برای هیات نظارت بر انتخابات

۱ ) رهبر انقلاب اسلامی در یکی از آخرین سخنرانی های خود در ماه مبارک رمضان، خطاب به دانشجویان شرکت کننده در مراسم افطاری، نکات قابل توجهی را که می تواند در معادلات سیاسی داخل کشور اثرگذار باشد، بیان کردند. دو نکته از این بیانات را که مورد توجه سیاسیون قرار گرفت، نقل به مضمون مورد اشاره قرار می دهم؛ یکی اینکه نقد منطقی و مودبانه نظرات و دیدگاه های مقام رهبری، نه تنها اشکالی ندارد که شاید ضرورت هم پیدا کند. دیگر اینکه قبول نداشتن بعضی از دیدگاه ها و نظرات ایشان به شرط اینکه اخلال در جامعه ایجاد نکند، به معنی ضدیت با رهبری و ولایت فقیه نیست. این دو نکته البته همراه با توضیحی از ایشان بود که رهبری در ملاقات های خصوصی و دیدارهای عمومی در موضوعات گوناگون دوگونه سخن نمی گوید و آنچه را برای افکار عمومی بیان می کند، همان است که به مسوولان و تصمیم گیران مملکتی می گوید.
۲ ) هیات نظارت بر انتخابات خصوصاً انتخابات مجلس شورای اسلامی که به طور سنتی به ریاست دبیر شورای نگهبان تشکیل می شود، یکی از مهمترین ملاک هایی را که برای ردصلاحیت چهره های شناخته شده سیاسی یا روزنامه نگاران و فرهیختگان مورد توجه قرار داده و می دهد، نسبت نظرات و دیدگاه های نامزدهای نمایندگی مجلس و رهبری انقلاب است. اگرچه دبیر محترم شورای نگهبان یا سخنگوی این شورا وقتی با پرسش های مربوط به علل ردصلاحیت ها مواجه می شوند، پاسخ های عجیب و غریب می دهند. مثلاً از فساد اخلاقی و داشتن پرونده های دزدی، قاچاق و... ردصلاحیت شدگان سخن می گویند، در صورتی که هم خود پرسش شونده و هم مردم می دانند که منظور از این پرسش ها در ارتباط با چهره های سیاسی است، نه دزدان و قاچاقچیان و بی دین ها، اما واقعیت این است که وقتی ورقه علل ردصلاحیت به دست ردصلاحیت شدگان متدین و متعهد و انقلابی و پاک می رسد، به مواردی از قانون اشاره شده که به تعارض و مخالفت با نظرات رهبری و عدم التزام عملی به اسلام و ولایت فقیه مربوط می شود.آشکار است که ردصلاحیت به علل فساد اخلاقی، دزدی، قاچاق و... از روی پرونده های موجود در دستگاه قضایی و انتظامی بیرون می آید، اما بسیاری از موارد ردصلاحیت برگرفته از سخنرانی ها، نوشته ها یا شناخت دورادور از نامزدها توسط اعضای هیات های نظارت شهرستان و استان است. قطعاً از حافظه تاریخی ملت ایران، برخوردی که هیات نظارت بر انتخابات با نویسندگان نامه انتقادی به رهبر انقلاب در مجلس ششم شد، محو نخواهد شد.
راستی فعالیت های عمده یی که اعضای هیات نظارت شهرستان ها و استان ها به سفارش هیات مرکزی نظارت بر انتخابات برای جمع آوری نقطه نظرات و موضع گیری های داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی صورت می دهند، برای چیست؟ ردصلاحیت گسترده اصلاح طلبان و هواداران آن به بهانه حرف زدن یا نوشتن چیزی جز نقطه نظرات رهبری تحت عنوان ضدیت با ولایت فقیه، از چه پشتوانه قانونی برخوردار است؟ اگر آقایان در رسانه ملی یا جراید متعلق به راست، تصویری نادرست از شخصیت و سابقه متدینین ردصلاحیت شده ارائه می کنند تا شاید از زیر بار مسوولیتی که در قبال رفتار و تصمیمات شان دارند، شانه خالی کنند، به مفهوم این نیست که عین حقیقت عمل کرده اند.
۳ ) چند هفته قبل سخنگوی شورای نگهبان خبر از این داد که ردصلاحیت شدگان گذشته برای مجلس هشتم نیز به فکر تایید صلاحیت نباشند. قطعاً منظور وی دزدان و فاسدان و قاچاقچیان نیست. اکنون شورای نگهبان و تمامی کسانی که در سراسر کشور به راحتی ردصلاحیت می کردند، در آزمونی سخت شرکت می کنند. تک تک اعضای هیات های نظارت بر انتخابات، فرمانداران، اعضای هیات های اجرایی مستقر در فرمانداری ها و سایر کسانی که نقشی حتی اندک در بررسی صلاحیت ها دارند و نوعاً مخالفان خود را به ضدیت با ولایت فقیه متهم می کنند، در موقعیت خطیری قرار گرفته اند.سخنان مقام رهبری در دیدار با دانشجویان، علی الاصول باید برای کسانی که سرنوشت انتخابات را در دست دارند، فصل الخطاب باشد و براین اساس ضرورت دارد که کلیه پرونده های تشکیل شده برای اصلاح طلبان را بازبینی کنند و آنچه را که به زعم خود در مخالفت با رهبری و ضدیت با ولایت فقیه ملاک قرار داده اند، مورد تجدیدنظر قرار دهند. آیا وقت آن نرسیده است کسانی که به بهانه های واهی، مخالفان فکری خود را ردصلاحیت کردند و موادی از قانون اساسی یا قوانین موضوعه را با تفسیرهای غیرواقعی، مستمسک برخورد با مخالفان خود قرار دادند، میزان اعتقاد خود را به رهبری و ولایت فقیه اثبات کنند؟ امروزه هر ردصلاحیتی که مبتنی بر برداشت های نادرست از موضع گیری ها و نظرات داوطلبان نمایندگی است، دقیقاً برخلاف نظرات و دیدگاه های ارائه شده توسط رهبر انقلاب است و اگر رویه های سابق ادامه پیدا کند، براساس دیدگاه خودشان، به دلیل مخالفت با نظرات رهبری، صلاحیت حضور در هیات های نظارت و حتی شورای نگهبان را ندارد. این گوی و این میدان.

مصطفی ایزدی

منبع : روزنامه مردم سالاری