چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


معجزه انیمیشن


معجزه انیمیشن
تعیین حدود و ثغور برای انیمیشن کاری است عبث چون به تجربه ثابت شده است انیماتور با محدودیت های ناگزیری که دیگران با آنها روبه رو هستند، مواجه نیست. او به سادگی می تواند ناشدنی ها را ممکن و نادیدنی ها را به تصویر بکشد.
چند سال پیش یک فیلم انیمیشن کوتاه (حدود ۱۰ دقیقه) دیدم (و به گمانم در جشنواره پویانمایی تهران نیز به نمایش درآمده است) با عنوان «راهب و ماهی». داستان درباره راهب جوانی در یک صومعه بود که از فکر گرفتن ماهی در استخر صومعه نمی توانست بخوابد. در استخر به دنبال ماهی می دوید، از این سو به آن سو. از هر وسیله ای استفاده می کرد و ماهی بازیگوش به دام نمی افتاد. آنها همین طور در تعقیب هم بودند.
راهب هر بار با ترفند یا وسیله ای جدید بازمی گشت اما باز ناکام می ماند، ناگهان ماهی از استخر بیرون پرید، به آسمان رفت و راهب خسته نیز با ماهی پرواز کرد. آنها دست در دست هم دور ماه می چرخیدند و در آسمان دست افشانی می کردند.
قطعه ای از موسیقی کلاسیک نیز در طول فیلم تکرار می شد. پس از دیدن فیلم ناگهان خود را بازگشته از یک سفر معنوی یافتم. انیماتور با بیانی ساده، طراحی به شدت جذاب و تکنیکی ساده تمام آنچه که قرار بود در یک هنر مذهبی / معنوی گفته شود را گفته بود. این معجزه انیمیشن بود که با این اختصار و قدرت می توانست مفهوم را در هنری ترین شکل ممکن منتقل کند. «راهب و ماهی» یکی از هزاران موردی است که می توان به آن ارجاع داد برای ثابت کردن پیوند میان مذهب و انیمیشن.
به واقع مذهب و هنرهای نمایشی پیوندی عمیق دارند اما هنگامی که سخن از به تصویر کشیدن مذهب در میان باشد، سینما و تئاتر به دلیل محدودیت های فرمی و ذاتی در بیان متافیزیک جاری در مذهب شاید الکن به نظر آیند، اما انیمیشن یا پویانمایی شاید بهترین راه برای بیان قصص مذهبی باشد و اگر توفیقی در سینما هم در این زمینه به دست آمده باز هم مدیون جلوه های ویژه و تکنیک های انیمیشنی است. این مسئله در مورد سینمای ایران حتی شکلی ضروری و حیاتی به خود می گیرد اما چرا؟
اولین دلیل را می توان ضعف آشکار سینمای ایران در زمینه جلوه های ویژه و تکنولوژی ابتدایی دانست. داستان های مذهبی برای تصویری شدن نیاز به جلوه های ویژه پیشرفته دارند، تجربه هایی مثل داستان اصحاب کهف و فیلم ابراهیم خلیل الله و ایوب پیامبر به خوبی این ضعف های آشکار را عیان می کنند.
در همین جاست که قابلیت انیمیشن می تواند کمک کند، چون ذات این هنر بر اساس شکستن رئالیسم دنیای اطراف تعریف شده بنابراین ضعف تکنیکی سینما در اینجا محلی از اعراب ندارد. دوم اینکه با توجه به حساسیت موضوع عدم نمایش چهره های معصومین، انیمیشن راحت تر قابلیت طرح مضامین مذهبی را دارد، انیماتور دیگر خود را با دغدغه انتخاب بازیگر، انتخاب لوکیشن و... رودررو نمی بیند، او بر اساس دنیای ذهنی خود اثر را شکل می دهد و حداکثر با مقوله انتخاب صداپیشه سروکار دارد.
سوم هزینه های عظیمی که صرف ساخت دکور، آرایش صحنه، لباس و... می شود در انیمیشن بی معناست. پویانمایی هنری گران است اما بی هیچ تردید با صرف هزینه یکی از آثار سینمایی می توان در انیمیشن نتایج بسیار بهتری گرفت. حتی در بدبینانه ترین شرایط اگر هزینه ها را برابر حساب کنیم در یک سو اثر سینمایی ضعیفی (یا متوسط) خواهیم داشت و در سویی دیگر یک فیلم بلند انیمیشن خوب.
چهارم مسئله مخاطب است که انیمیشن مذهبی را برای ایران ضروری می کند. تولید آثار بلند انیمیشن از چند جنبه به نفع تماشاگر داخلی است. تربیت تماشاگر انیمیشن یا در حالتی دیگر عادت دادن تماشاگر ایرانی به تماشای انیمیشن؛ آنچه که اکنون وجود ندارد و آشنایی بخشی بزرگ از جامعه ایرانی با مفاهیم و فرهنگ مذهبی با زبانی هنری که به مراتب از دیگر شیوه ها مناسب تر است.همه آنچه گفته شد زیر سایه یک معمای بزرگ قرار می گیرند و آن معما آغاز این جمله است «اما همه چیز باید جذاب باشد».
جذابیت ذات دنیای انیمیشن است، جذابیت کلیدی است که در دنیای انیمیشن هر قفلی را باز کند. دنیای انیمیشن دنیای بی حوصلگی، عبوس بودن و غیرمفرح بودن نیست. انیماتورهای اروپای شرقی ثابت کرده اند که می توان تلخ ترین، سیاه ترین، غمگینانه ترین و حتی عبوس ترین مفاهیم را هم با زبان جذاب انیمیشن گفت. می دانید چرا پس از چند سال هنوز «راهب و ماهی» لحظه لحظه اش در خاطرم نقش بسته است؛ جذابیت اثر غیرقابل باور بود.
فربد پاشاکلایی
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید