جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

زندگانی‌ حضرت‌ مهدی‌ ( ع‌ )


زندگانی‌ حضرت‌ مهدی‌ ( ع‌ )
● ولادت‌
ولادت‌ حضرت‌ مهدی‌ صاحب‌ الزمان‌ ( ع‌ ) در شب‌ جمعه‌ ، نیمه‌ شعبان‌ سال‌ ۲۵۵ یا ۲۵۶هجری‌ بوده‌ است‌ . پس‌ از اینكه‌ دو قرن‌ و اندی‌ از هجرت‌ پیامبر ( ص‌ ) گذشت‌ ، و امامت‌ به‌ امام‌ دهم‌ حضرت‌ هادی‌ ( ع‌ ) و امام‌ یازدهم‌ حضرت‌ عسكری‌ ( ع‌ ) رسید ، كم‌ كم‌ در بین‌ فرمانروایان‌ و دستگاه‌ حكومت‌ جبار ، نگرانی‌هایی‌ پدید آمد . علت‌ آن‌ اخبار و احادیثی‌ بود كه‌ در آنها نقل‌ شده‌ بود : از امام‌ حسن‌ عسكری‌ ( ع‌ ) فرزندی‌ تولد خواهد یافت‌ كه‌ تخت‌ و كاخ‌ جباران‌ و ستمگران‌ را واژگون‌ خواهد كرد و عدل‌ و داد را جانشین‌ ظ‌لم‌ و ستم‌ ستمگران‌ خواهد نمود . در احادیثی‌ كه‌ بخصوص‌ از پیغمبر ( ص‌ ) رسیده‌ بود ، این‌ مطلب‌ زیاد گفته‌ شده‌ و به‌ گوش‌ زمامداران‌ رسیده‌ بود .
در این‌ زمان‌ یعنی‌ هنگام‌ تولد حضرت‌ مهدی‌ ( ع‌ ) ، معتصم‌ عباسی‌ ، هشتمین‌ خلیفه‌ عباسی‌ ،كه‌ حكومتش‌ از سال‌ ۲۱۸ هجری‌ آغاز شد ، سامرا ، شهر نوساخته‌ را مركز حكومت‌ عباسی‌ قرار داد . این‌ اندیشه‌ - كه‌ ظ‌هور مصلحی‌ پایه‌های‌ حكومت‌ ستمكاران‌ را متزلزل‌ می‌نماید و باید از تولدنوزادان‌ جلوگیری‌ كرد ، و حتی‌ مادران‌ بیگناه‌ را كشت‌ ، و یا قابله‌هایی‌ را پنهانی‌ به‌ خانه‌ها فرستاد تا از زنان‌ باردار خبر دهند - در تاریخ‌ نظایری‌ دارد . در زمان‌ حضرت‌ ابراهیم‌ ( ع‌ ) نمرود چنین‌ كرد . در زمان‌ حضرت‌ موسی‌ ( ع‌ ) فرعون‌ نیز به‌ همین‌ روش‌ عمل‌ نمود . ولی‌ خدا نخواست‌ . همواره‌ ستمگران‌ می‌خواهند مشعل‌ حق‌ را خاموش‌ كنند ، غافل‌ از آنكه‌ ، خداوند نور خود را تمام‌ و كامل‌ می‌كند ، اگر چه‌ كافران‌ و ستمگران‌ نخواهند .در مورد نوزاد مبارك‌ قدم‌ حضرت‌ امام‌ حسن‌ عسكری‌ ( ع‌ ) نیز داستان‌ تاریخ‌ به‌ گونه‌ای‌ شگفت‌ انگیز و معجزه‌آسا تكرار شد . امام‌ دهم‌ بیست‌ سال‌ - در شهر سامرا - تحت‌ نظر و مراقبت‌ بود ، و سپس‌ امام‌ یازدهم‌ ( ع‌ ) نیز در آنجا زیر نظر و نگهبانی‌ حكومت‌ به‌ سر می‌برد . " به‌ هنگامی‌ كه‌ ولادت‌ ، این‌ اختر تابناك‌ ، حضرت‌ مهدی‌ ( ع‌ ) ، نزدیك‌ گشت‌ ، و خطر او در نظر جباران‌ قوت‌ گرفت‌ ، در صدد بر آمدند تا از پدید آمدن‌ این‌ نوزاد جلوگیری‌ كنند ، و اگر پدید آمد و بدین‌ جهان‌ پای‌ نهاد ، او را از میان‌ بردارند . بدین‌ علت‌ بود كه‌ چگونگی‌ احوال‌ مهدی‌ ، دوران‌ حمل‌ و سپس‌ تولد او ، همه‌ و همه‌ ، از مردم‌ نهان‌ داشته‌ می‌شد ، جز چند تن‌ معدود از نزدیكان‌ ، یا شاگردان‌ و اصحاب‌ خاص‌ امام‌ حسن‌ عسكری‌ ( ع‌ ) كسی‌ او را نمی‌دید . آنان‌ نیز مهدی‌ را گاه‌ بگاه‌ می‌دیدند ، نه‌ همیشه‌ و به‌ صورت‌ عادی‌ " .
● شیعیان‌ خاص‌ ، مهدی‌ ( ع‌ ) را مشاهده‌ كردند
در مدت‌ ۵ یا ۴ سال‌ آغاز عمر حضرت‌ مهدی‌ كه‌ پدر بزرگوارش‌ حیات‌ داشت‌ ،شیعیان‌ خاص‌ به‌ حضور حضرت‌ مهدی‌ ( ع‌ ) می‌رسیدند . از جمله‌ چهل‌ تن‌ به‌ محضر امام‌ یازدهم‌ رسیدند و از امام‌ خواستند تا حجت‌ و امام‌ بعد از خود را به‌ آنها بنمایاند تا او را بشناسند ، و امام‌ چنان‌ كرد . آنان‌ پسری‌ را دیدند كه‌ بیرون‌ آمد ، همچون‌ پاره‌ ماه‌ ، شبیه‌ به‌ پدر خویش‌ . امام‌ عسكری‌ فرمود : " پس‌ از من‌ ، این‌ پسر امام‌ شماست‌ ، و خلیفه‌ من‌ است‌ در میان‌ شما ، امر او را اطاعت‌ كنید ، ازگرد رهبری‌ او پراكنده‌ نگردید ، كه‌ هلاك‌ می‌شوید و دینتان‌ تباه‌ می‌گردد . این‌ را هم‌ بدانید كه‌ شما او را پس‌ از امروز نخواهید دید ، تا اینكه‌ زمانی‌ دراز بگذرد . بنابراین‌ از نایب‌ او ، عثمان‌ بن‌ سعید ، اطاعت‌ كنید " . و بدین‌ گونه‌ ، امام‌ یازدهم‌ ، ضمن‌ تصریح‌ به‌ واقع‌ شدن‌ غیبت‌ كبری‌ ، امام‌ مهدی‌ را به‌ جماعت‌ شیعیان‌ معرفی‌ فرمود ، و استمرار سلسله‌ ولایت‌ را اعلام‌ داشت‌ . یكی‌ از متفكران‌ و فیلسوفان‌ قرن‌ سوم‌ هجری‌ كه‌ به‌ حضور امام‌ رسیده‌ است‌ ، ابو سهل‌ نوبختی‌ می‌باشد .
باری‌ ، حضرت‌ مهدی‌ ( ع‌ ) پنهان‌ می‌زیست‌ تا پدر بزرگوارش‌ حضرت‌ امام‌ حسن‌ عسكری‌ در روز هشتم‌ ماه‌ ربیع‌ الاول‌ سال‌ ۲۶۰ هجری‌ دیده‌ از جهان‌ فرو بست‌ . در این‌ روز بنا به‌ سنت‌ اسلامی‌ ، می‌بایست‌ حضرت‌ مهدی‌ بر پیكر مقدس‌ پدر بزرگوار خود نماز گزارد ، تا خلفای‌ ستمگر عباسی‌ جریان‌ امامت‌ را نتوانند تمام‌ شده‌ اعلام‌ كنند ، و یا بد خواهان‌ آن‌ را از مسیر اصلی‌ منحرف‌ كنند ، و وراثت‌ معنوی‌ و رسالت‌ اسلامی‌ و ولایت‌ دینی‌ را به‌ دست‌ دیگران‌ سپارند . بدین‌ سان‌ ، مردم‌ دیدند كودكی‌ همچون‌ خورشید تابان‌ با شكوه‌ هر چه‌ تمامتر از سرای‌ امام‌ بیرون‌ آمد ، و جعفركذاب‌ عموی‌ خود را كه‌ آماده‌ نماز گزاردن‌ بر پیكر امام‌ بود به‌ كناری‌ زد ، و بر بدن‌ مطهر پدر نماز گزارد .
● ضرورت‌ غیبت‌ آخرین‌ امام‌
بیرون‌ آمدن‌ حضرت‌ مهدی‌ ( ع‌ ) و نماز گزاران‌ آن‌ حضرت‌ همه‌ جا منتشر شد .كارگزاران‌ و ماموران‌ معتمد عباسی‌ به‌ خانه‌ امام‌ حسن‌ عسكری‌ (ع‌) هجوم‌ بردند، اما هر چه‌ بیشتر جستند كمتر یافتند ، و در چنین‌ شرایطی‌ بود كه‌ برای‌ بقای‌ حجت‌ حق‌ تعالی‌ ، امر غیبت‌ امام‌ دوازدهم‌ پیش‌ آمد و جز این‌ راهی‌ برای‌ حفظ جان‌ آن‌ " خلیفه‌ خدا در زمین‌ " نبود ، زیرا ظ‌اهر بودن‌ حجت‌ حق‌ و حضورش‌ در بین‌ مردم‌ همان‌ بود و قتلش‌ همان‌ . پس‌ مشیت‌ و حكمت‌ الهی‌ بر این‌ تعلق‌ گرفت‌ كه‌ حضرتش‌ را از نظرها پنهان‌ نگهدارد ، تا دست‌ دشمنان‌ از وی‌ كوتاه‌ گردد ، و واسطه‌ فیوضات‌ ربانی‌ ، بر اهل‌ زمین‌ سالم‌ ماند . بدین‌ صورت‌ حجت‌ خدا ، هر چند آشكار نیست‌ ، اما انوار هدایتش‌ از پس‌ پرده‌ غیبت‌ راهنمای‌ موالیان‌ و دوستانش‌ می‌باشد . ضمنا این‌ كیفر كردار امت‌ اسلامی‌ است‌ كه‌ نه‌ تنها از مسیر ولایت‌ و اطاعت‌ امیر المؤمنین‌ علی‌ ( ع‌ ) و فرزندان‌ معصومش‌ روی‌ بر تافت‌ ، بلكه‌ به‌ آزار و قتل‌ آنان‌ نیز اقدام‌ كرد ، و لزوم‌ نهان‌ زیستی‌ آخرین‌ امام‌ را برای‌ حفظ جانش‌ سبب‌ شد . در این‌ باب‌ سخن‌ بسیار است‌ و مجال‌ تنگ‌ ، اما برای‌ اینكه‌ خوانندگان‌ به‌ اهمیت‌ وجود امام‌ غایب‌ در جهان‌ بینی‌ تشیع‌ پی‌ برند ، به‌ نقل‌ قول‌ پروفسور هانری‌ كربن‌ - مستشرق‌ فرانسوی‌ - در ملاقاتی‌ كه‌ با علامه‌ طباطبائی‌ داشته‌ ، می‌پردازیم‌ : " به‌ عقیده‌ من‌ مذهب‌ تشیع‌ تنها مذهبی‌ است‌ كه‌ رابطه‌ هدایت‌ الهیه‌ را میان‌ خدا و خلق‌ ، برای‌ همیشه‌ ، نگهداشته‌ و بطور استمرار و پیوستگی‌ ولایت‌ را زنده‌ و پابر جا می‌دارد ... تنها مذهب‌ تشیع‌ است‌ كه‌ نبوت‌ را با حضرت‌ محمد - صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلم‌ - ختم‌ شده‌ می‌داند ، ولی‌ ولایت‌ را كه‌ همان‌ رابطه‌ هدایت‌ و تكمیل‌ می‌باشد ، بعد از آن‌ حضرت‌ و برای‌ همیشه‌ زنده‌ می‌داند . رابطه‌ای‌ كه‌ از اتصال‌ عالم‌ انسانی‌ به‌ عالم‌ الوهی‌ كشف‌ نماید ، بواسطه‌ دعوتهای‌ دینی‌ قبل‌ از موسی‌ و دعوت‌ دینی‌ موسی‌ و عیسی‌ و محمد - صلوات‌ الله‌ علیهم‌ - و بعد از حضرت‌ محمد ، بواسطه‌ ولایت‌ جانشینان‌ وی‌ ( به‌ عقیده‌ شیعه‌ ) زنده‌ بوده‌ و هست‌ و خواهد بود ، او حقیقتی‌ است‌ زنده‌ كه‌ هرگز نظر علمی‌ نمی‌تواند او را از خرافات‌ شمرده‌ از لیست‌ حقایق‌ حذف‌ نماید ... آری‌ تنها مذهب‌ تشیع‌ است‌ كه‌ به‌ زندگی‌این‌حقیقت‌ ، لباس‌ دوام‌ و استمرار پوشانیده‌ و معتقد است‌ كه‌ این‌ حقیقت‌ میان‌ عالم‌ انسانی‌ و الوهی‌ ، برای‌ همیشه‌ ، باقی‌ و پا برجاست‌ " یعنی‌ با اعتقاد به‌ امام‌ حی‌ غایب‌ .
● صورت‌ و سیرت‌ مهدی‌ ( ع‌ )
چهره‌ و شمایل‌ حضرت‌ مهدی‌ ( ع‌ ) را راویان‌ حدیث‌ شیعی‌ و سنی‌ چنین‌ نوشته‌اند :" چهره‌اش‌ گندمگون‌ ، ابروانی‌ هلالی‌ و كشیده‌ ، چشمانش‌ سیاه‌ و درشت‌ و جذاب‌ ، شانه‌اش‌ پهن‌ ، دندانهایش‌ براق‌ و گشاد ، بینی‌اش‌ كشیده‌ و زیبا، پیشانی‌اش‌ بلند و تابنده‌ . استخوان‌ بندی‌اش‌ استوار و صخره‌سان‌ ، دستان‌ و انگشتهایش‌ درشت‌ . گونه‌هایش‌ كم‌ گوشت‌ و اندكی‌ متمایل‌ به‌ زردی‌ - كه‌ از بیداری‌ شب‌ عارض‌ شده‌ - گونه‌ راستش‌ خالی‌ مشكین‌ . عضلاتش‌ پیچیده‌ و محكم‌ ، موی‌ سرش‌ بر لاله‌ گوش‌ ریخته‌ ، اندامش‌ متناسب‌ و زیبا ، هیاتش‌ خوش‌ منظر و رباینده‌ ، رخساره‌اش‌ در هاله‌ای‌ از شرم‌ بزرگوارانه‌ و شكوهمند غرق‌ . قیافه‌اش‌ از حشمت‌ و شكوه‌ رهبری‌ سرشار . نگاهش‌ دگرگون‌ كننده‌ ، خروشش‌ دریاسان‌ ، و فریادش‌ همه‌ گیر " .
حضرت‌ مهدی‌ صاحب‌ علم‌ و حكمت‌ بسیار است‌ و دارنده‌ ذخایر پیامبران‌ است‌ . وی‌ نهمین‌ امام‌ است‌ از نسل‌ امام‌ حسین‌ ( ع‌ ) اكنون‌ از نظرها غایب‌ است‌ . ولی‌ مطلق‌ و خاتم‌ اولیاء و وصی‌ اوصیاء و قائد جهانی‌ و انقلابی‌ اكبر است‌ . چون‌ ظ‌اهر شود ، به‌ كعبه‌ تكیه‌ كند ، و پرچم‌ پیامبر ( ص‌ ) را در دست‌ گیرد و دین‌ خدا را زنده‌ و احكام‌ خدا را در سراسر گیتی‌ جاری‌ كند . و جهان‌ را پر از عدل‌ و داد و مهربانی‌ كند . حضرت‌ مهدی‌ ( ع‌ ) در برابر خداوند و جلال‌ خداوند فروتن‌ است‌ . خدا و عظمت‌ خدا در وجود او متجلی‌ است‌ و همه‌ هستی‌ او را فراگرفته‌ است‌ . مهدی‌ ( ع‌ ) عادل‌ است‌ و خجسته‌ و پاكیزه‌ . ذره‌ای‌ از حق‌ را فرو نگذارد . خداوند دین‌ اسلام‌ را به‌ دست‌ او عزیز گرداند . در حكومت‌ او ، به‌ احدی‌ ناراحتی‌ نرسد مگر آنجا كه‌ حد خدایی‌ جاری‌ گردد . مهدی‌ ( ع‌ ) حق‌ هر حقداری‌ را بگیرد و به‌ او بدهد . حتی‌ اگر حق‌ كسی‌ زیر دندان‌ دیگری‌ باشد ، از زیر دندان‌ انسان‌ بسیار متجاوز و غاصب‌ بیرون‌ كشد و به‌ صاحب‌ حق‌ باز گرداند . به‌ هنگام‌ حكومت‌ مهدی‌ ( ع‌ ) حكومت‌ جباران‌ و مستكبران‌ ، و نفوذ سیاسی‌ منافقان‌ و خائنان‌ ، نابود گردد . شهر مكه‌ - قبله‌ مسلمین‌ - مركز حكومت‌ انقلابی‌ مهدی‌ شود . نخستین‌ افراد قیام‌ او ، در آن‌ شهر گرد آیند و در آنجا به‌ او بپیوندند ... برخی‌ به‌ او بگروند ، با دیگران‌ جنگ‌ كند ، و هیچ‌ صاحب‌ قدرتی‌ و صاحب‌ مرامی‌ ، باقی‌ نماند و دیگر هیچ‌ سیاستی‌ و حكومتی‌ ، جز حكومت‌ حقه‌ و سیاست‌ عادله‌ قرآنی‌ ، در جهان‌ جریان‌ نیابد . آری‌ ، چون‌ مهدی‌ ( ع‌ ) قیام‌ كند زمینی‌ نماند ، مگر آنكه‌ در آنجا گلبانگ‌ محمدی‌ : اشهد ان‌ لا اله‌ الا الله‌ ، و اشهد ان‌ محمدا رسول‌ الله‌ ، بلند گردد .
در زمان‌ حكومت‌ مهدی‌ ( ع‌ ) به‌ همه‌ مردم‌ ، حكمت‌ و علم‌ بیاموزند ، تا آنجا كه‌ زنان‌ در خانه‌ها با كتاب‌ خدا و سنت‌ پیامبر ( ص‌ ) قضاوت‌ كنند . در آن‌ روزگار ، قدرت‌ عقلی‌ توده‌ها تمركز یابد . مهدی‌ (ع‌ ) با تایید الهی‌ ، خردهای‌ مردمان‌ را به‌ كمال‌ رساند و فرزانگی‌ در همگان‌ پدید آورد ... . مهدی‌ ( ع‌ ) فریاد رسی‌ است‌ كه‌ خداوند او را بفرستد تا به‌ فریاد مردم‌ عالم‌ برسد . در روزگار او همگان‌ به‌ رفاه‌ و آسایش‌ و وفور نعمتی‌ بیمانند دست‌ یابند . حتی‌ چهارپایان‌ فراوان‌ گردند و با دیگر جانوران‌ ، خوش‌ و آسوده‌ باشند . زمین‌ گیاهان‌ بسیار رویاند آب‌ نهرها فراوان‌ شود ، گنجها و دفینه‌های‌ زمین‌ و دیگر معادن‌ استخراج‌ گردد . در زمان‌ مهدی‌ ( ع‌ ) آتش‌ فتنه‌ها و آشوبها بیفسرد ، رسم‌ ستم‌ و شبیخون‌ و غارتگری‌ برافتد و جنگها از میان‌ برود .
در جهان‌ جای‌ ویرانی‌ نماند ، مگر آنكه‌ مهدی‌ ( ع‌ ) آنجا را آباد سازد . در قضاوتها و احكام‌ مهدی‌ ( ع‌ ) و در حكومت‌ وی‌ ، سر سوزنی‌ ظ‌لم‌ و بیداد بر كسی‌ نرود و رنجی‌ بر دلی‌ ننشیند . مهدی‌ ، عدالت‌ را ، همچنان‌ كه‌ سرما و گرما وارد خانه‌ها شود ، وارد خانه‌های‌ مردمان‌ كند و دادگری‌ او همه‌ جا را بگیرد .
● شمشیر حضرت‌ مهدی‌ ( ع‌ )
شمشیر مهدی‌ ، سیف‌الله‌ و سیف‌الله‌ المنتقم‌ است‌ . شمشیری‌ است‌ خدائی‌ ،شمشیری‌ است‌ انتقام‌ گیرنده‌ از ستمگران‌ و مستكبران‌. شمشیر مهدی‌ شمشیر انتقام‌ از همه‌ جانیان‌ در طول‌ تاریخ‌ است‌ .درندگان‌ متمدن‌ آدمكش‌ را می‌كشد ، اما بر سر ضعیفان‌ و مستضعفان‌ رحمت‌ می‌بارد و آنها را می‌نوازد . روزگار موعظه‌ و نصیحت‌ در زمان‌ او دیگر نیست‌ . پیامبران‌ و امامان‌ و اولیاء حق‌ آمدند و آنچه‌ لازمه‌ پند دادن‌ بود بجای‌ آوردند . بسیاری‌ از مردم‌ نشنیدند و راه‌ باطل‌ خود را رفتند و حتی‌ اولیاء حق‌ را زهر خوراندند وكشتند . اما در زمان‌ حضرت‌ مهدی‌ باید از آنها انتقام‌ گرفته‌ شود . مهدی‌ ( ع‌ ) آن‌ قدر از ستمگران‌ را بكشد كه‌ بعضی‌ گویند : این‌ مرد از آل‌ محمد ( ص‌ ) نیست‌ . اما او از آل‌ محمد ( ص‌ ) است‌ یعنی‌ از آل‌ حق‌ ، آل‌ عدالت‌ ، آل‌ عصمت‌ و آل‌ انسانیت‌ است‌ . از روایات‌ شگفت‌ انگیزی‌ كه‌ در مورد حضرت‌ مهدی‌ ( ع‌ ) آمده‌ است‌ ، خبری‌ است‌ كه‌ ازحضرت‌ امام‌ محمد باقر ( ع‌ ) نقل‌ شده‌ و مربوط است‌ به‌ ۱۲۹۰ سال‌ قبل‌ . در این‌ روایت‌ حضرت‌ باقر ( ع‌ ) می‌گویند : " مهدی‌ ، بر مركبهای‌ پر صدایی‌ ، كه‌ آتش‌ و نور در آنها تعبیه‌ شده‌ است‌ ، سوار می‌شود و به‌ آسمانها ، همه‌ آسمانها سفر می‌كند " . و نیز در روایت‌ امام‌ محمد باقر ( ع‌ ) گفته‌ شده‌ است‌ كه‌ بیشتر آسمانها ،آبادومحل‌سكونت‌است‌ .البته‌ این‌ آسمان‌ شناسی‌ اسلامی‌ ، كه‌ از مكتب‌ ائمه‌ طاهرین‌ ( ع‌ ) استفاده‌ می‌شود ، ربطی‌ به‌ آسمان‌ شناسی‌ یونانی‌ و هیئت‌ بطلمیوسی‌ ندارد ... و هر چه‌ در آسمان‌شناسی‌ یونانی‌ ، محدود بودن‌ فلك‌ها و آسمانها و ستارگان‌ مطرح‌ است‌ ، در آسمان‌ شناسی‌ اسلامی‌ ، سخن‌ ازوسعت‌ و ابعاد بزرگ‌ است‌ و ستارگان‌ بیشمار و قمرها و منظومه‌های‌ فراوان‌ . و گفتن‌ چنین‌ مطالبی‌ از طرف‌ پیامبر اكرم‌ ( ص‌ ) و امام‌ باقر ( ع‌ ) جز از راه‌ ارتباط با عالم‌ غیب‌ و علم‌ خدائی‌ امكان‌ نداشته‌ است‌ .
● غیبت‌ كوتاه‌ مدت‌ یا غیبت‌ صغری‌
مدت‌ غیبت‌ صغری‌ بیش‌ از هفتاد سال‌ بطول‌ نینجامید ( از سال‌ ۲۶۰ ه. تا سال‌ ۳۲۹ ه. )كه‌ در این‌ مدت‌ نایبان‌ خاص‌ ، به‌ محضر حضرت‌ مهدی‌ ( ع‌ ) می‌رسیدند ، و پاسخ‌ نامه‌ها سؤوالات‌ را به‌ مردم‌ می‌رساندند . نایبان‌ خاص‌ كه‌ افتخار رسیدن‌ به‌ محضر امام‌ ( ع‌ ) را داشته‌اند ، چهار تن‌ می‌باشند كه‌ به‌ " نواب‌ خاص‌ " یا " نایبان‌ ویژه‌ " معروفند .
۱) نخستین‌ نایب‌ خاص‌ مهدی‌ ( ع‌ ) عثمان‌ بن‌ سعید اسدی‌ است‌ . كه‌ ظ‌اهرا بعد از سال‌ ۲۶۰ هجری‌ وفات‌ كرد ، و در بغداد به‌ خاك‌ سپرده‌ شد . عثمان‌ بن‌ سعید از یاران‌ و شاگردان‌ مورد اعتماد امام‌ دهم‌ و امام‌ یازدهم‌ بود و خود در زیر سایه‌ امامت‌ پرورش‌ یافته‌ بود .
۲) محمد بن‌ عثمان‌ : دومین‌ سفیر و نایب‌ امام‌ ( ع‌ ) محمد بن‌ عثمان‌ بن‌ سعید فرزند عثمان‌ بن‌ سعید است‌ كه‌ در سال‌ ۳۰۵ هجری‌ وفات‌ كرد و در بغداد بخاك‌ سپرده‌ شد . نیابت‌ و سفارت‌ محمد بن‌ سعید نزدیك‌ چهل‌ سال‌ بطول‌ انجامید .
۳) حسین‌ بن‌ روح‌ نوبختی‌ : سومین‌ سفیر ، حسین‌ بن‌ روح‌ نوبختی‌ بود كه‌ در سال‌ ۳۲۶ هجری‌ فوت‌ كرد .
۴)علی‌ بن‌ محمد سمری‌ : چهارمین‌ سفیر و نایب‌ امام‌ حجه‌ بن‌ الحسن‌ ( ع‌ ) است‌ كه‌ در سال‌ ۳۲۹ هجری‌ قمری‌ در گذشت‌ و در بغداد دفن‌ شد . مدفن‌ وی‌ نزدیك‌ آرامگاه‌ عالم‌ و محدث‌ بزرگ‌ ثقه‌ الاسلام‌ محمد بن‌ یعقوب‌ كلینی‌ است‌ . همین‌ بزرگان‌ و عالمان‌ و روحانیون‌ برجسته‌ و پرهیزگار و زاهد و آگاه‌ در دوره‌ غیبت‌ صغری‌ واسطه‌ ارتباط مردم‌ با امام‌ غایب‌ و حل‌ مشكلات‌ آنها بوسیله‌ حضرت‌ مهدی‌ ( ع‌ ) بودند .
● غیبت‌ دراز مدت‌ یا غیبت‌ كبری‌ و نیابت‌ عامه‌
این‌ دوره‌ بعد از زمان‌ غیبت‌ صغری‌ آغاز شد ، و تاكنون‌ ادامه‌ دارد .این‌ مدت‌دوران‌ امتحان‌ و سنجش‌ ایمان‌ و عمل‌ مردم‌ است‌ . در زمان‌ نیابت‌ عامه‌ ، امام‌ ( ع‌ ) ضابطه‌ و قاعده‌ای‌ به‌ دست‌ داده‌ است‌ تا در هر عصر ، فرد شاخصی‌ كه‌ آن‌ ضابطه‌ و قاعده‌ ، در همه‌ ابعاد بر او صدق‌ كند ، نایب‌ عام‌ امام‌ ( ع‌ ) باشد و به‌ نیابت‌ از سوی‌ امام‌ ، ولی‌ جامعه‌ باشد در امر دین‌ و دنیا .
بنابراین‌ ، در هیچ‌ دوره‌ای‌ پیوند امام‌ ( ع‌ ) با مردم‌ گسیخته‌ نشده‌ و نبوده‌ است‌ . اكنون‌ نیز ، كه‌ دوران‌ نیابت‌ عامه‌ است‌ ، عالم‌ بزرگی‌ كه‌ دارای‌ همه‌ شرایط فقیه‌ و دانای‌ دین‌ بوده‌ است‌ و نیز شرایط رهبری‌ را دارد ، در راس‌ جامعه‌ قرار می‌گیرد و مردم‌ به‌ او مراجعه‌ می‌كنند و او صاحب‌ "ولایت‌ شرعیه‌ " است‌ به‌ نیابت‌ از حضرت‌ مهدی‌ ( ع‌ ) . بنابراین‌ ، اگر نایب‌ امام‌ ( ع‌ ) در این‌ دوره‌ ، حكومتی‌ را درست‌ و صالح‌ نداند آن‌ حكومت‌ طاغوتی‌ است‌ ، زیرا رابطه‌ای‌ با خدا و دین‌ خدا و امامت‌ و ظارت‌ شرعی‌ اسلامی‌ ندارد . بنابر راهنمایی‌ امام‌ زمان‌ ( عجل‌ الله‌ فرجه‌ ) برای‌ حفظ انتقال‌ موجودیت‌ تشیع‌ و دین‌ خدا ، باید همیشه‌ عالم‌ و فقیهی‌ در راس‌ جامعه‌ شیعه‌ قرار گیرد كه‌ شایسته‌ و اهل‌ باشد ، و چون‌ كسی‌ - با اعلمیت‌ و اولویت‌ - در راس‌ جامعه‌ دینی‌ و اسلامی‌ قرار گرفت‌ باید مجتهدان‌ و علمای‌ دیگر مقام‌ او را پاس‌ دارند ، و برای‌ نگهداری‌ وحدت‌ اسلامی‌ و تمركز قدرت‌ دینی‌ او را كمك‌ رسانند ، تا قدرتهای‌ فاسد نتوانند آن‌ را متلاشی‌ و متزلزل‌كنند . گر چه‌ دوری‌ ما از پناهگاه‌ مظلومان‌ و محرومان‌ و مشتاقان‌ - حضرت‌ مهدی‌ ( ع‌ ) - بسیار درد آور است‌ ، ولی‌ بهر حال‌ - در این‌ دوره‌ آزمایش‌ - اعتقاد ما اینست‌ كه‌ حضرت‌ مهدی‌ ( ع‌ ) به‌ قدرت‌ خدا و حفظ او ، زنده‌ است‌ و نهان‌ از مردم‌ جهان‌ زندگی‌ می‌كند ، روزی‌ كه‌ " اقتضای‌ تام‌ " حاصل‌ شود ، ظ‌اهر خواهد شد ، و ضمن‌ انقلابی‌ پر شور و حركتی‌ خونین‌ و پردامنه‌ ، بشریت‌ مظلوم‌ را از چنگ‌ ظ‌المان‌ نجات‌ خواهد داد ، و رسم‌ توحید و آیین‌ اسلامی‌ را عزت‌ دوباره‌ خواهد بخشید .
● اعتقاد به‌ مهدویت‌ در دوره‌های‌ گذشته‌
اعتقاد به‌ دوره‌ آخرالزمان‌ و انتظار ظ‌هور منجی‌ در دینهای‌ دیگر مانند :یهودی‌ ، زردشتی‌ ، مسیحی‌ و مدعیان‌ نبوت‌ عموما ، و دین‌ مقدس‌ اسلام‌ ، خصوصا ، به‌ عنوان‌ یك‌ اصل‌ مسلم‌ مورد قبول‌ همه‌ بوده‌ است‌ .
● اعتقاد به‌ حضرت‌ مهدی‌ ( ع‌ ) منحصر به‌ شیعه‌ نیست‌
عقیده‌ به‌ ظ‌هور حضرت‌ مهدی‌ ( ع‌ ) فقط مربوط به‌ شیعیان‌ و عالم‌ تشیع‌ نیست‌ ،بلكه‌ بسیاری‌ از مذاهب‌ اهل‌ سنت‌( مالكی‌ ، حنفی‌ ، شافعی‌ و حنبلی‌ و ... ) به‌ این‌ اصل‌ اعتقاد دارند و دانشمندان‌ آنها ، این‌ موضوع‌ را در كتابهای‌ فراوان‌ خود آورده‌اند و احادیث‌ پیغمبر ( ص‌ ) را درباره‌ مهدی‌ ( ع‌ ) از حدیثهای‌ متواتر و صحیح‌ می‌دانند .
● قرآن‌ و حضرت‌ مهدی‌ ( ع‌ )
در قرآن‌ كریم‌ درباره‌ حضرت‌ مهدی‌ و ظ‌هور منجی‌ در آخر الزمان‌ و حكومت‌ صالحان‌ وپیروزی‌ نیكان‌ بر ستمگران‌ آیاتی‌ آمده‌ است‌ از جمله‌ : " ما در زبور داوود ، پس‌ از ذكر ( = تورات‌ ) نوشته‌ایم‌ كه‌ سرانجام‌ ، زمین‌ را بندگان‌ شایسته‌ ما میراث‌ برند و صاحب‌ شوند " .
حضرت‌ امام‌ محمد باقر ( ع‌ ) درباره‌ " بندگان‌ شایسته‌ " فرموده‌ است‌ : منظور اصحاب‌ حضرت‌ مهدی‌ در آخر الزمان‌ هستند . و نیز : " ما می‌خواهیم‌ تا به‌ مستضعفان‌ زمین‌ نیكی‌ كنیم‌ ، یعنی‌ : آنان‌ را پیشوایان‌ سازیم‌ و میراث‌ بران‌ زمین‌ " . بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم‌ . انا انزلناه‌ فی‌ لیله‌ القدر ... ما قرآن‌ را در شب‌ قدر فرو فرستادیم‌ . تو شب‌ قدر را چگونه‌ شبی‌ می‌دانی‌ ؟
شب‌ قدر از هزار ماه‌ بهتر است‌ . در آن‌ شب‌ ، فرشتگان‌ و روح‌ ( جبرئیل‌ ) به‌ اذن‌ خدا ، همه‌ فرمانها و سرنوشتها را فرود می‌آورند . آن‌ شب‌ ، تا سپیده‌ دمان‌ ، همه‌ سلام‌ است‌ و سلامت‌ . چنانكه‌ از آیه‌های‌ " سوره‌ قدر " بروشنی‌ فهمیده‌ می‌شود ، در هر سال‌ شبی‌ هست‌ كه‌ از هزار ماه‌ به‌ ارزش‌ و فضیلت‌ برتر است‌ . آنچه‌ از احادیثی‌ كه‌ در تفسیر این‌ سوره‌ ، و تفسیر آیات‌ آغاز سوره‌دخان‌ فهمیده‌ می‌شود ، این‌ است‌ كه‌ فرشتگان‌ ، در شب‌ قدر ، مقدرات‌ یكساله‌ را به‌ نزد " ولی‌ مطلق‌ زمان‌ " می‌آورند و به‌ او تسلیم‌ می‌دارند . در روزگار پیامبر اكرم‌ ( ص‌ ) محل‌ فرشتگان‌ در شب‌ قدر ، آستان‌ مصطفی‌ ( ع‌ ) بوده‌ است‌ . هنگامی‌ كه‌ در شناخت‌ قرآنی‌ ، به‌ این‌ نتیجه‌ می‌رسیم‌ كه‌ " شب‌ قدر " در هر سال‌ هست‌ ، باید توجه‌ كنیم‌ پس‌ " صاحب‌ شب‌ قدر " نیز باید همیشه‌ وجود داشته‌ باشد و گرنه‌ فرشتگان‌ بر چه‌ كسی‌ فرود آیند ؟ پس‌ چنانكه‌ " قرآن‌ كریم‌ " تاقیامت‌ هست‌ و " حجت‌ " است‌ ، صاحب‌ شب‌ قدر هست‌ و همو " حجت‌ " است‌ . " حجت‌ " خدا در این‌ زمان‌ جز حضرت‌ ولی‌ عصر ( ع‌ ) كسی‌ نیست‌ .
چندانكه‌ حضرت‌ رضا علیه‌ السلام‌ می‌فرماید : " امام‌ ، امانتدار خداست‌ در زمین‌ ، و حجت‌ خداست‌ در میان‌ مردمان‌ ، و خلیفه‌ خداست‌ در آبادیها و سرزمینها ... " . فیلسوف‌ معروف‌ ومتكلم‌ بزرگ‌ و ریاضی‌دان‌ مشهور اسلامی‌ ، خواجه‌ نصیرالدین‌ طوسی‌ می‌گوید : " در نزد خردمندان‌ روشن‌ است‌ كه‌ لطف‌ الهی‌ منحصر است‌ در تعیین‌ امام‌ ( ع‌ ) و وجود امام‌ به‌ خودی‌ خود لطف‌ است‌ از سوی‌ خداوند ، و تصرف‌ او در امور لطفی‌ است‌ دیگر . و غیبت‌ او ، مربوط به‌ خودماست‌ . "
● طول‌ عمر امام‌ زمان‌ ( ع‌ )
درازی‌ عمر امام‌ ( ع‌ ) با در نظر گرفتن‌ عمرهای‌ درازی‌ كه‌ قرآن‌ بدانها گواهی‌ می‌دهد ،و در كتابهای‌ تاریخی‌ نیز افراد معمر ( دارای‌ عمر دراز ) زیاد بوده‌اند ، و در گذشته‌ و حال‌ نیز چنین‌ كسانی‌ بوده‌ و هستند ، عمر زیاد حضرت‌ مهدی‌ ( ع‌ ) به‌ هیچ‌ دلیلی‌ محال‌ نیست‌، بلكه‌ از نظر عقلی‌ و دید وسیع‌ علمی‌ و امكان‌ واقع‌ شدن‌ بهیچ‌ صورت‌ بعید نیست‌. از اینها گذشته‌ اگر از نظر قدرت‌ الهی‌، بدان‌ نظر كنیم‌ ، امری‌ ناممكن‌ نیست‌ . در برابر قدرت‌ خدا - كه‌ بر هر چیز تواناست‌ - عمرهایی‌ مانند عمر حضرت‌ نوح‌ ( ع‌ ) و عمر بیشتر از آن‌ حضرت‌ و یا كمتر از آن‌ كاملا امكان‌ دارد. برای‌ خدای‌ قدیر و حكیم‌ ، كوچك‌ و بزرگ‌ ، كم‌ و بسیار ، همه‌ و همه‌ مساوی‌ است‌ . بنابراین‌ حكمت‌ كامل‌ و بالغ‌ او ، تا هر موقع‌ اقتضا كند بنده‌ خود را در نهایت‌ سلامت‌ زنده‌ نگاه‌ می‌دارد .
پس‌ طبق‌ حكمت‌ الهی‌ ، امام‌ دوازدهم‌ ، مهدی‌ موعود ( ع‌ ) باید از انظار غایب‌ باشد و سالها زنده‌بماند و راز دار جهان‌ و واسطه‌ فیض‌ برای‌ جهانیان‌ باشد تا هر وقت‌ خدا اراده‌ كند ظ‌اهر گردد ، و عالم‌ را پس‌ از آنكه‌ از ظ‌لم‌ و جور پر شده‌ ، از قسط و عدل‌ پر كند .
● انتظار ظ‌هور قائم‌ ( ع‌ )
بر خلاف‌ آنان‌ كه‌ پنداشته‌اند انتظار ظ‌هور یعنی‌ دست‌ روی‌ دست‌ گذاشتن‌ و از حركتهای‌اصلاحی‌ جامعه‌ كنار رفتن‌ و فقط " گلیم‌ " خود را از آب‌ بیرون‌ بردن‌ ، و به‌ جریانات‌ اسلام‌ دینی‌ و اجتماعی‌بی‌تفاوت‌ ماندن‌ ، هرگز چنین‌ پنداری‌ درست‌ نیست‌ ... بر عكس‌ ، انتظار یعنی‌ در طلب‌ عدالت‌ و آزادگی‌ و آزادی‌ فعالیت‌ كردن‌ و در نپذیرفتن‌ ظ‌لم‌ و باطل‌ و بردگی‌ و ذلت‌ و خواری‌ ، مقاومت‌ كردن‌ و در برابر هر ناحقی‌ و ستمی‌ و ستمگری‌ ایستادن‌ است‌ . " مجاهدات‌ خستگی‌ ناپذیر و " فوران‌های‌ خونین‌ شیعه‌ " در طول‌ تاریخ‌ ، گواه‌ این‌ است‌ كه‌ در مكتب‌ ، هیچ‌ سازشی‌ و سستی‌ راه‌ ندارد . شیعه‌ در حوزه‌ " انتظار " یعنی‌ ، انتظار غلبه‌ حق‌ بر باطل‌ ، و غلبه‌ داد بر بیداد ، و غلبه‌ علم‌ بر جهل‌ ، و غلبه‌ تقوا گناه‌ ، همواره‌ آمادگی‌ خود را برای‌ مشاركت‌ درنهضتهای‌ پاك‌ و مقدس‌ تجدید می‌نماید ، و با یاد تاریخ‌ سراسر خون‌ و حماسه‌ سربازان‌ فداكار تشیع‌ ، مشعل‌ خونین‌ مبارزات‌ عظیم‌ را بر سر دست‌ حمل‌ می‌كند " . اینكه‌ به‌ شیعه‌ دستور داده‌اند كه‌ به‌عنوان‌ " منتظر " همیشه‌ سلاح‌ خود را آماده‌ داشته‌ باشد ، و با یاد كردن‌ نام‌ " قائم‌ آل‌ محمد ( ص‌ ) " قیام‌ كند ناشی‌ از همین‌ آمادگی‌ است‌ . ناشی‌ از همین‌ قیام‌ و اقدام‌ است‌ . پایان‌ این‌ بحث‌ را از نوشته‌ زنده‌ یاد آیه‌ الله‌ طالقانی‌ ، عالم‌ مبارز اسلامی‌ بهره‌ می‌بریم‌ كه‌ می‌گوید : " ... توجه‌ دادن‌ مردم‌ به‌ آینده‌ درخشان‌ و دولت‌ حق‌ و نوید دادن‌ به‌ اجرای‌ كامل‌ عدالت‌ اجتماعی‌ ، و تاسیس‌ حكومت‌ اسلام‌ و ظ‌هور یك‌ شخصیت‌ خدا ساخته‌ و بارز ، كه‌ مؤسس‌ و سرپرست‌ آن‌ حكومت‌ و دولت‌ است‌ ، از تعالیم‌ مؤسسین‌ ادیان‌ است‌ ، و در مكتب‌ تشیع‌ ، كه‌ مكتب‌ حق‌ اسلام‌ و حافظ اصلی‌ معنویات‌ آن‌ است‌ ، جزء عقیده‌ قرار داده‌ شده‌ ... و پیروان‌ خود را به‌ انتظار چنین‌ روزی‌ ترغیب‌ نموده‌ ، و حتی‌ انتظار ظ‌هور را از عبادات‌ دانسته‌اند ، تا مسلمانان‌ حق‌ پرست‌ ، در اثر ظ‌لم‌ و تعدی‌ زمامداران‌ خودپرست‌ و تسلط دولتهای‌ باطل‌ ، و تحولات‌ اجتماعی‌ و حكومت‌ ملل‌ ماده‌ پرست‌ ، اعم‌ از شرقی‌ و غربی‌ ، خود را نبازند و دل‌ قوی‌ دارند و جمعیت‌ را آماده‌ كنند .
و همین‌ عقیده‌ است‌ كه‌ هنوز مسلمانان‌ را امیدوار و فعال‌ نگاه‌ داشته‌ است‌ ، این‌ همه‌ فشار ومصیبت‌ از آغاز حكومت‌ دودمان‌ دنائت‌ و رذالت‌ اموی‌ ، تا جنگهای‌ صلیبی‌ و حمله‌ مغول‌ ، و اختناق‌ و تعدیهای‌ دولتهای‌ استعماری‌ ، بر سر هر ملتی‌ وارد می‌آمد ، خاكسترش‌ هم‌ به‌ باد فنا رفته‌ بود . لیكن‌ دینی‌ كه‌ پیشوایان‌ حق‌ آن‌ دستور می‌دهند كه‌ چون‌ اسم‌ صریح‌ " قائم‌ " مؤسس‌ دولت‌ حقه‌ اسلام‌ برده‌ می‌شود ، بپا بایستید و آمادگی‌ خود را برای‌ انجام‌ تمام‌ دستورات‌ اعلام‌ كنید ، و خود را همیشه‌ نیرومند و مقتدر نشان‌ دهید ، هیچ‌ وقت‌ ، نخواهد مرد ... . "
منبع : سایت اهل بیت


همچنین مشاهده کنید