شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

امیرمومنان(ع) جان پیامبر(ص) در آیه ٔمباهله


امیرمومنان(ع) جان پیامبر(ص) در آیه ٔمباهله
یکی از رخدادهای مهم در عصر بعثت، مباهله پیامبر(ص) با مسیحیان نجران است که در این مسئله حقایقی بلند آشکار شد و مقام روح اللهی امیر مؤمنان(ع) نسبت به پیامبر(ص) از سوی خداوند تبیین گردید. دراین روز که براساس برخی از روایات ۴۲ یا ۵۲ ذی الحجه اتفاق افتاد، پیامبر(ص) برای مباهله و اثبات حقانیت اسلام و پیامبری خود به بیرون شهر رفتند که مسیحیان نجران با دیدن اصحاب کساء(ع) از حضور در مباهله سرباز زده و به پذیرش جزیه سالانه تن دادند.
نویسنده در نوشتار زیر به تحلیل آثار این مباهله در بیان حقانیت و مماثلت امیرمؤمنان(ع) با پیامبر(ص) پرداخته که با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.
● اتحاد میان دو جان
اتحاد شخصی میان دو انسان به معنای حقیقی آن معنا و مفهوم درستی ندارد و از نظر عقلی محال و ممتنع است که دو نفر یک نفر شوند. براین اساس مراد از این که جان و نفس هر دو متحد است به معنای اتحاد مجازی است که بیانگر نوعی مماثلت و مشابهت ویژه میان دو جان و روح می باشد.
به سخن دیگر، محبت و دوستی میان دو شخص هرگاه به بالاترین مراتب خود برسد به طوری که گرایش ها و خواسته ها و همه امور نفسانی دو شخص یگانه و همانند هم باشد و کارهای شبیه یک دیگر انجام دهند و از نظر خلق و خوی و دیگر خصوصیات رفتاری و کرداری همانند هم باشند و منش و کنش و واکنش های مشابه را بروز دهند، در این صورت از اتحاد دو جان و شخص سخن به میان می آید و مردم آنان را یک جان در دو تن می شمارند.
این معنا را می توان در سخنان بزرگان و اولیای الهی یافت و در اشعار عربی و فارسی بسیار به این مطلب اشاره شده است و حتی در شعری که منسوب به دیوان امام علی(ع) است نمونه ای از این گونه کاربردها دیده می شود.
براین اساس مراد از اتحاد دو جان، وجود علاقه مندی های مشترک همراه با مشابهت و مماثلت در خلق و خوی و منش است چنان که علی(ع) و پیامبر(ص) در فضایل اخلاقی و برخوردهای هنجاری دارای خصوصیات مشابه هم بودند و از نظر کمالات روحی جز مواردی که دلیل بیرونی بر عدم مشابهت و همانندی وجود دارد، همانند هم بودند و تفاوتی میان آن دو دیده نمی شد.
از این رو می توان برای امیرمؤمنان علی(ع) نبوت عام را اثبات کرد هر چند که وی را رسالتی نیست. البته چنان که در روایات آمده است وی دارای نبوت خاص نیز نبوده است. از این رو آن حضرت(ع) وقتی به پیامبر(ص) عرضه می دارد که من زمانی که به شما وحی می شود آن را می شنوم، پیامبر(ص) می فرماید: انت تسمع ما اسمع و تری ما اری؛ تو چیزی را که می شنوم می شنوی و چیزی را که می بینم می بینی.
تنها تفاوت ایشان با پیامبر(ص) این بوده است که آن حضرت(ع) از نبوت خاص و رسالت برخوردار نبوده است. این مطلب را حدیث منزلت بیان می کند آن جا که می فرماید: انت الی بمنزله هارون الی موسی الا انه لانبی بعدی؛ تو نسبت به من همانند هارون به موسی هستی جز آنکه پس از من نبوت نیست.
این بدان معناست که حضرت علی(ع) از نوعی همانندی برخوردار بود که قابلیت های شنیدن و دیدن وحی و رسول وحی و ملکوت آسمان و زمین را داشته است ولی نقش وی هرگز به شکل نبوت ظهور و بروز نمی کند.
● معنی اتحاد دو جان
این که آن دو بزرگوار از نظر جان همانند و مماثل هم بودند به معنای مشابهت و مماثلت صددرصدی در همه مناصب و مقامات اجرایی نیست؛ زیرا برای پیامبر(ص) منصب رسالت که برای حضرت امیر(ع) ثابت نیست و کسی نگفته است که آن حضرت(ع) در نبوت خاص و تلقی وحی تشریعی مماثل حضرت رسول(ص) بوده است؛ بلکه چنان که حدیث منزلت تبیین می کند آن حضرت در شریعت، تابع سیدمرسلین(ص) می باشد چنان که حضرت هارون(ع) تابع حضرت موسی(ع) در شریعت بوده است.
حال سؤال این است که آیا تفاوتی که بیان شد موجب نمی شود تا مشابهت و برابری میان حضرت امیر مومنان(ع) و پیامبر(ص) برداشته شود و نتوان از اتحاد جان آن دو بزرگوار سخن گفت؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت که اتحاد و تساوی به معنای اتحاد در همه مشاغل و مناصب نیست؛ زیرا با آن که شخص دارای ظرفیت های برابر و توانمندی های مساوی است اما یکی برای منصبی انتخاب می شود و دیگری دارای آن منصب نیست.
عدم برخورداری از منصب دلیلی بر عدم تساوی نیست و نمی توان در هر موردی چنین حکم کرد چنان که لقمان(ع) و خضر(ع) با آنکه پیامبر نبودند ولی از بسیاری از پیامبران بالاتر بودند. خضر(ع) در مقام استادی حضرت موسی که خود پیامبری اولوالعزم و دارای شریعت بود، نشست و لذا عدم اعطای مقامی موجب نمی شود که حضرت علی(ع) کمتر از پیامبرانی باشد که این منصب را داشته اند.
از سوی دیگر قرآن درباره تفاوت هائی که در میان پیامبران(ص) وجود دارد می فرماید: تلک الرسل فضلنا بعضهم علی بعض؛ ما برخی از رسولان و فرستادگان را بر برخی دیگر برتری دادیم.
در این میان پیامبر اکرم(ص) به عنوان خاتم فرستادگان و سرور و افضل و اکمل ایشان بوده است و خداوند درباره آن حضرت(ص) می فرماید: ماکان محمد ابا احد من رجالکم و لکن الله رسول الله و خاتم النبیین؛ در این آیه خداوند پیامبر را رسول الله و خاتم پیامبران برمی شمارد و در آیات دیگر او را به کمالات بسیاری می ستاید.
از کمالاتی که برای پیامبر در این آیه بیان شده این که وی خاتم پیامبران بوده و کمال دین به دست او اتفاق افتاده است. این کمالی است که هیچ کسی با او در این کمال شریک و برابر نیست.
اگر ما برای امیر مؤمنان(ع) مشابهت و مماثلت با پیامبر(ص) را اثبات کنیم در این معنا چنین مشابهتی را قایل نمی شویم؛ زیرا از اختصاصات پیامبر(ص) است و کسی حتی امیر مؤمنان علی(ع) که جان و نفس اوست با وی در این معنا و کمال، شریک نیست.
این تفاوت منصبی موجب نمی شود تا اتحاد و مشابهت میان آن دو بزرگوار ازمیان برود؛ زیرا آن حضرت جز در همین اختصاصات نبی(ص) در همه امور دیگر با پیامبر همانند است و همانندی در امور دیگر برای اثبات یگانگی و اتحاد دو جان کفایت می کند.
● آیه مباهله، دلیل یگانگی
آیه مباهله مهم ترین و اساسی ترین دلیل بر یگانگی جان های امیرمؤمنان(ع) و پیامبر(ص) است و کسی که این دلیل را دارد نیاز به هیچ دلیل و برهان قاطع دیگری ندارد. خداوند در آیه مباهله در وصف خاندان نبوت و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) می فرماید: فمن حاجک فیه من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنه الله علی الکاذبین.(آل عمران.۶۱)
بزرگان از مفسران و اهل حدیث در میان اهل سنت چون امام فخر رازی در تفسیر کبیر و امام ابی اسحاق ثعلبی در تفسیر کشف البیان و جلال الدین سیوطی در الدرالمنثور و جارالله زمخشری در تفسیر کشاف و همچنین مسلم بن حجاج در الصحیح و ابی الحسن فقیه شافعی معروف به ابن المغازلی در المناقب و ابی الموید الموفق الخوارزمی در المناقب و ابن حجر مکی در کتاب الصواعق المحرقه و دیگران با اختلاف جزیی در لفظ و معنا بیان کردند که این آیه در روز مباهله در ۲۴ یا ۲۵ ذی الحجه نازل شده است.
در همه کتب معتبر، احادیثی درباره این واقعه بیان شده است و همگان به اتفاق گفته اند که در روز مباهله از سوی مسلمانان تنها اصحاب کساء(ع) حضور داشتند.
براین اساس مراد ازفرزندان ازسوی پیامبر(ص) امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و از زنان تنها فاطمه(س) و از مردان تنها پیامبر(ص) و امیر مؤمنان علی(ع) حضور داشتند و از آن جایی که «انفسنا» نمی تواند فقط شامل پیامبر(ص) باشد که خود به عنوان دعوت کننده و گوینده کلام است، مراد از انفسنا تنها امیر مؤمنان علی(ع) خواهد بود. بر این اساس خداوند علی(ع) را جان پیامبر(ص) دانسته است.
این آیه دلالت می کند که علی(ع)، فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) افضل بشر و اشرف آفریده های پس از پیامبر(ص) در نزد خداوند بودند که پیامبر(ص) به سبب مقام و منزلت ایشان آنان را برای مباهله با خود می برد.
این مطلبی است که مفسر بزرگ اهل سنت یعنی زمخشری در کشاف خود نیزناچار به پذیرش آن شده و در شرح آیه مطالبی مهم را بیان کرده است. وی در شرح آیه به تفصیل توضیح می دهد که این آیه کریمه بهترین دلیل و قوی ترین برهان بر افضلیت اصحاب کساء بر دیگران است.
● علی(ع) اشرف مخلوقات پس از پیامبر(ص)
دیگرانی چون بیضاوی و فخر رازی در تفسیر خود قریب این معنا را گفته و پذیرفته اند. براین اساس می توان گفت که امیرمؤمنان علی(ع) افضل آفریده ها و اشرف مخلوقات پس از پیامبر(ص)است؛ زیرا خداوند وی را نفس و جان پیامبر(ص) قرار داده است؛ چون همان گونه که گفته شد پیامبر(ص) در این واژه مراد و منظور نیست؛ زیرا معنا ندارد که شخص خود را به مباهله دعوت نماید؛ بلکه همواره دیگری را به کاری دعوت و فرامی خواند. از این رو آن کسی که برای مباهله به عنوان جان و نفس پیامبر(ص) دعوت شده امیر مؤمنان(ع) است؛ زیرا مرد دیگری در مباهله از سوی پیامبر(ص) چنان که مفسران و راویان بیان کرده اند حضور نداشته است و تنها همراه پیامبر(ص) امیر مؤمنان علی بن ابی طالب(ع) بوده که در آن جمع حضور داشته است.
این تعبیر که حضرت علی(ع) جان و نفس پیامبر(ص) است از باب اتحاد و یگانگی مجازی است و مراد آن است که آن دو در بسیاری از خصوصیات همانند و در مقامات معنوی و قرب منزلت الهی مشابه هستند هرچند که به دلایلی در برخی از مناصب تفاوت هایی داشته اند.
● اتحاد جان پیامبر(ص) و علی(ع) در روایات اهل سنت
در تأکید یگانگی و اتحاد میان جان علی(ع) و پیامبر(ص) می توان به احادیثی تمسک جست که اهل سنت و شیعه هردو به اتفاق آن را نقل کرده اند. ازجمله این احادیث که بیانگر اتحاد و یگانگی جان های آن دو بزرگوار است می توان به حدیث «علی منی و انا منه، من احبه فقد احبنی و من احبنی فقد احب الله» اشاره کرد که احمدبن حنبل یکی از ائمه فقهی اهل سنت در مسند خود نقل کرده است.
این حدیث را ابن مغازلی در مناقب و همچنین خوارزمی در مناقب خود آورده است و دیگران نیز آن را روایت کرده اند.
پیامبر(ص) بارها و بارها بر این اتحاد به اشکال مختلف و الفاظ و عبارات متعدد تأکید نموده است که ازجمله می توان به این حدیث اشاره کرد که ابن ماجه در سنن خویش و دیگران نقل نموده اند: پیامبر(ص) فرمود: علی منی و انا من علی لایؤدی عنی الا انا او علی؛ من از علی و علی از من است و کسی از من چیزی را ادا نمی کند مگر این که خودم یا علی باشد.
در روایت دیگری که اهل سنت در کتب روایی خویش نقل کرده اند این معنا تأکید شده ابن عباس بیان می کند که پیامبر(ص) فرمود: علی منی و انا منه و علی منی بمنزله الراس من البدن. من اطاعه فقد اطاعنی و من اطاعنی فقد اطاع الله. بنابراین اطاعت امیر مؤمنان(ع) به سبب همین یگانگی به معنای اطاعت از پیامبر(ص) و درنتیجه اطاعت از خداوند دانسته شده است.
با اثبات یگانگی و اتحاد دوجان علی(ع) و پیامبر(ص) افضلیت حضرت علی(ع) و وجوب اطاعت از وی همانند اطاعت از پیامبر(ص) واجب می شود و درحقیقت این حادیث تنها بازگوکننده معنا و مفهومی است که در آیه مباهله اثبات شده است.
از این رو می توان گفت که برای اثبات وجوب اطاعت و پیروی از امیرمؤمنان(ع) دلیلی محکم تر و استوارتر از آیه مباهله نیست که اهل سنت نیز به درستی و شأن نزول آن باور داشته و آن را معتبر می شمارند.
محمد شیرزاد
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید