شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

مجلس یکدست نشد


مجلس یکدست نشد
انتخابات و ترکیب هر دوره مجلس تفاوت ها و اشتراکاتی با دوره های گذشته دارد، مجلس هشتم نیز از این قاعده مستثنی نیست.انتخابات مجلس هشتم از جهت ردصلاحیت داوطلبان به ویژه کاندیداهای شاخص اصلاح طلب همانند مجلس هفتم بود اگرچه در برگزاری آن تفاوت هایی با یکدیگر داشتند. اصلاح طلبان برگزارکننده انتخابات مجلس هفتم و اصولگرایان برگزارکننده انتخابات مجلس هشتم بودند. ولی در هر دو حالت از آنجا که کاندیداهای اصلی اصلاح طلبان در هر دو دوره یکی از سوی شورای نگهبان و در انتخابات مجلس هشتم از سوی هیات های اجرایی به صورت گسترده ردصلاحیت شدند تغییری در ترکیب اکثریت مجلس هشتم نسبت به هفتم ایجاد نکرد هرچند تحلیلگران و صاحب نظران محتوای مجلس هشتم را به مجلس پنجم نزدیک تر از مجلس هفتم می دانند. البته از جهت ناشناس بودن اکثریت راه یافتگان به مجلس هشتم تفاوت چندانی با مجلس هفتم نیست و از این نظر مجلس پنجم از چهره های شناخته شده تری نسبت به دو مجلس اخیر برخوردار بود اما با توجه به تجربه مجلس هفتم که تلاش فراوانی صورت گرفت افرادی کاملاً همسو با جناح اصولگرا به این مجلس راه یابند اما تجربه این مجلس عملاً جناح اصولگرا را به چند شعبه تقسیم کرد و ایده یکدستی کامل مجلس و دولت در مجلس هفتم با شکست مواجه شد. انتظار می رود این ایده که در انتخابات مجلس هشتم هم دنبال شد ناکارآمدی بیشتر خود را نشان دهد.
تفاوت مجلس هفتم و هشتم برای اصولگرایان در این بود که آنها در مجلس هفتم پیروز شدند اما در مجلس هشتم آن پیروزی تکرار نشد. شاید تعجب کنید که چرا با وجود اینکه شهاب الدین صدر چهره شاخص اصولگرایان جبهه متحد اعلام می کند ۷۰ درصد مجلس هشتم از آن اصولگرایان است اما ما از واژه شکست برای آنها در مجلس هشتم استفاده می کنیم. اصولگرایان در انتخابات مجلس هفتم، اتحاد بیشتری با یکدیگر داشتند و لذا پیش از انتخابات بر سر فهرست هایی که بسته بودند اختلافی پیدا نکردند و درگیری های لفظی بین آنها مشاهده نمی شد. همه آمده بودند تا در شرایطی که اصلاح طلبان از صحنه رقابت ها حذف شده بودند اما در مقام اجرای انتخابات هنوز در صحنه اداره کشور حضور داشتند پیروزی خود را به رخ کشیده و وارد مجلس شوند. هرچند در عمل و از همان روزهای نخستین به دست گرفتن دولت نهم توسط همفکران خودشان، اختلافات شان آغاز شد و تا پایان دوره ادامه داشت به طوری که ناچار شدند دوسوم همراهان خود در مجلس هفتم را از دور رقابت های مجلس هشتم کنار زده و حتی حذف کنند. اما در جریان انتخابات مجلس هشتم با وجود آنکه قوای مقننه و مجریه را در دست داشتند و وضعیت شان نسبت به انتخابات مجلس هفتم بهتر بود اما اختلافات شان بیشتر نمود داشت و شرایط سخت تری برای وحدت و ارائه یک فهرست در سراسر کشور داشتند. اصولگرایان با اینکه همه ارکان قدرت را در دست داشتند و رقبای سرشناس شان را هم حذف کرده بودند، اما ناچار بودند یک فهرست ارائه دهند زیرا باز هم به پیروزی خود مطمئن نبودند. همین الزام موجب تشدید اختلافات درونی آنها و احتمالاً کشیده شدن آن به مجلس هشتم شد؛ اختلافاتی که قطعاً نسبت به مجلس هفتم عمیق تر شده است. اصولگرایان ناچار شدند با ساز و کاری با نام گروه شش نفره که بعد از آن پنج نفر هم برای میانجیگری و تایید تصمیمات آن شش نفر به آنها اضافه شد و نام گروه ۶«۵ گرفت تلاش های خود را برای ایجاد جبهه واحدی میان خود آغاز کنند اما از آنجا که اکثریت چهره های شاخص آنها در مجلس هفتم قصد داشتند کماکان در تهران یا شهرهای بزرگ کاندیدا شوند و این تعداد دو یا سه برابر فهرست ۳۰ نفره تهران بود، لذا برقراری اتحاد و یکپارچگی ناممکن شد. اصولگرایان شاخص مطمئن بودند در غیاب رقبای قدرتمند و امتیاز همسو بودن با برگزارکنندگان انتخابات، آنها وارد مجلس می شوند و لذا دلیلی نداشت که بخواهند شانس خود را به دیگری واگذار کنند. به همین دلیل پس از آنکه در فهرست ۳۰ نفره یی که حاصل توافق هواداران دولت و اصولگرایان سنتی بود جایی برای خود نیافتند اقدام به تشکیل ائتلاف های مستقل کردند، مانند «ائتلاف فراگیر اصولگرایان» که چهره های شاخصی همچون محمد میرمحمدی نماینده قم، حسین مظفر وزیر سابق آموزش و پرورش، خوش چهره چهره اقتصادی مجلس هفتم که رئیس ستاد اقتصادی احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری نهم بود اما بعداً به یکی از منتقدان جدی احمدی نژاد تبدیل شد و نفیسه فیاض بخش را در میان خود داشتند و «ائتلاف اصولگرایان مستقل» که آنها نیز چهره های شاخصی همچون عماد افروغ، سعید ابوطالب، حسن سبحانی و خوش چهره را داشتند. پس از آنکه این دو ائتلاف اعلام موجودیت کردند فشارهای گروه ۶«۵ یا همان جبهه متحد اصولگرایان برای خارج کردن این عده از صحنه رقابت ها جدی شد. خبرهای رسمی و غیررسمی حاکی از آن بود که جبهه متحد تلاش های زیادی کرد که افراد مشترک در فهرست این دو ائتلاف را مجبور به خروج از آن کند.
اقدامات انتخاباتی جبهه متحد عملاً فعالیت این دو ائتلاف را به ویژه در شهر تهران قفل کرد. این دو ائتلاف عملاً در تبلیغات و ارائه فهرست های خود با مشکل جدی مواجه شدند. اصولگرایان مستقل سریع تر از جبهه فراگیر از صحنه حذف شد و سعید ابوطالب به طور شخصی به تبلیغات انتخاباتی پرداخت، حسن سبحانی هم ترجیح داد از تهران به همان شهر خود یعنی دامغان برود، برای خوش چهره نیز تبلیغات خاصی از سوی این گروه صورت نگرفت، عماد افروغ هم که اصلاً کاندیدا نشد. اما ائتلاف فراگیر ظاهراً در شهرستان هایی که می توانست بدون ارائه فهرست و با استفاده از روابطی که معمولاً کاندیداهای شهرستانی با مردم خود دارند، فعالیت کند بیشتر فعال شد و عملاً تهران را رها کرد هرچند در حوزه های رای گیری بارها و بارها نسبت به عملکرد ناظران جبهه متحد اعتراض کرد اما صدایش به جایی نرسید. و اما کار اصلاح طلبان در انتخابات مجلس هشتم از جبهه فراگیر سخت تر بود. آقای کروبی اصرار داشت که با سایر اصلاح طلبان ائتلاف نکند و خود کاملاً مستقل و با فهرست حزبی اش وارد صحنه شود، ائتلاف اصلاح طلبان این خواسته را پذیرفته و دیگر تلاشی برای جذب اعتماد ملی به ائتلاف خود نکردند. آنها که بسیاری از کاندیداهایشان ردصلاحیت شده بودند تا روزهای نزدیک به انتخابات هنوز نمی توانستند فهرست ۳۰ نفره تهران را هم تکمیل کنند چه رسد به اینکه کاری برای تبلیغات انجام دهند. آن هم تبلیغاتی که به یمن مصوبات مجلس هفتم دیگر محلی از اعراب نداشت.
ائتلاف اصلاح طلبان که با نام یاران خاتمی وارد صحنه شده بودند، امکانات تبلیغی بسیار کمی داشتند چه رسد به اینکه بخواهیم آنها را با رقبایی از جبهه متحد اصولگرایان یا ائتلاف فراگیر مقایسه کنیم.
تفاوت دیگر انتخابات مجلس هشتم و هفتم در عدم شرکت فعال اصلاح طلبان در انتخابات مجلس هفتم و شرکت فعال آنها در مجلس هشتم بود. به نظر می رسد با توجه به گذشت هفت دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی انتخابات مجلس هشتم را باید صحنه شکست همه فعالان سیاسی، اعم از اصلاح طلب و اصولگرا، دولتی و غیردولتی و... دانست. اگرچه برای تحلیل و طرح دلایل این شکست محذوریت هایی وجود دارد چرا که روزنامه ها به ویژه اگر منتسب به جناح اصلاح طلب نیز باشند محدودیت دارند اما می توان به برخی تفاوت های آشکار انتخابات مجلس هشتم با سایر انتخابات ها و پیش بینی اتفاقاتی که در مجلس هشتم رخ خواهد داد، پرداخت. یکی از تفاوت های آشکار و بارز انتخابات مجلس هشتم کاهش تعداد منتخبین در مرحله اول و کشیده شدن آن به دور دوم از جمله در شهر تهران و با حضور ۱۱ کاندیدا است. پیش از این تنها برای یک یا دو نفر کاندیدا، انتخابات مرحله دوم تهران برگزار می شد. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر درک می شود که بدانیم راهیابی ۲۰۹ نماینده به مجلس در مرحله اول به خاطر حذف آرای باطله از کل آرای ماخوذه بود که باعث شد با کاهش آرای ماخوذه، آرای کاندیداها به حد نصاب قابل قبول برای ورود به مجلس برسد. اگر قرار بود مانند همه دوره های گذشته آرای باطله جزء آرای ماخوذه محاسبه شود بسیار کمتر از ۲۰۰ نفر در مرحله اول به مجلس راه می یافتند. مجلس هفتم در اصلاح قانون انتخابات، سن رای دهندگان را از ۱۵ سال تمام به ۱۸ سال تمام افزایش داد؛ کاری که در زمان انجام آن علتش مشخص نبود زیرا به نظر می رسید اصولگرایان ترجیح می دهند سن رای دهندگان ۱۵ سال تمام باشد تا آرای تعداد شرکت کنندگان در انتخابات و به تبع آن مشروعیت انتخابات افزایش یابد. در حالی که افزایش سن رای دهندگان یکی از نخستین اثراتش کاهش تعداد رای دهندگان است، اما چون این قانون آرای کل واجدین شرایط رای را نیز کاهش می داد در اصل درصد شرکت کنندگان در انتخابات تاثیری نداشت در حالی که اگر تعداد کل واجدین شرایط بیشتر بود و تعدادی در انتخابات شرکت نمی کردند، درصد شرکت در انتخابات نیز بسیار نازل شده و کاهش می یافت. تازه در مورد تعداد کل واجدین شرایط نیز بین مسوولان برگزارکننده انتخابات اتفاق نظر نبود، یک بار تعداد کل را ۴۶ میلیون نفر و بار دیگر ۴۳ میلیون نفر اعلام کردند. اگر قانون افزایش سن رای دهندگان تصویب نمی شد تعداد کل واجدین شرایط به بیش از ۵/۶ میلیون نفر می رسید.
و اما اتفاقات دیگری که در دوره هشتم برخلاف چند دوره گذشته انتخابات مجلس رخ داد، حضور فعال همه جریانات سیاسی و حزبی در آن و تشویق مردم به شرکت در انتخابات بود. تلاش همه شبکه های صدا و سیما هم که جای خود داشت. اما آرای تعداد شرکت کنندگان به اندازه این همه فعالیت نبود و حتی در مورد تهران با آنکه آمار رسمی از حضور ۴۰ درصد واجدین شرایط حکایت می کند اما آمار غیررسمی این میزان را ۲۶ درصد می داند. مهم این است که مجریان و برگزارکنندگان انتخابات از آمار واقعی تعداد شرکت کنندگان اطلاع دارند.
یکی دیگر از اتفاقات مهم، نامه سیدمحمد خاتمی و مهدی کروبی در خصوص درخواست بازشماری آرای تهران بود که به آن وقعی گذاشته نشد.
برخی خبرهای غیررسمی از اردوگاه اصلاح طلبان حاکی از آن بود که آنان آرای بیشتری در تهران به دست آورده اند. اگر این خبرها در واقعیت امر صحت داشته باشد شکست بزرگی برای اصولگرایان است که با وجود مهیا بودن همه شرایط برای آنها در برابر مهیا نبودن همه شرایط برای اصلاح طلبان در تهران آرای کمتری کسب کرده باشند. به هر حال وضعیت فهرست یاران خاتمی در جدول کاندیداها نشان دهنده پایگاه قوی سیدمحمد خاتمی در انتخابات و پیروزی نسبی او بود. این انتخابات برای اصلاح طلبان نیز یک شکست محسوب می شود زیرا نتوانستند بیشتر هواداران خود را راضی به شرکت در انتخابات و رای دادن به فهرست اعلامی کنند. آمار تعداد کاندیداهای اختصاصی هر یک از ائتلاف های شناخته شده نیز گویای مسائل مهمی از این انتخابات است. جبهه متحد اصولگرایان در مرحله اول تنها ۴۹ کاندیدای اختصاصی به مجلس هشتم فرستاد، جبهه فراگیر اصولگرایان ۳۲ کاندیدا و جبهه اصلاح طلبان هم ۲۴ کاندیدای اختصاصی دارند. این آمار حاکی از آن است که به رغم ادعای جبهه متحد اصولگرایان، آرای آنان در مجلس هشتم شکننده تر از مجلس هفتم است، اگرچه ائتلاف فراگیر اصولگرایان در تهران آچمز شدند اما در شهرستان ها توانستند از زیر فشار جبهه متحد خارج شده و با فاصله یی بسیار کم از آنها وارد مجلس شوند. اصلاح طلبان نیز تنها در شهرستان ها به ۲۴ کرسی اختصاصی رسیدند. اگر آرای اختصاصی اصولگرایان فراگیر، اصلاح طلبان و مستقل ها را جمع کنیم به نتیجه روشنی از در اقلیت قرار گرفتن جبهه متحد می رسیم. هر چند این جبهه دو مزیت و برتری بر سایرین دارد و آن هم حضور چهره های شاخص و تاثیرگذار آنها در مجلس است که بسیار بیشتر از رقبای آنهاست و دیگر اینکه آنها از حمایت های دولتی و ارگان ها و نهادهای خارج از مجلس بهره بیشتری می برند. حضور علی لاریجانی هم می تواند در انسجام بخشی به رقبای جبهه متحد در مجلس موثر باشد. اگرچه او نیز برای این انسجام بخشی محدودیت داشته و تابع مراکز قدرت است اما به نظر می رسد سطح منازعات اصولگرایان را در مجلس هشتم تا هیات رئیسه بالا می برد. نکته قابل تامل دیگر سرمقاله کیهان بود که روز ۱۹ فروردین ماه به چاپ رسید. روزنامه کیهان که روز قبل از آن به روزنامه دیگری به دلیل کمرنگ نشان دادن پیروزی بزرگ اصولگرایان در مجلس هشتم و حمایت همه جانبه مردمی از آنها تاخته بود در سرمقاله خود مجلس و دولت را به واسطه گرانی ها و تورم به شدت مورد انتقاد قرار داد و نوشت آنها یا نمی خواهند با تورم و گرانی مقابله کنند یا می خواهند ولی نمی توانند یا با عرض معذرت عرضه حل این مشکل را ندارند. این نوشته با نوشته روز قبل این روزنامه همخوانی نداشت، زیرا اگر مردم از اصولگرایان استقبال کرده و آنها پیروزی چشمگیری به دست آورده باشند دیگر دلیلی ندارد که به دولت و مجلس اصولگرا حمله شده و آنها بی عرضه خطاب شوند مگر اینکه کیهان نویسان به آمار واقعی انتخابات دسترسی داشته و این نوشته هم واکنشی به این واقعیات باشد. هرچند بسیار تلاش کرده که با توضیحات کافی چنین جمع بندی در اذهان خوانندگان شکل نگیرد.
قرار است برای راهیابی ۸۱ نماینده باقی مانده، انتخابات مرحله دوم هفته آینده برگزار شود. جبهه متحد اصولگرایان اعلام کرده است در ۵۱ حوزه انتخابیه دارای ۱۳ کاندیدای اختصاصی است و در بقیه حوزه ها نیز از اصولگرایان حمایت می کند و اصلاح طلبان نیز تنها در سه حوزه کاندیدای اختصاصی دارند، با این حساب و با توجه به شرایط جدید کشور و عملکرد دولت احمدی نژاد پس از سه سال ریاست جمهوری، بعید است که مجلس هشتم چیزی شبیه مجلس هفتم شود. به احتمال زیاد این مجلس دارای اقلیتی قدرتمندتر، از نظر عددی نسبت به مجلس قبل و شبیه مجلس پنجم خواهد بود. حتی اگر اقلیت مجلس پنجم را افرادی سرشناس و قوی بدانیم و اقلیت مجلس هشتم را در پله یی پایین تر از آنها، اما بی تردید اقلیت مجلس هشتم از نظر عددی بسیار قوی تر از اقلیت مجلس پنجم خواهد بود و این امر می تواند نقص سرشناس نبودن اعضای اقلیت مجلس هشتم را کاهش دهد. یک نکته قابل ذکر هم این است که ترکیب مجلس پنجم، ترکیبی نسبتاً طبیعی از خواسته های مردم بود اما ترکیب مجلس هشتم برآیند طبیعی خواسته های مردمی نیست و دخالت در چیدن ترکیب آن زیاد بوده است.
به هر صورت به نظر می رسد اصولگرایان، اصلاح طلبان، دولت و مردم هیچ یک پیروز انتخابات مجلس هشتم نبودند. اصولگرایان که با شعارهای اقتصادی و عمده کردن مسائل معیشتی چالش اصلاح طلبان و مجلس ششم را رقم زدند اکنون خود در این چالش گرفتار آمده اند و مجلسیان هفتم که با شعار حل مشکلات اقتصادی به مجلس رفتند اکنون دوباره همان شعار را برای مجلس هشتم انتخاب کردند. این اقرار صریحی به ناکامی در رسیدن به اهداف و قول هایی است که به مردم دادند و لذا مجلس هشتم باید طرحی دگر اندازد تا بتواند گرانی، تورم و بیکاری را چاره کند و بعید است که این طرح بتواند از همان راهی گذر کند که طی سه سال گذشته از نظریه های اقتصادی دولت نهم گذشته است.
لذا اگر از منظر اجرای شعارهای مجلس هشتم هم نگاه کنیم این مجلس نمی تواند شبیه مجلس هفتم باشد و تجربه راه طی شده مجلس هفتم را دوباره تکرار کند.
زهرا ابراهیمی
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید