سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

مذاکره ذلت آفرین با یک آمریکایی صادق!


مذاکره ذلت آفرین با یک آمریکایی صادق!
دموکرات ها و جمهوری خواهان، اعضای دو حزب اصلی و دو جناح رقیب در سیاست آمریکا، اگرچه دیدگاه های غیرهمسانی درباره سیاست خارجی این کشور دارند، اما تفاوت دیدگاه آنها به اندازه ای نیست که کسی تصور کند با تغییر حاکمیت در آمریکا، سیاست های استعماری این کشور در قبال کشورهای دیگر - و به ویژه کشورهایی که در اردوگاه دشمن قرار دارند - یکباره تغییرات به اصطلا ح ۱۸۰ درجه ای کند.
در واقع اختلاف نظر کارشناسان دو حزب مزبور بیشتر در روش ها و نحوه اعمال قدرت است، نه در اصل نگاه از بالا ، استعماری و مبتنی بر منافع. براساس این واقعیت است که کمتر صاحب نظر و سیاستمداری در ایران به تغییرات در دولت های آمریکایی با خوش بینی و امیدواری نگاه می کند. تجربه هم نشان داده که میان کارتر و کلینتون دموکرات با ریگان و جورج بوش جمهوری خواه، تفاوتی که منجر به تغییر نگاه ایران به آمریکا شود، وجود ندارد. در طول تاریخ انقلا ب اسلا می هم میان این دولتمردان آمریکایی و همراهانشان، در ایران تقسیم بندی صورت نگرفته و تقریبا همه یکسان گرفته شده اند.
امروز بسیاری بر این باورند که اگر دموکرات ها طرفدار خروج سربازان آمریکایی از عراق هستند، نه به خاطر مخالفت با اشغال یک کشور دیگر، که به دلیل استفاده تبلیغاتی، به چنین نظریه هایی رو آورده اند و بر این اساس می توان گفت که اشغالگری و تجاوز و زورگویی اختصاص به یک نفر یا یک گروه و حزب ندارد. سیاست دولت های آمریکا براساس منفعت طلبی و برتری جویی شکل گرفته و این خصوصیت مشترک همه افراد حاضر در صحنه سیاست این کشور است اما آیا می توان به صداقت گفتار و رفتار این افراد صحه گذاشت و هر ادعایی از طرف آنها - که مسلما بر مبنای سیاست ورزی شان است - بدون چون و چرا پذیرفت؟
ظاهرا سوال فوق الذکر، جوابی بدیهی دارد اما این گونه نیست. در واقع عکس العمل بعضی از اهالی سیاست به ادعاها و گفته های مقامات آمریکایی به گونه ای است که از آن می توان نتیجه گرفت سیاستمداران آمریکایی، افراد حامی تجاوز و سلطه اما راستگو و دارای گفتار صادقانه و بدون شک و شبهه هستند! شاهد این مدعا، رفتاری است که در هفته اخیر، بعضی سیاسیون داخلی در برابر ادعای جان کری نامزد حزب دموکرات آمریکا مبنی بر مذاکرات چهار ساعته با نمایندگان اصلا ح طلبی در پیش گرفته اند.
داستان از آنجا آغاز شد که جان کری در گفت وگو با نشریه سوئدی گرینگو ادعا کرد که در حاشیه مجمع جهانی اقتصاد در داووس گفت وگوی چهار ساعته ای را با نمایندگان اصلا ح طلب ایرانی که به عنوان پژوهشگر در آن اجلا س شرکت داشتند انجام داده است که این افراد در مذاکرات تاکید کردند دولت آمریکا آن طور که باید قدر اصلاح طلبان را ندانسته و در برابر تضعیف آنها درداخل ایران، موضع محکمی اتخاذ نکرده است.
انتشار این سخنان کری، فرصت دوباره ای به دست بعضی رسانه ها و سایت های خبری جریان مخالف اصلا حات داد تا بار دیگر «اصلا ح طلبان آمریکایی» را رسوا کنند! حرف های کری بازتاب وسیعی در ایران داشت و با عکس هایی از کنار هم نشستن سیدمحمد خاتمی و جان کری در اجلا س مزبور ضمیمه شد تا نتیجه دلخواه از آن گرفته شود; در حالی که در زمان برگزاری اجلا س، این عزیزان نتوانسته بودند از این موضوع بهره برداری مناسب را انجام دهند. شروع نام خانوادگی خاتمی و کری با حرف K و چینش صندلی ها براساس الفبا، مهمترین عامل این موضوع بود و البته هوشیاری و تجربه خاتمی هم مانع بهره برداری ها شد. اما حالا ، اگرچه واضح بود که بر فرض صحت ادعای کری، خاتمی به هیچ وجه جزو مذاکره کنندگان نبوده ولی انتشار دوباره عکس ها لا زم دیده شد.
یکی از خبرگزاری های منتسب به محافظه کاران که پوشش خبری مناسبی به این گفته های جان کری داد، البته گفت وگویی هم با صادق خرازی انجام داد که وی در آن، ادعای کری را کذب محض دانسته و گفت: خبر برگزاری این اجلا س و حواشی آن در دنیا پیچیده و هیچ مذاکره ای در کار نبوده است. تنها یک پنل بود که در آن خاتمی، عبدالله گل، عمروموسی، جان کری و احمد نظیف شرکت داشتند و جلوی بیش از دو هزار نفر هم برگزار شد.
این خبرگزاری در ادامه این خبر برای تاثیرگذاری عمیق تر آورد: «سفیر سابق ایران در فرانسه در ادامه هدف کری از این سخنان را بهره برداری داخلی عنوان کرد و در پاسخ به این سوال که به نظر شما سخنان کری چه مصرفی در جامعه آمریکا می تواند داشته باشد، گفت: من نمی دانم و اکنون هم آمادگی مصاحبه ندارم.»
این خبرگزاری همچنین خبر داد که با دفتر جان کری تماس گرفته ولی یک سخنگو به آنها گفته که «سناتور کری بسیار مشغول است و ما با رسانه های خارجی مصاحبه نمی کنیم، این سیاست ما است» . خبرگزاری مزبور در ادامه توضیح داده که «این در حالی است که کری بارها با رسانه های غیر آمریکایی مصاحبه کرده است».
شاید برای پایان شبهات همین موضوع کافی بود، چرا که اصلا مصاحبه کری که ادعای مورد بحث در آن صورت گرفته، با یک نشریه سوئدی بود و همین، میزان صداقت او را می رساند، اما چنین نشد! جمعه گذشته، این ادعای کری در یکی از مهمترین تریبون های نظام جدی گرفته شد و سخنران محترم با ابراز تاسف از اینکه جان کری نماینده دموکرات و رقیب بوش در انتخابات عنوان کرده با برخی افراد از جریانات سیاسی ایران حدود چهار ساعت صحبت کرده و به او گفته اند آمریکا اشتباه کرد که از ما حمایت نکرد، نفس این دیدار را ذلت آفرین خواند و دلدادگی به بیگانه را زشت دانست و گفت: این از ناحیه هر کسی که باشد، قرآن آن را نفاق می نامد.
وی با اشاره به آیات ۱۳۸ و ۱۲۹ سوره نسا»، خطاب به آنها که با بیگانگان طرح دوستی می ریزند، افزود: دنبال چه هستید. بیایید به سیل خروشان این ملت خدایی بپیوندید. با یک بیگانه می نشینید، درد دل می کنید و حرف می زنید. این کار و نفس این ارتباط و دلدادگی به بیگانگان، خروج از دایره خودی و ورود به دایره بیگانگان است. همه باید این اقدام را محکوم کنند حتی جریان هایی که منسوب به آنها هستند اگر عزت و سربلندی خودشان را می خواهند باید این گونه بیگانه پرستی ها و بیگانه دوستی ها را محکوم کنند زیرا ناسپاسی از نعمت خداست.
با این تفاصیل به نظر می رسد در حال حاضر از دیدگاه بعضی افراد، جان کری از اصلا ح طلبانی مثل صادق خرازی هم به مراتب صادق تر است و اگر چه گفت وگو با او مصداق نفاق و دیدار با او ذلت آفرین است، اما باید به ادعایش بدون هیچ شکی، صحه گذاشت و خبر واحدش را بر اساس شرایطی که دارد باید پذیرفت! این موضوع البته بیش از آنکه اعتقادی باشد، نشات گرفته از شرایط تبلیغاتی است. همان طور که حرف کری مصرف داخلی برای آمریکایی ها دارد، اینجا هم استفاده از حرف کری، مصرف داخلی دارد و بر این اساس، جان کری نمی تواند خیلی روی نظراتی مبنی بر راستگو بودنش تکیه کند زیرا اولا این یک حرف او چون درباره «اصلا ح طلبان» است، بدون چون و چرا پذیرفته می شود ثانیا چون موعد انتخابات است به حرف او توجه می شود والا اصلا نیازی به نقل قول از او برای مقابله با اصلا ح طلبی نبود!
در پایان این مطلب شاید بد نباشد به معمایی اشاره کنم که بر سر این موضوع در ذهن نگارنده شکل گرفته و هر چه بیشتر آن را می کاود، متعجب تر می شود: اینکه مگر تفاوت میان نامه نوشتن به رئیس جمهور آمریکا با مذاکره با نامزد سابق ریاست جمهوری این کشور چه میزان می تواند باشد که اولی را کسی از تریبون مقدسی «الهام» عنوان می کند و دومی را دیگری از همان تریبون، «نفاق و ذلت آفرین»؟! جواب این معما را البته فقط و فقط باید در سیاست پیدا کرد، در سیاست ما.
نویسنده : محمدحسین روانبخش
منبع : روزنامه مردم سالاری