جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


شرک ۴ هم ساخته می شود؛ تجربه می گوید


شرک ۴ هم ساخته می شود؛ تجربه می گوید
انیمیشن‌های شرك ۱ و ۲ از محبوب‌ترین انیمیشن‌های ساخته شده در سال‌های اخیر هستند. انیمیشن‌های حرفه‌ای و جذاب این دو فیلم، پردازش و ساختار قوی در كنار داستان‌های جالب و جذاب و همچنین استفاده از صداهای ستارگان بزرگ دنیای سینما و موسیقی پاپ همگی از عوامل موفقیت و محبوبیت این دو فیلم بوده است.
اما شرك ۳ اگرچه به دلیل پیش‌زمینه موفق دو فیلم قبلی فروش بالا‌یی را تجربه كرد، ولی نتوانست پاسخگوی انتظارات طرفداران و منتقدین باشد. به این بهانه نقدی از راجر ایبرت را در مورد این انیمیشن در ادامه می‌خوانیم:
شرك ۳ بازگشتی مایوس‌كننده به قلمرو سرزمین‌های دوردست دارد. انرژی كمیك فیلم نسبت به فیلم درخشان شرك یك كمتر و غیرقابل مقایسه با شرك ۲ است. چالش‌های شرك از قسمت‌های مهیج كشتن اژدها و نجات دختر - در فیلم‌های قبلی - تا حد تصمیم‌گیری در مورد اینكه آیا باید پادشاه بشود یا خیر - در شرك ۳ - كاسته شده است.
فیلم از نظر بالا‌ بودن كیفیت بصری همانند دو فیلم ابتدایی این سری، بسیار خوب و قابل توجه است و غول سبز بزرگ (با صدای مایك مایرز‌) همچنان مهربان و دوست‌داشتنی است، اما فیلم به جای اینكه به خود كمدی بپردازد، به كارهایی می‌پردازد كه به نظرش خنده‌دار است. ویژگی دیگر آن است كه طرح فیلم به احتمال زیاد برای مخاطبان كم‌سن‌تر كه اژدها را درك می‌كنند و به دروغهای شاخدار توجه نمی‌كنند، طراحی نشده است. شرك زمان زیادی را صرف گفت‌وگوی غمگین‌كننده با همسر خود فیونا (با صدای كامرون دیاز و تعمق در مورد مشقت‌های پدر بودن می‌كند، در حالی كه زمان زیادی برای نمایش غول بودن او اختصاص نمی‌یابد.
در واقع شرك تنها شخصیتی در فیلم است كه كارهای زیادی در مورد غول بودن خود انجام می‌دهد. صحنه‌های مربوط به شاه و ملكه (با صدای جان كلیز ‌ و جولی اندروز) از هنگامی‌ كه فرزندخوانده خود را در آغوش می‌گیرند، تا هنگامی كه شاه قورباغه در بستر مرگش اعلا‌م می‌كند كه شرك و آرتی ضعیف (با صدای ستاره موسیقی پاپ، جاستین تیمبرلیك) دو فردی هستند كه می‌توانند جانشین پادشاه شوند، بیش از حد طولا‌نی است. شرك تردید دارد و ترجیح می‌دهد كه زندگی به دوره گرفتاری در چیزی كه فیونا آن را كلبه پر از حشرات او می‌نامد، بازگردد.
با استناد به شرك یك (تولید سال ۲۰۰۱) كه فیونا در روز یك پرنسس معمولی بوده و پس از غروب آفتاب و فرا رسیدن شب تبدیل به یك غول می‌شد و از هنگامی ‌كه از ازدواج با لرد فاركواد توسط شرك نجات پیدا می‌كند، تبدیل به یك غول همیشگی و تمام وقت می‌شود، چرا فیونا كه همانند یك پرنسس بار آمده است، زندگی در باتلا‌ق غمگین ناامیدی را قبول می‌كند، قبل از آن او یك انسان بود، اگرچه پدرش یك قورباغه است.
با بازگشتی دوباره به عقب، این بار دو ستاره از فیلم‌های قبلی، الا‌غ (با صدای ادی مورفی ) و گربه چكمه‌پوش (با صدای آنتونیو باندراس را یادآوری می‌كنم اما از نقش آنها تا حد دوستی و همراهان سفر كاسته شده و هیچگاه واقعا در جلوی صحنه حضور ندارند و در حاشیه هستند. در یك قسمت، در اثر نیرویی جادویی، آنها بدن‌هایشان را عوض می‌كنند و با صدای یكدیگر حرف می‌زنند، اما تنها چیزی كه اتفاق می‌افتد این است كه آنها با صدای هم حرف می‌زنند. این چیزها ذاتا خنده‌دار نیستند، مگر آنكه طرحی پشت آنها باشد. واقعا چیز جالبی در این قسمت جز یك صحنه كوتاه خنده‌دار در آخر آن، وجود ندارد. از آنجایی كه صدا و بداهه‌گویی ادی مورفی در فیلم‌های پیشین از این سری بسیار تاثیرگذار و جالب توجه بوده است، انتظار بیشتری از كاراكتر او در فیلم می‌رفت.
شرك، فیونا، الا‌غ و گربه باید به سمت ساحل ورسسترشایر برای یافتن آرتی سفر كنند و همچنین با پرنس چارمینگ (با صدای راپرت اورت) مقابله كنند كه البته كاراكترش از پرنس بودن (در یكی از صحنه‌های ابتدایی) به هنرپیشگی در برنامه تئاتر تقلیل یافته است. گسترش بیش از اندازه فیلم، یك گروه از شخصیت‌ها و قهرمانان اصلی را (سیندرلا‌، سفیدبرفی و زیبای خفته) كه به نوعی همانند فرشتگان چارلی هستند، ایجاد می‌كند. اگرچه فیلم ‌با شخصیت‌های زیاد تولید شده است ولی این شخصیت‌ها كار زیادی برای انجام دادن در فیلم ندارند. در اولین فیلم، این شخصیت‌ها كنایه شیطنت‌آمیز كمپانی دریم وركز به كمپانی دیسنی بودند و همانند شخصیت‌هایی بی‌مصرف در باتلا‌ق پنهان شرك ریخته می‌شدند.
در واقع فیلم آن‌قدر تعدد در شخصیت‌ها ایجاد می‌كند كه مرد شیرینی زنجبیلی و ۳ موش كور نیز ناخودآگاه دوباره ظاهر می‌گردند. اگر صحنه‌ای از دویدن ۳ موش كور در فیلم نباشد، آنها چه استفاده دیگری دارند؟ و اگرچه من - و مخاطبین - می‌توانیم حیواناتی را كه حرف می‌زنند قبول كنیم، ولی شیرینی‌های جاندار و زنده در برقراری ارتباط با مخاطب شكست خورده‌اند.
تجربه كاری در ورایتی به من آموخته است كه شرك ۴ هم ساخته خواهد شد و امیدوارم كه به تاثیرگذاری شرك یك باشد. شرك یك در نمایش شرایط غریبه و بیگانه یك غول و تردید‌های دردناك او (شرك) در مورد نقشش در جامعه‌ای غیر از جامعه غول‌ها بسیار موفق عمل كرد و درگیر مسائلی همچون عدم تحمل عقاید یكدیگر، تعصب و شجاعت بود و نگرانی‌ها و پیام‌هایی واقعی داشت و البته خنده‌دار نیز بود و صحنه‌های اكشن بسیار خوبی همانند نجات فیونا توسط شرك داشت.
دیدن شرك همیشه به خاطر انیمیشن حرفه‌ای‌اش خوشایند و جذاب بوده است، اما شرك ۳ از كمبود چالش‌های واقعا جذاب رنج می‌برد. اشتباه این فیلم این است كه فكر می‌كند كه یك نمایش خنده‌دار به خاطر خودش و كارهای جالبش خنده‌دار است - و به اصل كمدی و پیامش نمی‌پردازد-، اشتباهی كه بسیاری از كارتون‌های تلویزیونی نیز مرتكب آن می‌شوند و آخرین نكته اینكه پردازش و پرورش شخصیت‌ها بسیار ساده و سطحی هستند، چرا كه هیچ كار مبتكرانه و جالب توجهی برای طراحی آنها انجام نشده است.
روزبه خلقتدوست
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید