جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


نظام سرمایه داری به بن بست رسید


نظام سرمایه داری به بن بست رسید
بحران اقتصادی امریکا سال ها است که آغاز شده اما اخیراً با افزایش نرخ بهره و در نتیجه ایجاد بحران در مسکن به دلیل آنکه نرخ بازپرداخت وام به صورت شناور و تابعی از نرخ بهره تنظیم و موجب شد وام گیرندگان توان بازپرداخت وام را نداشته باشند و با سرازیر شدن نقدینگی به بازار پولی کشور و... بحران به اوج خود رسید. صرف نظر از دلایل متعدد دیگری که مطرح است این موضوع یک نتیجه مهم را به دنبال داشته و یکی از اقتصاددانان مطرح امریکا در پاسخ به این سوال که چرا دولت در حال خرید بانک ها و بنگاه های اقتصادی ورشکسته است، گفت؛ «نظام سرمایه داری به بن بست رسیده است.»
پس از فروپاشی نظام سوسیالیستی، نظام سرمایه گذاری که برگرفته از مکتب اقتصادی کینز است به عنوان تنها نسخه نجات کشورها مطرح شد و... آیا واقعاً این نظام جهت حفظ منافع هر سرمایه داری است و این اقتصاد پایه ریزی شده که منافع کدام کشور را تامین کند. دامنه اقتصاد سرمایه داری بر پایه مصرف انبوه بنا نهاده شده و رشد این نظام مستلزم رشد فرهنگ مصرف است که در امریکا نشر پیدا کرد و سپس به جهان سرایت کرد و این لازمه حفظ بقای این نظام است. از دیگر ویژگی های این سیستم نظام سلطه است که چیدمان و هویت شرکت های موجود در این سیستم بر آن استوار است و شعارهای جهانی سازی، استانداردسازی، خانه سبز و... همه تا زمانی است که با منافع این نظام معارض نباشد. به عنوان مثال امریکا در ایجاد آلودگی و از بین رفتن لایه ازن مقام اول را دارد و به کنوانسیون های مربوطه هم هیچ پایبند نیست.
اکنون در غرب بحث های زیادی مطرح است که نه تنها ایدئولوژی کاپیتالیسم بلکه دموکراسی نوع غربی را زیر سوال برده اند که گرچه سیستم کاپیتالیسم مشکل دارد ولی دموکراسی عنان گسیخته نیز مزید بر علت شده و به آن دامن زده است. بحث دیگری که در محافل آنان مطرح است این است که شرکت های بزرگ و تک قطبی که سودهای کلانی برده اند به دلیل این توجیه بوده که آنها ریسک پذیر هستند و مینیمم نرخ جذب سرمایه گذاری آنها بالا است و در نتیجه ریسک پذیری آنها بالاست پس چرا دولت باید هزینه کند و جلو این ریسک را بگیرد. این طبیعت کاپیتالیسم است و باید گذاشت اتفاق بیفتد.
در حالی که این نظام می رفت تا دهکده جهانی شود و از ویژگی های دهکده این است که یک ارباب داشته باشد و بقیه رعیت باشند و در این دهکده همه به هم وابسته هستند. به عنوان مثال با کاهش ۷ درصدی چند روز گذشته در شاخص های داوجونز و نزدک بلافاصله در بازارهای هنگ کنگ و ژاپن نیز این تاثیر نمایان شد.
گفتیم از ویژگی های این سیستم، سلطه است. باید همواره عده یی در رنج باشند و ارزش افزوده ایجاد شده توسط آنها را عده یی معدود به یغما ببرند. به عنوان مثال در ایالت مدرس هندوستان یکی از کارخانجات امریکایی کفش با حدود ۳۵۰ کارگر ۴۰ هزار جفت کفش در ماه تولید می کند و همگی به اروپا صادر شده و به قیمت هر جفت بالای ۵۰ دلار به فروش می رسد. حال آنکه متوسط حقوق کارگران کمتر از ۴۰ دلار در ماه است. این مثالی عملی برای غلط بودن ایدئولوژی کاپیتالیسم است.
از ویژگی های دیگر این نظام Export Oriented بودن آن است. به بیان دیگر در بسیاری از کشورهای فقیر، روستاییان دیگر مایحتاج خود را تهیه نمی کنند بلکه به دلیل سود بیشتر صاحبان سرمایه ناگزیر به تولید قهوه هستند و در تهیه قوت لایموت خود مشکل دارند. در این سیستم سود مقدم بر تامین نیازهای انسانی است.
حال این سوال مطرح است که دامنه این بحران تا کجاست، آیا این بحران مانند انفجار برج های دوقلو ساخته و پرداخته خود آنهاست و توطئه یی را به دنبال دارد و این احتمال را باید داد که مجدداً امریکا سوار بر موج بحران شده و بحران آفرینی می کند؟ مخصوصاً در این روزهای نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری امریکا، اینجانب معتقدم این بحران برای همه دنیا بحران نیست و می توان آن را به فرصت و رشد تبدیل کرد.
عرضه این مکانیسم اقتصادی که مبتنی بر سلطه و مصرف گرایی است هر روز در حال تنگ شدن است و این دو ستون اصلی در حال فرو ریختن است.
کنترل بر مصرف در حال تبدیل شدن به یک فرهنگ جهانی است. حتی سال ها است مردم امریکا نیز این نهضت را شروع کرده اند. از طرفی این نظام سلطه که هر روز اشتهای بیشتری برای بلعیدن منافع کشورها و افزایش سلطه دارد با هوشیاری مردم جهان به اهداف خود نرسیده است. به عنوان مثال در جنگ اول عراق بوش پدر اعلام کرد هم به اهداف خود رسیده و هم هزینه های جنگ را توانسته از کشورهای مختلف تامین کند اما در این جنگ اخیر امریکا به هدف سلطه پذیری خود نرسیده و نه تنها نتوانسته درآمدزا باشد بلکه به یک منبع تولید هزینه تبدیل شده است. لذا دیگر با تحریک تقاضا نمی توانند طبق تئوری عرضه و تقاضا، عرضه خود را افزایش دهند و با تحریک کشورها نیز به اهداف خود نرسیده اند.
از طرف دیگر در این بازار رقابت، شرکا و رقبا نیز زیاد شده اند. نه تنها اروپا، کشورهای چین، هند و... به این صحنه رقابت وارد شده اند لذا اگر نتواند از زور سیاسی و سلطه استفاده کند دومین پایه های نظام کاپیتالیسم نیز فرو خواهد پاشید.
● تاثیر بحران بر کشورهای فقیر
متاسفانه این بحران به شدت برنامه های سازمان ملل برای کاهش فقر را با تهدید جدی مواجه کرده است. کشورهای صنعتی در اجلاس اسکاتلند که در سال ۲۰۰۵ برگزار شد با افزایش کمک های مالی به بیش از ۵۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰ موافقت کرده بودند. هر چند به گفته رئیس سازمان ملل این کشورها هیچ گاه به تعهدات خود به سازمان ملل پایبند نبوده اند.
در کشور امریکا بازار پول بازارهای کالا و سرمایه را مخدوش کرده و این نگرانی نیز در کشور ما وجود دارد که الحاق بازارهای تولید مانند فولاد و... به بازار بورس (بازار پول) امر تولید را مخدوش کند.
به نظر اینجانب به رغم اینکه رونق بخشیدن به بازار بورس به اقتصاد کشور قوت می بخشد لکن نبض اقتصاد کشور در بازار بورس نمی تپد بلکه در تولید می تپد و با تقویت تولید است که می توان خود را از تاثیر این مسائل بیمه کرد و حتی بر مشکل تورم نیز فائق آمد.
بحث های مربوط به تاثیر کاهش نفت که به نظر اینجانب به دلیل تغییر رفتارهای مصرف کنندگان و تولیدکنندگان است در مبحثی جدا تحلیل خواهد شد.
و در پایان این مضمون کلام مقام معظم رهبری که تمام بنای این امپریالیسم بر پایه قدرت طلبی و زیاده خواهی استوار است. بنابراین در هر تلاش و حرکتی برای حل مشکلات جهان، باید شعار عدالت طلبی و مبارزه با ظلم را شاخص اصلی قرار داد. برای جمهوری اسلامی ایران نیز این موضوع بهترین فرصت است که در جهانی که سوسیالیسم و کاپیتالیسم به بن بست رسیده است، ایدئولوژی اقتصاد اسلامی مبتنی بر عدالت اجتماعی را با برنامه های مدون به جهانیان عرضه کند.
محمدحسین بصیری
مشاور وزیر صنایع و معادن و عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید