شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

تاریخ پیدایش زیدیه و عقاید زید بن علی


تاریخ پیدایش زیدیه و عقاید زید بن علی
تاریخ پیدایش زیدیه، به قرن دوم هجری باز می‏گردد. آنان پس از شهادت امام حسین، زید شهید، فرزند امام زین العابدین را امام می‏دانند. و امام زین العابدین را تنها پیشوای علم و معرفت می‏شمارند، نه امام به معنی رهبر سیاسی و زمامدار اسلامی. زیرا چنان كه شرح آن خواهد آمد، یكی از شرایط امام از نظر آنان، قیام مسلحانه بر ضد ستمگران است. اكثر نویسندگان زیدی، امام زین العابدین را در شمار امامان خود ندانسته و به جای او حسن مثنی، فرزند امام حسن مجتبی را امام خود می‏دانند. ما در چند درس با نگرشی تاریخی- تحلیلی و با رویكرد كلامی، درباره شخصیت و قیام و عقاید كلامی زید شهید، فرقه‏های زیدیه، پیشوایان سیاسی، رجال علمی، حكومتهای زیدیه، روش كلامی و نمونه‏هایی از عقاید دینی زیدیه بحث‏خواهیم كرد.
● تاریخ زندگی و شخصیت زید بن علی
مورخان، در تاریخ ولادت و شهادت زید بن علی اختلاف كرده‏اند، از سالهای ۷۵، ۷۸ و ۸۰ هجری به عنوان تاریخ ولادت، و از سالهای ۱۲۰، ۱۲۱ و ۱۲۲ به عنوان سالهای شهادت او یاد شده است. ولی مشهور این است كه مجموع دوران زندگی او ۴۲ سال بوده است. این مدت با دو قول در تاریخ ولادت و شهادت او هماهنگ است: یكی با (۱۲۰- ۷۸) و دیگری با (۱۲۲- ۸۰) و قول اخیر معروف‏تر است. (۱)
دانشمندان امامیه شخصیت زید را ستوده و او را به علم و دانش، تهجد و تقوا، زهد و پرهیزگاری، شجاعت و ظلم ستیزی وصف كرده‏اند. مرحوم شیخ مفید درباره او گفته است:
«زید بن علی بن الحسین پس از حضرت باقر علیه‏السلام شخصیت ممتاز در میان برادران خود بود. فردی عابد، پرهیزگار، فقیه، سخاوتمند و شجاع به شمار می‏رفت و به انگیزه امر به معروف و نهی از منكر و خونخواهی جدش حسین بن علی علیه‏السلام قیام كرد. (۲) كثرت انس او با قرآن سبب توصیف او به «حلیف القرآن‏» (هم پیمان با قرآن) شده بود» . (۳)
این نگرش ستایش آمیز شیعه درباره به زید از موضع و دیدگاه تكریم آمیز ائمه اهل بیت علیهم السلام در مورد او سرچشمه می‏گیرد. چنانكه شیخ بهائی گفته است:
«ما از زید جز به نیكی یاد نمی‏كنیم. از پیشوایان ما در تمجید و تكریم وی روایات بسیاری وارد شده است، و امام صادق علیه‏السلام بسیار می‏گفت: «خدا عمویم را رحمت كند» . (۴)
شیخ صدوق در كتاب «عیون اخبار الرضا علیه‏السلام‏» بابی را به نقل روایات ائمه معصوم علیهم السلام در مدح و منقبت زید اختصاص داده است. (۵) مفاد یكی از روایات چنین است:
«روزی مامون در حضور امام رضا علیه‏السلام قیام زید النار (برادر امام رضا) را بر ضد عباسیان یادآور شد و آن را با قیام زید بن علی بر ضد بنی امیه مقایسه كرد و افزود: اگر به خاطر رعایت احترام شما نبود او را می‏كشتم. امام رضا در پاسخ مامون فرمود: «برادرم زید را با زید بن علی مقایسه مكن. زید بن علی از دانشمندان آل محمد بود، وی برای خشنودی خدا خشمگین شد، و با دشمنان خدا جهاد كرد، و در راه خدا به شهادت رسید. »
امام باقر علیه‏السلام زید را تكریم فراوان می‏كرد، چنانكه شیخ صدوق از ابی الجارود نقل كرده كه گفته است:
«من نزد امام باقر علیه‏السلام بودم كه زید وارد شد. وقتی چشم امام باقر علیه‏السلام به او افتاد، فرمود: «او بزرگ خاندان خود و انتقام گیرنده خون آنهاست‏» . آنگاه خطاب به زید فرمود: «البته برگزیده است مادری كه تو را به دنیا آورده است ای زید. . . » . (۶)
از جابر بن یزید جعفی روایت‏شده است كه گفت: امام باقر علیه‏السلام را دیدم كه وقتی به برادرش زید نگاه می‏كرد این آیه را تلاوت كرد:
فالذین هاجروا و اخرجوا من دیارهم و اوذوا فی سبیلی و قاتلوا و قتلوا لاكفرن عنهم سیئاتهم و لادخلنهم جنات تجری من تحتها الانهار ثوابا من عند الله، و الله عنده حسن الثواب. (۷)
كسانی كه هجرت كرده و از دیار خود رانده شده و در راه من اذیت‏شده‏اند و جهاد كرده و به شهادت رسیده‏اند، لغزشهایشان را پوشیده، و آنان را به باغهایی كه نهرها از پایین آنها جاری است وارد می‏كنم، این پاداشی از خداوند است، و بهترین پاداش نزد خداست.
آنگاه امام باقر علیه‏السلام اشاره به زید كرد و گفت: «سوگند به خدا او از مصادیق این آیه است. (۸)
ابو الفرج اصفهانی از عبد الله بن جریر نقل كرده كه وی دیده است كه جعفر بن محمد ركاب زید را می‏گرفت و آنگاه كه بر مركب می‏نشست، لباس وی را می‏آراست. (۹)
اگر این گفته درست‏باشد، بیانگر این است كه امام صادق علیه‏السلام عموی خود را گرامی می‏داشت، و حرمت او را كه در سن، بزرگتر از وی بود، به سان پدر نگه می‏داشت. (۱۰)
از برخی روایات به دست می‏آید كه قیام زید مورد رضایت و تایید امام صادق علیه‏السلام بوده است، چنانكه وقتی با امام صادق علیه‏السلام درباره قیام خود مشورت كرد، امام علیه‏السلام به او فرمود: «ای عمو، اگر خشنودی كه كشته شوی و بدنت را بردار بیاویزند، پس این كار را بكن‏» . و آن گاه كه زید از نزد او می‏رفت، امام صادق علیه‏السلام فرمود: «وای بر كسی كه فریاد یاری خواهی او را بشنود و او را یاری نكند» . (۱۱)
گرچه در احادیث‏شیعه روایاتی نیز دال بر نكوهش زید یافت می‏شود، ولی این روایات از نظر سند قابل اطمینان نیستند، و از نظر عدد نیز تعداد روایات مدح بیش از روایات ذم است. از این رو، محققان روایات ذم را مردود دانسته‏اند.
● استادان و شاگردان زید
همان گونه كه قبلا یادآور شدیم، زید قبل از هر فرد دیگر، از پدرش امام زین العابدین علیه‏السلام علم دین را آموخت، و پس از آن از برادرش امام باقر علیه‏السلام كسب دانش نمود، ولی علاوه بر آنان از افرادی چون ابان بن عثمان، عبید الله بن ابی رافع و عروهٔ بن زبیر نیز كسب دانش كرده است، اما فرضیه علم اندوزی او از واصل بن عطا، كه برخی چون احمد امین مصری و دیگران مطرح كرده‏اند، ثابت نشده و بعید به نظر می‏رسد، زیرا واصل از نظر سن، كوچكتر و یا با او هم سن بوده است.
از مشاهیر شاگردان وی می‏توان افراد زیر را نام برد:
۱) منصور بن معتمر بن عبد الله سلمی كوفی (متوفای ۱۳۲ ه) .
۲) هارون بن سعد عجلی یا جعفی كوفی از مشایخ مسلم صاحب صحیح معروف بوده است.
۳) معاویهٔ بن اسحاق بن زید بن حارثه انصاری كه همراه با زید به شهادت رسید.
۴) ابو الجارود زیاد بن منذر همدانی، رئیس فرقه جارودیه از فرقه‏های زیدیه.
۵) حسن بن صالح.
۶) علی بن صالح و برادرش حسن صالح.
۷) محمد بن عبد الرحمان بن ابی لیلی. وی از اصحاب امام صادق علیه‏السلام بوده است.
۸)عمرو بن خالد واسطی، راوی مسند زید.
۹) اسماعیل بن عبد الرحمان سدی از بزرگان علمای كوفه (متوفای سال ۱۲۷ ه) .
۱۰) سلیمان بن مهران اعمش از بزرگان علمای كوفه (متوفای سال ۱۴۸ ه) . (۱۲)
● آثار علمی زید شهید
آثار علمی كه از زید بر جای مانده و به او منسوب می‏باشد، عبارتند از:
۱) تفسیر غریب القرآن: چنانكه از نام آن معلوم است‏به تفسیر آیات مشكل قرآن پرداخته است.
۲) الصفوهٔ: این كتاب با استناد به آیات قرآن كریم به بیان فضایل پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام و برتری آنان بر دیگران پرداخته است.
۳) رسالهٔ الی علماء الامهٔ: در این رساله خطاب به علمای امت اسلامی اهداف دعوت و قیام خود را شرح داده است.
۴) مناسك الحج: چنانكه از نام آن روشن است، درباره مناسك حج است.
۵) مجموعه فقهی و حدیثی كه به مسند امام زید معروف است. دانشمندان زیدی نسبت این كتاب را به زید پذیرفته و بر آنند كه این نخستین كتابی است كه در فقه و حدیث نگارش یافته است، و برخی از آنان آن را شرح كرده‏اند كه مفصل‏ترین آنها شرح قاضی شرف الدین، حسین بن احمد سیاغی یمنی (متوفای ۱۲۲۱ ه) است، و «الروض النظیر فی شرح مجموع الفقه الكبیر» نام دارد.
گرچه شارح، محور كار خود را مسند امام زید قرار داده است، ولی بر اثبات مطالب آن به شیوه مورد قبول در فقه اهل سنت استدلال كرده است، یعنی به مراسیل و موقوفات صحابه، و نیز قیاس و مانند آن استناد نموده است. از این رو، به فقه اهل سنت‏شباهت‏بسیار دارد، بدین جهت‏شیخ محمد بخیت مطیعی حنفی مصری در تفریظ خود بر كتاب نوشته است: «این كتاب در معظم احكام با مذهب امام ابو حنیفه موافق است‏» . (۱۳)
● زید و معتزله
همان گونه كه قبلا یادآور شدیم، برخی از نویسندگان برآنند كه زید در عقاید كلامی خود از واصل بن عطا مؤسس مذهب معتزله بهره گرفته، و از این روی، آرای كلامی زیدیه با عقاید معتزله هماهنگ است. این فرضیه از نظر تاریخی به شهرستانی باز می‏گردد، چنانكه گفته است، زید در اصول، نزد واصل بن عطا، پیشوای معتزله تلمذ كرد. (۱۴) پس از وی برخی از نویسندگان اهل سنت و زیدیه نیز آن را پذیرفته و نقل كرده‏اند.
ولی این فرضیه- همان گونه كه قبلا یادآور شدیم- دلیل معتبری ندارد. در این جا سخن برخی از دانشمندان معاصر زیدیه را در نقد این فرضیه از نظر می‏گذرانیم.یكی از اشتباهات شایع، نسبت دادن زیدیه در اصول عقاید به معتزله است و این كه امام زید شاگرد واصل بن عطا بوده است. شاید شهرستانی اولین نویسنده‏ای است كه این سخن اشتباه را نقل كرده و دیگران از او گرفته‏اند. البته شهرستانی دلیلی بر رای خود اقامه نكرده است، و شاید منشا اعتقاد او هماهنگی عقاید زیدیه و معتزله در بسیاری از مسایل كلامی بوده است، ولی این دلیل كافی نیست تا فرقه‏ای را به فرقه دیگر منسوب كنیم.
از نظر همه مورخان روشن است كه در آن زمان، مدینه مركز علم و دانش بود، چنانكه وقتی از ابو حنیفه سؤال شد كه علوم خود را از چه كسی گرفته است، پاسخ داد: من در معدن و مركز علم بودم و از یكی از فقهای آن علم آموختم، و مقصود او امام جعفر صادق علیه‏السلام است كه دو سال در محضر او كسب علم كرده است، چنانكه گفته است: «اگر آن دو سال نبود، نعمان هلاك می‏شد» . (۱۵)
با این حال آیا معقول است كه زید از مركز و سرچشمه علم و دانش، یعنی مدینه، به بصره رود تا علم اصول و فروع را از دیگران بیاموزد و به زیور دانش آراسته گردد، چنانكه گذشته از این، از نظر مورخان ثابت است كه واصل بن عطا علم و دانش را از معدن و سرچشمه دانش، یعنی اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله آموخته است، زیرا او از موالی محمد فرزند علی بن ابی طالب علیه‏السلام بود، و علم و دانش را از فرزند محمد، یعنی ابو هاشم، عبد الله بن حنفیه آموخت، و در ۲۱ سالگی و در سال ۱۰۱ هجری به بصره رفت و با عمرو بن عبید كه از شاگردان حسن بصری بود دوست‏شد، و با او در جلسه درس حسن بصری شركت می‏كرد تا این كه در مسئله مرتكب كبیره با او اختلاف پیدا كرد و از وی جدا شد، و عمر بن عبید نیز با او موافقت نمود: و آن دو از پیشوایان معتزله به شمار می‏روند.
اگر بخواهیم زید را به یكی از فرق كلامی منسوب كنیم، بهتر است او را از فرقه عدلیه بنامیم، چنانكه این نام بر همه كسانی كه قائل به عدل و توحیدند، اطلاق می‏شود، و از این جاست كه قاضی عبد الجبار معتزلی، و احمد بن یحیی المرتضی، خلفای راشدین و دیگر صحابه قائلان به عدل و منكران جبر را در زمره نخستین طبقه عدلیه، و امام زید بن علی و ابو هاشم عبد الله بن محمد حنفیه استاد واصل بن عطا را از سومین طبقه عدلیه دانسته‏اند، و واصل بن عطا و عمرو بن عبید را از چهارمین طبقه عدلیه شناخته‏اند.
با این شواهد، تردیدی نیست كه پرورده بیت نبوی به هیچ وجه نزد واصل تلمذ نكرده است، و آخرین مطلبی كه می‏توان در مورد رابطه زید با واصل گفت این است كه آن دو، در اجرای اصل امر به معروف و نهی از منكر در دنیای اسلام تبادل نظر كرده‏اند.
● آرای كلامی زید شهید
از مطالب قبل، این نكته به دست می‏آید كه زید از مخزن علوم خاندان رسالت، یعنی پدر و برادر بزرگوار خود (امام زین العابدین علیه‏السلام و امام محمد باقر علیه‏السلام) كسب علم و دانش نمود. علی القاعده باید در مسایل مربوط به مبدا و معاد با عقاید امامیه هماهنگ بوده باشد، و این مطلبی است كه از مطالعه آثار منسوب به وی به دست می‏آید. بنابر این عقاید مخصوص زیدیه در این زمینه، در حقیقت، از دیگر پیشوایان زیدیه است، و نه از زید شهید دانشمندان زیدیه، و برخی از مورخان ملل و نحل، این عقاید را به زید نسبت داده‏اند، ولی دلیلی بر درستی این نسبت اقامه نكرده‏اند. حتی اگر رهبران زیدیه نیز عقاید خاص خود را به زید نسبت دهند، نمی‏توان آن را دلیل معتبری بر درستی نسبت این عقاید به زید دانست، زیرا آنان خود صاحب نظر و مجتهد بوده و احتمال دارد كه بر اساس اجتهاد خود نسبتی را به زید داده باشند.
بنابر این دلیلی در دست نیست كه زید در مسایل صفات خداوند، قضا و قدر، حكم مرتكبان كبایر، بداء، رجعت، مهدویت و نظایر آن، مخالف عقیده ائمه اهل بیت علیهم السلام بوده، و آنچه زیدیه به آن عقیده دارند، برگرفته از زید است.
اصولا مطالعه تاریخ زندگی زید گویای این حقیقت است كه وی بیش از آن كه امام در عقاید و احكام باشد، امام در جهاد و مبارزه مسلحانه بر ضد دستگاه جائر اموی بوده و آثار منسوب به او نیز بیشتر و تفسیر و حدیث مربوط است تا به عقاید و احكام. و از او روایت‏شده كه گفته است: «هر كس آماده جهاد است‏به من ملحق شود، و هر كس علم و دانش می‏جوید به برادرزاده‏ام جعفر روی آورد» . (۱۶)
● ائمه اهل بیت و قیام زید
تاریخ زندگی ائمه اهل بیت علیهم السلام گویای این حقیقت است كه آنان هرگز با ستمكاران سر سازش نداشتند. از این رو زمامداران جائر اموی و عباسی كه وجود آنها را مخالف امیال و مطامع خود می‏دیدند، به گونه‏های مختلف آنان را شكنجه و آزار داده و سرانجام به شهادت می‏رساندند. ولی شیوه مخالفت آنان با ستمگران متفاوت بود، و این تفاوت نیز به خاطر تفاوت اوضاع و شرایط اجتماعی آنان بود. از این رو، در عصری كه زید قیام كرد، موضع ائمه اهل بیت علیهم السلام این بود كه آنان قیام مسلحانه خود را به مصلحت اسلام و مسلمین نمی‏دانستند، ولی اگر فرد یا گروهی بر ضد دستگاه حكومت فاسد و ظالم اموی قیام می‏كرد، آن را تخطئه نكرده و هرگاه آنرا به جا و خدا پسندانه می‏یافتند، به گونه‏های مختلف آن را حمایت می‏كردند.
بدین جهت، قیام زید مورد تایید و رضایت ائمه اهل بیت علیه‏السلام بود، چنانكه وقتی خبر شهادت وی به امام صادق علیه‏السلام رسید، آن حضرت پس از ادای كلمه استرجاع (انا لله و انا الیه راجعون) ، گفت:
«پاداش عمویم را از خدا می‏خواهم. او عموی خوبی بود، فردی بود كه از دین و دنیای ما دفاع می‏كرد. سوگند به خدا او به شهادت رسید، چنانكه یاران رسول خدا و علی و حسین علیهم السلام به شهادت رسیدند» . (۱۷)
و نیز فرمود:
«كسی كه بر زید گریه كند با او در بهشت‏خواهد بود، و كسی كه او را سرزنش نماید، شریك خون او خواهد بود» . (۱۸)
و رایات بسیار دیگر كه در این باره وارد شده است. (۱۹)
مرحوم شهید اول پس از بیان این كه اگر نهی از منكر به كشتن مرتكب كبیره منجر گردد، از طرف غیر امام جایز نیست- زیرا از شرایط آن این است كه مستلزم ارتكاب منكری شدیدتر نگردد- به نقل و نقد دلایل مخالفان پرداخته است. دلایل آنان این است كه گفته‏اند محمد بن اشعث‏با جمع كثیری از تابعین با حجاج یوسف به نبرد پرداختند، و هیچ یك از علمای اسلامی عمل آن‏ها را رد نكرده است. آنگاه در رد این استدلال گفته است:
«ممكن است قیام آنان با اذن امام واجب الاطاعهٔ بوده است، همانند قیام زید بن علی و دیگر علویان‏» . (۲۰)
علی ربانی گلپایگانی
پی‏نوشت‏ها:
۱- علامه سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج ۷، ص ۱۰۷، دكتر احمد محمود صبحی، الزیدیهٔ، ص ۶۵.
۲- الارشاد، ص ۱۷۱، مجلد ۱۱ از مصنفات شیخ مفید.
۳- احمد بن علی بن الحسین، (م / ۲۸۸ ه) عمدهٔ المطالب، ص ۲۵۵.
۴- اعیان الشیعهٔ، ج ۷، ص ۱۰۸.
۵- عیون اخبار الرضا، ج ۱، باب ۲۵، ص ۲۴۸.
۶- امالی شیخ صدوق، ص ۳۳۵۴، حدیث ۱۱.
۷- آل عمران / ۱۹۵.
۸- بحوث فی الملل و النحل، ج ۷، ص ۷۱.
۹- مقاتل الطالبیین، ابو الفرج اصفهانی، ص ۸۷.
۱۰- بحوث فی الملل و النحل، ج ۷، ص ۷۳.
۱۱- عیون اخبار الرضا علیه‏السلام، ج ۱، ص ۲۴۸.
۱۲- به كتاب بحوث فی الملل و النحل، ج ۷، ص ۱۰۷- ۱۱۰ رجوع شود.
۱۳- بحوث فی الملل و النحل، ج ۷، ص ۱۱۹- ۱۲۵.
۱۴- ملل و نحل شهرستانی، ج ۱، ص ۱۳۸۹.
۱۵- الامام الصادق علیه‏السلام، ابو زهرهٔ، ص ۲۸.
۱۶- كفایهٔ الاثر، خزاز قمی، ص ۳۰۲.
۱۷- عیون اخبار الرضا علیه‏السلام، ۱ / ۲۵۲، باب ۲۵، حدیث ۶.
۱۸- بحار الانوار، ۴۶ / ۱۹۳.
۱۹- به كتاب بحوث فی الملل و النحل، ج ۷، فصل ۱۰، رجوع شود.
۲۰- القواعد و الفوائد، ج ۲، ص ۲۰۷- ۲۰۵.
منبع : مجمع جهانی شیعه شناس


همچنین مشاهده کنید