شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


حاشیه امنیت به منزله بی‌خطا بودن نیست


حاشیه امنیت به منزله بی‌خطا بودن نیست
قبول کنیم که ساخت فیلم و سریال در ایران با مشکلات فراوانی روبه‌رو است؛ از بی‌اطلاعی برخی فیلم‌سازان گرفته تا نبود زبان مشترک میان فیلم‌سازان و مشاوران و تا اعتراض گاه و بی‌گاه افراد جامعه به کاراکترهای فیلم...
پذیرفتن این واقعیت از سوی جامعه که تا خطا نکنیم، نمی‌توانیم بهتر شویم، راهگشای بسیاری از مشکلات فیلم‌سازان است. متاسفانه مادامی که حالت تعمیم از جامعه برداشته نشود، پرداختن به خطاهای هر شغل و صنفی با مشکل مواجه است. دراین میان پزشکان، پرستاران و نیروی انتظامی نیز از قداست ویژه‌ای برخوردارند و صدای اعتراضشان از مابقی اصناف بلندتر است. به نحوی که حتی به تازگی مجبور شدیم در شخصیت‌پردازی یک پزشک خطاکار او را خلع پزشکی شده عنوان کنیم تا موجب اعتراض آنها نشویم. به نظر می‌رسد قدرت پزشکان در جامعه به دلیل نیاز جامعه به آنها به قدری است که در مواقع مختلف کسی نتوانست به آنها اعتراض کند.
به خاطر داشته باشیم هر شخصیت و کاراکتر در فیلم‌ها از پایگاه اجتماعی خاصی برخوردار است و ما نمی‌توانیم فرد خطاکاری را نشان دهیم که از هیچ شغل یا تعریفی در جامعه برخوردار نباشد. ضمن آنکه در تمامی مشاغل، افراد خاطی وجود دارند اما متاسفانه به محض آنکه در فیلمی به نمایش کشیده می‌شوند، کل آن صنف به اعتراض برمی‌خیزد.
حاشیه امنیت برخی اصناف به دلیل نیاز جامعه به آنها بیش از دیگران است و این امر موجب می‌شود تا دیگران نتوانند به آنها اعتراض کنند و یا فیلم‌سازان برخی از مشکلات موجود در این حرف را به خوبی نشان دهند که البته این امر به منزله بی‌خطا بودن آنها نیست. به عنوان مثال آمار منتشر شده سازمان پزشکی قانونی و دادگستری از پرسنل خاطی و یا آمار خطاهای پزشکی و اشتباهات پرستاران، بیانگر آن است که این گروه‌ها با وجود برخورداری از یک قداست، بی‌خطا نبوده‌اند بنابراین اگر بتوانیم قبول کنیم که یک کاراکتر خاص از یک صنف نمی‌تواند نماینده کل آن صنف باشد، دست فیلم‌سازان در پرداختن به موضوعات بازتر می‌شود. از سوی دیگر معتقدم که برخی فیلم‌سازان نیز به دلیل ناآگاهی و برداشت‌های عوامانه خود، موجب بروز مشکلاتی شده‌اند. در فیلمی شاهد بگومگوهای جراحان بر بالین بیمار بودم که در نهایت به خروج یک جراح از اتاق عمل و ادامه جراحی توسط جراح دیگری منجر شد که این موضوع به نظر بسیار دور از واقعیت نشان می‌داد و یا بعضی روندهای تشخیصی و درمانی در برخی فیلم‌ها غیرواقعی‌اند، اما مساله اینجاست که سرنخ ما در دست کسانی است که کوچک‌ترین اطلاعی از فیلم ندارند. به عنوان مثال در پرداختن به موضوعات پزشکی گاهی تنها لازم است در خصوص تاثیر یک بیماری بر بدن فرد بدانیم، در این شرایط برخی از پزشکان با کلی‌گویی و یا ارایه آناتومی کامل بدن افرادبیمار و سالم، حجم وسیعی از اطلاعات غیرضروری را ارایه می‌دهند که بارها در این موارد ترجیح داده‌ایم به کتاب مراجعه نماییم. نداشتن تفاهم و فقدان زبان مشترک میان فیلم‌سازان و مشاوران موجب شده تا هیچ‌کدام درک درستی از نقش یکدیگر نداشته باشند.
در فیلم‌سازی اصطلاحی وجود دارد که حقیقت و غیرحقیقت برای تهیه فیلم لازم نیست بلکه آنچه لازم است حقیقت‌نماهاست. به عبارت دیگر تنها کافی است که موضوعی واقعی نشان داده شود هر چند که آن موضوع حقیقت نداشته باشد. به عنوان مثال هنگام ساخت «حس سوم» با برخی از پزشکان در خصوص اینکه آیا امکان تقویت بیش از حد یکی از حواس پنج‌گانه افراد وجود دارد یا خیر مشورت کردم و قصد داشتم بدانم آیا تقویت چند برابری یک حس از لحاظ تئوری امکان‌پذیر است اما متاسفانه به دلیل آنکه مشاورانم تصویر درستی از فیلم‌سازی نداشتند، نتوانستند پاسخ درستی بدهند و من نیز اقدام به جستجو در اینترنت کردم و جالب آنکه متوجه شدم الیاف بویایی در نابینایان بسیار حساس‌تر از افراد عادی است و با وجود پاسخ منفی پزشکان مشاور این امر دستمایه کارم در فیلم حس سوم شد. کار جدیدی در دست دارم که در آن باید نقش یک بازپرس را به تصویر بکشم.
برای این امر نیز از قضات مختلفی مشاوره گرفته‌ام اما جالب آنکه نکته مورد تایید تمامی آنها این است که نباید شان و مقام قضات خدشه‌دار شود. حال تصور کنید که چگونه می‌توانم شخصیتی ایجاد کنم که جذاب باشد، کلیشه نباشد، حقیقت‌نما باشد و شان قضات را نیز خدشه‌دار نکند. اینجاست که زبان مشترک اهمیت خود را نشان می‌دهد.
یکی از مهم‌ترین مشکلات تحقیق و مشاوره در ایران، تبدیل گروه مشاورین به اهرم فشار و قدرت بازدارندگی است. به بیان ساده‌تر بارها پیش آمده که فیلم‌سازان سناریویی را برای مشاوره به سازمان یا موسسه‌ای فرستاده‌اند که آنها به جای ارایه نظرات کارشناسی با اجرای کل کار مخالفت کرده‌اند. گاهی نیز به دلیل سفارشی بودن کار فیلم‌سازان یا مجبور به پذیرش نظرات آنها می‌شوند. اگر این مساله حل شود که شخصیت‌های فیلم می‌توانند جای هر انسان دیگری باشند و آن را تعمیم ندهیم، اگر به فیلم‌سازان فشار کمتری بیاوریم، اگر قبول کنیم که تا خطا نکنیم، یاد نمی‌گیریم و اگر بدانیم که تنها راه‌حل حل مشکلات، سعه‌صدر است. می‌توانیم امیدوار باشیم که در آینده فیلم‌های بهتری بسازیم.
منبع : هفته نامه سپید


همچنین مشاهده کنید