شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


سمبلهای بهاری بر روی قالی


سمبلهای بهاری بر روی قالی
طبیعت با همه زیبایی و طراوتش همواره الهام بخش هنرمندان بوده و در بین فصول بهار جایگاه یگانه ایی داشته ، طراح قالی با مشاهده درختان و گلهای زیبای بهاری که سرخش از شبنم صبحگاهی و وزش نسیم بر کنار جویباران نغمه پویایی حیات سر می دهند و عشق و مستی را یاد آور می شوند ، خود را همچو روایتگری می بیند که بایستی بر تار وپود جان ثبت این احوال نماید.
در این مجال اندک به بررسی سمبلهای بهاری : گل و درخت و ماهی خواهیم پرداخت ، تا دیباچه ایی باشد بر شناخت طراحی نقوش قالی از منظر اساطیر و فرهنگ سنتی و ادبیات سرزمینمان.
● گل افشان ( گلریزان بر حریری دیبا )
دشتهای پهناور در بهار مهمان دار دسته گلهایست که بیداری طبیعت را مژده می دهند.
برخیـزکه می رود زمستــان بگشای در سـرای بستـان
نارنـج و بنفشـه بر طبـق نـه منقـل بـگذار در شبسـتان
وین پرده بگوی تا به یک بار زحـمت برد زپیش ایـوان
برخیز که باد صبح نــوروز در باغچه میکند گل افشان
سعدی
دراساطیر خدایان گلها غالبا مادینه هستند و از نسل الهه های باروری کهن زاده شده اند. رویش گلها در این دشتها اغلب به صورت پراکنده و خوشه ایی و یا دسته گلهای افشان است ، چنین تابلوی زیبای طبیعی از چشم تیزبین طراح قالی به دور نمانده و چون امانت داری هوشیار آن را بر قالی جاودانه ساخته است. بن نگاره طرح افشان همانا گل و شاخ و برگ است ، که اغلب گلهای ریز و درشت با شاخ و برگهای خود بدون پیوستگی به هم به طور پراکنده در فاصله های متفاوت و بعضا برابر در متن قالی افشانده می شوند و هم گونی و هارمونی رنگها و هم آهنگی نگاره ها بسیار زیباست ، بعضا این طرح با لچک و ترنج تلفیق و دسته گلها در اطراف پراکنده می شوند. نکته با اهمیت اینکه بر خلاف استیل طرح قالی که سعی در استلیزه کردن نقوش طبیعی دارد ، در این طرحها اغلب گلها به طور واقعی ترسیم می گردد.
از انواع مرسوم طرح گل افشان می توان به : افشان دسته گل / افشان بندی ( تکراری ) / افشان گل اناری افشان شاخ پیچ / افشان شکسته / افشان حیواندار / افشان لچک ترنجی / افشان سرتاسر ( باشاباش ) / افشان خوشه ایی / افشان گل سرخی / افشان پیچک اشاره نمود.
از آیین های شناخته شده قدیمی و چه بسا باستانی گل افشاندن و نثار گل یا گلباران و گلریزان است. از این رسم در مورد استقبال از بزرگان زیاد سخن رفته است. فردوسی می گوید:
پسر را پدر گر به زندان کند از آن به که دشمن گل افشان کند که بخوبی نشان می دهد که گل افشاندن به معنای اکرام و عزت و بزرگداشت بوده است.
رسم گل افشاندن شیوه های مختلف داشته است و چنانکه در تاریخ بیهقی هست گل افشانی و نثار درم و دینار گاه با هم صورت می گرفته است و گاه به آن شکرپاره هم اضافه می شده است که هنوز هم در مراسم ایرانی مانند عروسی باقی مانده و به چند صورت انجام می شود و شیرینی آن معمولا نقل است.
می خواه و گل افشان کن از دهر چه می جویی این گفت سحـر گه گـل بلبل تو چه می گویی
مسـند به گلســتان بر تـا شاهـد و سـاقی را لب گیری و رخ بوسی و می نوشی و گل بویی
حافظ
● درختی
( نمادی ریشه در ژرفای تاروپود )
با وزیدن اولین نسیم بهاری درختان جامه سبز بر تن نموده ، جلوه ایی از بیداری و رویش دوباره طبیعت را نشان گر می شوند. در طول تاریخ هیچ پدیده ای مانند درخت نتوانسته قاره ها و فرهنگ های مختلف را این گونه عمیق با یکدیگر پیوند دهد. هنگامی كه به مطالعه اسطوره ها و نماد های مردمان جهان می پردازیم، متوجه خواهیم شد كه یك نماد، یك اسطوره و یك افسانه در نزد همه اقوام بشری و در سرتاسر جهان یكسان است و تنها سنت های گوناگون به شكلی محلی یا منطقه ای به تكرار و بازگویی این اسطوره می پردازند.
از هنگامی كه زمان آغاز شد، درخت نشانه زندگی، نوزایی و دانش مقدس بود. در نزد انسان های نخستین نیز درخت و محصولاتش منبع زندگی بوده و در همه وجوه زندگانی مورد استفاده واقع می شد. درخت، مأمن انسان ها جهت پناه جستن از نیروهای طبیعت بود. میوه هایش غذای آدمیان را فراهم می ساخت. در جوار آتشش گرمی و نور خلق می شد. برگ ها و پوسته اش همچون تن پوشی بر تن جای می گرفت و به وسیله درخت می شد كه ابزار های چند، چون شمشیر ساخت و برگرفت.
پس شگفت انگیز نیست اگر بگوییم كه درخت، از قدیمی ترین ایام ، مورد تقدیس و موضوع ستایش بوده است. چنین تصور می شود كه نخستین نماد ستایش و پرستش، درخت بلوط بوده و سپس درخت های دیگر ، به طور كلی عقیده بر این بود كه درخت، تجسد خداست. شاهان ، شاه بانوان ، سفیران ، كشیشان و راهبه ها همگی شاخه هایی از درخت بلوط (و بعد ها شاخه هایی از دیگر درختان مقدس) به دست می گرفتند. این نشانه اقتدار آنها بود. چوب دستی كه از چوب برخی درختان خاص مثل درخت قیس ، گردو ، غان و راش ساخته می شد بدین معنا بود كه حامل آن ، سفیر خدایان بر روی زمین است. نمادگرایی درخت كه در افسانه ها، سنت ها و اسطوره شناسی بسیاری از فرهنگ ها به چشم می خورد ، تقریباً در تمامی آنها مشترك است.
در روایات و شاهنامه آمده است: زرتشت دو شاخه سرو از بهشت آورد و با دست خویش یکی را در کاشمر و دیگری را در فریومد نشاند.
مارتین لوتركینگ گفته است: اگر قطعاً بدانم كه فردا دنیا به پایان خواهد رسید، امروز قطعاً درختی خواهم كاشت.
گوته می گوید : هر نظریه ای تیره گون است ، اما درخت زندگی همواره سبز است.
نقش درخت یكی از اصلی‌ترین نقوش رایج در قالیست ، تصویر درخت در آثار سنگی و بناهای كهن ایران، بی‌شك نشانگر چیزی فراتر از یك فرم یا تصویری تزئینی است و جایگاه تقدس و احترام دارد. نقش درخت تأثیرات ویژه‌ای نیز بر روی طرح‌های مختلفی چون طرح محرابی و طرح‌های شكارگاه و باغی گذاشته است كه باعث تغییر شكل طرح محراب و جایگزین ستون‌های آن می‌شود. نقش درخت که اکثرا به صورت سروی طرح می شود. انواع مختلف دارد از جمله: درختی جانوری / درختی سبزی کاری / درختی گل و بلبلی ( بهارستانی ) / درختی آب نما / درختی ترنجدار / درختی گلدانی / درختی شکارگاه / درختی محرمات / درختی باغی ( گلستان ) و قایقی یا خشتی دیده می شود.
● نقش ماهی
( اروتیزم ایرانی برگرد حوض )
ماهی ( سرخ یا غیرسرخ ) در نماد شناختی ایرانی نشان از زندگی دارد و از آن رو در کنار هفت سین نوروزی قرار می گیرد که نوروز سرآغاز زندگی دوباره طبیعت است و حضور ماهی از میان انبوه حیوانات اشاره یست به این آغاز. ماهی از آن روی که با آب در پیوند است ، پدیده ای خجسته و باشگون و اهورایی شمرده می شود و به نشان فال نیک در خان نوروزی نهاده می شود. از سوی دیگر شاید بتوان این نشانه را هم مانند دیگر نشانه ها و نمادهایی که در خان نوروزی یا هفت سین می بینیم، در پیوند با ستایش روشنایی و خورشید دانست.
افسانه نهادن جهان بر شاخ گاو و جای گرفتن گاو بر ماهی از مهمترین اسطوره های ایرانیست ، گاو در نمادشناسی ایرانی نشانه رازآلود زمین یا جهان فرودین پیکرینه است که در ادب پارسی ، جهان آب و گل خوانده می شود؛ در برابر شیر که نماد خورشید و آسمان است. از آنجاست که این گاو بر ماهی ایستاده و بنیاد و پایگاه زمین یا جهان پیکرینه آب و گل است.
در بررسی وجهی دیگر از ماهی می توان به صورت فلکی حوت (PSC) ماهی PISCES اشاره کرد ، صورت فلکی حوت با ستاره های ریز آن از زمان های باستانی در منطقه البروج نماینده ی ماهی در آسمان بوده است.
یونانی ها و رومی ها آن را رب النوع عشق و شهوت می دانستند که با پسرش به نام اِرُس از چنگال هیولای تیفون فرار و به نهری جهیده و به ماهی تبدیل شده اند و سپس شناکنان با دم های به هم گره خورده ی خود گریختند. هم اینک خورشید از ۲۳ اسفند ماه تا ۳۰ فروردین ماه در این صورت فلکی جای می گیرد. بنابراین هنگامی که خورشید در نخستین روز فروردین ماه از خط استوای سماوی از جنوب به شمال حرکت می کند، یعنی نخستین روز بهار برای نیمکره ی شمالی که لحظه ی اعتدال بهاری را تشکیل می دهد، خورشید درون این صورت فلکی جای گرفته است.
نقش ماهی از ظریف ترین و زیباترین طرحهای نقش مکرر است ، این ماهیها ، یا روبروی هم هستند و یا در کنار هم قرار دارند. این نقش از اواخر دوره تیموری و در تمام دوران صفوی بیشتر نمایان گشت و از آنجا كه در دوره تیموریان در هرات رواج یافت بدان هراتی گویند. بافت ماهی درهم در اكثر نقاط ایران كاربرد داشته و تفاوت بارز نقش آن از شرق به غرب ایران مشهود است. به گونه ای كه اندازه ماهی ها در شرق ( به ویژه اطراف قاین ، تربت جام و تربت حیدریه) بزرگتر از غرب و مركز ایران ( نظیر كردستان ) است. نمونه منحصر به فردی از آن نیز در اطراف اراك بصورت مرغ و ماهی (یعنی دو مرغ به جای ماهی یا همراه با آنها در حركات به دور یك حوض) بافته می شده كه امروزه به فراموشی سپرده شده است. تنها كاربرد این نقش اسطوره ای بر قالی نبوده و در ضرب سكه، نقش برجسته ، نگارگری ، معماری و حتی بر تاج تیگران (یكی از شاهان ارمنستان) ، نقش فوق دیده می شود.
دو برگ کنونی در ابتدا ماهی بوده اند كه در دوران اسلامی ( به خاطر تحریم ترسیم نقش حیوانات و انسان ) به برگ تبدیل شده اند و گل میان نیز می تواند حوضی باشد كه آن هم به گلی گرد تغییر شكل یافته است. علاوه بر آن كه نقش های هراتی و ماهی درهم گونه های بسیاری دارد استفاده از آن در ایران و جغرافیایی قدیم از شمال قفقاز ، سمرقند ، بخارا، خوارزم، آذربایجان و ارمنستان امروزی تا كنار دریای عمان و بندر گناوه ایران رایج بوده است ، خاستگاه امروزی این طرح بیرجند ، تبریز ، اراک و همدان است.
چرخش دو ماهی بر گرد یک حوض بایستی دلیلی بر اهمیت حوض در فرهنگ سرزمینمان باشد. از یک سو جایگاه آن تا دوران باستان میرسد و از سویی دیگر یکی از عناصر فضاساز در معماری ایرانی است. حوض فضا و مکانی است که در آن آب جمع می¬شود اما علاوه بر آن منعکس¬کننده جهان مینوی نیز هست. در سمبل¬ها و اسطوره¬های ایران قبل از اسلام ، آب نماد آناهیتا ( الهه¬ی آب ) است و همچنین نماد اهورائی است به ¬خصوص در رابطه با دریای فراخکرت.
با ریختن رودهای مقدس به دریای فراخکرت جهان به چهار قسمت تقسیم می¬شود. حوض در معماری ایرانی همان نقشی را بازی می¬کند که دریای فراخکرت بازی می¬کند، بدین¬ معنی که مرکزی است که رودهای مقدس به آن ریخته می¬شود. این عنصر در معماری ایرانی علی¬الخصوص در باغ¬های ایرانی یادآور این خاطره¬ی قومی است و تمامی نقشه یا پی¬رنگ ( پلان ) باغ¬های ایرانی بر اساس این تقسیم¬بندی شکل گرفته است و حوض نقطه مرکزی این باغ بهشت است.
عناصری چون باغ سنگی، باغ حوض ، حوض سلطان ، حوض آئینه در رابطه با همین نماد مینوی در زبان فارسی نمود پیدا کرده¬اند. تاریخ قدیمی ترین نوع آب نما و حوض به بیش از ۲۵۰۰ سال قبل بر میگردد ، که نمونه های مهمی از آن در محوطه باستانی پاسارگاد است ، که بخشی از نخستین نظام باغ سازی ایرانی که به چهار باغ شهرت دارد موجود است. از تازه ترین یافته های باستان شناسی در مورد حوض می توان به حوض گچی در محوطه ۸۵ تنگه بلاغی اشاره کرد که با قلوه سنگ و ملات گچ ساخته شده و روی آن با گچ سفید اندود شده است ، از روی سفالها احتمال می رود که متعلق به اواخر دوران ساسانی باشد.( که با آبگیری سد سیوند به زیر آب می رود )
ماهی نماد حاصلخیزی و باروریست ، دو ماهی نماد آمیزش جنسی ثمربخش است و نگهبانی برای قصرهای پادشاهان و همچنین در مسیحیت نمادی کهن برای غسل تعمید است. در تمثیلات رنسانس ، گل ، ماهی و ستاره ( جامه تمثیلی فلسفه را می آرایند ).
در کل می توان به این طرح چنین نگرشی داشت ، دو ماهی نمادی از عشق ورزی و آمیزشی ثمربخش است ، وجود آب که عنصر تطهیر و پاکیست و حوض در میان به لحاظ قدمت و زیباشناسی ، که بایستی ماهی ها در اطراف آن نقش می شدند تا بتوانند گردش اسپیرال خود را داشته باشند و حرکت نمایند تا چنین نقش ظریفی را به وجود آورند و همچنین وجود اشاراتی در ادبیات به این امر :
گرد آن حوض همی گردی و عاشق شده ای
چون شدی غرق شکر در همه تن می چش از او
یا
ای دلا گرد حوض می گشتی
دیدی آخر که در هم افتادی
مولوی
خود گواهی بر این ادعاست. از انواع مرسوم نقش ماهی می توان از : ماهی فراهان / ماهی زنبوری / ریزه ماهی / ماهی سنه / ماهی درهم بندی / بوته ماهی و ماهی هراتی نام برد.
منابع
فرهنگ جامع فرش ایران احمد دانشگر
فرشنامه ایران دکتر حسن آذرپاد ـ فضل الله حشمتی رضوی
فرهنگ نگاره ای نماد ها در هنر شرق و غرب جیمزهال ترجمه رقیه بهزادی پژوهشی در اساطیر ایران مهرداد بهار
منبع : مرکز علمی و پژوهشی فرش ایران


همچنین مشاهده کنید