جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


واژه ای نوظهور به نام «سینمای فاخر»


واژه ای نوظهور به نام «سینمای فاخر»
رسانه سینما، پدیده ای نوظهور است که نسبت به سایر مولفه های فرهنگی ملی ایران دیرسالی نیست که بروز یافته و درمیان اقشار مختلف جامعه تعمیم پیدا کرده است. رسانه بودن از یک سو و سینما بودن به مثابه هنر از سویی دیگر فرایندی را ایجاد کرده که به تبع آن می توان طبقات مختلف جامعه را به رشد فرهنگی رساند. در این میان پس از روی کار آمدن دولت نهم و مسئولیت محمد حسین صفار هرندی مبحثی پیرامون فاخربودن هنر مطرح شد و این فاخر بودن پسوند اکثر هنرهای این سرزمین شده است. موسیقی فاخر، سینمای فاخر و... پرسش نخست که در این ترکیب ذهن را مشغول می کند این است که فاخر چه مشخصه ها و ویژگی هایی دارد.آیا فاخر به هنری گفته می شود که در این زیست بوم ساخته و پرداخته شده و با فرهنگ ما آمیخته شده ؟ یا نه به هنری فاخر می گویند که انتزاعی یا دست نیافتنی باشد، حال تفاوتی هم نمی کند با ساختار ملی، مذهبی ما هماهنگ باشد یا خیر. در این میان مباحث دیگری هم به این صفت مجهول اضافه می شود.
مباحثی از این دست که آیا هنرفاخر ما به ازای هنر کلاسیک در اروپاست؟ پیش از آن که بتوانیم به پاسخ این پرسش ها برسیم می بایست به این نکته عنایت داشته باشیم که ما در این نوشتار فقط می توانیم طرح پرسش کنیم و پاسخ دادن به چنین مفاهیم گسترده ای مجال دیگری را طلب می کند. اما شاید بشود به برخی از آثار سینمایی که هم به زادبوم ایران درآن توجه شده و هم فرهنگ ایرانی اسلامی درآن به نوعی بروز یافته است «فاخر» گفت. سینمای ایران اما نمیدانیم تا چه حد با این گونه پیشوندها و پسونده می تواند کنار بیاید و در خود بگنجاند، تا به حال صفات زیادی به این سینما داده شده اما پس از مدتی به دلیل فاصله داشتن ذات هنر با چارچوب غیرخود، حذف شده است. شاید بشود از سوی دیگر به این مقوله نگریست به این معنا که سینمای ایران را در چند دهه مورد بررسی قرارداد و سپس مولفه هایی مشترک این آثار را اخذ کرده ومورد بررسی قرار داد. به طور قطع با بررسی این آثار به نتیجه های قابل توجهی می رسیم که می توان آن ها را تحت عنوان سینای ملی نام برد. اما حال تشابه سینمای ملی و سینمای فاخر در کجاهاست و یا چگونه می شود بین آن ها رابطه یافت مساله ای که باید مورد بررسی قرار گیرد. شاید بهتر است عنوان «فاخر» را به گونه ای از سینمای ملی اطلاق کنیم که درآن مولفه های ملی یا مولفه های مذهبی هرکدام رنگ و نمود بیشتری داشته باشد.
در سینمای ایران افرادی چون علی حاتمی، عباس کیارستمی، بهرام بیضایی، مسعود کیمیایی، ابولفضل جلیلی، محسن مخملباف، و رخشان بنی اعتماد و... صاحب نوعی نگرش مخصوص به سینما هستند و این مشخصه ها می تواند هرکدام سازنده سینمایی باشد که ما تحت عنوان فاخر نام گذاری کرده ایم. سال ها قبل و در دهه ۱۳۵۰ فیلمسازان جوان و تحصیلکرده ای آگاهانه به بدنه اصلی سینمای بیمار آن سال های ایران آمدند تا با تفکر نو و بدیع خود سینمای ایران را از ورطه ابتذال نجات دهند. حاصل این حضور واژه ای بود به نام «موج نوی سینمای ایران» که فیلمسازانی نظیر داریوش مهرجویی، سهراب شهیدثالث، بهمن فرمان آرا، فریدون گله، مسعود کیمیایی و فرخ غفاری با الهام از موج نوی سینمای فرانسه سعی در ساخت آثاری کردند که به ماندگاری سینمای ایران کمک بسیاری کرد.
اکنون سال ها از آن اتفاق و تشکیل انجمن فیلمسازان پیشرو می گذرد و سینمای در وادی قرار گرفته که برای نجات از آن این بار نامی جدید به میان آمده است. سینمای فاخر. واژه سینمای فاخر در شرایطی مطرح می شود که در چند سال اخیر به طرز غریبی رویکرد مسولان سینمایی کشور نسبت به جشنواره های خارجی که روزی حضور فیلم و فیلمسازی از ایران در آن افتخاری بزرگ به حساب می آمد تغییر کرده است.و نمونه بارز آن فستیوال کن است. پس از اینکه در این چند سال اخیر پدیده فیلم های به اصطلاح جشنواره ای مذمومیت غالبی پیدا کرده و قبل از آن هم فیلم های برگزیده ی این جشنواره ها، مورد بی اعتنایی و توقیف و بی مهری مسولان امر واقع گردید، حاصل آن شده است که نگاه هنرمندانه و فرهنگی و غیر سیاسی مان را به این فستیوال های جهانی از دست داده ایم و برای جایگاه و نقش گرد همایی های سینمایی در شناساندن سینمایی ایران به جهان اهمیتی قائل نیستیم. در این زمان باز هم این سوال پیش می آید که به واقع مراد مسولان سینمایی کشور از مطرح کردن واژه سینمای فاخر چیست؟ برخی از سینماگران نظیر حمید بهمنی معتقدند: «سینمای فاخر سینمایی است که با آن افتخار می کنیم.» اما باز هم این سوال پیش می آید که قرار است کدام ژانر و گونه از سینمای ایران موجب فخر و مباهات جامعه سینمای کشور ما قرار گیرد؟ بسیاری بر این اعتقادند که سینمای دفاع مقدس معیار خوبی برای ارزش گذاری فیلم ها به عنوان سینمای فاخر است، چراکه سینمای دفاع مقدس تمامی مفاهیم و مضمامین مورد نیاز یک سینمای ملی نظیر باور های دینی و ملی را می تواند در خود جای دهد. برخی دیگر معتقدند که فیلم های جشنواره ای به دلیل آنکه نام ایران را به سینما دوستان جهان شناساند و باعث کسب افتخارات بی شماری برای سینمای کشور شده، سینمای فاخر است. برخی دیگر با توجه به ظهور واژه ای دیگر به نام سینمای معنا گرا این نوع سینما را به عنوان سینمای فاخر می شناسند، سینمایی که در این چند سال اخیر بسیاری از کارگردانان برای اینکه از حمایت فارابی برخوردار باشند برای ساخت فیلم اول خود به سراغ این نوع ژانر سینمایی رفته اند.
سینمایی که جز آثاری اندک شمار دیگر نتوانست فلیم های ارزشمندی را به سینمای ایران تزریق کند و به واقع می توان گفت نگاه ناقص ما به سینما این ژانر را نیز از گزند ابتذال مصون نگاه نداشته است. به هر ترتیب به نظر می رسد هنوز نمی توان تصور درستی از دیدگاه مسولان سینمایی کشور نسبت به سینمای فاخر داشت و ای کاش کسی از مسولان پیدا می شد و برای یکبار بار هم که شده با تعریفی دقیق از واژه «سینمای فاخر»، جامعه سینمایی کشور را از این گیجی و گنگی رها می کرد.
منبع : روزنامه ابتکار


همچنین مشاهده کنید