جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

آنچه دنیزلی اصلاً نداشت


آنچه دنیزلی اصلاً نداشت
شكست پرسپولیس مقابل ابومسلم را نه یك حادثه و نه یك ضرورت كه جزیی از قاعده و جریان بازی به حساب می آوریم. برای یك لیگ حرفه ای امتیازی از این بالاتر متصور نمی شویم كه هیچ تیمی در خانه خود و مقابل حریفان دیگر امنیت نداشته و از پیش برنده نباشد. با این دید شكست پرسپولیس مقابل سیاه جامگان در ورزشگاه خالی از تماشاگر را باید از زاویه ای غیر از نتیجه گرفتن مورد ارزیابی قرار داد.
در بازی روز پنجشنبه بار دیگر ثابت شد كه درلیگ حرفه ای هیچ تیمی نان اسم خود را نمی خورد و بسته به اساس بازی و توانایی های خویش و كیفیت نمایش فنی بازیكنان در طول ۹۰ دقیقه، امتیاز می گیرد،خواه پرسپولیسی باشد كه در نیمه مربیان مغلوب و بازنده سیاه جامگان می گردد و خواه ابومسلمی باشد كه درخانه مقابل صنعت نفت دسته اولی مغلوب می شود و امتیازحضور در مراحل بالاتر رقابت های جام حذفی را از دست می دهد.شكست پرسپولیس را از این منظر باید به فال نیك گرفت.
پرسپولیس را در دیدار مقابل ابومسلم شتابزده و بی برنامه دیدیم. انگار تمام برنامه ها و استراتژی های از قبل تعیین شده كادرفنی این تیم، پس از تغییر نتیجه وپیش افتادن تیم میهمان، به یكباره از ذهن بازیكنان خارج شد و جای خود را به حملات شتابزده، بدون منطق و مبتنی بر سیاست «هرچه پیش آید، خوش آید» داد.
اینكه بازیكنان پرسپولیس برای تغییر نتیجه، تلاش فراوانی ازخودنشان دادند و تا لحظه آخر برای بازكردن دروازه حریف خود جنگیدند، نكته مثبتی است اما تیم باتجربه و صاحب شخصیتی مثل پرسپولیس نباید به این آسانی عنصر منطق را از ساختار بازی خود حذف كند و به حمله كردن صرف، محض و كوركورانه دست بزند.معمولاً در مواقعی كه میزبان در زمین خود عقب می افتد، فشار روحی و روانی تماشاگران، بازیكنان را به حملات احساسی و سرعتی فرا می خواند به طوریكه در اكثر مواقع بازیكنان بافراموش كردن دستورات تاكتیكی سرمربی، بیش ازحد جلو می روند و فرصت مناسبی را برای ضدحملات حریف، فراهم می آورند. اماتیمی كه این فشار را روی شانه های خود حس نمی كند و از زمان كافی برای جبران نتیجه برخوردار است چرا احساسی بازی می كند؟
پرسپولیس در غیاب تماشاگرانی كه با داد و فریادهای خود، بازیكنان حریف را تحریك كرده و امكان اشتباهات فردی آنها را افزایش دهند، نباید دست به حملات بی مهابا و انتحاری می زد و فرصت طلایی ضدحملات را به مهاجمان سرعتی و تكنیكی و تیزهوش ابومسلم می داد.
مصطفی دنیزلی را بایدیك تماشاگر صرف دانست. از او درنیمه دوم غیر از واگذاری نیمه مربیان به شاگرد كم تجربه خود (خدادادعزیزی كه نخستین دیدار رسمی خود به عنوان سرمربی را پشت سر می گذاشت) چیزی ندیدیم. دنیزلی هرگز نكوشید كه مدافعان خود را از پیشروی باز دارد و آنها را برای مقابله باضدحملات پی در پی ابومسلم هوشیار سازد.
اوهمچنین در طول ۹۰ دقیقه بازی از مهار عرفان اولروم مهاجم گلزن ابومسلم در بازی رفت، عاجز و ناتوان ماند و نه با یارگیری نفر به نفر، نه با یارگیری تلفیقی و نه با بستن روزنه های دفاعی خود برای جلوگیری از فرارهای او در گلزنی این مهاجم كوچكترین خللی به وجودنیاورد.اوحتی نتوانست بامهاركردن هافبك های خلاق خط میانی ابومسلم، امكان تغذیه پی در پی اولروم را از آنها بگیرد. آیا پرطرفدارترین تیم آسیا باید در دستان لرزان و نامطمئن چنین شخصی باقی بماند؟
خداداد عزیزی در اولین تجربه مربیگری اش موفق نشان داد. اما غیر از قضیه فنی باید به قدرت بالای تأثیرگذاری خداداد در نیمه مربیان نیز اشاره كرد
تعویض های او فشار تهاجمی پرسپولیس راكم رنگ كردو قدرت مقاومت تیمی خود را افزایش داد.از سوی دیگر تأثیر بالای صحبت های خداداد بر روی بازیكنان درحد زمان بین ۲ نیمه رانمی توان انكار كرد.ابومسلم در نیمه دوم سیمای كاملاً متفاوت با نیمه اول داشت و این هنری است كه خداداد داشت و دنیزلی از آن اصلاًبهره ای نبرده است.
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید