شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


روان‌ درمانی و معنویت


روان‌ درمانی و معنویت
اهمیت معنویت و رشد معنوی در انسان، در چند دهه گذشته به صورتی روز‌افزون توجه روانشناسان و متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. پیشرفت علم روانشناسی از یک سو و ماهیت پویا و پیچیده جوامع نوین از سوی دیگر، باعث شده است که نیازهای معنوی بشر در برابر خواسته‌ها و نیازهای مادی قد علم کنند و اهمیت بیشتری بیابند. چنین به نظر می‌رسد که مردم جهان، امروزه بیش از پیش به معنویت و مسائل معنوی گرایش دارند و روانشناسان و روان‌پزشکان نیز به طور روزافزون در می‌یابند که استفاده از روش سنتی و ساده برای درمان اختلالات روانی کافی نیست.
از سوی دیگر سازمان جهانی بهداشت در تعریف ابعاد وجودی انسان، به ابعاد جسمانی و روانی اجتماعی و معنوی اشاره می‌کند و بعد چهارم، یعنی بعد معنوی را نیز در رشد و تکامل انسان مطرح می‌سازد.
در آستانه قرن بیست و یکم، انسان به نقشه کامل ساختار ژنتیکی بشر دست یافته و ادعا می‌شود که تا پنجاه سال آینده، کلیه بیماری‌های ژنتیکی مهلک، شناخته و ریشه‌کن خواهند شد و احتمالا در آینده بسیار نزدیک، بشر قادر خواهد بود انسان بسازد، اما سوال این است که خلق دوباره انسان به دست انسان، چه نتایجی در بر خواهد داشت؟ افزایش طول عمر انسان از ۸۰ سال به ۱۰۰ سال و ۲۰۰ سال و ازدیاد جمعیت به صورت انفجارآمیز، چه وضعیتی را در جهان به وجود خواهد آورد؟ این سوال‌ها تنها از آینده‌نگری از نوع علمی - تخیلی ناشی نمی‌شود، بلکه به تجزیه و تحلیل فلسفی، اخلاقی و معنوی نیاز دارد.
انسان باید جهان را از نو شناسایی کند. باید درکی دقیق و عمیق از طبیعت، محیط‌زیست و کهکشان و خلقت به دست آورد. اینجاست که بعد معنوی انسان خودنمایی می‌کند.
هرگاه ماهیت معنوی انسان و نقش روان درمانی در رشد معنوی انسان بخواهد مورد بررسی قرار گیرد لازم است هدف روان درمانی که همانا درمان مشکلاتی که ماهیت عاطفی دارند می‌باشد که البته این درمان براساس روش‌های روان‌شناختی که به وسیله یک فرد متخصص که با بیمار، ارتباط حرفه‌ای خاص ایجاد می‌کند، اجرا می‌شود، بررسی گردد.
از سوی دیگر برخی از روانشناسان (شهیدی، ۱۳۸۰، وون، ۱۹۹۳) معنویت را عنوان تلاش دائمی بشر برای پاسخ دادن به چراهای زندگی تعریف کرده‌اند. به عبارت واضح‌تر، استفاده بهینه از قوه خلاقیت و کنجکاوی برای یافتن موجود مرتبط با زنده ماندن و زندگی کردن و در نتیجه،‌ رشد و تکامل بخش مهمی از معنویت را تشکیل می‌دهد.
‌● روان درمانی و معنویت:
هرگاه معنویت بخواهد نقش خود را در مواجهه درمانی به طور کامل ایفا کند، باید دیدگاه‌ یا رویکردی وجود داشته باشد که به درمانگر کمک کند تا بتواند این نقش را به درستی درک کند. بدون تردید هر درمانگری برای خودش دیدگاه‌هایی در زمینه معنویت دارد. در این موضوع نکته این است که درمانگر چگونه می‌تواند در تجربه معنوی مراجعان در طول زندگی آنان و در اتاق درمان حضور پیدا کند. موضع خاصی که درمانگر اتخاذ می‌کند، به این سوال که کدام رویکرد را باید پذیرفت، پاسخ نمی‌دهد. (البته این هم راه‌‌حلی است که درمانگر با افراد و مراجعین متعلق به مذهب خودش کار کند و به این ترتیب نقشی شبیه به نقش یک هدایت کننده معنوی داشته باشد.)
درمانگر انعطاف‌پذیر که در یک چارچوب مذهبی کار می‌کند می‌تواند کنکاش‌ها و فراز و نشیب‌های معنوی مراجعان خود را به خوبی درک کند. اما هر قدر هم که درمانگر مذهبی، انعطاف‌پذیر باشد بازهم اشکال پیش می‌آید، برای مثال، یک درمانگر مسیحی را در نظر بگیرید که با بلاتکلیفی‌های زیر مواجه شود؛
۱) مراجعین درگیر بت‌پرستی یا شرک شده‌اند.
۲) مراجعین به طالع‌بینی، جادو، خرافات و مانند اینها علاقه مندند.
۳) مراجعین به فکر سقط جنین افتاده‌اند.
۴) مراجعین به تناسخ روح اعتقاد پیدا کرده‌ و مدعی‌اند که قبلا چند بار به دنیا آمده و در این جهان زندگی کرده‌‌اند.
۵) مراجعین حضور خویشاوندان مرده خود را در اتاق درمان احساس می کنند.
هریک از این پدیده‌ها یا همه آنها ممکن است برای درمانگر مسیحی بسیار مذهبی، مشکلاتی به وجود آورند. می‌توان تصور کرد که برای درمانگران بودایی، هندی، یهودی و دیگر مذاهب نیز مشکلات مشابهی پیش آید. در این موارد، رویکرد فلسفی مشهور به پدیدارشناسی، یک راه حل ارائه کرده است (پدیدارشناسی، مکتبی فلسفی است که در آن اعتقاد بر این است که “دانش و درک قابل اعتماد، به وسیله بررسی و توصیف تجربه‌های انسان، از اشیای پیرامون او به دست می‌آید.”) پدیدارشناسی با تجربه‌های ما از واقعیت و نه خود واقعیت، سر و کار دارد.
نتیجه اینکه در چارچوب دیدگاه پدیدارشناختی من نمی‌توانم بگویم احساس یا تجربه شما، اشتباه یا غیرواقعی است. من فقط به عنوان درمانگر می‌توانم بگویم تجربه شما (مراجع) تجربه‌ای غیر معمولی است و نتایج آزارنده‌ای خواهد داشت.
پس دیدگاه پدیدارشناختی، عمیقا برای واقعیت دیگران، احترام قائل است. چالش درمانگر این است که مراجع خود را در کشف واقعیت خصوصی او همراهی کند که در این صورت به ناچار جهان‌بینی او بر مراجع تاثیر می‌گذارد.
از سوی دیگر روان درمانی هستی‌گرا (وجودی) نوعی رویکرد درمانی است که بر مسائلی که در وجود فرد ریشه دارند، تمرکز می‌کند، هستی‌گرایی یا وجودگرایی، فلسفه‌ای است که هدف آن درک یا روشن کردن تجربه “بودن در جهان هستی” است. بنابراین، کانون توجه آن، نحوه بودن فرد و حالت کیفی رابطه انسان با خود، دیگران و جهان مادی است.روانکاوی به نام فرانکل که هستی‌گرا بود، رویکرد درمانی خود را لوگوتراپی یا معنا درمانی نامید. او مدت سه سال در بازداشتگاه آشویتس و داخائو زندانی بود.
در همان جا بود که فهمید “فقط کسانی می‌توانستند زنده بمانندکه به آینده می‌اندیشیدند و هدفی در آینده داشتند و در جستجوی یافتن معنایی در آینده بودند (فرانکل ۱۹۷۸ :۱۳۵) فرانکل معتقد بود که یک خلاء وجودی در قلب زندگی قرن بیستم وجود دارد که فقط می‌تواند توسط خداوند پر شود. “درباره احساس بی‌معنایی به خودی خود نیز می‌توان گفت که نوعی ناامیدی وجودی و پریشانی معنوی است تانوعی اختلال عاطفی یا بیماری روانی” (۱۹۷۸ :۱۳۴) فرانکل مذهب را یک پدیده انسانی قلمداد می‌کرد و معتقد بود که مذهب، نتیجه چیزی است که “من آن را انسانی‌ترین پدیده‌ انسانی، یعنی “اراده برای کسب معنا” می‌دانم و ما می‌توانیم بگوییم که مذهب برای ارضای آنچه اکنون می‌توانیم آن را “اراده‌ای برای کسب معنای نهایی” بنامیم ظهور کرده است” (۱۹۷۸:۱۵۳)
● نقش دعا در روان‌درمانی:
در کتابی که توسط انجمن روان‌شناختی آمریکا به چاپ رسیده است. ریچاردز و برگین (۱۹۹۷) نوعی راهبرد معنوی برای استفاده در مشاوره و روان درمانی مطرح می‌کنند. این راهبرد چیزی نیست جز دعا کردن برای مراجعین و ترغیب آنان به دعا کردن درباره مشکل خود.صرف‌نظر از هر معنایی که دعا برای درمانگر دارد، دعا برای درمانجو ممکن است معناهای کاملا متفاوتی داشته باشد.معنای دعا برای مراجع، با هر آنچه که این عمل برای مشاور معنا می‌دهد، می‌تواند بسیار متفاوت باشد.مثلا می‌تواند دعا کند در هنگام احساس اضطراب یا دعا کردن قبل از جلسه درمان و ... باشد.
در فرآیند روان‌درمانی، به نظر می‌رسد که ترغیب مراجعین به دعا کردن، رابطه درمانی را تغییر دهد و آن‌ را شبیه به راهنمایی معنوی سازد و در عین حال ممکن است برای مراجعینی که گرایش‌های مذهبی دارند، بسیار مناسب هم باشد.در عین حال شواهدی نشان می‌دهد که دعا می‌تواند تاثیر مثبتی بر سلامتی شخص هدف دعا داشته باشد، به این ترتیب حال که می‌دانیم دعا، نتایج سودمندی دارد، آیا منصفانه است که آن را رد کنیم؟
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید