شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


چشم خلاقیت را کور نکنید!


چشم خلاقیت را کور نکنید!
برای هرچیزی تعریف خودش را دارد و گاه با تعریف‌هایش دیگران را متعجب می‌کند برای مثال همین دیروز رضا از مادر که داشت حیاط را جارو می‌زد پرسید: «مامان! زندگی یعنی چه؟» و مادر که سال‌ها بود بی‌خیال از معنای زندگی؛ زندگی می‌کرد و زندگی چهار نفر دیگر را می‌چرخاند گفت: «یعنی صبح و شب». پسر بچه توپ پلاستیکی‌اش را بالا انداخت و دوباره پرسید: «بعد از صبح و شب چی؟» مادر که حواسش بیشتر به گرد و خاک‌های حیاط بود تا سوال پسربچه بدون اینکه سرش را بالا بگیرد جواب داد: «یعنی صبح بلند می‌شوی صبحانه می‌خوری، اتاقت را جمع می‌کنی، کار می‌کنی، تا ظهر، بعد ناهار می‌خوری، بعد شام» پسربچه که نزدیک‌تر به مادر شده بود دستش را جلوی صورت او گرفت و گفت:‌ «یعنی ما هم مانند این‌هاییم؟» مادر سرش را بالا گرفت کف دست پسر بچه‌ای مورچه‌ای فکر فرار بود...
شاید شما هم اگر کمی به حرف‌ها و رفتار کودکانتان فکر کنید می‌بینید که دنیای آنها هم مانند رضا پر است از سوال‌های عجیب و غریب و باورنکردنی که شنیدنش از زبان پسربچه یا دختری ۵ تا ۶ ساله می‌تواند شما را سر جای خودتان میخکوب کند. سوال‌هایی که جواب دادن به آنها برای شما نه تنها سخت که گاه غیرممکن است، سوال‌هایی که شما هم روزگاری بسیاری از آنها را در ذهن داشتید. اما امروز چه؟ به دنیای بی‌سوال خود عادت کرد‌ه‌اید و این به دلیل یافتن جواب‌ها نیست بلکه تنها دلیلش گم شدن سوال‌ها و کم‌رنگ شدن شگفتی‌های دنیا در مقابل چشم شما است. در حالی که زنده بودن به سوال کردن و دنبال جواب گشتن است و بخش اصلی از این زندگی در مدرسه رقم می‌خورد. مدرسه‌ای که می‌تواند به سوال‌های شما جواب دهد یا سوال‌های شما را بی‌جواب بگذارد و بگذرد و یا حتی آنها را سرکوب کند و شما را تبدیل به آدمی کند خلاق یا فردی با ذهنی مرده که با جواب‌های تکراری دیگران قانع می‌شود. در دنیای امروز به‌خصوص در جوامع پیشرفته مهم‌ترین نوع آموزش، آموزشی است که خلاقیت را رشد می‌دهد نه آموزشی که همه چیز را به دانش‌آموز دیکته کند. چرا که از بین بردن خلاقیت و بستن راه رشد آن، یعنی ساکن شدن و متوقف‌ ماندن رشد و پیشرفت یک جامعه چرا که ذهن‌های پویای آن به جای آنکه فعالیت کنند ساکن شده‌اند و به جای پیشرفت مدام درجا می‌زنند و یا پس می‌روند. در حالی که پی بردن به اهمیت خلاقیت و رشد آن می‌تواند به چرخ توسعه یک کشور، یک فرهنگ و یک جامعه آنچنان سرعتی بخشد که با هیچ چیز دیگری قابل قیاس نیست.
● معلم خلاق، دانش‌آموز خلاق
اما اولین گام در راه پیشرفت یک جامعه آن هم از طریق رشد خلاقیت کودکان و دانش‌آموزان احتیاج به هیچ منبع مادی ندارد و بیش از آن نیازمند وقت گذاشتن و صرف انرژی برای پاسخ دادن به سوال‌هایی است که از ذهن کنجکاو کودکان و دانش‌آموزان برمی‌خیزد. هرچه‌قدر شما به‌عنوان یک آموزگار یا حتی والدین برای سوال‌های غیرمعمول و تازه دانش‌آموز یا کودک‌تان بیشتر ارزش قایل شوید او را بیشتر تشویق می‌کنید تا دنیا را با نگاهی تیزبین‌تر نگاه کند؛ نگاهی تازه که تنها با آن می‌توان برای سوال‌های بی‌جواب، جوابی پیدا کرد و این اولین قدم شما برای میدان دادن به خلاقیت است. همان‌قدر که جواب‌های تازه ما را به شگفت می‌آورد سوال‌های تازه هم می‌تواند به ذهن خسته و تکراری دانش‌آموزان و حتی خود ما تلنگر بزند. راز موفقیت یک آموزگار موفق، خلاقیت او است در پیدا کردن راه‌های بدیع برای آموزش و مطرح کردن سوال‌هایی که خستگی را از جو کلاس می‌گیرد و ذهن بچه‌ها را به خود مشغول می‌کند. دارا بودن این ویژگی در معلم‌های ابتدایی بسیار بیش از معلم‌های رده‌های دیگر مهم و حیاتی است چرا که دانش‌آموزان در این رده در حال به‌دست آوردن اولین تجربیات از مدرسه هستند. در اینجا اگر معلم از آنها تنها جواب‌های خشک و خالی کتاب‌ها را بخواهد و راه را روی هر جواب دیگری ببندد اولین ضربه را به ذهن آماده یادگیری آنها وارد کرده است. درحالی که پیدا کردن راهی تازه برای آموزش، استفاده از وسایل کمک آموزشی و تغییر فضای خالی کلاس ولو با یک گلدان گل می‌تواند شوق آموختن و خلاقیت به خرج دادن را در کودکان دوچندان کند. نقاشی مفاهیمی که آموخته‌اند، درست کردن کاردستی برای مفاهیم درسی و حتی آوردن کتاب تازه‌ای به کلاس و خلاصه‌گویی و خلاصه‌نویسی آخرین داستانی که خوانده‌اند می‌تواند ذهن آنها را نسبت به مفهوم خشک آموزش تغییر دهد. با این کار شما می‌توانید از خود دانش‌آموز برای تغییر درست مسیرهای آموزشی هم استفاد کنید.
● دانش‌آموزانی متفاوت
همه ما باید شبیه یکدیگر باشیم، باید شبیه یکدیگر فکر کنیم و شبیه به هم رفتار کنیم و این اولین اشتباهی است که در ذهن یک آموزگار یا پدر و مادر دانش‌آموز شکل می‌گیرد. تفاوت‌های ما نشان از خلاقیت ما است. به نقاشی‌های دانش‌آموزان‌تان نگاه کنید. اگر همه آنها در دفتر خود یک کوزه سفالی کشیده‌اند عین همان چیزی که شما بر تخته کلاس کشیده‌اید این یعنی خطر! یعنی بچه‌های کلاس شما از ذهن و فکر خود استفاده نمی‌کنند و با چشم و گوش بسته پشت نیمکت‌ها نشسته‌اند. چیزی که متاسفانه برخی از معلم‌ها از دانش‌آموزان به اشتباه می‌خواهند. به تمام آن چیزهایی که گفتیم اضافه کنید یک معلم خلاق که برای خلاقیت دانش‌آموزانش ارزش قایل است. هیچ‌گاه به آنها دانسته‌های خود را تحمیل نمی‌کند، برای فعالیت و بازی در میان سبک‌های آموزشی همیشه فضایی قایل است، به کتاب‌های درسی بسنده نمی‌کند، برای حرف‌های تازه ارزش‌ و اهمیت قایل است و مهم‌تر از همه خود را از دانش تازه بی‌بهره نمی‌کند. بیان اسطوره‌های قدیمی، خواندن شعر و راه انداختن بحث در میان دانش‌آموزان از جمله کارهایی است که یک معلم خلاق از آنها غافل نیست.
● مشق‌های زیادی
از صبح تا ساعت یک ربع به یک، مدرسه می‌رود تا به خانه می‌رسد ساعت نزدیک ۳ بعدازظهر است تا استراحت می‌کند ۵ می‌شود و اگر زود بجنبد تا ۱۱ شب باید بخواند و بنویسید برای فردا!
و این برنامه خیلی از دانش‌آموزانی است که به خیال خود و البته به خیال والدین‌شان به مدرسه‌های معتبر می‌روند در حالی که تکالیف درسی اگر به مقدار لازم و ضروری نباشد تمام فکر و انرژی و توان او را می‌گیرد بدون اینکه برای او انگیزه‌ای ایجاد کند برای فکر کردن، استفاده از کتاب‌های حل‌المسایل و بیزاری و بی‌میلی به مدرسه خود نتیجه این روش غلط است که باب شده است. در حالی که با در نظر گرفتن توان و دقت دانش‌آموزان می‌توان آنها را هر روز با تجربه‌ای جدید به خانه فرستاد و یا از خانه راهی مدرسه کرد.
● خلاقیت در خانه
خلاقیت را نمی‌توان با فشار به وجود آورد، خلاقیت را نمی‌توان با فشار از بین برد، بلکه می‌توان چراغ فعالیت را بالا کشید تا نور اطرافمان بیشتر شود و این تنها در دست مدرسه و معلم نیست هرچند آنها در این راه وظیفه‌ای بسیار سنگین بر عهده دارند. اما واقعیت این است که دانش‌آموزان تنها ۶ تا ۸ ساعت از روز دانش‌آموز هستند و بقیه روز را کودک، خواهر یا برادر ما هستند که وقت خودشان را در کنار و در خانه می‌گذرانند. از ما سوال می‌پرسند و برخورد ما است که آنها را تشویق به پرسیدن سوال بعدی می‌کند، رفتار ما این است که به آنها این موقعیت را می‌دهد تا از رویاها و اندیشه‌هایشان بگویند، رفتار ما است که به آنها این اعتماد به نفس را می‌دهد تا در راه تجلی رویاهایشان گام بردارند یا آنها را به فراموشی بسپرند. انتظار نمره بالا داشتن و مدام این انتظار را به آنها گوشزد کردن تنها از آنها افرادی می‌سازد که درس را نه برای یادگیری و با لذت آموختن می‌خوانند که تنها درس را برای نمره می‌خوانند و با به دست آوردن نمره به فراموشی می‌پرسند.
● دیوار کج
نمی‌توان انتظار داشت روشی نادرست را برای تدریس انتخاب کرد و در پایان راه این روش نادرست انیشتن و رازی تحویل گرفت. صرف انرژی و وقت برای پرورش آدم‌های خلاق هم وظیفه سیستم آموزشی است و هم پدر و مادرهایی که آینده‌ای روشن را برای فرزندانشان انتظار می‌کشند؛ فرزندانی که زندگی‌شان تنها تکرار مکررات نیست و هر روز برای آنها ارمغانی تازه به همراه می‌آورد.
● رازهای آموزش خلاقانه در مدرسه
۱) دوری از روش‌های تدریس سنتی که زمان‌‌ آنها گذشته است
۲) اعتقاد مسوولان آموزشی به مفهوم و اهمیت خلاقیت
۳) ایجاد امکانات لازم برای انجام فعالیت‌های خلاق
۴) رفع مبانی آموزشی نادرست از فضای مدرسه گرفته تا محتوای کتاب‌ها
۵) هدف قرار ندادن نمره
۶) پذیرفتن ایده‌های جدید
۷) اجتناب از تکالیف درسی بیش از اندازه
۸) به تمسخر نگرفتن ایده‌های جدید
سارا جمال‌آبادی
منبع : روزنامه سلامت


همچنین مشاهده کنید