سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

این عراق آن عراق نیست


این عراق آن عراق نیست
رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری در آمریکا آن‌قدر طولا‌نی و شدید شده است که به نظر می‌رسد رقبا در پیله‌ای گرفتار شده‌اند و تغییر شرایط را نمی‌بینند و همچنان همان حرف‌های تکراری چند ماه قبل را می‌زنند.در یک سال گذشته، شمار زیادی از سیاستمداران و نظامیان آمریکایی از تعیین ضرب‌الا‌جل برای عقب‌نشینی از عراق سخن گفته‌اند. طرفداران این رویکرد می‌گویند که تعیین تاریخ مشخص، دولت عراق را وادار می‌کند که سیاست آشتی ملی را با سرعت بیشتری دنبال کنند؛ باعث پایان یافتن سریع‌تر جنگ می‌شود و باعث می‌شود ایالا‌ت متحده توجه خود را به مناطقی معطوف کند که از لحاظ استراتژیک مهم‌ترند؛ مثل افغانستان.
البته آنها دلیل دیگری هم می‌آورند؛ ما جنگ را باخته‌ایم و بهتر است هر چه زودتر عقب‌نشینی کنیم تا هزینه و تلفات کمتری به ما وارد شود.
اما در طول ماه‌های اخیر وقایعی رخ داده که دلا‌یل و فرایض حامیان عقب‌نشینی سریع را بی‌معنی کرده است. تقریبا تمامی‌ ناظران بر این باورند که در هر سه جبهه جنگ عراق پیشرفت‌هایی حاصل شده است: القاعده و جنگجویان سنی که بیشتر نیروهایشان خارجی بود، عموما در حال فرار هستند؛ سنی‌های بومی‌که به دنبال قدرت‌گیری دوباره در عراق بودند کاملا‌ آرام شده‌اند و بالا‌خره دولت شیعه بغداد توانسته، دست‌کم به صورت موقت، شبه‌نظامیان شیعه را که حاکمیت را به چالش کشیده بودند تحت کنترل در آورد. بعد از سال‌ها ناامیدی، می‌توانیم با کمی‌ آرامش لبخند بزنیم؛ اوضاع عراق بهتر شده است. ‌
البته ما نمی‌توانیم حالا‌ بگوییم که این تغییرات دائمی‌است بلکه باید پذیرفت که این آرامش نسبی تا اندازه‌ای به خاطر تصمیم‌های رقبای ما، مثلا‌ ایران، به وجود آمده است. نیروهای تاثیرگذار بر عراق منتظرند تا دوران بوش به پایان برسد آنگاه با توجه به شرایط تازه تصمیم‌های تازه‌ای بگیرند. ‌
هر تفسیری از وقایع کنونی داشته باشیم، باید بپذیریم که بخش سنی‌نشین عراق به همراه بعضی از دولت‌های سنی منطقه، ارتش‌هایی محلی را سازمان داده‌اند که با القاعده و شورشیان بومی‌ بجنگند. همین مساله باعث شده که سنی‌ها از اینکه در دولت حضوری کمرنگ دارند کمتر نگران باشند. کردها هم مانند گذشته نیروهای دفاعی خودشان را دارند. ‌
به همین خاطر دورنمای آشتی میان این سه بخش کرد، سنی و شیعه‌نشین نه از طریق وضع قانون، آن‌طور که آمریکا تاکنون می‌خواست که به خاطر ضرورت و توازن نظامی‌و سیاسی به وجود آمده است. از آنجا که آمریکایی‌ها از شر جنگ همه جانبه با شورش‌های گسترده تقریبا خلا‌ص شده‌اند می‌توانند به دولت عراق در مقابله با فشار همسایگان یا طغیان‌های احتمالی کمک برساند، به‌خصوص اینکه در ماه‌های آینده چندین انتخابات مهم را در این کشور در پیش‌رو داریم. ‌
در این میان تلا‌ش‌های منطقه‌ای با هدف ثبات بخشیدن به منطقه به جریان افتاده است. ترکیه به دنبال میانجیگری میان اسرائیل و سوریه است و قطری‌ها توانستند در پیکارهای لبنان مکثی، اگر چه موقتی، ایجاد کنند. ‌
تعیین ضرب‌الا‌جل، مطمئن‌ترین راه برای تیره و تار کردن چشم‌اندازهای امیدبخش کنونی است. آمریکا با این کار، گروه‌های تقریبا شکست‌خورده داخلی را دلگرم می‌کند که فعلا‌ فعالیت‌های خود را متوقف کنند و خروج آمریکا را انتظار بکشند. هم القاعده منتظر روز خروج آمریکایی‌ها است و هم همسایگان عراق که در امور این کشور دخالت می‌کنند.
عقب‌نشینی بر اساس یک ضرب‌الا‌جل مشکلا‌ت دیگری را هم در پی دارد. بر این اساس نیروهای رزمی‌ از عراق خارج می‌شوند، اما به تعداد کافی سرباز در این کشور باقی می‌ماند که وظیفه حفاظت از سفارت آمریکا یا جنگ با بازمانده‌های القاعده بر عهده آنهاست، اما چنین وظیفه‌ای نیازمند نیروهای رزمی ‌است نه نیروهای پشتیبانی. به علا‌وه ما بدون عقب‌نشینی از عراق هم می‌توانیم دو تا سه تیپ دیگر به افغانستان بفرستیم. ما نباید عراق را به خاطر افغانستان به مخاطره بیندازیم. سناتور باراک اوباما، نامزد دموکرات‌ها در انتخابات ریاست‌جمهوری، هم به دنبال اینگونه عقب‌نشینی از عراق است.
در این میان نوری مالکی، نخست‌وزیر عراق، هم که می‌داند حمایتش از خروج آمریکایی‌ها باعث افزایش محبوبیتش خواهد شد، در طول ماه‌های اخیر تلا‌ش کرده ثابت کند که ورود آمریکا به کشورش یک اشغال دائمی ‌برنامه‌ریزی شده نبوده است. شاید به همین خاطر باشد که هنگام دیدار با اوباما در بغداد با اطمینان‌خاطر بیشتری از عقب‌نشینی تدریجی آمریکا حرف زد.
حضور آمریکایی‌ها در عراق نباید ابدی به نظر برسد، نه واشنگتن از این ماجرا حمایت می‌کند و نه بغداد، اما ضرب‌الا‌جل‌های سفت و سخت هم به نفع طرفین نیست.
رئیس‌جمهور بعدی آمریکا این شانس را دارد که عراق را به سمت ثبات بیشتر رهنمون سازد تا خاورمیانه به صلح نزدیک‌تر شود، اما رئیس‌جمهور بعدی نباید با تصمیم‌های قالبی و از پیش مشخص و مردم‌پسند برای عراق تصمیم بگیرد. اوضاع تغییر کرده است، پس تصمیم‌هایی جدید نیاز است.
هنری کیسینجر / ترجمه: کاوه شجاعی
هنری کیسینجر با آغاز اولین دوره ریاست‌جمهوری ریچارد نیکسون در سال ۱۹۶۹ به ریاست شورای امنیت ملی منصوب شد. پس از پیروزی نیکسون در دومین دوره با حفظ سمت قبلی، پست وزارت امور خارجه را هم برعهده گرفت. او پس از سقوط دولت نیکسون به خاطر رسوایی واترگیت و آغاز دوره ریاست‌جمهوری جرالد فورد وزیر امور خارجه باقی ماند. در سال ۱۹۷۳ جایزه صلح نوبل را به خاطر تلا‌‌ش برای آتش‌بس و عقب‌نشینی سربازان آمریکایی از ویتنام دریافت کرد. کیسینجر از هواداران سرسخت واقع‌گرایی در سیاست خارجی است و البته منتقدانش او را جنایتکاری توصیف می‌کنند که کودتای نظامی‌ علیه آلنده، رئیس‌جمهوری مردمی‌شیلی را سازماندهی کرد، باعث تجزیه قبرس شد، چشم بر کشتارهای اندونزی بست و فرصت برقراری دموکراسی در بنگلا‌‌دش را نابود کرد. کیسینجر در دهه ۷۰ میلا‌‌دی چهره معروف سیاست آمریکا در سراسر جهان بود. او در حال حاضر ۸۴ سال دارد.
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید