یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا
یادداشتهایی درباره زندگی، آدمها و تابلوها
حسین مجابی (۱۳۴۳ـ ۱۳۲۳) در دفتری كوچك یادداشتهایی درباره طرحها و تابلوهایش نوشته كه درپارهای از آنها تعبیر خود را از زندگی و آثارش بازتاب داده است.نقل نوشتهها این فایده را دارد كه نوع نگرش هنرمند نسبت به انگیزهها، روند خلق و حاصل كار را نشان میدهد.
... همیشه درون آدمی با عالم خارج، رابطه و گرایشی دارد كه غمها و تاثرات درون را میخراشند و احساسات را برمیانگیزند و به وسیلهی هنر است كه از درون به برون، انگیزهها القاء میشوند و تجلی هنر یك نمای عمقی، یك زشتی دنیای خارج است.،، ۲۰/۱۱/۴۱
... من عقیده به الهام دارم تا اتود پیدرپی و درآمدن یك تابلو به وسیلهی كپی. ...امیدوارم كه مرض مرا به زانو در نیاورد و مرا نكشد چون در عرض چهار سال اخیر كه روزگار نویی در زندگی من بود. همیشه به امید (فردای به آرزو رسیده و سالم) زیستهام و فقط مدت كمی سرپوشی بر این جمله گذاشتهام و دیگر به فردا فكر نكردهام. به روانم قسم كه تا روز آخرین كه زانوانم به زمین نرسیده كوشش خواهم كرد تا در دوران زندگی خود این دیو را نشان دهم، امیدوارم كه روزی این دیو زشت و هیولا خود هویدا شود...،،
● تابلوی دست و پا حنایی
... این تابلو یك احساس كودكانه و معصومانهای است كه من خیال میكنم نماینده و نمایاننده یك عشق پاك و صمیمانه است. این تابلو الهام نیست. بلكه یك حالت تنهایی به من چنین آموخت، چنین نمایاند. خاطرهی یك گل سرخ مرا واداشت (بعداً فهمیدم) وقتی به منه داند و من گل سفیدی دادم. این اولین تابلوی آبرنگی من است. البته من خواستهام دو بچه را نشان دهم ولی بدن آنها سالی بزرگتر را نشان داد ولی شرم و یك عصمت بچگانه در قیافه آنها نمایاندم. مرا در وسط كار، خام كردند ولی نگذاشتم از دستم در برود. ایمان داشتم. برادرم برداشت در همین تابلو همان حالت جنینی با طرز جدید نمایانده شده. حالت دست دختر برایم چیزی تازه و احساساتی است كه من از اول هم در فكر به كار بردنش بودم. شرم معصومانه، عشق كودكانه كه در آن نازی چون پرندگان پیداست.،،
● اولین تابلو در بیمارستان
مدتهاست كه میخواهم خورشید را مجسم كنم، من زرد در یك تكه، به عنوان خورشید نشان دادن، میچسبانم، این فكر من بود. در این تابلو سه رنگ محدود زرد و آبی و سفید به كار میرود. زرد خورشید، آبی آسمان، سفید نمك، زرد خالص، آبی خالص و در سفیدی تكههای یك رنگ سفید، گاهی كمی آبی نشانه از تبلور و گاهی رگههای زرد. اسم تابلو (زمانی كه خورشید بر نمك میتابد) این تابلو را برای اولین بار برای «ع.گ.میم» در بیمارستان گفتم. این را سعی میكنم بكشم (اولین تابلو در بیمارستان). به جای نمك، چسب مالیدم و شكر پاشیدم.
● آبرنگر روی پارچه با انگشت
مریضی روی تخت ۱۴ خوابیده كه بارها به سوی مرگ رفته، قیافهای بس جالب دارد. تصمیم گرفتهام كه تابلویی از غذا خوردنش تهیه كنم. قیافهای اضطراب آلود دارد. پوست صورتش سیاه، ریش كم پشت كه نیمی از صورتش را گاملاً سیاه كرده، ابروانی نازك بالا رفته كه بالای گودی چشمش قرار گرفته، چشمانی چون موش دارد. دارای كرهای كم شعاع كه تحدب آن زیاد است و لكهی سرخ وسیعی سیاهی چشمش را میان تاریكی گودال حدقهاش مینمایاند. قیلفهای ماتم زده و شكرگزار كه آدم فكر میكند هیچ چیز از كلهاش نمیگذرد. هنگامی كه غذا میخورد یك لقمه میخورد و برای لقمه دیگر فكر میكرد كه باز میتواند بخورد ، آیا اشتها دارد. آبی میخورد و دهان با تصمیم و ولع باز میكرد و قاشق را با محتویات برنجش تا نیمه در دهان میگذاشت. بهش گفتم كه این روزها را هرگز فراموش نكنید زیرا ساعاتی عمیقتر از آنها به یاد ندارم...
،،...برای خودم مفهوم این جمله را ثابت كردهام، زیبایی در نقص است...
،،...تمام نقاشیهای من، از این طرح قرمز روی زمینه سیاه كه میبینم و این پسرس با گلی در دست به طرف دختر و دختر در حمام و این تابلو و غیره همه حالت مینیاتوری دارند. مثلاً دختری در حمام همان پیچ و تاب را دارد كه در مینیاتور دیده میشود و تنها یك فرق دارد. در مینیاتور این طئر گشاده دستی (لخت كشی) نكرده و گرنه اگر به تابلویم لباس بپوشانم جز مینیاتور نیست.،،
،،وقتی كتالب «دیوار چین» فرانتس كافكا را میخواندم وقتی به كلمه، میراث، رسیدم چنان آتشی در دلم شعله كشید كه چنان ندیدهام. این جاست كه به الهام توجه دارم. تابلویی خلق شد، خلق شد، آقا خلق شد. ... بله مدتهاست كه طراحی میكنم به علت عوامل روحی و جسمانی خودم حالتهایی بیاختیار میكشم كه برادرم اسم آن را حالت جنینی گذاشته ولی خودم آن را تشبیه به فنر ساعت میكنم....،،
،،پاندول زمان متوقف میشود. این تابلو هدیه عید من به «ع.گ.میم» است. این سومین روز است كه ادامهاش میدهم و اولین شرحی است كه مینویسم تا بدهم به او كه پاكنویس كند در دفتر كذایی خودم. در این تابلو یك احساس نیمه مبهم دیده میشود كه برای خودم زیاد آشكار نیستو نمیدانم چرا در این تابلو این همه گسیختگی میخواهد ایجاد شود. ...آنچه مرا وادار به (ساختن) این تابلو كرده یكی رقص یك رشته ابریشم آبی است در بالای حرارت والور كه تا سقف اتاق پیچ و تاب میخورد و از مسیر خارج میگشت و سقوط میكرد. ساعتی به آن نگاه كردهام،،
● پریان غم
...تابلوی اخیرم كه اسمش را عجالتاً پریان غم نهادهام. این تابلو را از صحبت یكی از رفقام كه در میان كلاس كلمه «سرود خوانان مذهبی» را به زبان آورد، دریافتم. بعد به مسافرت رفتم. در شمال باغ فردوسی اولین اتود را كردم، در آنجا نوشتم كه این تابلو را از كشش آب قند قوام آمده كه قنادی آن را میكشید و دولا میكرد.، الهام گرفتم. باز جایی گفتم كه چون لرزش ماری در مشت انسانی است.
▪ خصوصیت این تابلو:
شكستگی خط گردن، پیچش سر ردون سینه، بالا رفتن شانهها، خلاصه بالا تنه حالت جنینی و پایین تنه چون به طور معمول كشیده میشد رقصان و نا استوار مینمایاند، ولی من پاها را نازك كردم و در پایان آن ضخیم و ثقیل شدهاند، چون خواستهام توازنی بین بالا تنه و پایین تنه باشد.
من سعی كردهام كه خطوط را حساب كنم، مثلاً در یكی از فیگورهای چهار خط پایین آوردهام كه از انحنا و تقاطع آنها، شكم و باسن و دو برجستگی آن و پاها خوب درآمده است. لاغری دستها و ظرافت دستها حالت جنینی دارد و تنها پاها و انگشتانشان فرم خاصی است كه به فرم هیكلها میآید.
آنچه غم را در یك قیافه مینمایاند در یك حالت جمع شده است. ولی من در این فیگورها از یك ریزش استفاده كردهام كه با منحنیها قرمز قاطی كردهام، رنگ زرد در این تابلو كه فقط طراحی شده نماینده آنچه فكر كردهام است. من این طرحها را قبلاً كشیدهام ولی هیچ وقت اینظور جمع و جور و یكباره تحت یك مضمون نكشیده بودم كه كشیدم. آرزو داشتم كه سایهی این طرحها را برای فون استفاده میكردم، ولی چون نخواستم اهمیت طرحها از بین برود درگذشتم.،،
منبع : دوهفتهنامه هنرهای تجسمی تندیس
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
دولت سیستان و بلوچستان جمهوری اسلامی ایران مجلس شورای اسلامی حجاب دولت سیزدهم مجلس رئیس جمهور گشت ارشاد رئیسی امام خمینی سیدابراهیم رئیسی
آتش سوزی تهران وزارت بهداشت قتل شهرداری تهران پلیس سیل کنکور هواشناسی فضای مجازی زنان پایتخت
خودرو دلار هوش مصنوعی قیمت دلار قیمت خودرو بازار خودرو قیمت طلا بانک مرکزی سایپا ارز مسکن تورم
تلویزیون سریال مهران مدیری سینمای ایران سینما کیومرث پوراحمد موسیقی سریال پایتخت فیلم ترانه علیدوستی قرآن کریم کتاب
اینترنت کنکور ۱۴۰۳
غزه اسرائیل جنگ غزه رژیم صهیونیستی آمریکا فلسطین روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال بازی جام حذفی سپاهان آلومینیوم اراک فوتسال تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس لیورپول
تبلیغات ناسا اپل سامسونگ فناوری نخبگان بنیاد ملی نخبگان آیفون ربات
کاهش وزن روانشناسی بارداری مالاریا آلزایمر زوال عقل