جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

ویزیت های آنچنانی فقط به خاطر نام


ویزیت های آنچنانی فقط به خاطر نام
بانفسی تنگ، پله ها رایکی یکی بالا می رود، پشت در مطب عده ای جمع شده اند، یکی از بیماران که از بقیه زودتر رسیده در حال نوشتن نام خود بر روی کاغذ روی دیوار است تا وقتی منشی محترم در را باز کرد، با بی نظمی روبرو نشوند.او هم نام خودرا بر روی کاغذی که به زور با چسب پر از پرز موکت بر دیوار چسبیده، می نویسد.
پس از دقایق طولانی انتظار،در مطب باز می شود و خانم منشی با بی اعتنایی به خستگی بیماران سرمازده ای که مدت ها در انتظار بوده اند،پشت میزمی نشیند و با لحنی ناملایم می گوید به نوبت جلو بیایید تا اسم ها را بنویسم و گرنه دفتر را می بندم. بیماران که دیگر به این لحن صحبت ها عادت کرده اند، اعتراض نمی کنند و گوشه ای می ایستند تا نوبت به آنها برسد.
ساعت به حدود ۳۰/۱۷رسیده و هنوز خبری از ورود آقای دکتر نیست، برخی بیماران که طاقت نشستن را از دست داده اند و از درد به خود می پیچند در حال راه رفتن هستند، خانم منشی با توپی پر از جواب دادن به مراجعان طفره می رود، بالاخره آقای دکتر وارد مطب می شود، بیماران برمی خیزند و سلام می کنند و جناب دکتر بی توجه به عرض ادب بیماران راهی اتاق خود می شود.
خانم منشی نام هفت، هشت نفر از بیماران را می خواند و با دستی پر از پرونده، آنها را به اتاق دکتر می برد. آقای دکتر بدون توجه به ناله پیرمرد او را دعوت به نشستن می کند و هنوز صحبت های پیرمرد تمام نشده وی را راهی اتاق سونوگرافی می کندو در مدت زمان کوتاهی بیماران را که به ردیف روی صندلی های جلو دکتر نشسته اند به ترتیب راهی می کند.
● پرده دوم:
بالای در مطب نام یکی از پزشکان معروف شهر،خودنمایی می کند،مطب این پزشک که در یک ساختمان مسکونی واقع است به نیمه بیمارستانی شبیه است، بیماران زیادی روزانه از شهرستان های دور و نزدیک به این مطب مراجعه می کنند. چندین منشی و پرستار در رفت و آمد هستند تا کارهای بیماران را برای مراجعه به آقای دکتر سروسامان دهند،در اتاق معاینه چندین بیمار روی تخت ها منتظر ورود دکتر هستند، چند نفری هم در اتاق آقای دکتر انتظار می کشند.
آقای دکتر سرشناس وارد می شود و به سرعت به اتاق معاینه می رود و بدون توجه به اینکه شاید کسی از اینکه جلو دیگری معاینه شود نگران باشد،از تخت اول شروع می کند و یکی یکی بیماران را معاینه می کند. در حالی که وارد اتاق خود می شود تلفن همراهش زنگ می خوردو شروع به ناسزا گفتن می کند:"... دو روز است که کار را به بهانه نبود سیمان تعطیل کرده ای" صحبت ها ادامه پیدا می کند، ظاهرا خطاب دکتر به معمار است که برای آقای دکتر ساختمان می سازد.
بیماران پابه پا می شوند، دفترچه بیمه بیماران جلو دکتر باز است و همانطور که با تلفن صحبت می کند در حال نوشتن است، پس از ۲۰دقیقه دفترچه را به دست بیمار اول می دهد و به بیمار دوم اشاره می کند.
● پرده سوم:
زن، تن تبدار بچه را در بغل می فشارد و آرام آرام تکانش می دهد تا بلکه ساکت شود و خانم منشی بیش از این وی را تهدید نکند، چنان مضطرب و نگران بنظر می رسد که چهره اش گلگون شده و دیگر طاقت ماندن در اتاق انتظار را ندارد، منشی نام وی را می خواند و با تغیر می گوید:سعی کنید بچه را خاموش کنید.
وقتی وارداتاق پزشک می شود،هنوزبیمارقبلی خارج نشده،روی صندلی می نشیند و بچه را آماده معاینه می کند و شروع به پرسیدن سوال می کند و خانم دکتر در حین معاینه جواب سوالاتش را می دهد و پشت میز می نشیند و شروع به نوشتن نسخه می کند، دوباره زن شروع به سوال می کند و منتظر پاسخ می شود،اما جوابی نمی شنود، خیره به دکتر نگاه می کند، او سرش را بلند می کند و به مادر نگران می گوید: خانم شما به اندازه دو تا ویزیت،سوال پرسیدید، اگر سوال دیگری دارید، دوباره ویزیت بگیرید. مادر متحیر و بهت زده، فرزندش را در پتو می پیچد و نسخه را از دست دکتر می گیرد و از اتاق خارج می شود.
همراه یکی از بیماران در مطب یک پزشک سرشناس می گوید: منشی های پزشکان فکر می کنند بیماران برده آنها هستند و اجازه هرگونه توهینی به بیماران را به خود می دهند. وی افزود: برخی پزشکان هم فکر می کنند مالک جان انسان ها هستند و برای درمان بیماران هرگونه برخوردی را شایسته می دانند، در حالی که بیمار درد خود را همراه دارد، دیگر تحمل اینگونه رفتارهای ناپسند را ندارد.
یکی از بیماران نیز گفت: برخی پزشکان حتی به اندازه حق ویزیتی که از مریض دریافت می کنند حاضر به شنیدن صحبت های او نیستند و بدون توجه به صحبت های وی نسخه را می نویسند و بیمار را راهی می کنند. درمطب پزشک جراح باسابقه ای دریکی ازدرمانگاه های تخصصی شیراز به زن بیماری برخورد کردم که نامه بستری در دستش است، اما برای اعتراض به پزشک مربوط به این درمانگاه مراجعه کرده است. وی می گوید:هفته گذشته بدلیل درد در سینه راست به این پزشک مراجعه کردم وی پس از معاینه، بدون هیچ اقدام تشخیصی دیگر به من گفت به سرطان سینه مبتلا شده ام و باید به سرعت جراحی شوم و نامه بستری را به من داد. وی افزود: وقتی به منزل رفتم و خانواده را در جریان گذاشتم، تصمیم بر این شد برای اینکه زمان را از دست ندهم، در ضمن اینکه برنامه عمل جراحی را توسط پزشک مربوط دنبال می کنم به پزشک دیگری نیز مراجعه کنم. وی ادامه داد: در درمانگاه دیگری پزشک جراح پس از معاینات اولیه، اقدام به نمونه برداری کرد و گفت خوشبختانه مشکل سرطان وجود ندارد و برای تشخیص تکمیلی، آزمایش های دیگری انجام شد، پس از چند روز جواب منفی دریافت کردم در حالی که پزشک قبلی مصر بر انجام جراحی بود.
همچنین پزشکی که در یکی از بیمارستان های خصوصی سهامدار است می گوید متاسفانه برخی پزشکان برای بالا بردن درآمد بیمارستان، بیماران را سر درگم انجام آزمایش ها و گاه درمان های بی مورد می کنند. وی افزود:متاسفانه برخی بیمارستان ها برای یک شب بیشتر نگه داشتن بیمار در بیمارستان هزار جور ترفند بکار می گیرند و جالب اینکه همین پزشکان که به بیمار به چشم ماشین پولساز نگاه می کنند، موقع مراجعه بیمار به آنها حرمت آنها را نگه نمی دارند.
دریکی از بیمارستان های دولتی، دختر جوانی که با تشخیص ذات الریه بستری شده بود، برای وی آزمایش و تست توبرکولین برای تشخیص سل انجام داده بودند گفت: روی کارت بالای تخت من نوشته شده بود، B.Tیک روز صبح دانشجویانی که بالای سرم آمدند، به من گفتند بالاخره از این بیماران سل می گیریم ومی میریم. وی با بغض گفت: من به آن دانشجو گفتم همین امروزبرو از دانشگاهت انصراف بده، چون تو بدرد پزشکی نمی خوری، وقتی تصور تو این باشد که با برخورد با هر بیمار، درد وی به تو منتقل می شود با چه امیدی می خواهی تا پایان ادامه دهی؟ برخی مسئولان سازمان نظام پزشکی بارها با اظهار تاسف از برخورد برخی پزشکان با بیماران، از شکایات بسیاری در این زمینه خبر داده و یادآور شده اند: درصورتی که مردم از رفتار بد پزشکان و تاخیر و تعلل در درمان به ما شکایت آورند بر اساس قانون با آنها برخورد می شود.
جالب است بدانید که در آمریکا، برخورد نامناسب برخی افراد تحصیلکرده با مردم،گروهی محقق را واداشت که بر روی شخصیت این افرادو تاثیرپذیری اخلاقی آنها در ارتباط با مسایل شغلی شان تحقیق کنند.
پس ازبررسی های انجام شده، محققین دریافتند در میان افراد تحصیلکرده پزشکان بدلیل جسارت دربرخورد باجسم و جان انسان ها در برخوردهای اخلاقی راحت تر و به عبارتی بی پرواتر هستند و افراد تحصیلکرده در رشته های ادبیات از نظر اخلاقی مبادی آداب تر و محتاط ترهستند.
برخی استادان دانشگاه علوم پزشکی بر این باورند اخلاق پزشکی نه تنها درایران بلکه دردنیا دچاربحرانی عظیم و باورنکردنی شده است.
به گفته برخی از این اساتید، از زمان بقراط تا ۱۵۰سال پیش بنا بر این بود که حرفه پزشکی، حرفه مقدسی است و پزشک جان مردم را با معالجاتش نجات می داد و مردم هم موظف بودند که زندگی و مخارج پزشکان را تامین کنند.
اما پس از آن برای حفظ آزادی افراد و بویژه پزشکان، بحث ایجاد درآمد و منافع مالی مطرح شد، شرکت های بیمه نیز بهمین منظور و برای حفظ منافع پزشکان بوجود آمدند و از همین زمان قداست پزشکی خدشه دار شد. با پیشرفت علوم، تکنولوژی و ارتباطات و ایجاد شکاف وسیع بین افراد غنی و فقیر، جوابگو نبودن بیمه ها، مشکلات زیادی در ارتباط با این حرفه بوجود آمد.
پزشکی وارداتی از سال ۱۳۱۳به ایران راه یافت که مخصوص خانواده اشراف، نورچشمی ها و افرادی بود که برای کسب مقام و رتبه وارد این رشته می شدند که به موقعیت اجتماعی دست یابند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی،انتظار می رفت دخالت منافع مادی در علم پزشکی از بین رود و این حرفه قداست اولیه خود را بازیابد اما متاسفانه به دلایل مختلف، هم اکنون اخلاق پزشکی در حالت فوق بحرانی است. افراد با این تصور که این حرفه سریعتر به پولسازی می رسد و امکانات رفاهی و موقعیت اجتماعی را باخودبرایشان به همراه می آورد،بسرعت بدنبال یافتن مدرک تخصصی وفعالیت های مادی می افتند.
تغییر و تحول در اخلاق پزشکی نیازبه عزم ملی دارد، مردم وقتی به تنگ می آیندبه مسئولان شکایت می کنند،وقتی ترتیب اثرداده نمی شود، رهایش می کنند، درحالی که باید مصرانه موضوع را پیگیری و رسیدگی کرد. تمام بدهای دنیا را با تکرار در رسانه ها بویژه صدا و سیما می توان به خوب تبدیل کرد و با تکرار آن فرهنگ سازی کرد، وقتی در رسانه ها فقط به یک خبر و گزارش اکتفا نشد و موضوع برای مدتی داغ نگه داشته شد، بالاخره تلنگری به جامعه هدف خواهد خورد.
متاسفانه اخلاق حرفه ای در هر گروهی دچار افول شده و مختص رشته پزشکی نیست. این مهم بدلیل نبود سیستم های اخلاق حرفه ای در مشاغل مختلف و عدم رعایت اصول اخلاقی در اغلب اقشار اجتماعی است. در کنار این همه همایش و جشنواره های رنگ و وارنگ با مضامین مختلف، چه خوب بود که مسئولان در تدارک اجرای همایشی با نام بازآموزی اخلاق پزشکی و یا بازآموزی اخلاق حرفه ای برای گروه های مختلف برمی آمدند.
از سوی دیگر نشستن به امید اینکه دست اندرکاران تربیتی با تدوین اصول تربیتی جدید، نسل آتی را با اخلاق و مقید به اصول اخلاقی بار آورند، مشکل به نظرمی رسد، بلکه باید دست اندرکاران و مسئولان با تدوین قوانین و مقررات درپی حفظ حقوق و حرمت افراد و بیماران دردمند برآیند.
منبع : روزنامه ابتکار


همچنین مشاهده کنید