شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا
شهرزاد قصهگوی صلح و شهریار جنگ
داستان صلح خاورمیانه بیشتر به افسانههای هزار و یک شب میماند تا یک بحران ژئوپلیتیک در محیط بینالمللی، چرا که هر بار که «ساز صلح» کوک میشود «ناساز جنگ» مینوازد. کنفرانس اسلو، نشست مادرید، طرح نقشه راه و آخرین آن هم کنفرانس آناپولیس در ایالت مریلند آمریکا که با نشستهای مداوم شرمالشیخ مصر و دیدارهای دوجانبه بین «ایهود اولمرت» نخست وزیر مستعفی اسرائیل و «محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی، برای برقراری صلح در خاورمیانه برگزار شده است تاکنون هیچ دستاورد عینی و قابل لمسی نداشته است.
از آن روز که «یاسر عرفات» رهبر فقید فلسطینی و «اسحاق رابین» رهبر میانهرو که از سوی تندروهای اسرائیلی ترور شد، بعد از دههها خصومت و مبارزه مستمر در کنار هم امیدهای صلح را برای مردم دو کشور و منطقه زنده کردند تا امروز که از سال ۲۰۰۸ میلادی کمتر از ۵۰ روز مانده است، از وعده دولت جورج بوش رئیسجمهوری در حال ترک کاخ سفید برای نهایی شدن صلح خاورمیانه، تنها یک «توهم ذهنی» بر جای مانده است. سفر هفته اخیر «کاندولیزا رایس» وزیر امور خارجه آمریکا به منطقه خاورمیانه و اعلام رسمی اینکه برقراری صلح طبق پیشبینی قبلی در پایان امسال تحقق نخواهد پذیرفت، شاید بیش از آنکه یک حقیقت تلقی شود میبایست به عنوان یک واقعیت عینی در یک بستر نامساعد و همان توهم ذهنی مورد توجه قرار گیرد. نشست و مذاکرات حاشیهای روزهای ۸ و ۹ نوامبر توسط گروه چهارجانبه (کوارتت) متشکل از آمریکا، روسیه، اتحادیه اروپایی و سازمان ملل متحد در شرمالشیخ مصر پس از رد و بدل کردن چند پند و اندرز به طرفین مناقشه تعهد کردند که نشست بعدی این گروه در اوایل سال ۲۰۰۹ در مسکو برگزار شود.
در آمریکا دوران انتقال قدرت از نومحافظهکاران به دموکراتهایی در حال انجام است که فراتر از ثبات بنیادین در سیاست خارجی نسبت به تاکتیکها و اولویتهای دوران تغییر، دامنه مانور و تاثیرگذاری از دولت جورج بوش سلب شده و «باراک اوباما» رئیسجمهوری منتخب نیز تا ۲۰ ژانویه هیچ حرکتی نمیتواند انجام دهد و بعد از آن هم در یک زمان تقریبا شش ماهه، دوران انتقالی و نقشه راه خود را برای ساز و کارهای دولت جدید در دست تدوین خواهد داشت. روسیه به عنوان یک بازیگر تاثیرگذار در نظام نوین بینالمللی با توجه به رشد ملیگرایی در بافت سیاسی- اجتماعی آن و چالشهای ایجاد شده با واشنگتن و بروکسل برای تعیین جایگاه و اثبات هویت برای نقش ژئوپلیتیکی خود، فاصله زیادی با اجماع نظر و کار مشترک با همتایان غربی برای حل بحرانهای بینالمللی از جمله بحران خاورمیانه دارد. اتحادیه اروپایی که قبل از این نیز نقش اصلی و متنی در بحران خاورمیانه نتوانسته است ایفا کند هم اینک با توجه به انتخاب باراک اوباما به عنوان رئیسجمهوری جدید ایالات متحده و عدمتعیین و تدوین سیاستهای نوین واشنگتن در حیطه سیاست خارجی، در موقعیت بلاتکلیف و برزخ تصمیمگیری قرار دارد. سازمان ملل متحد که بعد از حوادث تروریستی یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ و اجرایی شدن سیاست تهاجمی و یکجانبه واشنگتن که در همه مسائل بینالمللی در حاشیه قرار گرفته و به نوعی در انزوای ساختاری و اخلال هویتی قرار دارد، از نقشآفرینی در امور بینالمللی و به خصوص بحرانهای در جریان ناتوان است.
اختلافات سیاسی در اسرائیل که موجب سقوط دولت اولمرت و انتخابات زودرس شد با توجه به احتمال پیروزی تندروها با مرکزیت حزب لیکود به رهبری «بنیامین نتانیاهو» از یک طرف دست دولت موقت این کشور را برای تصمیمگیری در خصوص صلح بسته است و از طرف دیگر حداقل در کوتاه مدت امید برای رسیدن به توافق را به جهت وضعیت سیاسی این کشور دور از دسترس مینماید. فلسطینی که نیامده و تشکیل نشده دوپاره گردیده است و همچون جنین سقط شده در بدو تولد، مادر را در عزای این جنین نورس سوگوار کرده است، به جهت تقابل اساسی بین تشکیلات مستقر در کرانه غربی رود اردن با دولت حماس در نوار غزه که تولد دوگانگی خود را در شطی از خون هموطن جشن گرفتند به هیچ عنوان قادر به اتخاذ یک سیاست واقعا ملی نبوده و هر تصمیمی که فرستادگان عباس بگیرند در نوار غزه به سهولت نقض خواهد شد. بیاعتباری شخصی و حزبی نمایندگان میانهرو در هر دو سوی مناقشه و توانمندی نیروهای تندرو در مقابل آنان، ساختارهای ملی اسرائیل و فلسطین را در وضعیت کنونی با نوعی عدممشروعیت و عدم اعتبار مواجه کرده است که در کوتاهمدت هیچکدام نمیتوانند طرف قابل اطمینانی برای معامله و توافقات بنیادین و مرضیالطرفین تلقی شوند.
بحران خاورمیانه ارتباط تنگاتنگ و غیراجتنابی با بحرانهای عراق، هستهای ایران، لبنان، سوریه و به خصوص تقابل بنیادگرایی با مدرنیته در منطقه خواهد داشت که به جهت عدمحل این بحرانها و ارتباط ارگانیکی آن با مناقشه اسرائیل ـ فلسطین چشمانداز روشن و امیدوارکنندهای در افقهای نزدیک نشان نمیدهد. پیروزی باراک اوباما هرچند که با انتخاب «رام امانوئل» به عنوان رئیس کارکنان کاخ سفید و هویت یهودی وی بسیاری را در منطقه خاورمیانه نگران کرده است ولی با توجه به الزام تجدیدنظری که سیاست خارجی واشنگتن برای خروج از بنبستهای کنونی احتیاج دارد تنها نقطه امید کنونی باید به حساب آید. زمانی که سناتور «جو لیبرمن» هویت گذشته و عضویت خود در حزب دموکرات را به کناری مینهد و به کارزار انتخاباتی سناتور «جان مک کین» جمهوریخواه میپیوندد با توجه به تفکرات افراطی وی در حمایت یکجانبه از منافع زیادهطلبانه تلآویو در مقابل فلسطین، نشاندهنده این واقعیت است که یکجانبهگرایان هوادار اسرائیل در دولت جدید تقویت نشدهاند و الزامات جدید سیاست خارجی واشنگتن به نفع صلحطلبان متمایل خواهد شد. وضعیت دوگانه بیم و امید، بود و نبود، شکاف سیاسی و شکاف اجتماعی، ژلاتین ساختار قدرت در دو طرف مناقشه، دوپارگی جغرافیایی در بین فلسطینیها و التهابات سیاسی در ساخت اسرائیلی زمانی که با تحولات جدید در عرصه بینالمللی و به محاق رفتن نئوکانها در واشنگتن جمع بسته شود حاصل جمع آن بیم و هراس در کوتاهمدت و امید در میانمدت را نشان میدهد.
منبع : روزنامه کارگزاران
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران حجاب رئیس جمهور دولت دولت سیزدهم افغانستان رئیسی گشت ارشاد پاکستان کارگران رهبر انقلاب سریلانکا
کنکور بیمارستان سردار رادان سیل هواشناسی قم سازمان سنجش فضای مجازی اصفهان شهرداری تهران سلامت پلیس
خودرو تهران آفریقا قیمت خودرو دلار قیمت دلار قیمت طلا بازار خودرو بانک مرکزی سایپا ایران خودرو ارز
خانواده فیلم سریال پایتخت تلویزیون موسیقی ترانه علیدوستی سینمای ایران مهران مدیری کتاب شعر تئاتر
کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
فلسطین رژیم صهیونیستی غزه اسرائیل آمریکا جنگ غزه روسیه حماس طالبان اوکراین ایالات متحده آمریکا طوفان الاقصی
پرسپولیس فوتبال آلومینیوم اراک جام حذفی استقلال فوتسال بازی بارسلونا لیگ برتر انگلیس باشگاه پرسپولیس تیم ملی فوتسال ایران تراکتور
هوش مصنوعی سامسونگ همراه اول ناسا بنیاد ملی نخبگان تسلا تیک تاک فیلترینگ
مالاریا زوال عقل پیری کاهش وزن سلامت روان داروخانه