جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

قاعده‌بازی در افغانستان


قاعده‌بازی در افغانستان
«با گذشت چهار سال آلمان نتوانسته از عهده مأموریت خود در بازسازی نیروهای پلیس افغانستان برآید و تلاش های آلمانی ها با شكست مواجه شده است. این ادعای آمریكا باعث به وجود آمدن اختلافاتی در مورد نحوه اداره افغانستان میان آلمان و آمریكا شده است. با این تفاوت كه این بار آلمان نه به عنوان یك هم پیمان كه به عنوان رئیس اتحادیه اروپا در مقابل آمریكا قرار گرفته است.»
«آنتونی كوردسمن»، یكی از كارشناسان معتبر امنیتی در واشنگتن است. او در وزارتخانه های دفاع و خارجه و نیز در ناتو و پست های خارجی در خاورمیانه كار كرده است. در حال حاضر كوردسمن در مركز استراتژیك و مطالعات بین المللی كه از مراكز اصلی بحث در مورد سیاست خارجی در واشنگتن است مشغول به كار است. هنگامی كه او در كنگره آمریكا در مورد عراق صحبت می كند توجه همه به او معطوف می شود.
این كارشناس به تازگی پس از بازگشت از كابل به عراق قضاوتش در مورد عملكرد آلمان در افغانستان را در مقاله ذیل مطرح كرده كه در روزنامه فرانكفورتر آلگماینه به چاپ رسیده است.
آلمانی ها در ایجاد یك نیروی پلیس كارآمد در افغانستان شكست خورده اند و چهارسال كار آنها در این كشور بی نتیجه بوده است تا جایی كه فرمانده نیروهای آمریكایی در افغانستان طی اظهاراتی كه بیشتر انتقادی بود تا دیپلماتیك در مورد اقدامات آلمان گفته است كه آموزش نیروهای پلیس افغانستان نقص دارد.»
برلین از این انتقادات ناخشنود است. مقامات آلمانی از دادن پاسخ رسمی به این اظهارات خودداری می كنند. بحث بر سر نیمه پر یا نیمه خالی لیوان است، چرا كه این مورد یكی از مسایل كلیدی برای آینده افغانستان است. بدون یك نیروی پلیس قدرتمند سرزمین هندوكش كه خسارات فراوانی را از جانب شبه نظامیان متحمل شده، روی آرامش را نخواهد دید.
با این حال، سخنگوی وزارت كشور آلمان می گوید انتقاد آمریكا اصلا قانع كننده نیست و آلمان اقدامات كوتاه مدت و درازمدت سازنده ای را انجام داده است.
حقیقت این است كه مأموریت بازسازی یك نیروی پلیس در افغانستان پس از سقوط طالبان، آنگونه كه ائتلاف بین المللی انتظار داشت به سرانجام نرسید.طی چند دهه جنگ داخلی در افغانستان یك نیروی پلیس مرسوم وجود نداشت، فقط به فراخور در گوشه و كنار نیروهای امنیتی محلی تحت سرپرستی جنگ سالاران كار آنها را انجام می دادند. در برخی نقاط نیز نیروهای غربی كه برای كمك در بازسازی به افغانستان آمده بودند، نیروهای محلی را در مقابله با قانون شكنی ها یاری می كردند.
بیشتر پلیس های افغان سواد خواندن و نوشتن ندارند، حتی میان مقامات ارشد پلیس نیز نمی توان فرد باسوادی را پیدا كرد.در چنین شرایطی آلمان مسئولیت بازسازی پلیس را به عهده گرفت. پیش از این نیز آلمان در زمینه تعلیم نیروهای پلیس با افغانستان همكاری كرده بود كه هنوز هم تعدادی از این افراد جزو مقامات ارشد پلیس افغانستان هستند و حتی آلمانی صحبت می كنند.
در آوریل سال ۲۰۰۲ یك دفتر عملیاتی توسط آلمان در كابل تأسیس شد كه مأموریت اصلی آن تعلیم و بازآموزی افراد پلیس به ویژه در آكادمی دوباره بازگشایی شده پلیس این شهر بود.
در اوت ۲۰۰۵ اولین گروه افسران دوره دیده این آكادمی معرفی شدند. تاكنون بیش از ۴۲۰۰ افغان از این آكادمی فارغ التحصیل شده اند و در حال حاضر نیز ۱۳۵۰ نفر تحت تعلیم قرار دارند.
اشكالی كه آمریكایی ها می گیرند این است كه آلمانی ها تنها روی آموزش مقامات ارشد تمركز كرده اند كه با رتبه بندی افسران و افسران ارشد در آلمان مطابقت می كند.
دلیل آنان هم این است كه افراد باید برای پست های بالاتر تربیت شوند و خود این افراد بعدها پلیس های بعدی را آموزش دهند.»
«كیتاماس»، كارشناس مركز مطالعات سیاسی آلمان كه از مهمترین مراكز مشاوره سیاست خارجی دولت است، می گوید: این طرحی است كه انتقادات فراوانی بر آن وارد است و با وجود صرف زمانی طولانی نتیجه پرباری نداشته است. به اعتقاد این كارشناس، روش آلمان نتوانسته برای كشوری كه وسعت آن دو برابر آلمان است نیروی پلیس كافی با قدرت و قابلیت واكنش به موقع ایجاد كند.
در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۴ افغانستان كمبود نیروهای پلیس مشهود بود و حتی به رغم حضور نیروهای بین المللی حافظ صلح، دولت نتوانست تمام حوزه های انتخاباتی را تحت پوشش امنیتی قرار دهد و هنگامی كه اوایل سال گذشته نیروهای طالبان اقدام به حمله كردند و نیروهای ناتو به مقابله برخاستند نیروی پلیسی وجود نداشت كه از امنیت شهرها در حین جنگ خونین با طالبان حفاظت كند.
در واكنش به این كمبودها نیروهای آمریكایی شروع به آموزش نیروهای جدید پلیس كردند و هر روز بر تعداد این افراد كه از كارمندان شركت های امنیتی خصوصی آمریكا بودند افزوده شد تا جایی كه طی دو سال اخیر واشنگتن برای تربیت نیروی پلیس بیشتر از آلمان در چند سال فعالیتش هزینه كرده است.
اقدامات آمریكا بیشتر شامل برگزاری دوره های فشرده و كوتاه یك ماهه می شود كه در صورت نیاز تا دو ماه نیز تمدید می شود و این در بسیاری از موارد ضروری است زیرا ۸۰ درصد این افراد بی سواد بوده و جزو مجاهدین سابق اند كه غیر از كار با كلاشینكف چیز دیگری نیاموخته اند.
این برنامه آمریكایی ها بدگمانی آلمانی ها را برانگیخته و این درحالی است كه هیچكس به طور رسمی در این مورد سخنی به میان نیاورده است.»
«ریشه اصلی اختلافات به تفاوت بنیادین فرهنگی این دو كشور نیز بازمی گردد همانگونه كه در انجام مأموریت های دیگر خود در افغانستان نشان داده اند، آلمانی ها خواستار سپردن امور به دست غیرنظامیان هستند و می خواهند پلیسی ایجاد كنند كه از خود مردم و مانند الگوی آلمانی دوست و یاور مردم باشد.
اما آمریكایی ها در مقابل تنها می خواهند پلیس های افغان بتوانند تیراندازی كنند و رژه بروند. آنها می خواهند هرچه سریعتر نیروهای بیشتری را آموزش داده و به مناطق ناآرام كشور بفرستند. این مأموریتی است كه اخیرا وزارت امور خارجه آمریكا به پنتاگون سپرده است. از آوریل ۲۰۰۵ فرمانده نیروهای نظامی آمریكا در افغانستان مسئول آموزش نیروهای پلیس افغانستان نیز شده است.
گذشته از این آلمانی ها قصد دارند علاوه بر تربیت نیروهای پلیس مرسوم، نیروی پلیس شبه نظامی ویژه برای سركوب ناآرامی ها تشكیل دهند كه شامل ۵۰۰۰ تن از نیروهای تعلیم دیده در آكادمی پلیس خواهد بود.
همچنین دولت آلمان از اتحادیه اروپایی می خواهد در مقابل قدرت گیری بی حد و حصر آمریكا در افغانستان بایستد.
آلمان طرح هایی برای واگذاری امور مربوط به آموزش نیروهای پلیس به یك كمیسیون اروپایی دارد و برای عملی كردن آن اولین گروه كارشناسان برای بررسی شرایط موجود از بروكسل به كابل سفر كردند.
مشكل دیگری كه در مورد ایجاد پلیس در افغانستان وجود دارد اعتماد حامد كرزای رئیس جمهور افغانستان به شخصیت های بومی است كه باعث شده در برخی نواحی ناآرام گروه های نظامی تشكیل شود كه توسط سران مافیای موادمخدر تغذیه می شوند.
كرزای همچنین یكی از مردان مطرح را كه متهم به داشتن فساد مالی است به عنوان رئیس پلیس كابل منصوب كرد و تنها پس از اعتراضات فراوان مقامات آلمانی این شخص و ۱۵ تن از مدیران ارشد زیر دست او كه به دلیل جنایات جنگی شان تحت پیگرد بودند حاضر به استعفا شدند.»
منبع : خبرگزاری ایسنا


همچنین مشاهده کنید