود و به علت نحوه خاص تدریس در دانشكده ها و استفاده از سیستم های قدیمی و كهنه آموزشی تحولی در نقاشی دوره معاصر ایران بویژه ۲۰ ساله اخیر دیده نمی شود.»
از منظر او «الگوها در بخش نقاشی خیلی قدیمی ساخته شده و توسط سیستم گذشته پایه ریزی شده اند، اما سابقه گرافیك در ایران بیشتر از ۳۰ سال نیست، چیزی از گذشته وجود ندارد كه گرافیست ها از آن تقلید كنند، بنابراین دائماً در حال تجربیات جدید هستند و مطابق با نیازهای جامعه كار می كنند و از ویژگی های ممتاز این عرصه در ایران شركت فعال جوانان است.»جلال شباهنگی آینده روشنی را برای گرافیك ایران متصور است و می گوید: «من به آینده روشن برای گرافیك ایران امیدوارم. زیرا اساتید بسیار مجربی در این زمینه كار می كنند كه بسیار حرفه ای هستند. حركت این افراد كه دائماً در حال كار هستند، زمینه تأثیرگذاری برای نسل جوان ایجاد می كند كه نسل جوان می تواند به این زمینه رجوع كند و بیاموزد كه در نقاشی متأسفانه چنین چیزی وجود ندارد. نقاش باید با الگوهای امروز كار كند كه كمتر در اختیارش است.»
از نظر جلال شباهنگی ضعف عمده ای كه در كلاس های آموزش نقاشی در سطوح مختلف آكادمیك و غیرآكادمیك موج می زند این است كه «فردی كه مسؤولیت آموزش بر عهده اش است، بنیانگذار یك سبك و تئوری خاص نقاشی نیست و اغلب مسائلی را تكرار می كند كه گذشتگان بسیار بهتر انجام داده اند. او می گوید: «البته من این موضوع را به همه تعمیم نمی دهم، هستند افرادی در نسل جوان كه خوب كار می كنند، اما در مقام مقایسه ، در بخش گرافیك، بخصوص دوسالانه های اخیر بسیار پربار و فعال و امیدواركننده هستند و اینكه در كنار هر دو سالانه از یك نقاش یا مجسمه ساز یا هنرمند گرافیست و غیرگرافیست تجلیل كند به نظرم حركت بسیار خوبی است. چون ارزش نهادن به كسی كه در زمینه دیگری غیر از گرافیك فعالیت می كند نشان دهنده ارزش قائل شدن گرافیست ها برای سایر مقوله های هنر است.»
او به همین علت در دوسالانه گرافیكی كه در سال ۱۳۸۱ برگزار شد پیشنهاد «همكار و دوست خوبش مرتضی ممیز» را برای تجلیل از او و آثارش پذیرفت. پذیرفت چون «حس كردم كه كارهای من هم در بخش هایی بسیار نزدیك به گرافیك است». اگرچه ما گرافیك را یك هنر كاربردی می دانیم اما جلال شباهنگی می گوید: « من مسأله ساده اندیشیدن ، ساده كاركردن و تخیل كردن را ویژگی اساسی گرافیك می دانم و كار من به علت همین ویژگی ها وجه اشتراكی باگرافیك دارد.»
شباهنگی از دیگر دلایل اصلی رونق گرافیك در ایران را ورود كامپیوتر به عنوان یك ابزار جدید در این رشته می داند اما می گوید: « من هرگز در كلاس های خودم اجازه نمی دهم دانشجو از كامپیوتر استفاده كند. » گرچه اوبه اهمیت كامپیوتر در رشد هنر گرافیك در ایران و جهان اعتقاد دارد اما معتقد است :«باید قبل از هرچیز راه درست استفاده كردن از كامپیوتر را پیدا كرد.»
دراین باره می گوید:«ما وقتی در باره تكنیك ها صحبت می كنیم ، فكر می كنیم تكنیك ها ابزار هستند. مثل مداد، كامپیوتر و ... اما من معتقدم تكنیك مغز انسان است. همه ما وسایل را می شناسیم، اما همگی به طور یكسان از آنها استفاده نمی كنیم، مغز است كه نحوه استفاده از آنها را تعیین می كند . به همین دلیل فكر می كنم در دوره كارشناسی نباید از كامپیوتر استفاده كرد. چون وسیله گران قیمتی است. قدرت دست و تخیل را كم می كند. اما در رده های بالاتر و برای افراد حرفه ای ضروری است. وسایل تكنیكی زیاد شده است اما شاخص یك هنرمند استفاده از دو مشخصه است. تكنیك و قوه ادراك .»
شباهنگی معتقد است كه تكنیك به راحتی با آموزش و تمرین به دست می آید. و دانستن آن ضروری است اما بخش ادراك بسیار پیچیده است . می گوید: « شما باید عناصر هنری را به صورتی كنار هم قرار دهید كه به یك نتیجه مطلوب برسید و نهایتاً یك نگاه صحیح و درست داشته باشید. بنابراین من در بعضی دوره ها موافق نیستم كه دانشجو از این ابزار استفاده كند. در این دوره باید یاد بگیرد كه درست فكر كند ، خوب ببیند و خوب كار كند. بعد از اینكه مهارت كافی پیدا كرد وبرای پیاده كردن یك موضوع اعتماد به نفس كافی به دست آورد، اجازه دارد از این وسایل استفاده كند.»
با این همه جلال شباهنگی در مورد نقاشی و استفاده این هنر از ابزاری چون كامپیوتر نظر متفاوتی دارد. او می گوید: «در نقاشی متأسفانه جنبه استفاده از كامپیوتر بسیار ضعیف است. هنوز دانشجو گمان می كند كه فقط باید با رنگ روغن روی بوم كار كرد، اما هنوز استفاده از ابزارهای مختلف و تكنیك های جدید رنگی را نمی داند و خودش را محدود به یك ابزار خاص كرده است. در حالی كه بسیاری از نقاشان دنیا از ابزارهای جدید استفاده می كنند، نقاشی های كامپیوتری می كشند، نقاش ها باید از وسایل جدید استفاده كنند. ما فكر می كنیم استفاده از كامپیوتر یا ابزارهای مكانیكی منحصر به رشته گرافیك است زیرا كه رشته های مختلف هنر را از یكدیگر و از سایر علوم تفكیك كرده ایم. هنر تكاپو و جست وجو كردن است. خلاقیت زدن دو شاخه به پریز خورشید است و خورشید همان مغز است. برجسته ترین و درخشان ترین بخش وجود ما مغز است كه اگر درست به كار گرفته شود حتماً بازتابی نورانی خواهد داشت. باید دانشجو را در این زمینه تقویت كرد. من خیلی به زیاد كاركردن معتقد نیستم . فرصت برای كاركردن بسیار است در دانشكده ها اساتید باید به دانشجو آگاهی بدهند. ذهنشان را روشن كنند تا دید درستی در رابطه با مقوله هنر داشته باشند. به اكثر كارهای گرافیكی كه نگاه می كنیم می بینیم كه آن هویت هنری لازم را ندارد.»
جلال شباهنگی مهمترین دغدغه اش امروزه شاید همان كم بضاعتی فنی و علمی میان دانشجویان است. گرچه او كمبود مطالعه و نداشتن عمق در آثار عرضه شده از سوی دانشجویان را معلول می داند و نه علت و دراین باره می گوید:« مسأله اصلی استاد است نه دانشجو. اگر دانشجو فرصت مطالعه ندارد و یا مطالعه نمی كند، اساتید باید مطالعه كنند، باید با دانشجویان صحبت كرد، صحبتی كه پشتوانه علمی - هنری داشته باشد. كلاس های مبانی بسیار پركار و خسته كننده هستند، كمتر به صورت تحلیلی با عناصر هنری برخورد می شود و این ناشی از ضعف بیانی اساتید است.»
شباهنگی معتقد است كه هنرمند نباید خودش را از اجتماع جدا كند. او می گوید: هر هنرمند یك مسؤولیتی در قبال جامعه دارد، باید خودش را وارد جامعه كرده و ارتباط برقرار كند اما بیشتر هنرمندان انحصاری فكر می كنند. نقاش برای خودش كار می كند، شاید بسیار عاشقانه كار می كند، اما این انحصاری عمل كردن او را از جامعه جدا می كند. علت اینكه گرافیك از جامعه جدا نیست این است كه با مخاطبش متناسب با موقعیتش صحبت می كند با طبقات مختلف فرهنگی اجتماعی برخورد دارد، خواسته ها و نیازهایشان را می شناسد و در رابطه با این نیازها خود را مكلف می كند.»
جلال شباهنگی چون همنسلانش از پیشروترین های عرصه هنر نقاشی و گرافیك دوران معاصر بود. نسلی كه رفته رفته خاموش می شود . باید بیش از این ها قدر چنین كسانی را دانست. هرچه باشد آنها نسل طلایی روزگار هنری ما هستند. روزگاری كه ایام كم رونقی خود را تجربه می كند.
بد نیست در پایان این نوشته نگاهی به نمایشگاههای او از گذشته تا كنون داشته باشیم:
▪ آمریكا ، كالیفرنیا ، سال ،۱۳۴۹ مكان : دانشگاه بركلی
▪ تهران ، ۱۳۵۱ ،گالری قندریز
▪ تهران ، سال ،۱۳۵۳ مكان : گالری زروان
▪ آمریكا ، كالیفرنیا، سال ،۱۳۵۴ مكان : دانشگاه سن خوزه
▪ آمریكا، كالیفرنیا، سال ۱۳۵۴ ، مكان : دانشگاه وست ولی ساراتگو
▪ آمریكا، كالیفرنیا، سال ،۱۳۵۵ مكان : موزه هنر تریتون
▪ تهران ، سال ،۱۳۵۶ مكان : گالری لیتو
▪ تهران ، سال۱۳۵۷ ، مكان : دانشگاه تهران
▪ تهران ، سال۱۳۶۲ ، مكان : گالری سیحون
▪ تهران ، سال۱۳۶۳ ، مكان : موزه هنرهای معاصر
▪ تهران ، سال۱۳۶۵ ، مكان : گالری سبز
▪ تهران ، سال۱۳۶۸ ، مكان : گالری گلستان
▪ تهران ، سال ۱۳۶۹ ، مكان : موزه هنرهای معاصر
▪ تهران، سال ۱۳۷۰ ، مكان : گالری شهرداری
▪ تهران، سال،۱۳۷۰ مكان : اولین بی ینال نقاشان ایرانی، موزه هنرهای معاصر
▪ تهران، سال ۱۳۷۱ ، مكان : موزه هنرهای معاصر
▪ تهران، سال ۱۳۷۲ ، مكان : موزه هنرهای معاصر
▪ تهران، سال ۱۳۷۶ ، مكان : موزه هنرهای معاصر
▪ تهران، سال ۱۳۷۷ ، مكان : موزه هنرهای معاصر
▪ تهران، سال ۱۳۷۸ ، مكان : شهر روم
▪ تهران، سال ،۱۳۷۸ مكان : گالری فرامرز
▪ عربستان ، سال ،۱۳۷۸ مكان : شهر ریاض
▪ تهران، سال ،۱۳۷۸ مكان: گالری سعدآباد
▪ تهران، سال ،۱۳۷۲ مكان: گالری گلستان
▪تهران، سال ،۱۳۷۳ مكان : گالری سیحون
▪تهران، سال ،۱۳۷۵ مكان: گالری بوشهری
▪ تهران، سال ،۱۳۷۷ مكان : دانشگاه تهران


همچنین مشاهده کنید