شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


قالی، هویت فرهنگی ایران در جهان


قالی، هویت فرهنگی ایران در جهان
از زمان صفویان، فرش ایران دارای تاریخ مکتوب است. مردمان کوچنده، آغاز کردند به قالی‌بافی و دستاوردهای خود را روانه هند ساختند. یک سده پیش از آن که چاه‌های سیاه نفت در مسجد سلیمان حفر شود، قالی سمبل کوشش و مساعی ایرانی بود در عرصه زندگی. در هنر قالی، هنرمند ایرانی از همه احساس زیباشناسانه خود مایه می‌گذارد تا آفرینش را به کمال نزدیک کند، در حالی که هرگز درآمد چندانی برای وی نداشته و هنوز هم ندارد.‌
یک خانم آمریکایی در سخنرانی خود درباره قالی ایران گفته است: فرش دو گونه است:
۱) فرش ایران
۲) فرش دیگر کشورها.‌
این گفته، نخستین اظهار نظر بر ممتاز بودن قالی ایران نیست و واپسین‌اش هم نخواهد بود. برخی یا شاید شمار زیادی، ما را تنها با قالی ما می‌شناسند؛ همان‌گونه که قالی‌های ایل‌های چادرنشین ما هر یک نقوش و توصیف ویژه خود را داراست و ما با دیدن هر یک پی می‌بریم که آن قالی، متعلق به دستان هنرمند فلان ایل در فلان منطقه است. نقش‌های در هم‌پیچنده و نمادین قالی ما همیشه هنردوستان جهانی را به ستایش واداشته است، که هم سمبولیک و هم باز تابانده محیطی است که بافنده در آن می‌زید. و اکنون برای نرفتن به فراموشخانه تاریخ، آموزش آکادمیک قالی ایرانی در دو دانشکده قالی در کاشان و تبریز در ۴ گرایش در زمینه قالی به هنرجویان انجام می‌گیرد.‌
با این اوصاف چرا بازار جهانی را به آسانی به رقیبان نابلدی از پاکستان، هند، ترکیه و چین وا می‌گذاریم، در حالی که قالی ما در درخشندگی طرح و رنگ بی‌همتاست و غیرقابل مقایسه با فرش‌های گرته‌برداری شده و بی‌اصالت آن ور مرز. و حتی این بلا دارد دامنگیر بازار داخلی نیز می‌شود، چه نشانگرها حاکی از آن دارد که بازار داخلی به تسخیر مثلا فرش‌های فانتزی و ارزان ترکیه در می‌آید. درد دیگر آن است که با همه بالا بودن قیمت تمام شده قالی در ایران، عرضه آن در جهان بناچار با کاهش شدید بها انجام ‌می‌گیرد و حتی مشاهده شده که با یک چهارم قیمت اصلی عرضه شده است.‌
● قالی: اثری هنری‌
عقاید متفاوت، متناظر بر دیدگاه‌های متفاوت است. بسیاری را عقیده بر این است که قالی ایرانی، بخش مهمی از هویت و فرهنگ و تاریخ ایرانی‌ست و نباید به این هنر از منظر اقتصادی و هنری نگریست. مسعود اسکندری، مدیرکل توسعه و ترویج سازمان صنایع دستی کشور نیز به پیروی از این باور، حمایت دولتی را گریزناپذیر می‌داند و همچنین سیاست سری‌سازی و ارزان‌سازی چینی‌ها را مشق خوبی برای ما نمی‌داند، چرا که چنین سیاستی، آسیب جبران‌ناپذیری بر پیکره فرش ایران وارد آورد است.‌
وی با تاکید بر هنری بودن قالی می‌گوید: یک قالی با طرح یکسان اگر ۲ بار بافته شود، هیچگاه یکسان نخواهد بود؛ چرا که ذوق بافنده در هر یک از آنها حرف اول را می‌زند.‌
اکبر هریس چیان، رئیس اتحادیه صادرکنندگان فرش ایران نیز در گفتگو با روزنامه اطلاعات می‌گوید: <قالی ایران، هویت ماست و هویت بسیار شایسته و ارزنده‌ای هم هست و می‌ارزد که بر روی آن سرمایه‌گذاری کلان انجام گیرد.>
● چالش‌های اصلی‌
اکنون چالش‌های اصلی قالی ایران، بحران اقتصاد جهانی و کم شدن قدرت خرید مردم است و پدیده کشورهای رقیبی که تا چند سال پیش، هیچ پیشینه‌ای در زمینه قالیبافی نداشته‌اند.‌
این که فرش یک کالای چند بعدی‌ست بر کسی پوشیده نیست و گستره دست‌اندرکاران آن بسیار وسیع است و طراحان و رنگرزان و بافندگان و رفوگران و فروشندگان و بازرگانان را در بر‌می گیرد و همه این گروه‌ها در افت و خیز آن ذینفع‌اند؛ بنابراین جا دارد که برای ورود دوباره به بازار جهانی، خیز اساسی برداشته شود.‌
هریس چیان می‌گوید: فرش از مهم‌ترین صنایع اشتغالزا است و جلوی مهاجرت روستائیان را می‌گیرد. بسیاری از مردم، زندگی‌شان متکی بر درآمد فرش است. یک روستایی در ۶ ماه از سال بیکار است و در اوقات بی‌کاری تنها منبع در آمدش همین فرش است. ولی از سال هشتاد، ۳۰۰ درصد تورم بر صنایع فرش حاکم بود و اکنون فرش حداقل درآمد را نیز برای تولیدکننده ندارد و یک کارگر ساختمانی ۳ برابر یک استاد بافنده، دستمزد می‌گیرد.‌
● رد تولید فله‌ای‌
در مورد این که ما تولید فله‌ای داریم یا نه، هریس چیان به گزارشگر اطلاعات پاسخ منفی می‌دهد: <تولید و پخش ما پراکنده و نامنسجم است، برای همین من خوشنودی خود را برای ایجاد کارگاه‌های متمرکز ابراز می‌کنم. در رده فرش تجارتی البته شاید اندکی وفور تولید وجود داشته باشد ولی نه به آن اندازه که آسیب‌زننده باشد و عامل اصلی رکود. من همیشه گفته‌ام که در بازارهای جهانی ما نمی‌توانیم چندان روی فرش لوکس و نفیس و هنری، مانور بدهیم و بیش‌تر سرمایه‌گذاری و انرژی و توان ما باید متمرکز شود روی فرش تجاری با کیفیت و البته ارزان؛ که بتوانیم در برابر رقبای همچون چین، پاکستان، هند و ترکیه عرض‌اندام کنیم و بتوانیم بازار فعلی آمریکا را که بازار خوبی نیز هست، بیش از این از دست ندهیم و وضعیت موجود را که چندان درخشان هم نیست، حفظ کنیم.‌
تاکید می‌کنم که در اروپا به فرش نفیس و اعلا و هنری شاید عنایتی داشته باشند، ولی در آمریکا این گونه نیست.‌
مهندس عبدالله بهرامی رئیس اتحادیه بافندگان در این باره در گفتگو با روزنامه اطلاعات می‌گوید: <ما باید به بازار ژاپن توجه کنیم که هنوز گوشه چشمی به فرش‌های هنری و نفیس ما دارد. فرش‌هایی که امروزه به گونه عجیبی هواداران سنتی خود را از دست داده است و کم پیدا می‌شود خریدار خوش‌پسندی که پی‌فرش با اصالت بگردد؛ فرشی که هر چه از عمرش می‌گذرد جوان‌تر می‌شود.‌
● زبان آمار
از ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۷ انواع زیراندازهای نو و با طراحی مدرن به بازار، اعلام ورود کردند که قالی محسوب نمی‌شوند و از مولفه‌های اصلی‌اش سبک مدرن و هماهنگ با پسند روز و سلیقه مصرف‌کننده بود و با شتابی فزاینده در تولید، توانستند بازار را به تسخیر خود در آورند.‌
قالی نخستین کالای غیرنفتی و مهم‌ترین کالای ارز‌آور ایران است. ولی صادرات این محصول از ۱۳۷۹ در سراشیبی قرار گرفته و از ۵۰۰ میلیون دلار در ۱۳۸۵ و با ۱۲ درصد کاهش به ۴۱۰‌میلیون دلار در ۱۳۸۶ رسید؛ که بخشی از این کاهش بر می‌گردد به قیمت‌شکنی رقبا. چون برای آنها ارزان فروشی به صرفه و برای ما به سبب تورم داخلی به صرفه نیست. و کار به جایی کشید که اکنون سهم ایران از بازار به کمتر از ۳۰ درصد رسیده است. البته همه گناه این بازار کسادی را نباید به پای حضور رقیبان نوشت، بلکه نبود تبلیغات کافی، بازاریابی نکردن، نبود نظارت کیفی برتولید و صادرات نیز کم تاثیر نبوده‌اند.‌
از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۱ قالی‌ ایرانی در بازار جهانی، دارای رتبه نخست بود. در سال ۲۰۰۰ تا ۴۸ درصد بازار دنیا دست ایران بوده و این رقم حتی به ۵۹ درصد هم رسید؛ ولی آمار امروز روند رو به کاهش را نشان می‌دهد و در سال گذشته درآمدمان تنها ۴۶۰ میلیون دلار بود. البته ما همواره در بخش آمار، دچار سستی هستیم و واقعا تولیدکننده و بازرگان برای برنامه‌ریزی، دسترسی به آمار ریز و درست و به موقع ندارد و اکنون همه به آمار ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴ استناد می‌کنند.‌
در ۲۰۰۳ سهم صادرات قالی ایرانی در بازار جهانی با پنج درصد کاهش به ۲۴/۸ درصد رسید و پس از کشور هند و در رتبه دوم قرار گرفت و در ۲۰۰۴ پایین‌تر هم رفتیم و مساوی با ترکیه و در مقام سوم ایستادیم و هند و چین گوی سبقت را از ما ربودند.‌
هریس چیان در این باره به گزارشگر اطلاعات می‌گوید: <از اشتباهات مسئولان دولتی این است که سالانه درآمد فرش را به اقلام سنتی دیگر مانند خشکبار و... جمع می‌زنند و دقیقا روشن نمی‌شود که رقم درآمد ارزی ما از راه صادرات فرش در سال چقدر است تا با بررسی همه‌جانبه نقاط قوت و ضعف بشود برای بهبود وضعیت، برنامه‌ریزی کرد.> رئیس اتحادیه صادرکنندگان می‌افزاید: بحران اقتصاد جهانی بی‌تاثیر بر فرش‌ هنری ما نبوده، البته تورم بسیار بالای موجود، به این وضع دامن‌زده است. وی ادامه می‌دهد: پیش‌ترها ۴۰ درصد درآمد ارزی ما از سر دولتی فرش بود. اوج رونق صادرات فرش ایران در دهه ۷۰ تا ۷۳ بود با ۵/۱ میلیارد دلار ارز‌آوری. و اکنون از آن میزان رسیده‌ایم به ۴۰۰ میلیون دلار در سال؛ که رقم بسیار پایینی است و آسیب‌اش گسترده و وسیع و همه دست‌اندرکاران فرش را در بر می‌گیرد.‌
هریس چیان می‌گوید: کشورهایی مانند هند، پاکستان،‌چین و حتی نپال هنر اصیلی ندارند و اصالت تنها از آن ماست. آنها فرش ماشینی و نیمه ماشینی را به صورت انبوه تولید می‌کنند و به نام فرش دستباف می‌فروشند و متاسفانه بازار جهانی، بازار آشفته‌ای است و سره از ناسره روشن نیست.‌
هریس چیان بر این باور است که مشکلات سیاسی موجود بین دو کشور ایران و آمریکا باعث ثبات دلار شده و از آن سو، تورم بالای داخلی و تسهیلات صادراتی اندک و نبود حمایت دولتی باعث نمی‌شود که بتوانیم با پایین‌آوردن بهای فرش به رقابت با کشورهای رقیب در بازار جهانی بپردازیم. و گرچه آمریکا روی فرش ایرانی، از آن جایی که خود فرش ندارد گمرک زیادی نمی‌بندد، ولی این تاثیری بر رونق فرش ایران در آن جا نداشته است.‌
مهندس عبدالله بهرامی نیز در این باره به ما می‌گوید: تولید چین، نیمه صنعتی است. در کارگاه‌های بزرگ آنها، ۲۰۰ دستگاه وجود دارد و ۲۰۰ بافنده نیز مشغول کارند و همه کارها را توسط دستگاه‌های اتوماتیک انجام می‌دهند و چله‌کشی و کارهای دیگر را ماشین انجام می‌دهد و تنها گره را کارگر بافنده می‌زند. ولی متاسفانه یک کارگاه در ایران ما پیدا نمی‌شود که ۵۰ کارگر در آن نشسته و مشغول کار باشند. و برای همین ماشینی‌بودن برای آن‌ها به صرفه و اقتصادی است ولی برای ما که همه چیز را با دست انجام می‌دهیم، صرف نمی‌کند که همتراز قیمت‌های چین، قالی بفروشیم. از سویی قیمت تمام شده فرش، بالا رفته و از سوی دیگر ۲۰ درصد از ارزش جهانی‌اش کاسته شده و افزون بر اینکه فروش چندانی هم نداریم.‌
● دیگر عوامل رکود
عبدالله بهرامی از جمله عوامل کسادی بازار را نبود سازمان سفارش‌گیرنده می‌داند و می‌گوید: سازمانی نداریم که سفارش بگیرد و در مدت معین مثلا سه ماهه، قالی را تحویل بدهد. باید مراکز سفارش‌پذیر فعلی را تقویت، و چنین مراکزی را گسترش دهیم.‌
وی در ادامه، شکستن کمر بازار پررونق فرش را در سال ۷۳ عنوان می‌کند و می‌افزاید: دولت وقت با اجرای برنامه پیمان ارزی و الزام صادرکننده مبنی بر پیمان سپاری برای وارد کردن ارز مشخص و همتراز با میزان صادرات،‌ ضربه تباه‌کننده‌ای بر پیکره صادرات فرش وارد کرد و با صدور سی‌بخشنامه، بازرگان‌ها را دلسرد ساخت. خیلی‌ها روحیه ریسک‌پذیری نداشتند و کنار کشیدند، و بسیاری که ریسک کردند، ورشکست شدند؛ و آن تعداد که از سر ناچاری ماندند، پذیرای زیان‌های کلان شدند.‌
مهندس بهرامی، انبار کردن بد منظره فرش‌های ایرانی در خارج را عوامل بی‌ارزش‌کردن فرش ایرانی می‌داند و معتقد است که فرش‌های چین و پاکستان تنها برای نمایش عرضه می‌شود و چیزی به نام انبار ندارد.‌
● تاکید بر عامل تورم داخلی‌
ابوالفضل رجبیان رئیس اتحادیه صادرکنندگان قم، تورم و گرانی کنونی را از چالش‌های بزرگ فرش صادراتی می‌خواند و معتقد است که تورم داخلی، کمیت صادرات را تحت‌الشعاع قرار داده است.
وی جوایز صادراتی را با توجه به نرخ ثابت ارز و تورم دو رقمی که سالانه گریبانگیر اقتصاد کشور است، ناهمخوان می‌داند و می‌گوید که کارگزار جبران این نرخ ثابت و تورم موجود، دولت است. وی تاکید می‌کند که تولید قالی معمولی صلاح نیست، زیرا کشورهای رقیب، به شکلی انبوه به تولید چنین قالی‌هایی همت گماشته‌اند و رقابت با آنها برای ما نتیجه خوبی به همراه نخواهد داشت و ما باید قالی کیفیت‌دار تولید کنیم و در پی کشف بازارهای نو، گوشه‌چشمی داشته باشیم به کشورهای جنوب‌شرقی آسیا، سعید نعمان بنگاه‌دار مقیم آمریکا نیز معتقد است که صدور فرش‌های کم کیفیت (در خارج معروف به کانتینری) تولید اطراف کاشان و خراسان و تبریز،‌ با قیمت هر فوت یک دلار، ضربه شدیدی خورد. این کار حتی بر سر قالی نفیس ایران زد و بازارش را از رونق انداخت.‌
ولی جلال‌الدین بصام مدیرعامل شرکت سهامی فرش ایران، عقیده دیگری دارد: <هنوز قالی ایران در بازار دنیا، در رده نخست قرار دارد و تنها در عرصه زیراندازها در کل، کشورهای آسیایی رقیب، تهدید‌کننده ایران هستند؛ و با نظر به آمار کاهش صدور فرش، سهم ایران از ۹/۹۲ درصد داد و ستد بازار جهانی قالی به ۸/۸۱ درصد رسیده، چون در برابر فرش متری ۶۰ دلار پاکستان، ما کمتر از ۱۲۰ دلار نمی‌توانیم بفروشیم.> وی می‌افزاید: آمریکا به عنوان خریدار اصلی قالی‌های لوکس ایران مطرح است و همه توان ما باید فعلا صرف‌نگهداری همین بازار باشد، البته اگر بحران اقتصادی جهان بدترش نکند. وی بر خلاف دیگران یکی از رویکردهای نتیجه بخش را تولید فرش فانتزی می‌داند که از سوی چین و ترکیه سرمایه‌گذاری وسیع شده است و بازار فرا مرزی را سرریز کرده اند. و می‌گوید: این نوع فرش با همه مخالفت‌های شرکت سهامی فرش در رابطه با واردات‌اش به سبب ارزانی، توانسته مصرف‌کننده متوسط شهری را به سوی خود بکشد و بر نگرانی تولیدکننده بیفزاید.‌● مشتریان فرش ایرانی‌
درحال حاضر آمریکا عمده‌ترین واردکننده قالی در جهان است و در سال ۲۰۰۴ بیش از ۳۹ درصد کل واردات قالی جهان را به خود اختصاص داد و پس از آن ایتالیا، انگلیس، فرانسه، آلمان و سوئیس قرار داشتند.
ایران در آغاز و تا چندین سده، فرش صادراتی خود را به استانبول می‌فرستاد و از آن‌جا به اروپا صادر می‌شد. بعد آلمان و بندر هامبورک‌اش مرکزی شد برای تجارت و جمع‌آوری فرش ایران و ارسال به دیگر کشورهای اروپایی. ولی اکنون بازار اصلی فرش ایران را آمریکا با ۲۱ درصد سهم صادرات تشکیل می‌دهد.
● ‌لزوم بازشناسی رقیبان‌
ارزیابی رقبا همیشه تضمینی برای ادامه کوشش وکار بنگاه‌هاست و تنها با شناخت رقیبان، برنامه‌ریزی استراتژیک، ممکن خواهد بود.
این نکته روشن است که ضعف و سستی بازار فرامرزی قالی ایران، فراتر از حضور تازه واردهاست، ولی همه، رقیب اصلی و عامل رکود را پاکستان می‌دانند که در کشورهای ایتالیا، انگلیس، فرانسه و سوئیس و البته آمریکا و آلمان به خوبی می‌فروشد.
پاکستان در انگلیس و فرانسه به ترتیب ۲۴ و ۴۱ درصد از سهم بازار فرش را در دست دارد ولی تنها ۱۶ درصد بازار انگلیس و ۱۴ درصد بازار فرانسه برای ایران است.
برخی از کارشناسان معتقدند که همچنان ۳/۲ بازار آمریکا، با همه مشکلات سیاسی بین دو کشور، در دست فرش ایران است و بازار سوئیس نیز نضف نصف در اختیار پاکستان و ایران قرار دارد.
البته چین را نیز باید در شمار رقیبان خود قرار دهیم که با کپی‌برداری از نقش‌های اصیل و هنری، مواد اولیه ارزان و تولید انبوه و با به خدمت گرفتن ماشین، توانسته این قلم را نیز درگستره کالاهای رنگارنگ خود به نمایش بگذارد. چینی‌ها حتی پا را فراتر از این نهاده‌اند و با ایجاد شهرکی به نام کاشان، طرح‌های ایرانی قالی را به نام <کاشان چین> به جهان عرضه می‌کنند.
مهندس بهرامی رئیس اتحادیه بافندگان به گزارشگر اطلاعات می‌گوید: البته بازار کشورهای رقیب نیز درگیر کسادی و افت ۲۰ تا ۳۰ درصدی هستند ولی چون آن‌ها تولید انبوه و فروش انبوه دارند، آن فشاری را که ما احساس می‌کنیم، احساس نمی‌کنند و خاموشی بازار بر آن‌ها چندان محسوس نیست.
بهرامی بافندگان ما را کم‌توقع می‌داند که از صبح تا ۶ عصر می‌بافند و با درآمد ماهیانه ۱۳۰ تا ۱۴۰ هزار تومان، تورم و گرانی را تاب می‌آورند؛ ولی بافندگان پاکستانی را بسیار کم‌توقع‌تر می‌خواند.
یک بافنده پاکستانی تنها با دریافت یک وعده غذای روزانه، از صبح تا عصر پای دار قالی می‌نشنید و قالی می‌بافد. در آن کشور. نیروی کار ارزان است. چین نیز نیروی کار فراوان و ارزان دارد و رقیب اصلی فرش ایران، این کشور است که با تولید سرسام‌آور خود، بازار را از فرش‌های لوکس و نیر فرش تجاری اشباع کرده است.‌
● پشتیبانی از بافنده‌
برخی از فرش‌های ایران مانند قالی استخوانی زنجان در بازار داخلی فروش نمی‌رود و تنها فروش‌اش به بازار جهانی اختصاص دارد. همه کارشناسان عقیده دارند باید تولید قالی با کیفیت بالا‌ و قیمت پایین باشد و لازمه این کار، رسیدگی به امور بافنده است.
درآمد بافنده ما بسیار پایین است و افزون بر این بافندگان بیمه نیستند و با خطر دیسک کمر و پوکی استخوان و ضعف بینایی مواجه‌اند.‌
هنوز قالی جهان به پای قالی ما نمی‌رسد ولی برخی از بازرگانان ایرانی که قیمت تمام شده قالی را در کشورهای پیرامونی کمتر یافته‌اند، بافندگان ورزیده و زبردست ما را برای فعالیت به آن‌جاها برده‌اند تا همانند قالی ما را در آن‌جا تولید کنند و به نام فرش ایران به جهان، عرضه کنند.
یک فرش تبریز پس از ۲۰ سال کار از بین می‌رود، ولی اگر یک فرش، ۳۵ بافت در یک گره بیشتر داشته باشد، به کهنگی می‌رسد ولی رنگ‌هایش ملایم‌تر می‌شود و تازه در کهنگی، جوان‌تر و زیباتر و چشم‌نوازتر می‌شود. واین نوع فرش هنوز در جهان هواداران خود را دارد؛ بنابراین برای تداوم تولید فرش هنری باید از بافنده ورزیده حمایت شود.
● پشتیبانی از کارگاه‌ها
افتتاح بزرگترین مجتمع قالیبافی در آذرشهر توسط بخش خصوصی با وسعت بیش از ۵ هزار متر و سالن بافت ۲۲۰۰ متری، می‌توانست خوشنود کننده باشد و اگر پشتیبانی لازم ادامه می‌یافت چه بسا اکنون به جای ۸۰ نفر، ۸۰۰ نفر در آنجا به کار اشتغال داشتند. مسلم است که چنین کارگاه‌هایی نیاز به گردش پول دارند که برای یک دوره چرخش کار، امور خود را بگردانند و اگر حمایت و پشتیبانی سیستم بانکی نباشد، به سبب نبود نقدینگی، شکست می‌خورند.
مهندس عبدالله بهرامی رئیس اتحادیه بافندگان درخصوص حمایت از کارگاه‌ها می‌گوید: پایین آوردن بهای تمام شده فرش، گریز ناپذیر است. اگر این کار انجام نشود، از قدرت رقابت ایران بیش از این کاسته خواهد شد و این کار با پخش مواد اولیه ارزان و البته مرغوب از سوی وزارت بازرگانی امکان‌پذیر است و نیز گذاردن تسهیلات در اختیار دست‌اندرکاران فرش و حمایت از کارگاه‌های تولیدی.
وی می‌افزاید: در اتحادیه صنفی که وزارت بازرگانی تشکیل داده، اکثریت بافندگان اصلی عضو نیستند، و برخی اصلا بافنده زحمتکش نیستند، ولی وام و تسهیلات و امکانات در اختیارشان گذارده می‌شود. یک اتحادیه صنفی‌‌فرش باید تولیدکننده باشد، حال آن که اتحادیه صنفی تشکیل شده از سوی مرکز ملی فرش ایران، تولیدکننده فرش نیست.‌
بهرامی ادامه می‌دهد: متاسفانه از سرمایه‌گذار فرش در صورت سرمایه‌گذاری، حمایت لازم به عمل نمی‌آید، برای همین سرمایه‌گذاری در حال حاضر کاهش یافته و سرمایه‌‌گذار پا پیش نمی‌گذارد چون می‌داند از وی حمایت لازم به عمل نمی‌آید و کارگرش بیمه نخواهد بود و ورود مواد اولیه‌اش بی‌مانع نیست و به آن مالیات سبک نمی‌بندند و در ادامه کار و در مرحله تولید، نقدینگی لازم را نخواهد داشت.‌
بهرامی معتقد است که وقتی وزارت کار به کارگاه‌ها وعده کارگر بافنده‌ با بیمه بیکاری می‌دهد، باید به پیمان‌اش وفا کند.
رئیس اتحادیه صادرکنندگان نیز یکی از راه‌ها را حمایت از کارگاه‌های متمرکز می‌داند که به تازگی طرح یک فوریتی آن از تصویب مجلس گذشت.هریس‌چیان می‌افزاید: ما تولیدکننده انبوه نداریم که قادر باشد سفارش ۳۰ تخته فرش را با کیفیت و بافت و رنگ و طرح مورد نظر سفارش دهنده، تامین کند، ولی با ایجاد کارگاه‌های متمرکز که کارگزارش وزارت بازرگانی و زیر مجموعه آن مرکز توسعه تجارت و مرکز ملی فرش ایران است، می‌توان سفارش ۳۰۰ تخته فرش را نیز با مدیریت واحد برآورده کرد که تحویل بازار خارجی شود. در ضمن درکارگاه های متمرکز، کارگر از بیمه برخوردار خواهد بود و بهترین مواد اولیه در اختیارش گذاشته خواهد شد و امیدوارم کوشش شود که رویکرد دوباره‌ای انجام گیرد به رنگ‌های گیاهی. چون در حال حاضر از رنگ شیمیایی نامرغوب، فرش قابل اعتماد وزیبایی در نمی‌آید و کوشش بافنده را به فنا می‌برد و از ارزش والای کارش می‌کاهد و به بازار فرش وضعیت آشفته‌تری می‌بخشد.
سعید نعمان بنگاه‌دار مقیم آمریکا نیز بر تمرکز در کار فرش تاکید دارد و می‌گوید: <هند و پاکستان انرژی خود را روی کارگاه‌های متمرکز گذاشته‌اند و با اعمال مدیریت درست، برابر با پسند روز جهان تولید می‌کنند؛ ولی ایران همچنان سنتی بافت و به مد روز بی‌توجه ماند و اکنون فرش با رنگ‌های سنتی و قدیمی، هوادار کمی در بازار آمریکا و اروپا دارد.>
نعمان باور دارد که ما چاره‌ای مگر پرهیز از رنگ تند و طرح شلوغ و رویکرد به رنگ ملایم نداریم و اکنون نیز برای رقابت با هند و پاکستان دیر شده و باید با چرخش ۱۸۰ درجه‌ای رو کنیم به بازارهای نوین درجهان.
● فرش کهنه بهتر از نو
هریس‌چیان، خریداران ایتالیایی، فرانسوی و آلمانی را خواستاران فرش کهنه ایرانی برمی‌شمرد ومی‌افزاید که آن‌ها به شم قوی هنری خود عاشق این‌گونه فرش‌هایند و برایش ارزش بیشتری قائل‌اند و آن‌ها را ارزشمندتر از فرش نو می‌دانند. فروشندگان بسیاری در خارج هستند که روی این‌گونه از فرش سرمایه‌گذاری کرده‌اند و موفق هم بوده‌اند. هریس‌چیان ادامه می‌دهد: این ویژگی تنها منحصر به فرش دستباف ایران است و اختصاص به منطقه خاصی از کشور ما هم ندارد.حقیقت این است که ما استادکارانی داریم که حتی در صورت نیاز، حاضر نیستند، هنر خود را به تولید فرش تجاری اختصاص دهند و تنها فرش هنری می‌بافند و همین ویژگی‌هاست که می‌تواند زندگی دوباره‌ای به فرش دستباف ایران در جهان ببخشد و روزهای شکوفای گذشته را زنده کند.‌
● سود و زیان فروشگاه اینترنتی‌
پر پیداست که ما با وارد شدن به فروش اینترنتی، به دام سری‌سازی و ارزان‌سازی می‌افتیم که اکنون در جهان مجازی رواج دارد و قالی دستباف را متری ۲۰ دلار می‌فروشند.
دکتر مرتضی فرجی، رئیس شرکت ملی فرش ایران در پاسخ گزارشگر روزنامه اطلاعات درباره زیان‌های بازار اینترنتی می‌گوید: <در عصر انفورماتیک باید از همه ابزارهای مدرن استفاده کرد.>
ولی اکنون یگانه ابزار رقابتی به جا مانده برای قالی ایرانی <اصالت> است؛ و از آن جایی که خریدار عموما جوان آن‌لاین آن هم خارجی، عنایتی به اصالت فرش ایرانی ندارد، یا از آن بی‌خبر است، تنها در پی فرش لوکس است؛ بنابراین سرمایه‌گذاری روی چنین بازاری به زیان ما تمام خواهد شد و ما در صورت تولید این‌گونه فرش، توان رقابتی خود را بیش از پیش در برابر هند و چین و پاکستان از دست خواهیم داد. حقیقت این است که ما توان رقابت با این گونه فرش را که بازارش توسط هند و چین اشباع شده، نداریم. سعید نعمان نیز معتقد است که فرش‌های ایرانی در اینترنت، هر فوت ۵/۱ دلار تبلیغ می‌شود و بدینگونه به قالی ممتاز ایران در جهان ضربه می‌زند. وی می‌افزاید: خریدار غربی، متاثر از تبلیغات مخرب اینترنتی تصور می‌کند که اگر یک قالی گمنام، متری ۲۰ دلار است، حتما باید یک قالی ممتاز و با اصالت تبریز نیز متری ۲۰ دلار باشد.
موقعیت و جایگاه فرش نفیس و اصیل ایرانی در بازارهای جهانی توسط فرش‌های نه چندان مرغوب و باهویت هندی، پاکستانی و چینی تهدید می‌شود.‌
اعداد و ارقام مربوط به صادرات فرش ایرانی در سال‌های اخیر سیر نزولی داشته و یک به یک بازارها به تصاحب رقبای نه‌چندان معتبر درمی‌آید و این روند آینده نگران‌کننده‌ای را برای صنعت فرش ایران، نشان می‌دهد.‌
کارشناسان بر تغییر رویه‌ها و افزایش حمایت‌های دولتی از این صنعت با اصالت ایرانی، تاکید دارند.‌
در بخش‌های پیشین گزارش <بررسی وضعیت قالی ایرانی در بازارهای جهانی>، چالش‌های و راهکارهای بیش روی این محصول ناب ایرانی را بررسی کردیم و اینک موضوع را از زوایای دیگری ارزیابی می‌کنیم.‌
● راه‌های نجات‌
مسعود میرکاظمی وزیر بازرگانی ضمن ردکردن مساله قرارگرفتن شرکت ملی فرش ایران در زیرمجموعه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، خبر از تشکیل <کمیته فرش> در وزارت بازرگانی می‌دهد و ابراز امیدواری می‌کند که با آسیب‌شناسی فرش ایران و صادرات آن در یک برش زمانی دو ساله، امکان برون رفت از رکود کنونی فراهم ‌آید و از مشکلات این صنعت کاسته شود.‌
اما یک فرش خوب چگونه به دست می‌آید؟ یک فرش اعلا از مواد اولیه اعلا تشکیل می‌شود. پشم آن، پشت گوسفند چیده شده و آهک زده نیست. گوسفند در منطقه کوهستانی و سبز چریده، نه در دامداری.‌پشم آن، چین بهاره است نه پاییزه. و رنگ آن، گیاهی است نه شیمیایی.‌
همین عوامل سنتی است که قالی ایرانی را در گیتی، شاخص و برجسته کرده است.‌
مهندس عبداله بهرامی رئیس اتحادیه بافندگان در گفتگو با روزنامه اطلاعات، استفاده از رنگ‌های شیمیایی و صنعتی نامرغوب را آفت فرش ایرانی می‌خواند و می‌گوید: رنگ‌های اعلا از آلمان وارد می‌شود و بسیار کم است و ما اگر بخواهیم در جهان حرفی برای گفتن داشته باشیم باید از رنگ‌های گیاهی روناس و انار و... که با گذشت زمان، رخشندگی بیشتری می‌یابد، استفاده کنیم یا از رنگ‌های صنعتی درجه یک و همچنین از ابریشم طبیعی.‌
● نوآوری‌
مهندس بهرامی در برابر این پرسش که آیا ما در برابر گستره نوآوری جهانیان، طرح‌ نویی در انداختیم یا نه. می‌گوید: ما نیز تهی از ابتکار نبودیم. ما فرش‌های دورویی بافتیم که هر دو طرف آن زیبا، چشم‌نواز و قابل استفاده است.‌
طرح‌های کوچک و آمیخته از گلیم و فرش و دارای نقش کوچک در میانه کار، از دیگر طرح‌های نو است.‌
هریس چیان رئیس اتحادیه صادرکنندگان فرش نیز در مورد نوآوری در عرصه فرش می‌گوید: در استان فارس قالی‌ای تولید می‌شود به نام گبه که این ظرفیت و خاصیت را دارد که تا بی‌نهایت، بنا به درخواست خریدار و پسندبازار تغییر کند. استادان بافنده‌ای در این استان هستند که نمونه‌های بسیار جالبی از فرش گبه ارائه می‌دهند که توان رقابت با بهترین زیراندازهای خارجی را دارد و به راحتی می‌تواند پیروز میدان بازار جهانی شود. در حال حاضر رقیب اصلی ما در این زمینه، پاکستان است با رنگ معروف‌اش به نام چوبی. آن‌ها در بازار آمریکا بسیار خوب فروش دارند و گبه ایرانی از این ویژگی‌ برخوردار است که با فرش پاکستان، شانه به شانه راه برود و حتی جلو بزند.‌
● بازارهای نو
هریس چیان در این باره می‌گوید: بازارهای سنتی ما در اروپا و آمریکا از فرش‌های ایرانی اشباع است و ما باید در پی بازارهای جدید در کره و ژاپن باشیم.‌
البته ژاپن در چند دهه اخیر ثروتمند شده و پیش‌تر بازار جالب توجهی نبود. کره در سایه تبلیغات گسترده خود توانسته، محصولات خود را وارد زندگی ما کند و امیدوارم ما هم بتوانیم از همین ابزار تبلیغاتی و اطلاع‌رسانی به شیوه کره‌ای، قالی ایران را به خانه آن‌ها ببریم.‌
وی می‌افزاید: افزون بر کره، افریقای جنوبی نیز بازار خوبی است و من شخصا در ۳۰ سال گذشته به آنجا فرش برده‌ام. در گذشته و پیش از روی کارآمدن ماندلا و برقراری دمکراسی، انگلیسی‌‌های دارامند، خریدار اصلی فرش ایرانی بودند ولی اکنون با بهبود وضعیت مالی سیاه‌پوستان و مردم بومی آنجا، طیف خواستاران فرش ایران، گسترده‌تر شده و می‌تواند رونق بیشتری بیابد.‌
● مجله فرش‌
<تعیین‌کننده سلیقه خریدار در بازار آمریکا، دکوراتورها و آرشیتکت‌ها و مهندسان داخلی هستند.>
هریس چیان با گفتن این نکته، ادامه می‌دهد: این‌ها هستند که دیدگاه خود را به شکلی حرفه‌ای به خریدار تحمیل می‌کنند و سلیقه آن‌ها را به نفع دیدگاه‌های خود سمت می‌دهند، بنابراین ما باید به نقش تعیین‌کننده آن‌ها بها بدهیم و با رجوع به آن‌ها و تبلیغات حرفه‌ای، هنر و ویژگی‌ قالی خود را به آن‌ها بشناسانیم. مسلما آن‌ها افراد هوشمندی هستند و تفاوت ماهوی قالی ایران را با مدل‌های بدلی تشخیص می‌دهند و دست به انتخابی ارزشمند و احسن می‌زنند.‌
هریس چیان می‌گوید: بهترین تبلیغات خارجی فرش ایرانی می‌تواند نشریات مد و دکوراسیون و معماری داخلی، خارجی‌ها باشد. برای همین اتحادیه ما مجله <فرش دستباف ایران> را به دو زبان فارسی و انگلیسی و در شمارگان ۲۰۰۰ منتشر می‌کند که به آمریکا که بازار اصلی و محوری ماست، نیز می‌فرستیم و در کتابفروشی‌ها عرضه می‌شود و نیز در برخی از فروشگاه‌های ‌آلمان نیز در ویترین قرار می‌گیرد. البته بودجه ما اندک است ولی کوشش کرده‌ایم که مجله حرفه‌ای با ویژگی فنی ، چاپ خوب و با بهترین کاغذ چاپ شود.
● نمایشگاه‌های فرش‌
در نمایشگاه فرانکفورت، به طرح توجه می‌شود، که عرصه‌ای برای شرکت طراحان ما و به نمایش گذاردن آثارشان است؛ و نمایشگاه‌هانوفر نمایشگاه کف‌پوشان است و انواع زیراندازها معرفی می‌شود که مکان خوبی برای عرضه گبه و جاجیم ایران است. و در نمایشگاه کلن، دکوراتورها و معماران داخلی شرکت دارند، که بحث از همنشینی رنگ‌ها و مدل‌های روز است.‌
هریس چیان درباره نمایشگاه‌ها و نقش آن‌ها در بازاریابی می‌گوید: نمایشگاه کیش در آغاز فعالیت خود، برنامه‌اش را بر جذب ثروتمندان و کشورهای دور و بر خلیج گذاشت و اهداف و انرژی خود را در این راه متمرکز کرد. البته نیاز به زمان است تا درباره چگونگی بیلان کارش داوری شود. ولی موقعیت نمایشگاه‌های دتومکس در‌هانوفر آلمان به سبب کاهش قدرت خرید مردم، ناشی از رکورد اقتصاد جهانی، موقعیت جالبی نیست و گرانی فرش ما نیز مزید بر علت شده است.‌
مهندس عبدالله بهرامی در این باره می‌گوید: نمایشگاه‌های شهریور، تاثیری بر رونق بازار جهانی ندارد. هدف باید جذب تاجران و بازرگانان و صادرکنندگان فرش آن سوی مرز باشد و نه چند توریست انگشت‌شمار. در نمایشگاه کیش به جای دعوت از تاجر ایرانی، با آوردن هفتاد، هشتاد نفر از آن سوی مرزها و پرداخت هزینه سفر و اقامت‌شان، عملا هیچ کمکی به صدور فرش ایران نمی‌شود. در نمایشگاه آتلانتا نیز شرکت ملی فرش ایران، اتحادیه بافندگان را در جریان قرار نداد که شرکت کنیم. تنها ۸۰ نفر را برای ارزیابی بازار اعزام کردند.‌
بهرامی گرایش امروز بازار آمریکا را گرایش به فرش لوکس می‌داند و می‌گوید: در اطراف قم قالی‌هایی بافته می‌شود با طرح و بافت چشمگیر، که می‌تواند نمونه خوبی باشد برای پاسخگویی به نیاز بازار جهان. و این‌ها باید نخست در نمایشگاه‌های جهانی معرفی و نمایش داده شوند تا مشتری، این محصولات را بشناسد. ما باید از امکان نمایشگاه‌ها استفاده کرده و برای این نمونه‌های ارزشمند، تبلیغات گسترده کنیم. بهرامی می‌افزاید: برپایی نمایشگاه فرش، حمایت دولتی را می‌طلبد.‌دولت ترکیه همه هزینه نمایشگاه‌های تولید‌کننده‌هایش را از سفر و اقامت و اجاره نمایشگاه گرفته تا هزینه‌های جانبی پرداخت می‌کند. برای همین است که فرش لوکس ترکیه‌ای بازار ایران را هم تسخیر کرده و ما با قیمت ۴۰ درصد بالاتر، توان رقابت با فرش لوکس ترکیه را حتی در داخل نداریم.‌
بهرامی ادامه می‌دهد: برای نمونه، قرار بود از تجارب تاجرهای ایرانی آن سوی مرزها استفاده شود، از شبکه‌ فروشنده‌های زنجیره‌ای برون‌مرزی دعوت شد، یک جشنواره برگزار شد و انجام چند سخنرانی؛ ولی هیچ نرم‌افزار و نوشته مکتوب قابل استفاده‌ای برای دست‌اندرکاران فرش در داخل منتشر و توزیع نشد. و این نشان از هیچ ندارد مگر حلقه ارتباطی گمشده ما.‌
در این باره، نگاه سعید نعمان نیز انتقادی است: <نمایشگاه کیش تنها چند فرش را به نمایش می‌گذارد و از تنوع رنگ و تعداد زیاد فرش خبری نیست، در حالی که نمایشگاه موفق آن است که متنوع و رنگ به رنگ باشد و نمایش قطعاتی از فرش‌های بی‌بدیل کافی نیست.‌
افزون بر این مانند نمایشگاه‌های چین و پاکستان، در همان محل نمایشگاه، باید فرش به خریدار تحویل داده شود. همچنین نباید خریدار را مستقیم وادار به خرید قالی کرد بلکه باید غیرمستقیم با وی وارد معامله شد.
● نگاه کارشناسانه‌
قالی ایران با همه قدمت، ناشناخته است و شناسایی آن باید به روز و پیگیر باشد. کمتر کسی است که با دیدن قالی ما محل بافت آن را دریابد و ویژگی‌هایش را بازگوید. شناسایی‌نکردن خصوصیات یک فرش سبب می‌شود خریدار، بی‌توجه به کارکرد آن، اقدام به خرید کند و سپس با استفاده نابجا و آسیب‌رسیدن به فرش، از خرید آن پشیمان شود و نتیجه بگیرد که قالی ایران کم‌دوام است. بنابراین عرضه‌کنندگان فرش در بازارهای خارجی، باید با آموزش‌هایی بتوانند ویژگی قالی ایران را به خریدار خارجی بازگویند و به این وسیله در خریدار ایجاد رغبت کنند.‌
باید نگاه علمی و پژوهشگر در مقوله فرش، محور قرار گیرد و نگاه به آن نه مقطعی، که استراتژیک باشد، مدیریت سفارش‌پذیری جا بیفتد و تولید فله‌ای کنار گذاشته شود؛ بر تولیدات خانگی و مواد اولیه آن‌ها نظارت فنی اعمال شود. کندی در تحویل به موقع، در شمار آسیب‌شناسی فرش ایران است که باید به آن شتاب بخشید و این کار به گفته دکتر فرجی، مگر با ایجاد کارگاه‌های متمرکز و زیرپوشش قراردادن کارگاه‌های غیر متمرکز با مدیریت متمرکز، شدنی نیست.‌
اگر بافنده‌ها در کارگاه‌های متمرکز جمع شوند، دیگر دغدغه فروش نخواهند داشت. ولی بافت فرهنگی و اعتقادات بومی، مانع از خروج بافنده از خانه است و برای حل این مشکل به گفته دکتر مرتضی فرجی، تنها می‌توان به بافنده‌ها طرح و نقشه‌ سفارشی و مواد اولیه درجه یک داد و یاری‌شان کرد که برای جمع کوچک خود جواز کار بگیرند تا راه برای دریافت وام از طریق تشکیلات فرش فراهم شود. بیمه درمانی و بیمه تامین اجتماعی نیز باید نه تنها بافندگان که همه دست‌اندرکاران از شمار طراح، رنگرز، رفوگر و دیگر کارگران را پوشش دهد.‌
کارشناسان بر این باورند که فرهنگ‌سازی استفاده از فرش، سبب رونق بازار می‌شود و لازم است بازارهای نو و مشتریان کلیدی و کانال‌های توزیع و توجه به سلیقه خریدار مدنظر قرار گیرد. گرچه مطالعات علمی کارشناسانه، هزینه‌بر است ولی می‌ارزد که در این راه سرمایه‌گذاری انجام گیرد و راه‌های نوین تولید انبوه با کیفیت بالا و البته ارزان، بازشناخته شود. افزون بر این‌ها طرح نو در انداختن و به روز بودن فرش ایرانی، گریزناپذیر است؛ و این که ببینیم چگونه و به چه ترفندی، کشورهای رقیب، پیش رفته‌اند، و ما واپس مانده‌ایم. بازشناسی تجارب رقیبان و آشنایی با فرهنگ کشورهای هدف، کمک زیادی می‌تواند به ما بکند که با هماهنگی با باورها و سلایق آن‌ها گام به بازارشان بگذاریم. همچنین همگی باور دارند که گردآوری داده‌ها از سایت‌های اینترنتی تاجرانی که در کشورهای هدف، فعال‌اند، تهی از فایده نیست.‌
ع. درویشی‌
منبع : روزنامه اطلاعات


همچنین مشاهده کنید