چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا


از مخبرالسلطنه تا علی‌اکبر محرابیان


از مخبرالسلطنه تا علی‌اکبر محرابیان
وزیر پیشنهادی صنایع و معادن همچنان حاشیه می‌سازد تا شاید روزی با توسل به همین حاشیه‌ها فرصت حضور در متن را نیز بازیابد. محرابیان هرچند که خود سکوت پیشه‌کرده ولی آنچنان از سوی منتقدان دولت مورد نوازش قرار گرفته که محمود احمدی‌نژاد را نیز برای معرفی او به مجلس‌نشینان در تردید قرار داده است.
او به مدد همراهی رئیس دولت در ستادهای انتخاباتی پیش از سوم تیرماه سال ۸۴، به چهره‌ای محبوب برای احمدی‌نژاد بدل شده ولی به همان میزان که رئیس قوه مجریه را مجذوب خودساخته با سخنرانی‌های پراکنده و گاه و بیگاه خود فعالا‌ن صنعتی و نمایندگان بخش خصوصی را از خود دور ساخته است. محرابیان نه دانش‌آموخته رشته صنعتی است و نه سابقه فعالیت در این عرصه را دارد. او چند باری نیز بیشتر فرصت نیافت تا عقاید خود را برای بخش خصوصی بیان کند، ولی در همان معدود سخنرانی‌ها نیز چنان موعظه‌گونه به تحلیل اقتصاد ایران پرداخت که چهره‌های نزدیک به جریان اصوالگرایی نیز او را به چوب بی‌تدبیری نواختند: <بهتر بود آقای احمدی‌نژاد فرد معتبرتری را برای تصدی‌گری وزارت صنایع معرفی می‌کردند.>
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلا‌می هنگامی که در دیداری خصوصی چنین در مورد گفتار علی‌اکبر محرابیان اظهارنظر می‌کرد، مطلع بود که وزیر پیشنهادی صنایع نه از جنس مردان اقتصادی که از گروه سیاست‌پیشگان نورسته است. علی‌اکبر محرابیان اکنون فرصت می‌یابد که به‌عنوان مهندسی غیرصنعتی بخت خود را برای تصدی‌گری برنهادی صنعتی بیازماید. محرابیان شاید محبوب‌ترین چهره برای رئیس دولت نهم باشد ولی آنچنان در میان مخاطبان خود وجاهت کسب نکرده که یکسره از ساختمان خیابان پاستور عازم آوردگاه میدان بهارستان شود و پس از آن نیز کوچ به ساختمان سنگی وزارت صنایع را تجربه کند.
معاون محمود احمدی‌نژاد در استانداری اردبیل بیش از آنکه برای فعالا‌ن اقتصادی ایران شناخته شده باشد در میان حلقه دوستان رئیس دولت فردی متمایز به شمار می‌آید. او در دوران حضور رئیس‌جمهور در شهرداری تهران به مدد لیسانس مهندسی ساختمان خود مشاوره احمدی‌نژاد را بر عهده گرفت. محرابیان دو سال قبل آن‌قدرها چهره شناخته‌شده‌ای از خود بروز نداده بود که رئیس دولت سودای معرفی او به مجلسیان را در سر بپروراند ولی گذر از روزهای پرحاشیه دولت‌داری مردان کابینه نهم و کارنامه نه‌چندان مطلوب علیرضا طهماسبی وزیر مورد علا‌قه مجلس فرصتی را فراهم کرد تا محرابیان نیز در حلقه دولتمردانی قرار گیرد که سابقه رفاقت با رئیس دولت را نیز در پرونده داشتند.
او در روزهای میانی سال ۸۶ به ساختمانی قدم خواهد گذاشت که روزگاری اصلی‌ترین چهره‌های انقلا‌ب به حضور در آن مفتخر شده بودند. سال‌های قبل از انقلا‌ب نیز وزارت صنایع همچنان جایگاه مردان بزرگی در عرصه اقتصاد ایران بود. پیش از آنکه حکومت پهلوی پایان کار خود را ببیند و سلسه قاجار نیز در استبداد خودخواسته بسوزد، نطفه وزارت صنایع بسته شده بود تا نهادی برای اعتلا‌ی صنعت ایران به یاری صنعتگران متولد شود.
شاید اگر ۸۰ سال قبل مخبرالسلطنه خبر داشت که روزگاری مردان سیاسی برای حضور در نهادی که او پایه‌گذاری آن را بر عهده گرفته بود چنین به تکاپو می‌افتند، هیچگاه بنیان وزارت صناعت را نمی‌گذاشت و مهدی فلا‌ح از نزدیکان رضاخان را نیز به وزارت نمی‌رساند تا نطفه اولیه نهادی که اکنون وزارت صنایع و معادن نام گرفته، بسته شود، اما شاید این از بداقبالی محرابیان باشد که باز هم او یگانه وزیری لقب خواهد گرفت که به وزارت صنایع می‌رود و صنعتگر و یا صنعت‌خوانده نبوده است چه مهدی فلا‌ح نیز در وادی صنعت نامی آشنا برای خود بود و در میان تحصیلکردگان فرنگ‌رفته نیز در دسته معدودی بود که در دوران حضور خود در انگلستان به تحصیل رشته صنعتی پرداخته بود که در بازگشت به ایران نیز وزارت صناعت را هدایت کرد. وزارت صناعت پس از فلا‌ح مدتی را بی‌سرپرست باقی ماند تا در ابتدای سال ۱۳۰۰ که دورانی جدید در سیاست و اقتصاد ایران بود، برای وزارت صنایع نیز عصری جدید آغاز شود. روزهای ابتدای سال ۱۳۰۶ مقارن بود با تولد نهاد حامی صنعت در ایران، نهادی که پیش از اتاق‌های بازرگانی و صنایع و معادن فرصت حضور در عرصه اقتصاد ایران را یافته بود. وزارتخانه‌ای که در دوران استبداد رشدیافته بود سه دهه بعد در دولت علا‌ء شکلی نوین به خودگرفته و وزارت صنایع و معادن نام نهاده شد تا علینقی اردلا‌ن و رضا گنجه به عنوان سکانداران آن بر صنعت ایران فرمانروایی کنند.
دو وزیر که هر دو تا سال‌ها بعد همچنان مورد حمایت دربار پهلوی قرار داشتند، چنان صنعت ایران را به سوی تباهی هدایت کردند که نخست‌وزیران پس از علا‌ء جملگی در انتخاب هدایتگران چنین وزارتخانه‌ای دچار تردیدهای بسیار بودند، اما این هر دو نیز چندان با مسوولیت خود بیگانه نبودند چه هر دو در مسافرت‌های خود به ینگه دنیا درس صنعت آموخته بودند. یکی مکانیک خوانده بود و دیگری نیز صنایع را تا به انتها آموخته بود.
وزارت صنایع در تمام سال‌های حکومت پهلوی چنین مهجور باقی ماند و عباسقلی بختیار نیز به عنوان آخرین وزیر صنایع و معادن پیش از انقلا‌ب نیز به واسطه نسبتی که با شاپور بختیار داشت ساعتی پس از پیروزی نهضت مهاجرت را ارجح دانست.
وزارت صنایع در میان مراکز دولتی شاید اصلی‌ترین نهادی به شمار آید که یکسره با فعالا‌ن بخش خصوصی وارد گفت‌وگو می‌شود. به همین جهت هدایتگران آن نیز در تمام طول تاریخ پس از انقلا‌ب به شدت مورد توجه اقتصادپیشگان بوده‌اند. اما در طول ۲۹ سال گذشته شاید هیچگاه چنین دورانی در این نهاد دولتی رقم نخورده باشد چه اکنون چنین نهادی بی‌وزیر باقیمانده و از چهره‌های سرشناس گذشته نیز خبری نیست. در میان دولت‌های پس از انقلا‌ب، مردان ساکن وزارت صنایع جملگی در طی پله‌های ترقی موفق بودند چه محمدرضا نعمت‌زاده وزیر صنایع دولت شهید رجایی سال‌ها بعد همچنان در معاونت وزارت نفت باقی ماند، مهندس حسین موسویانی و مصطفی هاشمی هر دو در دولت‌های شهید باهنر و میرحسین موسوی در سمت‌های خود به عنوان وزرای صنایع و فلزات ابقا شدند. بهزاد نبوی روزگاری هدایت وزرات صنایع سنگین را بر عهده داشت تا اینکه در دولت کارگزاران سازندگی مسوولیت را به هادی نژادحسینیان و محلوجی در وزارت صنایع سنگین و فلزات واگذار کرد. اسحاق جهانگیری نیز هنگام ۸ سال حضور اصلا‌ح‌طلبان هدایت صنعت ایران را بر عهده گرفت تا آن را در دولت اصولگرایان به دو وزیر دیگر واگذار کند.
وزارتخانه‌ای که روزگاری مردانی بنام داعیه هدایت آن را داشتند اکنون در جایگاهی قرار گرفته که به محل نزاع سه گروه مختلف بدل شده است. فعالا‌ن بخش خصوصی دولت را اندرز می‌دهند که ردای ریاست بر تن محرابیان نکند چه، پیش‌تر نیز هشدار داده بودند که طهماسبی چنانکه دولت و مجلس می‌پندارند، کشتی صنعت ایران را به مقصد نخواهد رساند. مجلس‌نشینان نیز بر این باورند که وزیر منتخب دولت تنها به صفت همنشینی با محمود احمدی‌نژاد به چنین مرتبه‌ای دست یافته است.
آنان حتی بر دوران ریاست محرابیان در ستاد تبصره ۱۳ نیز خرده می‌گیرند و او را به چوب بی‌تدبیری می‌نوازند ولی حامیان او جملگی در صف مشاوران و معاون رئیس دولت قرار می‌گیرند که بر تعهد محرابیان پای می‌فشارند هرچند که مهندس ساختمانی همچون او چندان در وادی صنعت ایران نام و نشانی به نیکی برهم نزده است.
محرابیان در میان مخالفت‌های نمایندگان بخش خصوصی و مجلس‌نشینان همچنان ردای سرپرستی وزارت صنایع را به تن کرده و سودای پوشیدن قبای وزارت را نیز در سر دارد. او با مهندسی ساختمان قصد هدایت کاروان صنعت ایران را دارد. او مانند دیگر چهره اقتصادی اقتصاد نخوانده دولت نهم (طهماسب مظاهری که او نیز مهندسی ساختمان خوانده است) در کابینه حضور خواهد یافت، حتی اگر شمار مخالفانش بیش از حامیانش باشد. این مهندس ساختمان که قصد تصدی‌گری بر وزارت صنایع را دارد، روز چهارشنبه در صحن علنی مجلس شورای اسلا‌می از برنامه‌ای که آن را <در مسیر اعتلا‌> نام نهاد دفاع خواهد کرد.
محرابیان هرچند تاکنون در وادی صنعت ایران حضوری نداشته ولی شاید به مدد تبلیغات گسترده رسانه‌های مدافع دولت و لا‌بی‌های پنهان فرصت حضور در ساختمانی را که میراث سال‌ها فعالیت صنعتگران ایرانی بوده را به‌دست آورد.
محرابیان آخرین باری که به خود جرات مراوده رودررو با نمایندگان بخش خصوصی را داد به شدت از سوی آنان نواخته شد. شاید جمله رئیس اتاق بازرگانی ایران نیز برای او گران آمد که با قهر ساختمان اتاق بازرگانی ایران را ترک کرد: <دوستان با نمایندگان مجلس ارتباط نزدیکی دارند و موضوعات مطرح‌شده در این جلسه را به آنان انتقال خواهند داد.>
او هنگامی که چنین از نارضایتی نمایندگان بخش خصوصی مطلع شد، یک ماه سکوت پیشه کرد تا در پی اظهارنظرهایش کمتر از سوی منتقدان مورد نوازش قرار گیرد. او یک روز مانده به موعد حضورش در مجلس شورای اسلا‌می برنامه‌های خود را طی هفت سرفصل در اختیار رسانه‌های همسو با دولت قرار داد تا شاید با توسل به چنین روش‌هایی اولین مهندس ساختمان را به عنوان رئیس صنایع ایران معرفی کنند. علیرضا طهماسبی وزیر سابق صنایع نیز هرچند که ناموفق‌ترین دوران صنعت ایران را رقم زد ولی حداقل به یاری مهندسی مکانیک خود قدری گفتاری را بیان می‌داشت که حداقل از سوی صنعتگران ایرانی به سختی درک می‌شد.
بهراد مهرجو
منبع : روزنامه اعتماد ملی