چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

اسباب خجالت


اسباب خجالت
● معرفی بیمار
خانم ۸۵ ساله غیرانگلیسی زبان به‌دلیل افت سطح هوشیاری و افتادن روی زمین، در بخش اورژانس بستری شد. پس از انجام معاینه که دردناکی سمت چپ استخوان هیپ را نشان می‌داد، پزشکان تصویربرداری لازم را درخواست کردند که شکستگی‌ گردن استخوان بدون جابه‌جایی را تایید کرد. گروه جراحان ارتوپد پس از ارزیابی بیمار، با توجه به سن وی، بیماری‌های همراه و هم‌چنین درد اندک در معاینه، این‌طور تصمیم گرفتند که وی کاندید درمان محافظه‌کارانه و غیرجراحی است. توصیه‌های ارتوپدها در پرونده الکترونیک بیمار ثبت و گروه اختصاصا اینگونه تصمیم گرفت: «در معاینه اطمینان حاصل کردیم که بیمار قادر است بدون درد، روی مفصل خود وزن بیندازد، حتی اگر در کوتاه‌مدت آن را توصیه نکنیم.»...
روز بعد، یکی از اینترن‌ها یادداشت جراحان ارتوپد را خواند و این نظرات را درباره احتمال راه افتادن مجدد بیمار، مطالعه کرد. برای بیمار دستورات اکیدی مبنی بر استراحت در بستر قید شده بود؛ ضمن آنکه درد بسیار شدیدی داشت و سخت می‌شد باور کرد که کسی وی را در حالت راه رفتن مشاهده کرده باشد. پس از بررسی بیشتر، اینترن مربوطه متوجه شد که گروه ارتوپدی، بیمار دیگری را به اشتباه معاینه کرد‌ه‌‌اند؛ هم اتاقی بیمار که اتفاقا او هم غیرانگلیسی زبان بود و به همان زبان بیمار ما صحبت می‌‌کرد‍‍! از گروه ارتوپدی مجددا مشاوره درخواست شد و آنها پس از قدری خجالت کشیدن، جراحی سریع را برای اصلاح شکستگی هیپ بیمار پیشنهاد کردند.
● نظر کارشناسی
به نظر می‌رسد تعیین دقیق هویت یک بیمار، کار ساده، مشخص و شناخته‌شده‌ای است، اما همان‌طور که این مورد نشان می‌دهد، انواع و اقسام شرایط و اتفاقات در درون نظام‌های سلامت پیچیده ما ممکن است موجب بروز خطا در تعیین هویت بیمار شود. در بعضی موارد تعیین اشتباه هویت ممکن است صرفا به خجالت کشیدن گروه پزشکان (بدون هیچ‌گونه آسیبی به بیمار) منجر شود. چند سال پیش یکی از همکاران پزشک خاطره‌ای را از ویزیت یک بیمار تازه بستری شده تعریف می‌کرد که به دنبال درمان اعتیاد خود به آمفتامین بود. او می‌گفت که پس از کشیدن پرده‌های دور تخت بیمار برای ایجاد محیطی آرام برای گفتگو، شروع به طرح سوالاتی درباره سابقه مصرف داروهای غیرمجاز از بیمار کرده بود. وقتی بیمار مصرف چنین موادی را انکار کرد، پزشک سوالات خود را جدی‌تر و با فشار بیشتری پرسیده بود و در نهایت موفق شد بیمار را وادار به اعتراف به مصرف چند مورد ماده غیرمجاز نماید. پس از آنکه بیمار به تدریج ناراحتی فزاینده‌اش را از این مکالمه نشان داد، بیمار تخت مجاور به زبان آمده و گفته بود که: «دکتر جان! فکر کنم قرار بوده با من صحبت کنی!» چنین شرایطی موجب ایجاد لحظات ناخوشایندی شده بود اما درنهایت، هر دو بیمار، درمان مناسب مورد نیاز را دریافت کرده بودند.
از طرف دیگر، بسیاری از موارد خطاهای تعیین هویت بیمار ممکن است موجب بروز چیزی بیش از یک خجالت ساده شود. چنین خطاهایی می‌تواند آسیب‌های جدی یا حتی مرگ به دنبال داشته باشد. خطا در تعیین هویت بیمار ممکن است موقع خون گرفتن، تصویربرداری و یا انجام روش‌های تشخیصی، تجویز دارو و مواد رادیونوکلئید، تزریق خون یا داروهای شیمی‌درمانی و یا حتی عمل جراحی اتفاق افتد. تعیین دقیق فرکانس و شیوع بروز خطاهای تشخیص هویت، بسیار مشکل است. تعدادی از این موارد در جدول همین صفحه اشاره شده است.
حدود ۱/۰ درصد از موارد تجویز محصولات خونی با خطا همراه است که نزدیک به دو سوم ‌آن به دلیل تعیین اشتباه هویت گیرنده اتفاق می‌افتد. البته آنچه این داده‌ها نشان می‌دهد، کمتر از حد قابل انتظار است؛ چرا که تمایل به گزارش کمتر از حد (under reporting) همواره در این موارد وجود دارد و به طور مسلم مشکل جدی‌تر از اینهاست. خصوصیاتی از بیمار که ممکن است احتمال اشتباهات این‌چنینی را افزایش دهند، شامل موارد زیر هستند:
۱) دوره نوزادی و خردسالی (به خصوص در شرایط نبودن فرد همراه یا والدین)
۲) دمانس و مشکلات ارتباطی ناشی از آن
۳) اختلال هوشیاری ناشی از بیماری حاد و آثار داروها
۴) تفاوت زبان و لهجه
۵) سطوح سواد پایین.
مسایل مربوط به محیط اطراف هم ممکن است احتمال تعیین اشتباه هویت بیمار را افزایش دهد. افراد هم‌نام در بیشتر سیستم‌های درمانی پیدا می‌شوند. جابه‌جا شدن بیماران بین بخش‌ها یا ترخیص شدن از یک بخش و ورود به بخش دیگر، احتمال این تشابه و شانس اشتباه را بالا می‌برد.
با در نظر گرفتن تمام عوامل خطر ذکر شده برای تعیین اشتباه هویت بیمار، استراتژی‌های پیش‌گیری متعددی برای این موارد ارایه شده است:
▪ بررسی هویت بیمار روی نوار مچ‌بند وی (مهم‌ترین اقدام پیش‌گیرانه منفرد).
▪ مکالمه فعال با بیمار برای تایید هویت وی (برای مثال ابتدا پرسیدن نام و سپس پرسیدن تاریخ تولد برای تایید بیشتر).
▪ آموزش به بیماران و پزشکان درباره اینکه تعیین هویت در هر بار مراجعه پزشکان، جزو تعهدات لازم برای حفظ ایمنی است تا از این کار خسته و آزرده نشوند.
▪ اتخاذ روش‌های جدی‌تر برای مواردی که مچ‌بند بیمار باز می‌شود (برای گرفتن رگ) یا از دستش می‌افتد (در نوزادان).
الگوبرداری از حوزه‌های دیگر مانند صنایع هوایی؛ برای مثال گروه درمانگر، موقع مواجهه با گزارش بیمار، همان صفحه یا همان محلی را که همه تا الان باید بخوانند و ببینند، مطالعه نمایند و در همان نقطه، مشخصات بیمار را دوباره چک کنند. می‌توان این شیوه را به‌نام چک‌لیست‌ها یا تکنیک‌های ارتباطات ساختاریافته شناخت که سال‌هاست توسط پرستاران (به خصوص برای تجویز دارو) استفاده می‌شود.
استفاده از فناوری‌های جدید مانند بارکد روی مچ‌بند بیمار (به علاوه موارد اضافه‌تر مانند اسکن و چاپ عکس بیمار)، استفاده از دستگاه‌های هویت‌خوان با امواج رادیویی (RFID) که مورد اخیر تا کاربردی شدن و استفاده گسترده، زمان زیادی لازم دارد.
اتخاذ هوشیاری بیشتر در موارد تفاوت زبان و لهجه بین بیماران و ارایه‌کنندگان خدمات. اغلب وقتی زبان اول یک پزشک، زبان دوم بیمار به حساب می‌آید، پزشک توانمندی بیمار را در درک زبان بیش از حد تخمین می‌زند. در این شرایط احتمال بروز خطا و انتقال اطلاعات اشتباه، بسیار بالا می‌رود. استفاده از مترجم و صرف وقت کافی برای ایجاد درک درست در بیمار از اطلاعات پزشکی ارایه شده، برای پیشگیری از این موارد لازم است.
دکتر فروغ فروغی
منبع : هفته نامه سپید


همچنین مشاهده کنید