یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

نظام دولت شهری و اندیشه سیاسی


نظام دولت شهری و اندیشه سیاسی
● نظام دولت شهری به عنوان پایگاه پیدایش و رونق اندیشه سیاسی
گرچه پیشینه ایده های سیاسی به دوره های دیرینه ای در تاریخ بشر بر می گردد اما اندیشه سیاسی به معنی دقیق كلمه، یعنی اندیشه سیاسی در قالب جدید و جدا از اسطوره به دوره ای از زندگی در یونان بر می گردد كه می توان آن را دوره دولت شهری در تاریخ یونان نام نهاد. شرایط زندگی سیاسی در دولت شهرها سرچشمه اصلی پیدایش اندیشه سیاسی به شكل تكامل یافته آن بوده است. با توجه به این مسئله لازم است در ابتدای این فصل نگاهی به وضع سیاسی دولت شهرها، به ویژه نهادها و تحولات سیاسی آن ها، بیندازیم. آشنایی با اوضاع سیاسی دولت شهرها از این جهت نیز مهم است كه گذشته از این كه زمینه عینی پیدایش درخشان ترین اندیشه ها و فرهنگ ها در تاریخ بشر بوده است در عین حال سازمان سیاسی آن ها نیز سرچشمه الهام نظریات اندیشمندان بزرگ محسوب می شود.
پایگاه اصلی پویایی بی سابقه اندیشه سیاسی در یونان باستان را باید در زندگی سیاسی و اجتماعی دولت شهرها جستجو كرد. در دولت شهرها بود كه برای نخستین بار در تاریخ بشر اقشار وسیع مردم در زندگی سیاسی مشاركت و نقش آفرینی كردند و نهادهای سیاسی پیشرفته ای را برای اداره ی زندگی جمعی فراهم آوردند. پیش از این، در تمدن های بزرگ شرق كه بر مبنای نظام های دین سالار سامان یافته بودند، چنین شرایطی پدید نیامده بود. در این امپراتوری ها، مثل امپراتوری های مصر، بین النهرین، ایران و چین باستان گروه های كوچك نخبگان سیاسی از میان كاهنان و خاندان های اشرافی اداره سیاسی جامعه را به دست داشتند و توده های وسیع مردم در سرنوشت سیاسی خود نقش چندانی نداشتند. در آن امپراتوری ها تصمیم گیری سیاسی به حلقه كوچكی از درباریان محدود بود. اما در دولت شهرهای یونان باستان با این كه مشاركت همگانی وجود نداشت اما حلقه تصمیم سازی سیاسی دامنه ی گسترده تری داشت. عواملی چون
۱) مشاركت وسیع مردم
۲) مبارزه طولانی مردم با اشراف برای كسب حقوق سیاسی
۳) تلاطم های پیاپی سیاسی
۴) رشد یك فرهنگ یگانه، زمینه مساعدی را برای تحرك اندیشه سیاسی و نظریه پردازی سیاسی فراهم كرد.
● اوضاع اجتماعی و سیاسی دولت شهرها
دنیای یونانی شامل شهرهایی بود كه در دره ها، سواحل دریاها و جزایر پراكنده بودند. این شهر از لحاظ سیاسی مستقل بودند در حالی كه سنت و نهادهای اجتماعی و سیاسی مشتركی داشتند. این شهرها در دوره های دورتر دارای نظام شاهی بودند، اما به تدریج نظام های تازه ای از جمله نظام اشرافی، الیگارشی (حكومت گروه توانگران) حكومت جباری و حكومت دموكراسی (كه بعداً درباره ی آن ها بیش تر سخن خواهیم گفت) یكی پس از دیگری در این شهرها به صورت نظام حاكم درآمدند.
جامعه یونانی در زمانی كه به عصر هومری معروف شده است یعنی در قرن های یازدهم تا نهم پیش از میلاد بر پایه ی اقتصاد طبیعی و نظام طایفه ای استوار بود. در این عصر صورت بندی اشتراكی اولیه و نظام طایفه ای در حال تجزیه بود و مالكیت خصوصی بر زمین و برده در حال رشد و گسترش بود. با این دگرگونی ها بزرگان طایفه كم كم صاحب امكانات و اقتدار و بیش از پیش از توده های مردم متمایز و ممتاز شدند.
در دوره بعدی كه به عصر هزیود (شاعر دیگر یونانی) معروف شده است و قرن های هفتم و هشتم پیش از میلاد را در بر می گیرد جامعه پدر سالار پیشین كاملاً تجزیه شد و نظام برده داری به مرحله تكاملی خود وارد شد. جدا شدن صنایع دستی از كشاورزی و تمركز آن در شهرها و به همین ترتیب گسترش دامنه ی بازرگانی و صنایع پیشه وری، همراه با رشد دریانوردی و رونق شهر باعث شد كه رفته رفته شهرها به واحدهای اصلی اجتماعی تبدیل شوند. این شهرها به صورت واحدهای مستقلی درآمدند كه هر یك دولتی خاص خود داشتند. به همین دلیل است كه آن ها را دولت شهر می خوانند. این دولت شهرها متشكل از شهر به عنوان هسته ی اصلی و یك سلسله روستاهای پیرامون آن بود كه به كارهای كشاورزی اشتغال داشتند. تراكم زندگی در دره هایی كه كوه های بلند آن ها را از هم جدا می كرد شرایط مساعدی برای نظام دولت شهرهای مستقل فراهم می كرد. این دولت شهرها گاهی به اتحادیه هایی متشكل از چند دولت شهر وارد می شدند، اما همواره به استقلال خود حساس بودند. از این پس تا اواخر قرن چهارم پیش از میلاد كه سپاه مقدونی بر آتن پیروز شد و امپراتوری مقدونی شكل گرفت دولت شهرها شكل شاخص زندگی اجتماعی و سیاسی در یونان بود.
● فضای سیاسی دولت شهر
دولت شهرها مركز كوران سیاسی و اجتماعی شدیدی بودند. اشراف سعی می كردند سازمان های نظام پدر سالاری و طایفه ای پیشین را در خدمت خود بگیرند و به ابزار قدرت خود تبدیل كنند. آن ها می خواستند شكل حكومت الیگارشی اشرافی یعنی سلطه چند خاندان اشرافی و سركردگان طایفه را (كه بازیل خوانده می شدند) بر جامعه تحمیل كنند و مردم را (كه دموس نامیده می شدند) از عرصه قدرت كنار بگذراند و نقش مجمع خلق را كه مردم در آن مشاركت داشتند محدود كنند و یا دستكم آن را به صورت بازیچه خود درآورند. اما مردم (دموس) نیز با تمام نیرو از حق خود در اداره ی دولت شهر دفاع می كردند. این وضع جامعه یونان را از لحاظ سیاسی به جامعه ای پرتلاطم و پویا تبدیل كرده بود. كشمكش های سیاسی، تحولات اجتماعی و رونق كار و پیشه بازرگانی و صنایع پیشه وری فضای مساعدی برای تحرك فكری فراهم كرده بود.
● دولت شهرهای عمده به مثابه ی الگوی الهام بخش اندیشه سیاسی
دولت شهرهای اسپارت و آتن بزرگ ترین دولت شهرهای یونان بودند. این دو دولت شهر در عین حال دو نظام متفاوت حكومتی و تا حدودی دو نظام متفاوت اجتماعی داشتند. اسپارت بیش تر یك جامعه كشاورزی و دارای نظام حكومتی محافظه كار بود. آتن بیش تر جامعه ای با زندگی بازرگانی، دریانوردی و پیشه وری بود. این دو دولت شهر از طرفی هر یك الگوی شكل های متفاوتی از حكومت و الهام بخش رشته های متمایزی از اندیشه های سیاسی بودند. افلاطون و ارسطو كه از آن ها سخن خواهیم گفت از الگوهای زندگی سیاسی در این دو دولت شهر در نظریه پردازی خود درباره ی، نظام های حكومتی بهره زیادی برده اند. در این جا درباره نظام زندگی در هر یك از این دو دولت شهر توضیح فشرده ای آورده ایم.
▪ اسپارت
دولت اسپارت نمونه ی شاخص یك حكومت الیگارشی (حكومت گروه معدود) و اشرافی (خاندان های دارای تبار خاص) بود. ساكنان دولت شهر اسپارت به سه طبقه ی اجتماعی كاملاً متمایز تقسیم می شدند كه حتی از لحاظ جغرافیایی جدا از یك دیگر زندگی می كردند. طبقه اول اسپارتی ها بودند كه در شهر زندگی می كردند. این ها طبقه مسلط جامعه و از اشراف بودند. طبقه دوم ایلوت ها نام داشتند و كشاورزانی بودند كه روی زمین های متعلق به اسپارتی ها در پیرامون شهر كار می كردند. آن ها وابسته به زمینی بودند كه بر روی آن كار می كردند، به این معنا كه همراه زمینی خرید و فروش یا با ارث منتقل می شدند. ایلوت ها در مرتبه ای بالاتر از برده ها بودند. ارباب حق كشتن آن ها را نداشت. اما اسپارتی ها برای ایجاد وحشت در دل ایلوت ها هر سال به بهانه هایی به آن ها شبیخون می زدند و گروهی از آن ها را به شیوه كشتار جمعی می كشتند. طبقه سوم پری یك ها بودند كه مردم آزاد محسوب می شدند. آن ها از زمین و اموال منقول بهره مند بودند اما از حقوق سیاسی برخوردار نبودند. آن ها در بخش مجزایی از قلمرو دولت اسپارت زندگی می كردند و به اسپارتی ها خراج می دادند.
زندگی اسپارتی ها، یعنی همان طبقه اول و طبقه حاكم، یك سره زندگی نظامی بود. همه برنامه های زندگی آن ها از خرد و بزرگ به صورت یك زندگی نظامی و پادگانی تنظیم شده بود. دختران و پسران را از خردسالی تابع تعلیم و تربیت خاص و تمرین های نظامی می كردند. نهادهای سیاسی اسپارت شامل یك شورای بزرگان مركب از سی نفر از خاندان های اشرافی بود و مجمع خلق مركب از تمام اسپارتی هایی بود كه به سن ۳۰ سالگی رسیده بودند. گفته می شود كه افلاطون در طرح ریزی دولت ایدال خود از الگوی اسپارت الهام گرفته است (در این باره بعداً بحث خواهیم كرد).
▪ آتن
دولت شهر آتن در دوره تكامل خود بیش تر نمونه ی یك جمهوری دموكراتیك بود. آتن از لحاظ سیاسی زندگی پرماجرا و پرتلاطمی داشت و طی مراحل مختلف انواع نظام های اشرافی، الیگارشی، جباری و دموكراسی را تجربه كرد. مبارزه ممتد بین طبقه اشراف و مردم و جابه جایی متوالی حكومت ها و حزب های صاحب نفوذ سبب شد كه نظام های سیاسی و شكل های حكومتی گوناگون در این دولت شهر پدید آید و مكرراً تغییر كند. آتن در دوره شكوفایی خود از جمله در عصر پریكلس، رهبر معروف آتن، نمونه یك نظام دموكرات در آن روزگار بود. بد نیست این نكته را یادآوری كنیم كه در آن روز بردگان كه اكثریت جمعیت را تشكیل می دادند و بار تولید مواهب مادی بر دوش آن ها بود از هیچ حقی برخوردار نبودند. علاوه بر این مهاجران بیگانه و زنان نیز از حقوق سیاسی محروم بودند.
در دولت شهر آتن طبقات اصلی عبارت بودند از اشراف كه آپاترید خوانده می شدند، كشاورزان كوچك كه ژئومور نامیده می شدند و صنعت گران كه دمیورگ نام داشتند و سرانجام برده ها. كشاورزان كوچك و صنعت گران و بازرگانان در مجموع دموس یا مردم را تشكیل می دادند. بین مردم (دموس) و اشراف منازعه ای طولانی بر سر قدرت جریان داشت. مردم آتن (دموس) بارها علیه اشراف دست به قیام زدند. این قیام ها گاهی به حكومت جباری (تیرانی) و بیش تر وقت ها به حكومت دموكراسی منجر می شد. قیام مردم از جمله اصلاحاتی را توسط سولون و پریكلس (دو تن از رهبران معروف آتن) انجامید. این اصلاحات در جهت مشاركت بیش تر مردم در اداره سیاسی دولت شهر بود. دموكراسی آتن در قرن پنجم پیش از میلاد، زمانی كه پریكلس یكی از چهره های معروف تاریخ یونان به عنوان فرمانده كل در آتن انتخاب شد به متكامل ترین شكل خود رسید. در این نظام دموكراتیك قدرت عالی در دست مجمع خلق بود كه الگزیا خوانده می شد و بسیاری از امور دولت را اداره می كرد. تمام آزادمردان از سن بیست سالگی عضو این مجمع محسوب می شدند. كارهای اجرایی در دست یك شورای پانصد نفره به نام بوله بود. اعضاء بوله از میان طوایف (هر طایفه ۵۰ نفری) به صورت ادواری و به قید قرعه انتخاب می شدند. آتن در دوره شكوفایی خود مركز فرهنگی سراسر یونان بود. بزرگان علم و ادب و هنر از سراسر یونان در این شهر جمع می شدند. در این شهر هر سال جشن های با شكوه بسیاری برگزار می شد كه برای آن هزینه های زیادی خرج می شد. در آتن تقریباً آموزش همگانی جریان داشت. كودكان و جوانان با هزینه های ناچیزی به سوادآموزی و تحصیل علم دسترسی داشتند.
● اهمیت تحول دموكراتیك در دولت شهرها برای اندیشه سیاسی
پیش تر اشاره شد كه زندگی متحول، پرتلاطم و مشاركت جویانه دولت شهرهای یونان از جهات بسیاری الهام بخش اندیشه سیاسی در یونان بود. در واقع چنین شرایطی بود كه پایه های پیدایش اندیشه سیاسی به معنی درست این واژه را فراهم كرد. تحول از نظام امپراتوری به نظام دولت شهری و از حكومت اشرافی به حكومت دموكراسی نقش مهمی در یك نگرش تازه و نو به قانون و مبانی مشروعیت داشت. چنان كه پیش از این اشاره شد مسئله قانون و مشروعیت از مسایل مهم اندیشه سیاسی است. نظام دموكراسی، اصول آزادی و آیین مشاركت شهروندان در اداره شهر بی گمان این مفهوم را در بر داشت كه قوانین صورت مقدس، ابدی و تغییرناپذیر ندارند بلكه ناشی از اداره مردم برای تنظیم امور زندگی خوداند. چنین نگرشی یك نگرش كاملاً نو است. پیش از این در یونان نیز مثل فرهنگ ها و تمدن های باستانی در شرق قانون را دارای منشاء ماوراءطبیعی می دانستند. دموكراسی در یونان باعث شد كه مردم به این نتیجه برسند كه قوانین از منشایی قدسی نیامده اند بلكه برای رفاه مردم ساخته می شوند. این امر در بالا بردن آگاهی سیاسی مردم نقش مهمی داشت.(۱)
سامان دادن دولت بر پایه ی قانونی كه توسط مردم اعتبار پیدا می كند در واقع یك انقلاب در زندگی فكری و اجتماعی به حساب می آید. از این انقلاب بود كه انسان تازه ای ظهور كرد، انسانی كه در قالب شهروند ظاهر شد. از این تحول این فكر زاده می شود كه باید برای زندگی اجتماعی و سیاسی معیارهایی كلی پیدا كرد.(۲)
در دولت شهرها در واقع انسان زندگی تازه ای را بر پایه الگویی نو بنا می كند كه می توان آن را زندگی آگاهانه نامید. انسان می خواهد كاملاً آگاهانه و یك سره آزاد از مرجعیت سنت زندگی خود را سامان دهد. این آگاهی به تدریج راه خود را در اندیشه سیاسی باز می كند.
نویسنده: كمال - پولادی
منبع: سایت - باشگاه اندیشه - به نقل از كتاب تاریخ اندیشه سیاسی در غرب نوشته كمال پولادی
پاورقی ها :
۱-كائوتانو موسكا، تاریخ عقاید و مكتب های سیاسی، ترجمه ی حسین شهیدزاده، تهران، مروارید، چاپ سوم، ۱۳۷۷ ص ۳۹
۲-ورنریگر، پایدیا، ترجمه محمد حسن لطفی، تهران، خوارزمی، ۱۳۷۶، ص ۱۷۸
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید