جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


از زندگی لذت ببرید


از زندگی لذت ببرید
آیا فشار كار و زندگی طاقتتان را تمام كرده است؟ آیا تنها تفریح شما نگاه كردن به ویترین مغازه هاست؟ آنهم وقتی با عجله از پیاده رو می گذرید؟ شما هم بندرت شام شب را به همراه خانواده به بیرون از منزل می روید؟ ترجیح می دهید نان و پنیر و انگور بخورید تا هزینه بالای یك شام را به رستوران بدهید؟ آیا مثل بسیاری از افراد دیگر از پرداخت هزینه های اینچنینی احساس گناه می كنید؟ و یا هنگام تفریح و یا بعد از آن احساس رضایت به شما دست می دهد؟ درمورد آخر به خودتان تبریك بگویید.
برای بسیاری از افراد تماشای فیلم، خرید از فروشگاه، لم دادن روی كاناپه، مطالعه كتاب شعر و داستان حتی خوردن غذا در رستوران به همراه خانواده باعث ایجاد نشاط می شود. البته همه افراد آستانه احساس گناهی دارند. معمولاً خانم ها با مختصر خوش گذرانی احساس گناه كرده از عمل خود پشیمان می شوند.
عده ای از افراد بخصوص كسانی كه شاغل هستند و در ضمن از والدین پیر خود هم مراقبت می كنند فرصتی برای رسیدگی به خود ندارند و به شدت از خوش گذرانی احساس گناه می كنند. حتی اگر آنها را مجبور كنید برای مثال به استخر بروند و كمی تفریح كنند، همانطور كه به پشت روی آب خوابیده اند در فكر رتق و فتق امور خویشند. «اول این كار را انجام می دهم، بعد به مدرسه سارا می روم، بعد عكسها را از عكاسی می گیرم و...»
]من سه فرزند دارم، مادر هستم، همسر هستم، شاغل هستم و... پس كی باید خودم باشم؟ تنها تفریح من این است كه هنگام خواب از پنجره اتاقم به ستاره ها نگاه كنم و لذت ببرم![
شاید وقت آن رسیده كه كمی فكر كنیم. بعضی از ساعات عمر فقط مال ماست و نباید با هیچ فرد دیگری شریك شویم. چقدر ساعات مفید كه دیگران از ما دزدیده اند؟! چقدر ساعات ارزشمند كه خودمان به دیگران هدیه كرده ایم؟!
برای گروهی از مردم هر نوع تفریح و لذت با احساس گناه همراه است. جالب اینجاست كه همه ما افراد بالغی هستیم و كسی نمی تواند ما را مجبور كند به شكل خاصی زندگی كنیم. چرا خودمان خود را مجبور می كنیم طوری زندگی كنیم كه دیگران بپسندند نه آن طور كه احساس لذت كنیم؟
بیشتر ما طوری رفتار می كنیم كه گویی در رژیم لذت از زندگی بسر می بریم! «نه الآن نمی توانم بنشینم دیر شده، نه وقت ندارم خانم x منتظر من است، باشه برای بعد...»
گاهی به تلویزیون نگاه می كنیم ولی چون كار مهم تری را در پیش داریم احساس گناه می كنیم.
آیا احساس گناه و لذت واقعی باهم سازگارند؟!
بعضی می گویند «مگر بچه شده ام» در واقع لذت بردن و خوشحالی را مخصوص دوران كودكی می دانند و بس.
بعضی می گویند «وقتی كارها تمام شد به تفریح می رویم» اما كارها كی تمام می شود؟!
شاید این عمر هدر رفته برای همه ما تجربه شده است. وقت آن رسیده كه منطقی باشیم. اگر فكر می كنید سزاوار یك زندگی شاد و بانشاط هستید، كمی به بدن و روحتان استراحت بدهید و با انرژی بیشتر به زندگی ادامه دهید. به راستی از چه چیز لذت می برید؟! آن را به بدنتان هدیه كنید.
مریم قربانزاده
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید